48 روز از تجاوز ددمنشانه‌ی رژیم صهیونیستی و آمریکا و متحدانش به باریکه‌ی غزه گذشت و اکنون در چهارمین روز آتش بس موقت؛ هنوز سایه‌ی جنگ، خون و مرگ روی غزه و کرانه‌ی باختری قرار داشته و سنگینی می‌کند. در این مدت با قساوت و سنگدلی و بدون کمترین رحم و مروتی، این مردم مظلومِ زندانی را از زمین، هوا و دریا با پیشرفته‌ترین سلاح‌های جنگی و موشک و بمب‌های ممنوعه آماج حمله قرار دادند. بنا به آمار رسمی منتشر شده تاکنون 14854 نفر شهید شده‌اند که 6150 نفر از آنها کودک و بیش از 4000 نفر آنها زن هستند. بیش از 7000 نفر نیز تحت آوار یا مفقود شده‌اند، که بیش از 4700 نفر از آنان نیز زنان و کودکان هستند؛ با احتساب این عده آمار شهدا به حدود 22 هزار نفر می‌رسد. در میان شهدا 207 کادر درمانی ( پزشک، پرستار و امدادگر)، 108 کارمند اونروا (آژانس امداد و اقدام سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک)، 66 روزنامه‌نگار ( هفت نفرشان زن) و 26 نفر نیز آتش‌نشان هستند. در این مدت بیش از 36 هزار نفر نیز زخمی شده‌اند که بیش از 75 درصد آنها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. 

در این حملات علاوه بر بمباران و تخریب اکثر تاسیسات زیربنایی غزه، 46 هزار ساختمان مسکونی به طور کامل ویران شده و 234 هزار ساختمان نیز آسیب و خسارت دیده‌اند(حدود 60 درصد از کل ساختمانهای مسکونی غزه)؛67 مدسه و 88 مسجد به طور کامل تخریب شده و 174 مسجد نیز آسیب دیده‌اند. بیمارستانهای معمدانی، شفا، اندونزی، ناصر، کمال عدوان و... بمباران شده؛ و 26 بیمارستان و 55 مرکز بهداشتی از چرخه‌ی خدمات رسانی به طور کامل خارج شده‌اند؛ و همچنین 65 آمبولانس هدف حمله موشکی یا هوایی قرار گرفته‌اند. آب، برق و سوخت بیمارستانها و مراکز درمانی را قطع کرده‌اند، به گونه‌ای که بیش از 70 درصد مراکز درمانی غزه قادر به ارائه خدمت نمی‌باشند. 

در جنایتی بسیار نادر بیمارستانهای مملو از بیماران و مجروحین را مورد حمله قرار داده؛ و تاسیسات، وسایل و تجهیزات پزشکی و درمانی آن‌ها را تخریب کرده و از بین برده‌اند. زخمی‌ها و بیماران (اورژانسی، بستری، بخش ویژه، کودکان نارس، بیماران سرطانی و ... ) را اخراج کرده یا به طرز فجیعی به شهادت رسانده‌اند. از آغاز تجاوز ورود آب، برق، سوخت، مواد خوراکی، تجهیزات و لوازم پزشکی، کمک‌های بشردوستانه و... را به غزه ممنوع کرده‌اند. یک میلیون و هفتصد هزار نفر از مردم آواره و بی سرپناه، علاوه بر از دست دادن بسیاری از عزیزانشان و ترک خانه‌هایشان، بارها در مسیر خروج از منازل خود یا در مناطق امن اعلان شده از سوی رژیم صهیونیستی، مورد حمله و بمباران قرار گرفته و قتل عام شده‌اند؛ و اکنون نیز بدون کمترین امکانات و مواد اولیه زندگی در مدارس اونروا یا زیر چادر با بیم و هراس زندگی می‌کنند. به گزارش یکی از خبرنگاران حاضر در غزه که خودش نیز چند روز پس از آن شهید شد: « آنچه در صفحات تلویزیون و رسانه‌ها می‌بینید و می‌شنوید، تنها حدود 5 درصد از جنایات و وحشیگری‌های رژیم صهیونیستی در غزه را نشان می‌دهد؛ و تا کسی خودش در غزه حضور نداشته باشد عمق فاجعه را درک نخواهد کرد».

علاوه بر غزه، در کرانه‌ی باختری نیز بنابر اعلان وزارت بهداشت فلسطین از ۷ اکتبر تاکنون 238 نفر شهید، بیش از 3000 نفر زخمی و 3160 نفر نیز بازداشت شده‌اند.

