إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • نویسنده: محمّد جمال باروت
    ترجمه: سعید ابراهیمی

    اجتهاد در اصطلاح اصولی، عبارتست از بکارگیری تمامی تلاش و کوشش برای استنباط احکام شرعی از ادلّه‌ی تفصیلی آنها. پس با عنایت به این تعریف، آنچه دامنه‌ی مفهوم اجتهاد را محدود می‌کند، استنباط از ادلّه است، اگرچه عدّه‌ای از اصولیها، مفهوم اجتهاد را گسترده‌تر نموده‌اند و آنرا شامل تخریج یا تحقیق مناطِ آنچه که قبلاً استنباط شُده، قرار داده‌اند.

  • نویسنده‌: دکتر‌هاشم آقاجری

    تیپ‌ ایده‌آل‌ سکولاریسم‌:
    سکولاریسم‌ آرمانی‌ یا حداکثری‌، نوعی جهان‌بینی‌ عقل‌گرایانه‌ غیر معنوی‌ و ماتریالیستی‌ در چارچوب‌ اتوریته‌ و مرجعیت‌ مطلق ‌آدمی‌ و وحدت‌ مادی‌ جهان‌ است. بر مبنای‌ این‌ دیدگاه‌، هستی‌ عاری‌ از هرگونه‌ راز و قداستی‌ است‌ و انسان‌ و طبیعت‌ هر دو محصول‌ چنین‌ وجود بی‌روح‌ و فاقد معنایی‌ هستند‌، لذا:

  • نویسنده: دکتر احمد ریسونی- استاد اصول فقه و مقاصد الشریعه دانشگاه محمّد الخامس شهر رباط
    ترجمه: سعید ابراهیمی

    «ادّعای تعارض میان نص و مصلحت»
    بی‌تردید شیخ نجم الدین طوفی متوفی به سال 716، قائل به فرضیّه‌ی تعارُض مصلحت با نصّ، گردیده و معتقد است که در این حالت باید جانبِ مصلحت را بر نصّ، مقدَّم نمود و این فرضیّه از دیدگاه او به دومقوله‌ی معاملات و عادات، اختصاص دارد نه عبادات و مُقدَّرات شرعی. او می‌گوید: «امّا در مُعاملات و أمثال آن از مصلحت مردم، همانگونه که اقتضاء می‌کُنَد، پیروی می‌شود.

  • نویسنده: دکتر هاشم آقاجری

    ارزیابی‌ و نقد تعریف‌ها و توصیف‌هایی‌ از سکولاریسم‌:
    ١ـ بیشتر تعاریف‌ ارائه‌ شده‌ از سکولاریسم‌، مبتنی‌ بر معنای‌ واژگانی‌ و اشتقاق‌ لغوی‌ است‌ و با معانی‌ موجود در فرهنگهای‌ فلسفی‌ و جامعه‌شناسی‌ ارتباطی‌ ندارد. اینگونه‌ تعاریف‌ از تحول‌ حوزه‌ مفهومی‌ سکولاریسم‌ غفلت‌ ورزیده‌اند.
    ٢ ـ در غالب‌ تعاریف‌، مسأله‌ متافیزیک‌ سکولاریسم‌ نادیده‌ گرفته‌ شده‌ و اتوریته‌ یا مرجعیت‌ نهایی‌ آن‌ در پرده‌ ابهام‌ باقی‌ مانده‌است.

  • نویسنده: دکتر احمد ریسونی- استاد اصول فقه و مقاصد الشریعه دانشگاه محمّد الخامس شهر رباط

    این بحث بعنوان حلقه‌ای در طرحی مُناقشه‌ای که ساختار آن رو به تکامل است، مطرح است. این طرح، همان چیزی است که مرکز «دار الفکر المعاصر» پایه‌گذار آن بوده و به سوی آن، فراخوانده است. از این رو، در خورِ مناقشه و از همان ابتدا، در معرض نقد و ارزیابی است. این بحثی است که به مناقشه می‌پردازد تا مورد مناقشه قرار گیرد و چیزهایی ارائه می‌دهد تا بگیرد و باب گفتگو را باز می‌کند تا بر تأیید یا ردّ آن، گُفته شود.

  • نویسنده‌: محمّد ملاّزاده‌

    سکولاریسم و اسلام
    دین اسلام آخرین و کاملترین ادیان وحیانی و توحیدی است. این دین به عنوان یک ایدئولوژی جامع تمامی ابعاد زندگی را در برمی‌گیرد. اسلام در یک مثلث جلوه می‌کند که اضلاع آن عقیده و شعیره و شریعت هستند و انسان در مرکز آن قرار گرفته است. ضلع عقیده به مثابه قاعده مثلث مطرح است و جوهر آن هم توحید است، به همین جهت در اسلام بیش از هر چیز بدان توجه شده است.

  • نویسنده‌: دکتر عبدالوهاب مسیری
    مترجم: داود نارویی

    ویژگی‌های گفتمان جدید اسلامی
    موضع‌گیری در برابر مدرنیسم غربی، نقطه عزیمتی بنیادی است که تمام ویژگی‌های دیگر از آن منشعب می‌شوند. این ویژگی‌ها را می‌توان در این موارد خلاصه کرد:
     نپذیرفتن اندیشه‌ی مرکز محوری غرب
    1- گفتمان جدید اسلامی، از نوع عذرتراشی نیست و سعی بر آن ندارد که بگوید ما در فلان و بهمان مورد از غرب پیشی گرفته‌ایم، از افتخارات گذشته سخن نمی‌گوید و دعوتگرانش در راستای اصلاح تصویر اسلام در خارج، کوشش بسیاری به خرج نمی‌دهند.

  • نویسنده‌: محمّد ملاّزاده‌

    هویت اسلامی محصول اعتدال اسلامی
    دین اسلام، دین اعتدال و میانه‌روی، گذشت و تسامح، توازن و تعامل است نه دین افراط و تفریط، خشونت و استبداد.
    مسلمانان شاگردان مدرسه قرآن هستند. تربیت‌یافته‌ی مکتب اسلام‌اند، مسلمانان در قرآن کریم به «امت وسط» توصیف شده‌اند و این وصف، آنها را از بقیه‌ی امم و ملل امتیاز می‌بخشد.
    وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً (بقره: 143).
    «همچنین شما را امتی وسط (معتدل) قرار دادیم تا بر دیگر مردمان شاهد باشید و رسول خدا بر شما شاهد و گواه باشد».

  • در جواب این سؤال، که به پاسخی مفصّل نیاز دارد، این مطلب نسبتاً مختصر را، به عرض سائل محترم می‌رسانیم؛ امیدواریم که روشنگر باشد.
    «کافر» ـ که در برابر مؤمن قرار دارد ـ به کسی گفته می‌شود، که به نسبت واقعیت‌های اساسی و بنیادین، که وجود عموماً، و بشریّت خصوصاً، در موجودیت و حرکت خود، به آنها بستگی دارد، و ایمان به آنها در دادن جهت به زندگی انسان نقش اساسی ایفا می‌کند، معرفت و شناخت پیدا کرده باشد. امّا این انسان آگاهانه و بعد از این شناخت، به خاطر برتری‌طلبی، و به خاطر مقام و موقعیت، و روابط گوناگون، و تعلّقات مادّی، و امتیازاتی که به آنها دل بسته است، نمی‌خواهد خود را با آنچه شناخت او اقتضا دارد تطبیق کند، و آمال و عواطف خود را با آن هماهنگ و هم‌جهت سازد. و به اصطلاح خاصّ: ایمان نمی‌آورد.

  • نویسنده‌: صلاح‌الدین بهرامی

    برای من زمان فروتنی می‌زاید و این عرف زندگی انسانی است. با خودم فکر می‌کردم چرا خدا آشکار نمی‌شود؟ چرا حضور قاطعش را در زندگی نمی‌نمایاند؟ اگر موسی نیستم از فرعون هم کمترم مگر؟ به او نُه نشانه یقینی می‌دهد -آیاتی که هر بیننده را متحیّر می‌گرداند- پس آیات من کو؟ با خودم می‌گفتم این خدایی که گهگاه سری بر آستانش می‌نهم مال ذهن خودم است هرچه بیشتر بخواهمش بیشتر می‌شود اما در آخر کار حبابی است که از آن چیزی جز هیچ نمی‌ماند، ما خودمان را می‌پرستیم با سرزنش کردن خود. فکر می‌کردم خدا را با ما کاری نیست.