دارم میاندیشم انسانهای دارای قلبهای رئوف، در خوابند یا بیدارند؟ این روزها چقدر به انسانهای دارای قلبهای رئوف نیازمندیم،
هیچ کس منکر ناگوار بودن و زشتیِ گرفتن جان بهناحق و از روی احساسات و فرونشاندن آتش خشم و غضب نیست. جان چنان ارزان و بیارزش نیست تا با کمترین بهانهای آن را از دیگران بگیریم. قابیل به سبب گرفتن جان برادرش هابیل برای همیشه ننگ قاتل بودن را برای خود بهجای گذاشت. او جان برادرش را گرفت اما نام نیکی از خود به یاد گار نگذاشت؛ اما پیامبر اسلام -صلّی الله علیه وسلّم- با بخشیدن وحشی قاتل حمزه سید الشهداء و هند جگرخوار، درس گذشت و بخشش را به همهی انسانها داد.
اگر صبح زود از بزرگراههایی چون نيايش و چمران گذر کنیم، با بیرون آمدن آدمهایی از دریچههای کانالهای آب گوشهی بزرگراه مواجه میشویم که با کلی تقلّا بدنهای نحیف و نزارشان را از آنها عبور داده و پا بر روی شهر میگذارند.
اندیشیدن در خصوص زندگی این آدمها و فهم ساختارهای کلان اجتماعی-اقتصادی معیوبی که آنها را تولید میکنند، قبل از هر چیزی منوط به دادن وجودی زبانشناختی به آنهاست؛ چون اصولاً شکلگرفتن حسّاسیّت نظری و اجتماعی نسبت به مسائل اجتماعی، مستلزم ورود آنها به ساحت زبان و گفتمانهای سیاسی و اجتماعی موجود
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل