نویسنده: حامد زارع
برخیها معتقدند مرتضی مردیها جایی است که یوتالیتاریانیسم، عدم قطعیت و لیبرالیسم به هم میرسند. او همچنین در نقطهای ایستاده که میتوان او را ملتقای محافظهکاری و لیبرالیسم دانست. مردیها به گفتن حرفهایی که با حرفهای دیگران فرق میکند، مشهور است. اگرچه منتقدان او بسیارند اما تعداد افرادی که اندیشههای او را میخوانند و میپذیرند نیز کم نیست. مردیها را بهعنوان روزنامهنگار و حتی نویسنده رمان نیز میشناسند. او اما پیش از هر چیز یک نظریهپرداز فلسفه سیاسی است.
;موضوع بحث «اخلاقى زیستن و اجتماعى عمل کردن» است. به تعبیرى دیگر، توجه دادن به پشت صحنه عمل اجتماعى و التفات دادن به این نکته که عمل اجتماعى همیشه در زمینه است که معنا دارد و قابل استمرار است.
نویسنده: حیدر غلامی
شاید بسیاری از مردم جامعه ـ به خصوص برخی از تحصیلکردهها، روشنفکران و اکثریت روشنفکرمآبان ـ بنا به عللی، گمان میکنند که اسلامگرایی و ملیگرایی (ناسیونالیسم)* متعارض بوده و جمع آنها در یک فرد غیر ممکن است؛ و وجود یکی از آنها مستلزم نفی دیگری است. نمیتوان هم مسلمان بود و پایبند به برنامهی اسلام و هم ملیگرا و خواهان سعادت ملت و خدمتگزار آن.
نویسنده: ایان باربور
ترجمه: ابوالفضل حقیری
مقدمه
جایگاه دین در عصر علم کدام است؟ امروزه چگونه می توان به خدا باور داشت؟ کدام نگرش به خدا با فهم علمی از جهان سازگار است؟ یافتههای علم معاصر به کدام شیوهها باید بر اندیشههای ما در باره سرشت بشری اثر بگذارند؟ چگونه می توان در آن نوع جهانی که علم عیان میسازد، به جستجوی معنا و هدفی در زندگی پرداخت؟
نویسنده: استاد محمد قطب
ترجمه: هادی خسروشاهی
در فصول «فرد و جامعه» و «جنایت و مجازات» و«مشکله جنسی» و «ارزشهای برجسته» درباره پارهای از عقاید «فروید» سخن گفتهایم و در اینجا نظریات او و اشکالات ما بر آنها را فقط به طور عموم، در معرضارزیابی میگذاریم.
چکیده: نویسنده، پس از بیان رویکردهاى گوناگون قرآن پژوهان غیر مسلمان نسبت به قرآن با عناوین: رویکرد تاریخى، زبانشناسانه، متنى، معنایى یا معنىشناسانه و اسطورهاى، به معرفى ایزوتسو به عنوان قرآنپژوهی که با رویکرد زبانشناختى به مطالعه قرآن روى آورده پرداخته است. زندگى، مسافرتهاى علمى، عضویت در مجامع علمى، آثار و تألیفات ایزوتسو، عناوینى است که در این مقاله مطرح شده است. در پایان نویسنده به توضیح نوع کار ایزوتسو راجع به قرآن و منابع فکرى وى و فشرده دیدگاه او نسبت به نظاممندى مفاهیم قرآن مىپردازد.
آیا حقوق افراد و حاکمیت مردمی میتواند در ایمان ریشه داشته باشد؟
چند قرن پیش اگر یک حقوقدان مسلمان تصمیم میگرفت رسالهای در مورد اسلام و حکومت بنویسد، آن را با تمایزگذاری میان سه نوع نظام سیاسی آغاز میکرد. اولین نظام را طبیعی مینامید -مانند وضعیت بدوی طبیعت، دنیایی نامتمدن و پرآشوب که قدرتمندترین افراد ظالمانه بر سایرین حکومت میکردند. به جای قانون، رسوم حکمفرما بود و به جای دولت، بزرگان قبیله که تنها مادامی که قویترین بودند مورد پیروی قرار میگرفتند.
نویسنده: مرتضی مردیها
برای متقاعد کردن آدمیان، هم بر عقول آنان میتوان بنا کرد، هم بر احساساتشان، و این هر دو سرمایههایی را میطلبد و هزینههایی، و ثمرات و خطراتی نیز دربردارد. برای سخن گفتن با عقلها باید به زبان عقل آشنا بود. گفت و گو با مردم در چارچوب یک مواجهه عقلانی و خردمدار محتاج آن است که سخن گو سخنی برای گفتن داشته باشد و این را بتواند در قالب یک استدلال حکیمانه و یک موعظه نیکو پرداخت کند فضای آرام، زبان متین و روح مفاهمه عناصر محیطی مناسب با رویارویی اندیشهها باشد، متفکر اعتماد به نفس بیشتر خواهد داشت و استوارتر گام خواهد زد و در کار اقناع دیگران، که گویی تسهیم آنها در این آذوقه است، از تنک مایگی نمیهراسد، و با امن و اطمینان، پشت گرم به زادراه خود، روزی رسان خردها میشود.
نویسنده: دکتر محمد عابد الجابری
ترجمه: محمد هدایت
اشاره: محمد عابد الجابری زادهی ۲۷ دسامبر ۱۹۳۶ در مراکش، استاد فلسفه و اندیشهی عربی-اسلامی دانشکدهی ادبیات در رباط و از روشنفکران بهنام معاصر جهان عرب که در روز دوشنبه؛ دوم ماه می 2010 برابر با 13 اردیبهشتماه 89 در سن 74 سالگی در بیمارستانی در شهر دار البیضاء مراکش درگذشت.
نوشتار حاضر ترجمهی مقالهای است تحت عنوان «حوّا بین الدین والأسطورة» که در کتاب داوئر الخوف؛ قراءة فی خطاب المرأة (الطبعة الاولی؛ مرکز الثقافی العربی، 1999، ص 17ـ24) به چاپ رسیده است. [1] دکتر ابوزید در این بخش از کتاب مرزهای هول انگیز به نقد قصهای تفسیری از وهب بن مُنَبِّه درباره نقش حوّا (علیها السلام) در اغوای آدم (علیه السلام) و خروج آن دو از بهشت پرداخته است؛ افسانهای که محمدبن جریر طبری در تفسیر جامع البیان عن تأویل آی القرآن آن را نقل کرده و به زعم خویش از تراث تفسیری اسلام به شمار آورده است. حال آنکه بررسی محتوایی این داستان و تأمّل در فرهنگ تاریخی حاکم در عصر نزول قرآن درباره زن و اصالت وجودی او از منظر نگرش قرآنی، دیدگاهی مخالف با قصّهها و افسانههایی همچون اسطوره وهب بن منبّه درباره داستان حوّا، و نقش او در خروج آدم از بهشت (دارالثواب یا جنّت عدن) فرا روی پژوهشگر قرآن قرار میدهد و با کنار زدن حجاب جهل و ظلمت از چهره حقیقی حضرت حوّا، او را با حقیقت آشنا میسازد. البته ناگفته پیداست که رسوخ چنین اندیشههایی در فرهنگ مکتوب و عرفی مسلمانان، رهاورد تعامل مسلمانان عصر نزول با فرهنگ دیگر ادیان بوده، ریشهای قرآنی ندارد، ولی همچنان تا به امروز در ذخایر تفسیری آنها ماندگار شده و نزد برخی از ظاهراندیشان قرآنی جایگاهی علمی در تبیین ناگفتههای قرآن به خود گرفته است. شایان ذکر است که ترجمه و طرح چنین گفتاری به منزله تأیید دیدگاه منتقد و نگارنده مقاله نیست؛ بلکه صرفاً برای آشنایی با دیدگاههای او و فتح بابی برای امکان نقد، آن هم در صورت وجود کاستیهایی در تحلیل ایشان، سامان یافته است. امید آنکه قرآن پژوهان را مفید افتد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل