إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، مصوّب۱۹۴۸م مجمع عمومی ملل متّحد، به واسطه‌ی مبانی جهانشمول و تأیید قریب به اتّفاق کشورهای دنیا اعتبار جهانی دارد؛ در جلسه‌ی رأی گیری درباره‌ی این اعلامیه، هیچ یک از ۵۶ نماینده‌ی حاضر، رأی منفی نداد و هشت کشور ممتنع از جمله عربستان نیز، تأکید کردند که رأیشان به معنای مخالفت با مجموعه‌ی اعلامیه نیست؛ بلکه فقط برخی مواد آن را نمی‌پذیرند. حقوق بشر به رغم ریشه و پیشینه‌ی انکارناپذیری که در تاریخ فرهنگ بشر دارد، ب

    نویسنده:
    جلیل بهرامی‌نیا
  • محبت رسول (ص)

    17 خرداد 1386

    الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله- صلی‌الله‌ علیه‌ و سلم- و علی جمیع الانبیا و المرسلین و علی آله و اصحابه و اتباعه الی یوم الدین

    در سلسله بحث‌های لقاء الایمان از بیانات برادر ارجمند عمرو خالد حب خدا به بندگانش و عشق بندگان به پروردگار و نیز محبت انسان مسلمان به رهبر برگزیده‌اش خاتم الانبیاء- صلی‌الله‌ علیه‌ و سلم- به زیبایی بیان شده استحال به بخشی از بیانات او دراین رابطه نظر خواهیم نمود.

  • نوشته‌ی: H. Keuth
    ترجمه: رحمان افشاری
    نقل از واژه‌نامه تاریخی فلسفه
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    هرچند اصطلاح "عقل‌گرائی انتقادی" با عطف به فلسفه کانت در ابتدای قرن حاضر تلویحاً بکار رفته است [1]، اما امروزه این مفهوم منحصراً به نحله فلسفی کارل ریموند پوپر اطلاق می‌شود."عقل‌گرائی انتقادی" نامی است که پوپر خود بر فلسفه‌اش نهاده است. [2]. لفظ "عقل‌گرائی" در اینجا به معنای عام بکار رفته است و مقابل "عقل‌گریزی" می‌نشیند و نه "تجربه‌گرائی"، بلکه هم این معنا و هم "عقل‌گرائی" را - به معنائی که فی‌المثل در نزد دکارت مطرح است و پوپر به نام مذهب تعقلی (Intellektualismus) از آن یاد می‌کند-، دربر می‌گیرد(۱). عقل‌گرائیِ فراگیر و غیر انتقادی بنا به رأی پوپر بر این اصل استوار است که «هر فرضی را که مفید استدلال یا تجربه نباشد مردود بداند» حال آنکه این اصل حاوی تناقض است، «چراکه خود نه بر استدلال استوار است ونه بر تجربه» (۲). از این رو پوپر جانبدار «عقل‌گرائیِ فروتنانه ای که از خود انتقاد می‌کند» موسوم به "عقل‌گرائی انتقادی" است «که خود بر پایه تصمیمی غیرعقلی یا بر ایمان به عقل بنا شده است». پوپر بعدها به قوت تأکید می‌کند که خواست عقلی مبتنی بر اثبات همه فرض‌ها غیرقابل دفاع است. بنابراین مقصود از «بحث عقلی»، «بحث نقادانه‌ به منظور جستجوی خطاهاست، نخست به این قصد که آنها را حتی‌الامکان رفع کنیم تا به به حقیقت نزدیکتر شویم» [3]. «من بر این خواست که نظر نقادانه را حتی‌المقدور تا همه عرصه‌ها گسترش دهیم، نام "عقل‌گرائی انتقادی" می‌نهم» [4]. نظر به اینکه نقد، محتوای اصلی این فلسفه را تشکیل می‌دهد، آلبرت[H. Albert [5 و لنک [6] (H. Lenk) اصطلاح "نقدگرائی عقلی" را برای آن مناسب تر می‌دانند.

