إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • این نوشتار به مسئله‌ی وسوسه‌ی شیطان و تردید در عدالت الهی می‌پردازد و پاسخ استاد دین به سؤالی درباره‌ی تفاوت‌های اقتصادی و ثروت میان انسان‌ها را ارائه می‌دهد. استاد تأکید می‌کند که غنا و فقر مادی معیار عدالت یا ارزش انسان نیست، بلکه آزمون و ابتلای الهی در زندگی با هدف پرورش صبر، شکر، اخلاق و فضایل انسانی است. تفاوت‌ها و تفاضل‌ها در زندگی حکمتی الهی دارد که عقل انسان به‌طور کامل قادر به درک آن نیست و بهترین واکنش، توکل به خدا، استغفار، تجدید ایمان و بازگشت به عبادت است.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • متن بر این مفهوم بنیادین تمرکز دارد که امید مؤمن به پاداش الهی، بزرگترین منبع آرامش در مواجهه با سختی‌ها و بلاها است. این پاداش شامل کفاره گناهان و افزایش حسنات می‌شود و باعث می‌شود مؤمن در تمام حالات زندگی (چه در نعمت با شکر و چه در بلا با صبر) خیر ببیند (اشاره به حدیث "عَجَبًا لأَمْرِ المُؤمِنِ"). سرشت زندگی دنیا با رنج آمیخته است، اما این بلاها برای صاحبان رسالت شدیدتر و هدفمندتر است (آزمونی متناسب با استحکام ایمان). در مقابل، افراد بی‌دین یا سست‌ایمان به دلیل فقدان امید به حکمت و آخرت، در برابر مصائب دچار یأس شدید، اضطراب و فروپاشی روانی می‌شوند، که این حالت، معنای زندگی را از آن‌ها سلب کرده و آنان را به مرده‌هایی در میان زندگان تبدیل می‌کند.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • ایمان حقیقی فراتر از حفظ دانسته‌ها و ظواهر دینی است و نوری است که عقل، قلب و اراده‌ی انسان را هدایت می‌کند. ایمان نیرویی هدایت‌گر، محرک، بازدارنده و آرامش‌بخش است که مؤمن را به نیکی‌ها سوق می‌دهد، از شرور بازمی‌دارد، امنیت روانی و اطمینان قلبی می‌بخشد و او را در سخت‌ترین شرایط ثابت و پایدار نگه می‌دارد. ایمان واقعی، تنها با عمل صالح و پیوند با خدا کامل می‌شود و سرچشمه‌ی سعادت فرد و جامعه است، در حالی که فقدان آن، خلأی بزرگ در زندگی مسلمانان ایجاد می‌کند.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • تقریباً می‌توان گفت: آن‌هایی که در دوران ما در بار‌ه‌ی اسلام، پیام این دین و تمدن آن به نگارش می‌پردازند، به دو گروه مخالف تقسیم می‌شوند: گروهی جنبۀ انعطاف‌پذیری و «تجدد» را در قوانین و آموزه‌های اسلام به گونه‌ای برجسته نشان می‌دهند که گویی این دین خمیری است کاملاً نرم و شکل‌پذیر که بدون هیچگونه محدودیتی، به هر اندازه و فرمی که مردم بخواهند، درمی‌آید.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • شفاف‌بودن و روشنی، چه در اصول بنیادین، چه در منابع، چه در آرمان‌ها و اهداف و چه در راهکارها و ابزارها، یکی از ویژگی‌های کلی دین اسلام می‌باشد. اکنون می‌کوشیم که مطلب فوق را با این توضیحات مختصر تا حدودی باز و روشن نماییم.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • و اینک یکی دیگر از ویژگی‌های کلی اسلام که عبارت است از: «واقع‌نگری، منظورمان از واقع‌نگری چیست؟» برداشت ما از واقع‌نگری، نه آن برداشتی است که برخی از نظریه‌پردازان مادیگرا و قانونگذاران غربی از واقع‌نگری دارند و مطابق آن قرائت، تمامی چیزهای غیر حسی و متافیزیکی را انکار می‌کنند، و واقعیت را فقط چیزهای حسی و ماد‌ی چهارچوب‌پذیر قلمداد می‌کنند، و غیر از این موارد – چیزهایی که وحی، عقل یا فطرت آن‌ها را اثبات می‌کند – چیزی واقعی و موجود به شمار نمی‌آورند.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • و اینک ویژگی دیگری از برجسته‌ترین ویژگی‌های اسلام، یعنی «میانه‌روی» که از آن به «توازن» هم تعبیر می‌شود. منظور از این ویژگی: میانه‌بودن یا تعادل میان دو طرف متقابل یا متضاد می‌باشد، به گونه‌ای که چنین نباشد که نقض مثبت و تأثیرگذاری تنها در یکی از طرفین خلاصه شود، و در مقابل طرف دیگر خنثی و عاطل بماند، و نیز چنین نباشد که یکی از طرفین بیش از حق طبیعی خود، دریافت کند و به حریم طرف مقابل تجاوز نماید.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • «فراگیر بودن» به معنای اعم کلمه و با تمامی معانی و ابعاد و جوانبی که این واژه در بر می‌گیرد، یکی از آن ویژگی‌هایی است که دین اسلام را در میان همة ادیان، فلسفه‌ها و اندیشه‌هایی که مردم در توشه‌ی تجربه دارند، متمایز می‌کند

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • ربّانی بودن

    08 خرداد 1403

    نخستین ویژگی از ویژگی‌های کلی اسلام عبارت است از: ربانیت. ربانیت – چنانکه صاحبنظران زبان عربی می‌گویند – مصدری است صناعی، منسوب به «رب» که به صورت غیر قیاسی الف و نون بر آن افزوده شده است، و معنایش: نسبت یافتن و انتساب به رب یعنی الله  می‌باشد و هنگامی به انسان «ربانی» گفته می‌شود که پیوندی ناگسستنی با «الله» داشته باشد، از دین و کتاب او آگاه باشد، و آن را به دیگران بیاموزد و معلم دین و کتاب خدا باشد. در قرآنکریم در این باره چنین آمده است:

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • از دیگر ویژگی‌های کلی اسلام پس از ربانی‌بودن، می‌توان از «انسانی‌بودن» آن نام برد. انسانگرایی آشکار، اصیل و بنیادین اسلام در عبادت‌ها، قوانین و رهنمودها و هدفگیری‌های این نظام نمایانگر این است که اسلام دین و زیست‌روش انسان می‌باشد.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی