محور اصلی این مقاله بررسی تأثیر ایمان بر فرد است، بر اساس رسائل النور علامه بدیع‌الزمان نورسی، به ویژه در دورانی که انسان زیر فشارهای زندگی، میان حق و آنچه بر او تحمیل یا القا می‌شود، دچار تردید است. این عصر به عصر اضطراب و جنگ‌های روانی معروف شده و این اضطراب میان بشریت و حقیقت ایمان فاصله انداخته است، به‌گونه‌ای که تعریف انسانی گم شده و انسان از طبیعت واقعی خود فاصله گرفته و به سمت حالت حیوانی گرایش یافته است؛ حالتی که هیچگاه سیراب یا راضی نمی‌شود و جایگاه انسان در آن بی‌معنا شده است.

نورسی، که مردی قرآنی است، تأکید می‌کند که انسان در سایه ایمان از کرامت الهی برخوردار است و جایگاه شایسته انسانی تنها زمانی تحقق می‌یابد که ایمان واقعی و تحققی وارد قلب انسان شود. او خلاصه حکمت خود را در این می‌داند که ایمان به خدا و روز بازپسین، بالاترین تفسیر حقیقت وجود انسانی است.

اصطلاح «نجات ایمان» که شیخ بدیع‌الزمان به کار برد، ممکن بود در زمان خود محدود فهمیده شود، اما امروز اثر و اهمیت آن آشکار شده است، همان‌طور که در قرآن آمده است: «وعد الله الذين آمنوا منكم وعملوا الصالحات ليستخلفنهم في الأرض كما استخلف الذين من قبلهم…» این آیه نشان می‌دهد که بشر امروز نیازمند امنیت درونی (روانی) و بیرونی (اجتماعی) است و فقدان ایمان منجر به اضطراب و بی‌ثباتی اجتماعی می‌شود، ویژگی‌ای که جوامع بشری امروز بدان گرفتار شده و به «تمدن اضطراب» شهرت یافته است.

جهان اسلام با تلاش‌های متعدد برای محدود کردن و تحریف مفهوم ایمان مواجه بوده است، و آن را به عبادات محدود تقلیل داده‌اند، در حالی که ایمان یک سازه‌ی مفهومی و رفتاری است که همه واقعیت‌های پیرامون فرد را دربرمی‌گیرد. از جمله اصلاحات نوری، تصحیح همین مفهوم است.

در زبان عربی، واژه «ایمان» دو کاربرد دارد: گاهی به معنای تضمین و امنیت است و گاهی به معنای رسیدن به حالت امن و حفاظت شده. در قرآن کریم نیز اشاره شده است: «وآمنهم من خوف». در احادیث نبوی آمده است که پیامبر(ص) امنیتی برای یاران و امت خود فراهم می‌کند؛ امنیتی که حفظ‌کننده و محافظ آنان است. این مفهوم نشان‌دهنده اهمیت ایمان به‌عنوان منبع امنیت و آرامش واقعی در زندگی فرد و جامعه است.

1ـ امنیت در برابر ترس.

2ـ امانت در برابر خیانت.

3ـ ایمان در برابر کفر.

4ـ ایمان به معنای تصدیق است، و ضده کذب؛ گفته می‌شود: قومی به چیزی ایمان آوردند، و قومی به آن تکذیب کردند. و همچنین گفته می‌شود: «او را ایمن کردم»، یعنی او را از چیزی محافظت کردم. در قرآن کریم آمده است: «وآمنهم من خوف».

 

واژه‌ی اصطلاحی ایمان:

شیخ حافظ بن احمد حکمی در تعریف اصطلاحی ایمان می‌گوید: در شریعت، ایمان در دو حالت به کار می‌رود:

حالت اول: به صورت مطلق بر افراد به کار رود، بدون آن که همراه با ذکر اسلام باشد؛ در این صورت منظور، کل دین است، همان‌طور که خداوند می‌فرماید: «الله ولیّ کسانی است که ایمان آورده‌اند، آنان را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون می‌آورد».

حالت دوم: ایمان همراه با اسلام به کار رود؛ در این صورت منظور اعتقادات درونی است، همان‌طور که در حدیث جبرئیل آمده و نیز در آیه «و کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند».

ایمان شامل تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به ارکان است و جمع کثیری از علمای اهل سنت و جماعت، از جمله مالک، شافعی، احمد، اوزاعی، اسحق بن راهویه و سایر اهل حدیث و اهل مدینه بر این نظرند که ایمان چنین معنایی دارد.

 

فرد و مفهوم آن:

در زبان عربی کلاسیک، «فرد» به معنای «تک» است و جمع آن «افراد» یا «فرادى» است. فرد یعنی کسی که تنهاست، و وقتی قوم به صورت فرادى می‌آیند، یعنی یکی پس از دیگری می‌آیند.