  • محمّد کریمی
    ــــــــــــــــــــــــ

    «یومَ لا ینْفَعُ مال وَلا بَنُونَ إلاّ مَن ْأتی الله بِقَلْبِ سَلیمْ»
    خواهران و برادران ایمانی، درود و رحمت و برکات خدا بر شما باد.
    این بار در خدمت شما عزیزان خواهیم بود با یادآوری یکی دیگر از ویژگی‌های «قلب سلیم» و شاید مهم‌ترین آن‌ها؛ یعنی «آرامش».
    منظور از «آرامش و سکون قلب» نداشتن هیچ گونه ترس، دغدغه، اضطراب، پریشانی، تردید و دودلی است و در قرآن کریم با عنوان نداشتن «خوف» و «حزن» همچون نتایج و ثمراتِ ایمان و تقرب به پروردگار، از این آرامش و راحتی درون، بارها سخن به میان آمده است: « اَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلا هُمْ یحْزَنُونَ» یعنی: بدانید که براستی دوستان و نزدیکان به خدا، نه ترسی دارند و نه اندوهی.

  • مقدمه: کشورهای مسلمان در قرن بیستم ‌و در رویارویی با دنیای جدید، با مسئله سنت و مدرنیسم روبرو شدند. و واکنش متفکران ‌و جامعه‌ی ‌اسلامی نسبت به این مواجهه،جریانهای فکری مختلف را بدنبال ‌آورد. برخی به دنیای جدید و آثار آن واکنش مثبت نشان دادند و بر آن شدند که کشورهای اسلامی نیز می‌بایست در این راه قدم ‌گذارند.برخی از اساس به نفی‌ جهان جدید پرداختند و هر گونه برقراری رابطه یا پیر وی از آنرا نامشروع تلقی‌ کردند.جریانهای روشنفکری‌ و احیاگری دینی جریاناتی هستند که معتقد به برقراری رابطه با دنیای جدیدند.

    نویسنده:
    عبدالعزیز مولودی - دکتری علوم سیاسی
  • دکتر یوسف قرضاوی رئیس "اتحاد جهانی علمای مسلمین" در پاسخ به پرسشی راجع به اسباب اختلاف وپیدایش اشکالاتی در روابط میان فرق و مذاهب اسلامی، بر ضرورت نزدیکی و تقارب تمامی مذاهب و گرایش های اسلامی تایید نموده و در شرایط کنونی آن را واجبی شرعی بر شمردند. ایشان همچنین تاکید نمودند که برای به بار نشستن تلاش ها در راستای وحدت و تقریب قرار دادن آن بر روی قواعد و اصولی روشن و برخورداری از نیت صادقانه فرق و مذاهب اسلامی که به دنبال همگرایی هستند، ضرورت حیاتی و اساسی دارد.

  • معادلات ایمانی

    16 فروردین 1386

    استاد عبدالحمید البلالی
    ترجمه: ستار آینه پور
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    مقدمه:
    همچنانکه در دنیای فیزیک، ریاضیات، علوم مهندسی و سایر علوم، قوانین و معادلاتی ریاضی جهت آسان نمودن شناخت مجهول وجود دارد، یک سری قوانین ومعادلات ایمانی جهت کنترل و شناخت بسیاری از رفتارهای ایمانی وجود دارد.
    مثلا در مهندسی مکانیک به مجموعه‌ای از قوانین و معادلات بر می‌خوریم مثل:
    سرعت = مسافت ÷ زمان (مسافت تقسیم بر زمان)
    حجم = طول × عرض × ارتفاع
    نیرو = جرم × شتاب
    فشار = نیرو ÷ مساحت (نیرو تقسیم بر مساحت)
    آب = هیدروژن + اکسیژن
    درسایر علوم مهندسی٬ ریاضی و شیمی چنین معادلاتی وجود دارد.

  • نیمه‌ی اول ماه ربیع الاول ۱۴۲۸هـجری قمری، مصادف است با نیمه‌ی اول اولین ماه از سال ۱۳۸۶ هجری شمسی که دربردارنده‌ی دو رخداد مهم تاریخی؛ یعنی ولادت با سعادت پیامبر اکرم (ص) و هجرت آن بزرگوارهمراه با اصحاب گرانقدرش از مکه به مدینه می‌باشد. 

    در رابطه با ولادت پیامبر اکرم (ص) شاهد برگزاری برنامه‌های متفاوت از سوی مسلمانان در اقصی نقاط جهان، از مراسمات گرفتــه تا سرودن اشعار و مولودنامه خوانی و شیرینی خوردن و اطعام دیگران و چه بسا در این امر افراط نموده و دچار بدعت نیز گشــــته و روز ولادت ایشان راجشن میلاد نام نهاده‌اند؛ در حالی که نیک می‌دانیم اعیاد دینی دو تا بیشتر نیستند: عید قربان و عید فطر.

  • الحمدلله رب العالمین، والصلاة و السلام علی المبعوث رحمه للعالمین سیدنا محمد و علی آله و صحبه اجمعین. 

    کسانی که در واقعیت دنیای امروز دقت می‌کنند از بدی‌ها، مفاسد، جنگ‌ها وستم‌هایی که ناشی از حقد و کینه و طمع و تمایل به تسلط بر دیگران است دچار حیرت و وحشت می‌گردند. 

  • بخشنامه ی قضایی مشهور عمر بن خطّاب(رضی الله عنه) به ابوموسی اشعری(رضی الله عنه)
    مِنْ عبدِالله، عُمَر بن الخطّاب أمیرالمؤمنین إلی عبدالله بن قیس، سلامٌ علیک؛ امّا بعد:
    فإنّ القضاءَ فریضة محکمة و سنّة متّبعة؛ فافهم إذا أدلیَ إلیک ؛ فإنّه لا ینفع تکلّم بحقٍّ لا نفاذ له؛آسِ بین النّاس فی وجهک حتّی لا یطمعَ شریفٌ فی حیفک و لا ییأس ضعیفٌ من عدلک؛ البیّة علی من ادّعی و الیمین علی من أنکر؛ والصّلح جائز بین المسلمین إلا صلحاً أحلّ حراماً أو حرّم حلالاً ؛لایمنعک قضاءٌ قضیته بالأمس فراجعْتَ فیه عقلک و هُدِیتَ فیه لرشدِک أنْ ترجَعَ إلی الحقِّ؛ فإنّ الحقَّ قدیمٌ و مراجَعَة الحقِّ خیرٌ من التّمادی فی الباطل.اَلْفَهْمَ الفهمَ فیما تلجلج فی صدرک ممّا لیس فی کتابٍ و لا سنّةٍ ، ثمّ اعرفِ الأشباه و الأمثال؛ فَقِسِ الأمورَ عند ذلک و اعْمِدْ إلی أقربها إلی الله و أشبهها بالحقِّ و اجعل لمن ادّعی حقّاً غائباً أو بیّنة أمداً ینتهی إلیه؛فإن أحضر بیّنته أخذْتَ له بحقّه و إلا استحللتَ علیه القضیّة ؛ فإنّه أنفی للشّک و أجلی للعَمی.المسلمون عدول بعضهم علی بعضٍ إلا مجلوداً فی حدّ أو مجرّباً علیه شهادة زورٍ أو ظنیناً فی ولاءٍ أو نسبٍ.فإنّ الله تولّی منکمُ السّرائرَ و درأ بالبیّنات و الأیمان.وایّاک و الغلقَ و الضّجرَ و التّأذّی للخصوم و التنکّر عند الخصوماتِ ؛ فإنّ القضاءَ فی مواطن الحقّ یُعظّم به الأجر و یَحْسُنُ به الذّخر؛فمن صَحَّتْ نیّتهُ و أقبل علی نفسه کفاه اللهُ ما بینه و بین النّاسِ،ومَنْ تخلّق للنّاس بما یعلم الله أنّه لیس مِنْ نفسه شانَهُ الله ؛ فما ظنّک بثواب الله عزّوجلّ فی عاجل رزقه و خزائن رحمته! والسّلام.