درست است که غرب و رژیم صهیونیستی تاریخ و کارنامه‌ای مملو از تجاوز، اشغالگری و خونریزی دارند؛ و جهان نیز شاهد اشغالگری‌ها، جنگ‌ها و خونریزی‌ها و نسل کشی‌هایِ فراوانی از زمان گذشته تاکنون بوده است، اما نسل کشی در غزه ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که چند مورد از آنها را اشاره وار ذکر خواهیم کرد:

1ـ مشارکت علنیِ و تمام‌قدِ آمریکا و غرب (قویترین قدرت‌های نظامی و اقتصادی جهان) در کنار رژیم صهیونیستی و حمایت‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی از این رژیم اشغالگر، علیه فلسطینی‌هایِ مظلوم با کمترین و ابتدایی‌ترین اسلحه، که تنها جرمشان! طلبِ زندگی با عزت و آزادانه در سرزمین خویش است؛

2ـ تلاش وسیع و شبانه‌روزی امپراطوری رسانه در غرب و اذناب منطقه‌ای آنها در منطقه، جهت عوض کردن جایگاه ظالم و مظلوم در عرصه‌ی افکار عمومی جهان؛

3ـ حمایت کشورهای جهان ( بجز چند کشور محدود و انگشت شمار) از غرب و رژیم صهیونیستی و عدم محکومیت تجاوز به غزه یا سکوت در برابر نسل‌کشی در آن؛

4ـ سکوت یا اسکات سازمان ملل و سایر نهادهای حقوق بشری در برابر این جنایت‌های جنگی و نسل‌کشی؛

5ـ نمایش این نسل‌کشی و قتل عام برای عمومِ جهانیان، از طریق شبکه‌ی الجزیره و چند شبکه‌ی محدود دیگر که رسالت حرفه‌ای خود را در پای سیاست قربانی نکردند.

در این نسل‌کشی، غرب و رژیم صهیونیستی تمام قوانین بین المللی، حقوق بشری و بشردوستانه را زیرپا گذاشتند؛ سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر را بی‌اعتبار کردند؛ همه‌ی اصول و ضوابط اخلاقی را پایمال کرده؛ و به صراحت فلسطینی‌ها را حیواناتِ انسان‌نمایی1 خواندند که از بین بردن آنها واجب است. البته ابراز این قبیل سخنانِ سخیف از سوی مقامات این رژیم اشغالگر مسبوق به سابقه می‌باشد. مناخم بگین و همفکرانش نیز فلسطینی‌ها را« حشرات دوپایی که در لانه‌های تروریستی زندگی می‌کنند که باید پاکسازی شوند نامیده‌اند»2. در روزهای آغازین تجاوز، وزیر میراث فرهنگی اسرائیل نیز خواهان بمباران هسته‌ای غزه شده؛ و هر روز به کودکان و سربازانشان قساوت و عدم ترحم در کشتارِ فلسطینی‌ها و نابودیشان را آموزش می‌دهند. این قصابانِ سفاک در 48 روز نسبت به سرزمین غزه و ساکنانش آنچنان توحشی نشان دادند هیچ گاه قانون جنگل چنان چیزی را روا نمی‌دارد. چنان ویرانگری، خونریزی، قتل عام و نسل‌کشی‌ای راه‌ انداخته‌اند که هیچ حیوان یا گله‌ی درنده‌ای آن را انجام نداده و نخواهد داد؛ به راستی « درندگانِ انسان‌نما» تنها نامی است که برازنده‌ی این خون‌آشامان است؛ البته اگر توهین به درندگان وحشی نباشد.

متاسفانه تا زمانی که حرمت و کرامت انسان ـ انسان بما هو انسان ـ نهادینه نشود؛ و تا زمانی که اخلاق در سیاست، تعامل و روابط انسانی حاضر نباشد؛ و تا زمانی که حقوق بشر و قوانین بشردوستانه بدون تبعیض اعمال نشده و تضمین اجرایی نداشته باشند؛ و تا زمانی که خدا در زندگی انسان حضور پررنگ نداشته باشد؛ همچنان شاهد ظلم، شرارت و قساوت از سوی افراد و ملت‌های قوی؛ و مظلومیت، محنت و مرارت انسانها و ملت‌هایِ ضعیف و فاقد قدرت خواهیم بود.

 

پانوشت‌ها:

1ـ اشاره به سخنان نتانیاهو و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در روزهای آغازین حمله به غزه.

2ـ مثلث سرنوشت، نوام چامسکی، ترجمه هرمز همایون پور، نشر آگه، ج ٢، 1371، ص 452.