 

فرد اصطلاحاً:

در نگاه انسان‌شناسی–جامعه‌شناسی، فرد معمولاً بر اساس رابطه‌اش با جامعه و گروه، یا به عنوان واحد مرجع اصلی تعریف می‌شود؛ چه به خودی خود، چه نسبت به جامعه.

شیخ نورسی در تعریف فرد می‌گوید: «فرد انسان، جماعتی از مکلفان است، و هر فرد از حواس خود – ظاهراً و باطناً – عبادتی خاص دارد و گمراهی‌ای که او را به فساد می‌کشاند. همان‌طور که سجده سر بر غیر خدا گمراهی است، همان‌طور سجده خیال شاعران در مدح غیر خدا – بدون حساب الهی – نیز گمراهی است و خیال با این گونه اعمال فاسد می‌شود. و خیالی که برادران اوست، نیز به همین نحو».

 

فرد از دیدگاه نورسی:

اولاً: فرد محور مسئولیت و تکلیف است. نورسی می‌گوید: «فردی که دارای دیدگاه عمومی و آگاهی کلی است، شایسته است که مخاطب صنعتگر زیبایی و فضیلت در حضورش باشد، زیرا تمام نگاه عمومی و شعور کلی او صرف عبادت خالق، تحسین آثار او، قدردانی از نعمت‌ها و الطاف الهی می‌شود. به روشنی، اینگونه است.»

ثانیاً: فرد از موهبت والای کرامت و توانایی عمران برخوردار است. نورسی می‌گوید: «تا زمانی که حقیقت کمال‌ها و کمال خالق که جهان را در کمال آفریده برقرار باشد، کمال انسان نیز که بهترین ثمره هستی، خلیفه خدا بر زمین، و شایسته‌ترین مخلوق نزد خالق است، ثابت و محقق است.»

ثالثاً: فرد تمام این ویژگی‌ها را دارد زیرا در جامعه حضور دارد. نورسی در این باره می‌گوید: «آنچه در دایره (رسائل النور) از سرچشمه خلوت و مسیر اخوت آمده، این سرچشمه خالص و مسیر قوی است که به فرد تنها روح‌های فراوان می‌بخشد و اسرار اخوت را که صحابه کریم از نور نبوت به ارث برده‌اند آشکار می‌سازد. این مسیر نیازی به جستجوی راهنمای والدین در بیرون ندارد، بلکه جایگزین والد راهنمای واحد، یعنی برادران بزرگ بسیار است. بدون شک، انواع شفقت نابی که از دل برادران بزرگ برمی‌خیزد، از ارزش شفقت والد واحد نمی‌کاهد.»

رابعاً: با وجود این کرامت، هدف نهایی فرد، منافع عمومی و جامعه است. نورسی می‌گوید: «ما می‌دانیم که این عصر، عصر جامعه است، نه فرد. هرچقدر فرد از هوش سرشار برخوردار باشد – حتی اگر صد قدرت خارق‌العاده داشته باشد – و نماینده جامعه عظیم نباشد و تجلی شخصیت معنوی آن نباشد، در برابر قدرت شخصیت معنوی جامعه مغلوب است.»

کلیات رسائل نور:

کلیات «رسائل النور» توسط بديع الزمان سعيد النورسی تألیف شده و شامل نه جلد است. استاد نورسی در این مجموعه، همه آنچه از نور قرآن کریم در باب معانی ایمان الهام گرفته بود، به رشته تحریر درآورد و در شرایط دشوار آن را در اختیار دوستدارانش گذاشت، با هدف نجات ایمان مردم در این عصر سخت و احیای مفاهیم و مقاصد قرآن در دل‌ها، عقل‌ها و روح‌ها.

رسائل النور به گفته محققان: «برهان روشن قرآن کریم، تفسیر ارزشمند آن، جرقه‌ای درخشان از اعجاز معنوی قرآن، چکیده‌ای از آن دریای بی‌کران، شعاعی از آن خورشید، حقیقتی الهام‌بخش از گنج علم حقیقت و ترجمه‌ای معنوی ناشی از فیوضات آن است.» 

این آثار شامل: کلمات، نوشته‌ها، لمعات، شعاعات، اشارات اعجاز در مظان ایجاز، مثنوی عربی نوری، ملحقات، صیقل اسلام و سیره‌نامه شخصی استاد می‌باشد.

