مراسم شادی آمیخته با رقص و هلهله‌ی انتخابات مصر بسیار جالب و دیدنی بود، عکس‌ها و نوار‌های گروهی یا فردی در روز نخست در حالی که مردم رقص‌کنان به سوی صندوق‌های رأی می‌رفتند یا با همین حالت آنجا را ترک می‌نمودند. همه اینگونه ابراز شادی می‌کردند، چه زنانی که لباس جین آبی به تن داشته و چه آنان که حجابی نقابی بودند و چه مردانی که ریش داشتند، همه و همه همراه با خانواده‌یشان، می‌رقصیدند.

خوشحالی آنان از این جهت بود که بالاخره آزادی و دموکراسی به کشورشان بازگشته است! 

شاید مردم مصر نخستین کسانی هستند که در پای صندوق‌های رأی و در حالی که انگشتانشان آغشته به جوهر است رقص و پایکوبی کرده‌اند، آنهم به امید اینکه از حالت تردید و نگرانی از پشت‌پرده‌های شرایط سیاسی حاکم خلاص شوند! 

بخش عظیمی از مردم مصر خواستار گذر از مرحله‌ی کنونی بوده و مایلند آن را به جزئی از تاریخ گذشته مبدل سازند، چرا که نگران این هستند زمامداران جدید نتوانند اوضاع را کنترل نموده و شرایط روز به روز بد‌تر شود و در یک کلمه مردم خسته شده‌اند و می‌خواهند از این وضع خلاص شوند. 

ولی علی رغم نیت و درون پاک این مردم پاکنهاد، ظاهراً هستند کسانی که عجله‌ی چندانی در گذر از بحران کنونی کشور ندارند؛ البته نه به این دلیل که مخالف رقص و شادی هستند، ونه به این دلیل که به میهن و کشورشان علاقه‌ای ندارند و همچنین نه بخاطر اینکه دوستدار درگیری و خشونت در کشور هستند؛ بلکه به این دلیل که فراموش نمودن صفحه‌ای از تاریخ و پاک نمودن آن از اذهان به این سادگی امکانپذیر نمی‌باشد. 

همه بایدبه این نکته ساده اعتراف کنند که اندیشه و سازمان اخوان المسلمین، با تصمیمی از طرف مقامات کودتا یا قرار قضایی و حتی کودتای نظامی و بالاخره با رقصیدن پای صندوق‌های رأی حذف و نابود نمی‌شود. 

آنجا هستند کسانی که در اثنای به هم زدن تحصن مسالمت‌آمیزشان کشته شده‌اند و البته هستند کسانی که به ناحق زندانی و محکوم شده‌اند و آنجا نیز کسانی وجود دارند که عزیزانشان به اعدام محکوم شده‌اند، چه آن احکام ظالمانه اجرا شده باشد چه نه‌، و هستند کسانی که مدتهای طولانی است که در سیاهچاله‌ها نگهداری می‌شوند و صد البته آنجا نیز رئیس جمهوری وجود دارد که مردم او را در انتخاباتی آزاد و دموکراتیک و با مشارکتی حداقل دو برابر دو روز نخست انتخابات کنونی انتخاب کرده‌اند! 

در سال ۲۰۱۲م همه مردم مصر احساس می‌کردند که وارد مرحله‌ی جدیدی شده‌اند، مرحله‌ای که صندوق رأی داور نهایی است، همه احساس می‌کردند که مصر بر مسیر صحیح قرار گرفته است، ولی اکنون شرایط متفاوت است امروزه فاصله فراوانی بین آرزو و واقعیت وجود دارد. 

امروزه کسانی هستند که اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند، اشتباه نخست آنگاه بود که جنبش «اخوان المسلمین» را به عنوان جنبشی تروریستی اعلام کرده وآن را غیر قانونی اعلام کردند، البته این تصمیم نابخردانه‌ مردم مصر را قانع ننمود، اغلب مردم این ستم تاریخی را که بر این جنبش و اعضایش روا داشته می‌شود نپذیرفته و نخواهد پذیرفت، از سیاه‌نمایی و بدگویی علیه آن گرفته تا ربودن رئیس جمهور آن وانحلال پارلمان و بالاخره تا اعلام آن به عنوان تروریست و تعقیب و بازداشت فعالان آن و کشتن آنان و آفریدن جوی عمومی آمیخته با دشمنی علیهشان و بالاخره تا تلاش در راستای تحت تعقیب قرار دادن جهانی آنان و سپس قرار دادنشان در لیست و خانه‌ی سازمان‌های تروریستی جهانی. 