 

اثر ایمان بر انسان:

نورسی بار مسئولیتی عظیم را بر دوش خود تحمل کرد که آن – به تعبیر خودش – «نجات ایمان» بود. او این کار را از طریق روشی روشن انجام داد که بر اساس معیارهایی بود که استاد أديب الدباغ مشخص کرده است. ملامح این روش عبارتند از:

نورسی معتقد است، بر اساس آیه شریفه: «سنریهم آیاتنا في الآفاق وفي أنفسهم حتى يتبين لهم أنه الحق»، هیچ دانشی که بین عقل‌ها مبادله می‌شود، وجود ندارد مگر اینکه در اصول اولیه‌اش به یکی از سه نوع دانش زیر بازگردد:

1. دانش کیهانی: شامل علوم موجودات آسمانی و زمینی و آنچه میان آنهاست و زیر خاک.

2. دانش انسانی: شامل هستی انسانی و هر آنچه به انسان مربوط است؛ چه فرد و چه نوع بشر، چه ظاهر و چه باطن.

3. دانش الهی: مربوط به وجود خداوند، ربوبیت او و امورش در آفرینش.

این سه نوع دانش به هم وابسته‌اند، یکدیگر را پشتیبانی می‌کنند و بر هم دلالت دارند و در پیوندی همیشگی و جدانشدنی‌اند؛ بنابراین هیچ دانشی در این جهان مستقل و منفرد نیست.

در اینجا روش نورسی در کسب دانش آشکار می‌شود، که ممکن است در بسیاری از خطابات اسلامی غایب باشد و فقدان آن می‌تواند دلیل نبود حجت و بیان قرآنی برای بندگان باشد. او روشی علمی دارد که رابطه انسان با غیب، مسائل خلقت، هدف از آفرینش، روابط انسان با خود و دیگران، معیارهای تعامل و دایره داده‌هایش را بررسی می‌کند. همچنین انسان با پرسش‌های بنیادین جهان و اسرار و نظام‌ها و تحولات کیهانی روبروست، و نورسی به عنوان یک فیلسوف، این پرسش‌ها را به عنوان منابع شناخت مورد توجه قرار می‌دهد.

 

ایمان و تکامل انسان نزد نورسی:

نورسی ایمان و تکامل انسان را تلاشی می‌داند برای تفسیر قرآن کریم از طریق ارتباط مستقیم با خود قرآن، با هدف تحرک وجدان، عقل و قلب. او هزاران فایده و حسن ایمان را بررسی کرده و پنج فایده مهم را به اختصار بیان می‌کند، برگرفته از آیه شریفه سوره تین:

«لَقَدْ خَلَقْنَا الإنسان َفِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ، ثُم َّرَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ، إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ».

 

مقام و جایگاه انسان نزد نورسی:

انسان، محور و فرمانروای اصلی سخن تکلیفی خداوند است، زیرا دارای استعدادها و ویژگی‌هایی است که او را برای این فرمانروایی آماده می‌سازد:

«إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْن مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإنسان إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا».

با وجود اختلاف در تفسیر این آیه، نکته مهم همان استعدادهایی است که خداوند در انسان قرار داده است؛ از جمله توانایی، شکیبایی، تعامل و پذیرش این امانت. نورسی انسان را چنین توصیف می‌کند:

 «انسان سلطان کیهان و سرور مخلوقات از نظر حیات معنوی و اخروی است، با علمی که خدا در او نهاده، به آن فقیر و متکفل عبادت اوست. اگر زندگی دنیا را هدف نهایی قرار دهی و تمام توانت را در مسیر آن صرف کنی، به حکم یک گنجشک خرد و کوچک خواهی بود. اما اگر زندگی اخروی را هدف نهایی قرار دهی و زندگی دنیا را وسیله‌ای برای آن کنی و در این مسیر تلاش کنی، در مقام سرور موجودات و بنده عزیز در پیشگاه خالق کریم خواهی بود و مهمان مکرم و فضیلتی در این دنیا خواهی شد. دو راه پیش روی توست؛ هرکدام را انتخاب کنی، از خدا هدایت و توفیق بخواه.»

 

ایمان و اثر آن بر تصوّر انسان و رفع یأس:

پس از انقلاب صنعتی، انقلاب اطلاعات و ارتباطات و ظهور شبکه‌های اجتماعی، انسان وارد مرحله‌ای نوین در زندگی خود شد، مرحله‌ای که در قرون گذشته تجربه نشده بود. فشار رسانه‌ای دیداری و شنیداری، انسان را در میان غرایز و خواسته‌های بازار جهانی گرفتار کرده است، ارزش انسانیت انسان را کم‌اهمیت جلوه داد و زندگی مصنوعی و مجازی هزینه‌بر را تحمیل کرد، به‌طوری‌که انسانیت او در حرص و مصرف بی‌رویه گم شد.

انسان دارای زمان‌بندی طبیعی برای گرسنگی، تشنگی و روابط جنسی است، اما تبلیغات و فرهنگ فساد، غذا و لذت جنسی را به نیازهای دائمی تبدیل کرده است. هیجان ناشی از غذا و لذت جنسی به‌صورت پیوسته و ۲۴ ساعته تبلیغ می‌شود، و حقیقت زندگی بدون محدودیت، تنها در غذا و جنسیت خلاصه می‌شود.

 

انسان نزد نورسی محور حرکت و اهتمام:

نورسی انسان را موجودی ضعیف و گرفتار مشکلات فراوان می‌داند، اما در عین حال فقیر نیست؛ مشکل اصلی او این است که نیازهایش بیشمار و طاقت‌فرساست. او ناتوان است، مگر آنکه بار زندگی را سبک بیابد. نورسی بیان می‌کند:

 «اگر انسان بر ذات قادری توکل نکند، بدان اعتماد نداشته باشد، فرمان او را تسلیم نگردد و به آن دل نبندد، در وجدان خود رنج و آلامی دائمی را تجربه می‌کند و حسرت و عذاب عقلی او را خفه می‌کند. در این صورت یا به جنایت و فساد کشیده می‌شود یا به مستی و سرکشی و ولنگاری.»

این تصویری است که امروزه هم مشاهده می‌کنیم؛ انسان در حسرت دائمی و اضطراب مستمر زندگی می‌کند و انسانیت او به هدر رفته است.

 

ایمان و اطمینان انسان:

هنگامی که انسان به ایمان حقیقی دست یابد، آرامش و اعتماد در او شکل می‌گیرد. نورسی درباره اثر ایمان می‌گوید:

 «مرگ با این طلسم مقدس، تصویر فرس مسخر را به جای شیر نمی‌گیرد، بلکه شمایل براق و روشن خود را بر انسان مؤمن می‌پوشاند و او را از زندان دنیا به باغ بهشت و رضوان الهی می‌برد. بدین ترتیب، کاملان از مردم به مرگ عشق می‌ورزند و آن را طلب می‌کنند تا حقیقتش را درک نمایند. با گذر زمان و تجربه‌ی فنا، زوال، فراق و وفات، ایمان، تصویری روشن می‌سازد که انسان را به دیدن همه چیز به شکل نو و تازه هدایت می‌کند، بدون آنکه سبب سردرگمی یا رنگ‌بازی‌های بیهوده گردد، بلکه جلوه‌ای از معجزات خالق و رحمت او را با شادمانی کامل به نمایش می‌گذارد.» 

 

حکمت اختصاص ایمان به انسان:

یکی از حکمت‌های خداوند این است که انسان را به ایمان ویژه کرده و او را هدایت نموده است؛ از فطرت تا نشانه‌های قرآن که نورسی بدان اشاره کرده است. ایمان به تعبیر نورسی، هدیه‌ای الهی است و تفسیر جامع تمامی جوانب زندگی، موجودات و جهان است:

 «پس انسانی را دوست دارم که استعدادهایش به طور کامل آشکار شده باشد و جلوه‌ای کامل از کمال خود را نشان دهد، کمالی که در مخلوقات تجلی یافته و در آن متجلی گشته است.» 

نورسی همچنین بیان می‌کند:

 «بدان که هرچه گسترش قدرت در جزئیات و افزوده شدن مثال‌ها باشد، توجه به فرد قوی‌تر می‌شود. من قطره‌ای در دریا هستم، اما دریا مرا فراموش نمی‌کند. بلکه دریا شاهد آن است که تو، نسبت به محیطت، محفوظ و برقرار هستی، با نظمی قوی که در تمام مثال‌هایت به‌طور کامل جریان دارد.» 

 

جایگاه انسان نزد خالق و محوریت خطاب قرآنی:

نورسی جایگاه انسان را نزد خداوند بسیار والا می‌داند؛ انسان محور خطاب قرآن است، مخاطب اصلی آن، و مکرّم و محترم:

 خطاب قرآنی به انسان است، او را راهنمایی می‌کند، به او اطلاع می‌دهد و مقامش را بزرگ می‌شمارد.

 انسان از فطرت دارای تصورات و برداشت‌هایی از زندگی است و رفتار و کردار او تابع همین تصورات است.

نورسی تلاش کرده است تا دیدگاهی حقیقی و روشن از ایمان ارائه دهد، بی‌آنکه وارد جدل‌های فلسفی یا مناظره‌های کلامی شود، اگرچه بر این علوم اشراف داشته است. او می‌گوید:

 «شاید آسانی که نورسی در اثبات عقاید و حقایق ایمانی یافته، و دشواری، بلکه ناممکنی در انکار یا نفی آنها، او را از پرداختن به مباحث مستقل یا شرح مفصل آنها بازداشته است، چرا که این مباحث در علم کلام به شکل گسترده‌ای معمول است.»

 

ایمان و آثار عملی و اخلاقی آن:

نورسی مرتباً به یادآوری جلال، جمال، رحمت و احسان خداوند و حکمت او در آفرینش می‌پردازد تا انسان را به اخلاق و رفتار الهی‌گون فرا بخواند:

 کافی نیست فقط بدانیم خدا حکیم است، بلکه باید حکمت او را طلب کنیم و در زندگی خود تجلی دهیم.

 کافی نیست بدانیم خدا رحیم است، بلکه باید رحمت و مهربانی را در رفتار خود جاری کنیم.

به این ترتیب، نورسی ایمان را با آثار روانی و واقعی آن مرتبط می‌سازد و روابط نزدیک و هماهنگی بین اجزای عقیده را برقرار می‌کند، تا ایمان تبدیل به یک نظام منسجم شود که پراکندگی‌ها را جمع کند و تسلط یابد.

او معتقد است که این نوآوری در فهم ایمان، از دیرباز مغفول مانده بود:

 «این نوآوری، که ارتباط میان ایمان و آثار عملی و روانی آن را نشان می‌دهد و جزئیات عقیده را در یک کل منسجم جمع می‌کند، دستاوردی است که از زمان‌های دور مغفول مانده بود.»

به همین دلیل، عنصر عقیدتی در فکر نورسی، محور اصلی و پایه‌ای است که بیشتر مباحث و اجتهادات او بر آن استوار است. 

 

 تأثیر ایمان به خدا و روز قیامت در اندیشه نورسی

در این بخش، نورسی به تبیین مفهوم ایمان در قرآن کریم می‌پردازد و تصویری روشن از مؤمن و صفات او ارائه می‌دهد. پایه و اساس این نگرش فکری و رفتاری، ایمان به خداوند و روز قیامت است. ایمان به پیامبران، کتب آسمانی و فرشتگان، همه زیرمجموعه این دو رکن اصلی قرار می‌گیرد، گرچه متکلمین ایمان را به سه بخش الهیات، نبوت و شنیداری تقسیم کرده‌اند.

نورسی بر اهمیت ایمان به غیب و تصدیق رسول خدا (ص) در همه آنچه می‌گوید تأکید می‌کند، چرا که ایمان واقعی به روز قیامت نتیجه پذیرش غیب است:

 «و آنان به روز آخرت یقین یافتند، زیرا بر غیب شهادت دادند؛ همان‌گونه که وقتی پیامبر(ص) از حارثه پرسید: «چگونه شدی؟»، گفت: «من به حق مؤمن به خدا شدم و گویی اهل بهشت با یکدیگر دیدار می‌کنند و اهل دوزخ در رنج‌اند، و گویی بر عرش پروردگارم حاضر هستم.» پیامبر فرمود: «صحیح گفتی، پایبند باش.»»

نورسی حقایق ایمان را از تردید و ظنون جدا می‌داند و معتقد است که ایمان حقیقی، مؤمن را به ویژگی‌هایی می‌رساند که شایسته بهشت است، در حالی که کافر در همنشینی با دوزخ قرار می‌گیرد:

 «این جایزه عادلانه است زیرا مؤمن امانت خداوند را با نام او و در مسیر رضایت او به کار می‌گیرد، و کافر امانت را خیانت می‌کند و از آن برای هوس و نفس اماره بهره می‌برد.»

به این ترتیب، ایمان به روز قیامت در پی ایمان به خداوند قرار دارد و نورسی آن را جزء لاینفک ایمان می‌داند.

 

 ایمان به وجود خدا و مقام آن در اندیشه انسانی

بحث درباره وجود خدا، محور اساسی فکر انسانی است. حتی در عصر علم و فناوری و دستاوردهای مدرن، این پرسش همچنان پابرجاست و جایگاه مرکزی دارد.

نورسی در اثبات وجود خدا، به معنای عمیق «اثبات» تکیه می‌کند:

 اثبات به معنای شواهد و استدلال صرف نیست.

 هدف، رسیدن به حقیقت ثابت و واقعی موجود است که انکار آن ممکن نیست.

 حتی این اثبات صرفاً عقلانی نیست، بلکه ایمانی و قلبی است، به گونه‌ای که فرد می‌گوید: «اطمینان یافتم و باور دارم»، نه فقط: «می‌دانم و آگاه هستم». 

 

 ایمان به روز قیامت

ایمان به روز قیامت، دومین رکن اصلی ایمان، جایگاه ویژه‌ای در قرآن و منابع عقیده اسلامی دارد. متکلمین و فلاسفه آن را در قالب «سمعیات» دسته‌بندی کرده‌اند، شامل:

1. اثبات حشر و نشر

2. سؤال منکر و نکیر

3. عذاب قبر

4. میزان

5. صراط

6. خلق بهشت و دوزخ

این مفهوم، بخشی از فرهنگ و حافظه فکری انسان‌هاست و توسط فلاسفه، شعرای بزرگ و ادیبان بازتاب یافته است. قرآن کریم، این موضوع را به صورت یک تصویر کامل، دقیق و هماهنگ با فطرت انسان ارائه می‌دهد.