در مصر کسانی هستند که هرچند چندان از اخوان خوششان نمی‌آید ولی نمی‌خواهند در بی‌خبری بمانند، بیشتر مردم مصر نمی‌خواهند که شاهد زوری باشند بر آنچه هم اکنون اتفاق می‌افتد و همچنین نمی‌خواهند چک برائت برای کودتاگران امضا نمایند. 

شعار طرفداران ژنرال سیسی عبارت بود از «کار زیبایت را کامل کن» شعاری که برای میلیون‌ها نفر از مردم مصر آزار دهنده بود، کار زیبا کدام است که جناب ژنرال باید تکمیلش نماید؟ آیا آن کار زیبا عبارت است از ربودن رئیس جمهور و اتهام‌های بی‌اساسی که به او نسبت داده می‌شود؟ آیا سرکوب روزانه و گسترده‌ی صد‌ها هزار بلکه میلیون‌ها از مردم آزادیخواه،‌‌ همان کار زیبایی است که باید توسط او کامل شود؟ آیا محکومیت به اعدام‌های گروهی که هر انسان خردمند و دارای درون هر چند با اندیشه و سیاست اخوان مخالف باشد آن را محکوم خواهد نمود عبارت است از آن کار زیبایی که پس از رئیس جمهور شدنش آن را کامل خواهد نمود؟ 

 استدلال به تأثیر بالا بودن درجه‌ی حرارت در روز اول بر استقبال ضعیف از انتخابات، نکته‌ای قابل توجه وتعجبی است؛ چرا که دمای بالای خورشید در مصر حادثه وپدیده‌ی عجیب و نادری نیست و مردم مصر نیز با خورشید همچون برادر‌اند و هرگز از قرار گرفتن در زیرآن هراسی نداشته وندارند. 

تهدید به جریمه نمودن کسانی که رایشان را به صندوق نیندازند ۵۰۰ جنیه =۷۰ دلار دلار، کاری است سرکوبگرانه، خواه عملی شود یا خیر، و در واقع به منزله‌ی برداشتن پرده از چهره‌ی دیکتاتور جدید سیسی می‌باشد. 

فرض کن خانواده‌ای ۴ نفره که نمی‌خواهد کودتا گران ستمگر را تایید نمایدو نمی‌خواهد در انتخابات شرکت نماید چگونه مورد استقبال آن کودتا پیشگان قرار می‌گیرد؟! آیا این است انتخابات آزاد و دموکراتیک؟! عدم شرکت در انتخابات حقی است که در قوانین اساسی‌هایی که از خودشان ارج می‌گیرند برای هموطنان به رسمیت شناخته شده است، در واقع آن نوعی اظهار نظر است، بلکه موضوعی است که برخی از مردم آگاهانه از خود بروز می‌دهند، تازه این کار نوعی رای دادن است، گاهاً عده زیادی از مردم به دلیل شرایط خاص و بدی که در آن افتاده‌اند از مشارکت در انتخابات خودداری می‌ورزند و البته گاهی نیز بی‌مبالاتی و نداشتن برنامه از طرف هیچ یک از رقبا باعث کاهش استقبال و عدم مشارکت در انتخابات مردم می‌شود. 

ولی آنچه در این سه روز مشاهده نمودیم عبارت بود از یک موضع مردمی مخالف رای دادن، و داد و فریاد بازرگان‌ها و گردانندگان و صاحبان اصلی رادیو و تلویزیون‌های مصر، که گاهی از مردم التماس می‌کردند و گاهی نیز بر آنان داد می‌کشیدند که از خانه‌ها خارج شده ورای دهند دلیلی است بر شوک شدیدی که از این جهت بر آنان تاخته شده بود. 

تمدید زمان انتخابات به مدت یک روز نیز نوعی سرکوب محسوب می‌شود، به ویژه پس از تهدید مخالفان کودتا به جریمه‌ی مالی، چرا که این تمدید۲۴ ساعته بدین معنی است که ما برای کسانی که از مشارکت در انتخابات امتناع می‌ورزند هیچ حجتی نخواهیم گذاشت، و مدت ۲۴ ساعت به آنان فرصت دادیم تا به پای صندوق‌های رای آمده و رای دهند، وگرنه بازخواستشان می‌کنیم.

مشیر سیسی پیش بینی می‌کرد چهل میلیون نفر از مردم مصر در انتخابات مشارکت داشته باشند یعنی ۷۴درصد از ۵۴ میلیون نفری که واجد حق رأی شده‌اند! این اشتباه بزرگ سیسی در ارزشیابی و پیش بینی شرکت کنندگان، سیلی بزرگی بر مدعیان این مقوله بود که «سیسی وکیل مردم است» و البته سیلی سنگینی نیز بود که بر گونه‌ی آن روزنامه نگاران و نویسندگان نواخته شد که بر مردم داد می‌زدند که بروید و در انتخابات شرکت نمایید! 

 و صد البته که سیلی سختی نیز بود که بر چهره‌ی مدعیان فرهنگ و هنرمندانی و هنرپیشگان کوبیده شد آنان که گمان می‌کردند می‌توان جنبش عظیم و مردمی چون اخوان و طرفدارانش را تنها به وسیله‌ی خائن خواندنش – توسط قوه‌ی قضاییه-و یا تدوین قوانینی در سرکوب آن، نادیده گرفت! 

نباید شک کرد که همه‌ی آن کسانی که از شرکت در انتخابات ممانعت ورزیده‌اند اخوانی و یا طرفدار آن جنبش نبوده و نیستند ولی قطعآ بخش گسترده‌ای از تحریم کنندگان انتخابات به منظور هم دردی با آن جنبش این مسیر را برگزیده‌اند، به ویژه پس از هشدارهای بی‌سابقه‌ای که به شرکت نکنندگان در انتخابات از طرف کودتا گران داده شد. 

تسمیه‌ی اخوان به وابسته، تروریست، مزدور و غیر قانونی شمردن آنان کاری است ابلهانه که هزینه‌اش را تاکنون مردم مصر و ملت عرب پرداخت نموده و خواهند نمود. 

و همه‌ی کسانی که در این سمت و سو حرکت می‌کنند و بر این «نقشه‌ی راه» پا می‌فشارند در واقع به زیان مصر و همه‌ی ملت‌هایی آزادیخواه منطقه گام برمی‌دارند؛ چرا که قلع و قمع جنبشی با این حجم و گستردگی و به زندان انداختن طرفدارانش و نسبت دادن اتهام‌هایی همچون جاسوسی برای حماس، فروختن کانال سوئیس و کوی شبرا و... به آنان، اتهاماتی که مردم مصر خوب می‌دانند که دروغ و بی‌پایه است، ممکن نیست. 

 اینکه حمدین صباحی پس از تمدید روز سوم زمان انتخابات اعلام کرد از گردونه‌ عقب‌نشینی خواهد کرد و سپس پشیمان شدن و سپس کشیدن نمایندگانش از صد‌ها مراکز رأی گیری؛ ولی اصرار و پا فشاری سیسی بر بازگشت حمدین به گردونه‌ی انتخابات بیانگر این بود که رقابت حقیقی در انتخابات بین سیسی و صباحی نبود بلکه رقابت واقعی و خطرساز بین سیسی و دکتر مرسی بود، البته همه دیدند که نتیجه‌ی انتخابات هم چیزی نبود جز پیروزی چشمگیر دکتر مرسی بر وزیر خائن و نمک‌نشناسش، حداقل در دو روز نخست انتخابات. 

بنابراین و پس از شکست مفتضحانه سیسی این اسطوره‌ی خیالی در انتخابات اخیر بر کسانی که دوستدار مصر اند و برای مردم آن احترام قائل هستند لازم است تلاش کنند جهت ایجاد گفت‌و‌گوی ملی بین همه‌ی طیف‌های ملت مصر و تا رسیدن به یک آشتی ملی و حقیقی که مصر و مردمش را از پیامدهای تصمیم احمقانه‌ی کودتا بر رئیس‌جمهور منتخب و تصمیم سبکسرانه‌تر مبنی بر غیر قانونی اعلام نمودن جنبش اخوان المسلمین نجات دهند.