هرچند ایده بعث پس از مرگ پیش از اسلام شناخته شده بود، اما دیدگاه اسلام با جزئیات روشن از مرگ تا استقرار در دار جزا، توسط بسیاری از انسان‌های جاهلی انکار می‌شد:

 «و آنان می‌گفتند: آیا وقتی مردیم و تبدیل به خاک و استخوان شدیم، دوباره زنده خواهیم شد؟» 

 «و کافران گفتند: آیا مردی را به ما معرفی می‌کنید که هنگامی که هر تکه‌ای از ما پاره شود، ما را آگاه کند؟ قطعاً شما در خلق جدیدی خواهید بود.» 

 

 اهمیت ایمان به روز قیامت در اندیشه نورسی

در اندیشه نورسی، ایمان به روز قیامت اهمیت ویژه‌ای دارد، نه صرفاً به دلیل اینکه آن یک رکن ضروری دین است، بلکه به دلیل گستردگی توضیح، دعوت و دلایل متنوعی که او در این زمینه ارائه کرده است. میزان داده‌ها و استدلال‌هایی که نورسی در آثار خود برای اثبات زندگی پس از مرگ آورده، بسیار بیشتر از سایر مسائل اعتقادی است.

او می‌گوید:

 «اگر بخواهی بفهمی چگونه ایمان به خدا و روز قیامت، دو کلید ارزشمند هستند که طلسم و راز جهان را برای روح بشر می‌گشایند و درب سعادت و خوشبختی را به روی او باز می‌کنند… و چگونه توکل بر خالق صبور و امید به روزی‌دهنده شاکر، دو درمان مفید و مؤثرند… و گوش دادن به قرآن، پیروی از احکام آن، انجام نمازها و ترک گناهان کبیره، بهترین سرمایه برای آخرت، درخشان‌ترین نور قبر و آسان‌ترین یادآوری در مسیر جاودانگی‌اند… اگر می‌خواهی همه این‌ها را بفهمی، با من به این داستان کوتاه تمثیلی گوش کن.» 

نورسی از طریق این حکایت‌های تمثیلی، حقایق عالی ایمان به آخرت را برای عقل و پذیرش انسان قابل فهم می‌سازد.

 بحث حشر و روز قیامت از گذشته تا نورسی

بحث درباره امکان و وقوع حشر و قیامت، از دیرباز مورد توجه علمای اسلامی بوده است. امام فخر الرازی می‌گوید:

 «مسئله حشر و نشر از مسائل معتبر در صحت دین است، و بررسی آن یا به دلیل امکان آن است یا وقوعش. امکان را گاهی می‌توان به عقل اثبات کرد و گاهی به نقل؛ اما وقوع، جز از طریق نقل ممکن نیست.» 

نوآوری نورسی در این است که در کتاب «کلمات» خود، کلمه دهم را به «رساله حشر» اختصاص داده و تقریباً هشتاد صفحه برای اثبات حشر نگاشته است. او امکان و وقوع حشر را هم از طریق عقل و هم از طریق نقل اثبات می‌کند.

 

نورسی خاطرنشان می‌کند که برخی فلاسفه مانند ابن‌سینا معتقد بودند:

 «حشر قابل سنجش با معیارهای عقلانی نیست؛ یعنی تنها باید به آن ایمان آورد، زیرا راه عقلانی برای درک آن وجود ندارد.»

همچنین علمای سنت اسلامی بر این باورند که حشر مسئله‌ای نقلی است و دلایل آن نقلی‌اند و عقل به تنهایی به آن دست نمی‌یابد.

اما نورسی با فیض قرآن و رحمت خالق، مسیر این راه والا و بلند را در عصر مدرن فراهم می‌آورد، عصری که در آن سنت‌ها تضعیف شده و پذیرش و تسلیم معنوی فاسد گردیده است. به این ترتیب، او بر قدردانی از فضل و احسان الهی و تکرار مطالعات برای افزایش فهم ایمان تأکید می‌کند.

 

 سراسر ایمان و حشر در اندیشه نورسی

یکی از اسرار عدم دست‌یابی عقل به مسئله حشر، این است که حشر اعظم تجلّی «اسم اعظم» خداوند است. مشاهده و درک اعمال عظیم ناشی از تجلّی اسم اعظم و تجلّی مراتب عالی هر یک از اسامی حسنی، اثبات حشر اعظم را آسان، روشن و قطعی می‌سازد؛ درست مانند اثبات بهار و ثبات آن که موجب اطاعت قطعی و ایمان حقیقی می‌شود.

نورسی در کلمه دهم کتاب «کلمات» با فیض قرآن کریم، حشر را به این شکل توضیح می‌دهد. او تأکید می‌کند که اگر عقل انسان تنها به معیارهای خود تکیه کند، همواره ناتوان و مجبور به تقلید خواهد بود.

علاوه بر این، در بسیاری از سایر رسائل نور، عقیده به بعث و حشر مورد توجه قرار گرفته است؛ چه در مقام شرح و بیان، چه در مقام نصرت و استدلال، چه در مقام ارشاد و وعظ، و چه در مقام تفنید شبهات و اعتراضات وارد. همه این موارد نشان می‌دهد که این عقیده در اندیشه نورسی جایگاه برجسته‌ای داشته و کمتر مسئله‌ای عقیدتی با آن قابل مقایسه است.

 

 خاتمه و جمع‌بندی

پس از بررسی و تحلیل متون رسائل نور و مطالعه عمیق اندیشه‌های نورسی، می‌توان نکات زیر را جمع‌بندی کرد:

1. ایمان تنها نیرویی است که قادر است تمامی چالش‌های مادی و فاجعه‌بار عصر مدرن را تحمل، درک و مقابله کند. این ایمان اثرات مستقیم و مثبت بر رفتار فرد و کل جامعه دارد.

2. ایمان به خدا کلید شناخت و تفسیر جهان است و ایمان به روز قیامت، پایه‌ای است که زیبایی و دقت این جهان و عدالت الهی را آشکار می‌سازد. این مفاهیم باید در برنامه‌های آموزشی و تربیتی نسل جدید وارد شود.

3. انسان مکرّم و حامل اسرار حکمت الهی است. اگر انسان این مفاهیم را با روحی مؤمن دریافت نکند، دچار سقوط و انحطاط می‌شود. تسلط انسان و تحقق مفهوم خلافتش مشروط به ادا کردن امانت الهی بر اساس معیارهای قرآن است؛ در غیر این صورت، هلاکت و ذلت بر انسان و جامعه مترتب می‌شود.

4. نگاه نورسی به ایمان با سادگی و آسانی همراه است، بدون اینکه از عمق فکری و تکیه بر استدلال فلسفی و اصولی بکاهد. رسائل نور، یکی از منابع مهم برای پاسخگویی به مسائل و چالش‌های عصر حاضر است و می‌تواند مسیر سعادت و تحقق فضائل انسانی را ترسیم کند.

5. علی‌رغم تسلط مادی و نظامی، اقتصادی و فکری غرب، مفاهیم عقلانی و وجدانی رسائل نور از آن قدرت بیشتری دارند. این مفاهیم همزمان عقل و قلب را درگیر می‌کنند، چیزی که در جوامع معاصر و حتی در خطابات مذهبی و فکری، غالباً مشاهده نمی‌شود.

6. بازگشت به مفاهیم ایمان نورسی و تبیین آن‌ها بر اساس نیازهای عصر حاضر، فرد و جامعه را در برابر اضطراب و خشونت فکری مصون می‌سازد و تأثیر مثبت بر رفتار فردی و اجتماعی بر جای می‌گذارد.

7. جهان مادی و عالم شهادت، معیارهای خود را دارد و عالم غیب و ماوراء نیز معیارهای خود. خلط این دو جهان باعث گمراهی و آسیب‌های جدی انسان می‌شود. بنابراین، درک، تبیین و رفتار صحیح با این معیارها از اهمیت بالایی برخوردار است.

 

منابع و مآخذ:

  1. الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان: محمد بن حبان بن أحمد بن حبان بن معاذ بن مَعْبدَ، التميمي، أبو حاتم، الدارمي، البُستي (المتوفى: 354هـ)، ترتيب: الأمير علاء الدين علي بن بلبان الفارسي (المتوفى: 739 هـ)، حققه وخرج أحاديثه وعلق عليه: شعيب الأرنؤوط: مؤسسة الرسالة، بيروت ط: الأولى، 1408 هـ – 1988 م.
  2. البرهان المؤيد، أحمد بن علي بن ثابت الرفاعي الحسيني، دار الكتاب النفيس – بيروت، ط الأولى، 1408، ت: عبد الغني نكه مي.
  3. البعد الإیماني في فكر سعيد النورسي، د. الشفيع الماحي أحمد، مجلة الشرعية والدراسات الإسلامية – شعبان 1420هـ = ديسمبر1999م – العدد 39 بتصرف.
  4. التجديد العقدي عند النورسي، د. الحسين آيت سعيد، أستاذ السنة وعلومها، بكلية الأداب بمراكش. ندوة الرباط – جهود النورسي التجديدية – المغرب 1999.
  5. التقفية في اللغة، أبو بشر، اليمان بن أبي اليمان البَندنيجي، (المتوفى: 284 هـ)، ت: د. خليل إبراهيم العطية، الجمهورية العراقية – وزارة الأوقاف – إحياء التراث الإسلامي – مطبعة العاني – بغداد، 1976 م.
  6. جامع الأصول في أحاديث الرسول، المؤلف: مجد الدين أبو السعادات المبارك بن محمد بن محمد بن محمد ابن عبد الكريم الشيباني الجزري ابن الأثير (المتوفى: 606هـ) ت: عبد القادر الأرنؤوط – التتمة تحقيق: بشير عيون، مكتبة الحلواني – مطبعة الملاح – مكتبة دار البيان ط الأولى.
  7. جمهرة اللغة، ت: رمزي منير بعلبكي، دار العلم للملايين، 1987م، بيروت.
  8. روح الحداثة: المدخل إلی تأسيس الحداثة الإسلامية، طه عبد الرحمان،  المركز الثقافي العربي، 2006م.
  9. شرح العقيدة الطحاوية، علي بن علي بن محمد بن أبي العز الحنفي (المتوفى: 792هـ)، ت : جماعة من العلماء ، تخريج : ناصر الدين الألباني، دار السلام للطباعة والنشر التوزيع والترجمة (عن مطبوعة المكتب الإسلامي)، الطبعة المصرية الأولى 1426هـ – 2005م.
  10. العين، الخليل بن أحمد الفراهيدي، سنة الولادة 100هـ / سنة الوفاة 175هـ ت: د مهدي المخزومي / د إبراهيم السامرائي، دار ومكتبة الهلال.
  11. قواعد العقائد، أبو حامد الغزالي، سنة الولادة / سنة الوفاة 505هـ، ت: موسى محمد علي، عالم الكتب، 1405هـ – 1985م، لبنان.
  12. كليات رسائل النور، الكلمات، بديع الزمان سعيد النورسي، ترجمة: إحسان قاسم الصالحي، دار سوزلر للنشر، ط السادسة، 2011م.
  13. لسان العرب، محمد بن مكرم بن علي، أبو الفضل، جمال الدين ابن منظور الأنصاري الرويفعي الإفريقي (المتوفى: 711هـ)، دار صادر – بيروت، ط 3، 1414 هـ.
  14. لطائف الإشارات = تفسير القشيري، عبد الكريم بن هوازن بن عبد الملك القشيري (المتوفى: 465هـ)، ت: إبراهيم البسيوني، الهيئة المصرية العامة للكتاب – مصـر.
  15. المثنوي العربي النوري، بديع الزمان سعيد النورسي، ترجمة: إحسان قاسم الصالحي، دار سوزلر للنشر، ط السادسة، 2011م.
  16. مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، للحافظ نور الدين علي بن أبي بكر الهيثمي (المتوفى سنة 807)، بتحرير الحافظين الجليلين: العراقي وابن حجر، التدقيق الثاني بالمقابلة مع طبعة دار الفكر، بيروت، طبعة 1412 هـ، الموافق 1992 ميلادي.
  17. مطارحات في المعرفة الإیمانية عند النورسي، أديب إبراهيم الدباغ، ط1، القاهرة: مركز الكتاب للنشر، 1417هـ – 1997م.
  18. معارج القبول بشرح سلّم الوصول إلی علم الأصول، حافظ بن أحمد بن علي الحكمي (المتوفى: 1377هـ)، ت: عمر بن محمود أبو عمر، دار ابن القيم – الدمام، ط الأولى، 1410 هـ – 1990 م.
  19. مفاتيح الغيب = التفسير الكبير، أبو عبد الله محمد بن عمر بن الحسن بن الحسين التيمي الرازي الملقب بفخر الدين الرازي خطيب الري (المتوفى: 606هـ)، دار إحياء التراث العربي – بيروت، ط: الثالثة – 1420 هـ.
  20. كليات رسائل النور، الملاحق، بديع الزمان سعيد النورسي، ترجمة: إحسان قاسم الصالحي، دار سوزلر للنشر، ط السادسة، 2011م.
  21. منهجية النورسي في الاستدلال على الحياة الآخرة، أ.د. عبدالمجيد النجار، مجلة النور للدراسات الفكرية والحضارية، تصدر عن مؤسسة إسطنبول للثقافة والعلوم، 2013، العدد 7.
  22. نظرة سعيد النورسي حول الإیمان بوجود الله، د. امتياز يوسف.
  23. النهاية في غريب الحديث والأثر، أبو السعادات المبارك بن محمدالجزري (المتوفى سنة 606 ه)، ت: طاهر أحمد الزاوي – محمود محمد الطناحي، المكتبة العلمية، 1399هـ – 1979م، بيروت.