سازمان ملل متحد در سال 1999( در روز 25 نوامبر)، روز جهانی ریشه کن کردن هر نوع خشونت علیه زنان را به رسمیت اعلام نمود، بعد از آن ایالات متحده تمام دولت و حکومتهای بینالمللی را برای ارائه نمودن هر نوع فعالیت برای افزایش هوشیاری زنان دعوت نمود.
البته قبل از معین کردن این روز، انجمنهای زنان در سال 1981 در همان روز( 25 نوامبر) هرسال مراسمی را تحت عنوان روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان برگزار میکردند بدون شک این تاریخ هم به وقایع سال 1961 زمانی که ریس جمهور دومینوک حکم اعدام سه خواهر ( میرابال) فعال سیاسی را صادر نمود، بر میگردد.
خشونت علیه زنان در تمام کشورها و ملتهای جهان تاثیر دارد و ضرر و زیانهایی در زندگی زنان علیالخصوص جامعه به جا میگذارد. امکان دارد در بعضی از جوامع مطابق قانون هر نوع خشونتی علیه زنان ممنوع شده باشد، اما در حقیقت حتی در این جامعهها هم به شیوههایی پنهانی خشونت اعمال میشود.
دبیرکل سازمان ملل در 8 آزار 2007 در سخنی اشاره به این داشته است که از بین هر سه زن در دنیا حداقل یکی از آنها دچار خشونت میشوند. و این شامل هر نوع خشونتی میشود حال چه به شیوه زدن باشد یا تجاوز جنسی یا...، که البته بیشتر اوقات از طرف خانواده و نزدیکان خود زنان این خشونت اتفاق میافتد.
آمارها نمودار وحشتناکی از خشونت علیه زنان را نشان میدهند؛ در یک پژوهش که در سال 1994انجام شد این را نشان داد که ترس از خشونت علیه زنان و آثار درونی و جسمی آن از ترس از بیماریهای سرطان و مالاریا بیشتر است.
از لحاظ اقتصادی آثار خشونت علیه زنان دهها میلیارد دلار هزینه در برخواهد داشت. برای مثال در تحقیقی که در سال 2003 انجام شده است این را نشان میدهد که خشونت جنسی هر سال 5/8 میلیارد دلار هزینه به بار میآورد، که از این مقدار 4 میلیارد برای مدیریت سلامت این موارد تعیین میشود.
بیشک در جهان چندین نوع خشونت علیه زنان انجام میشود. زنان خیلی از اوقات به دلیل هوشیار نبودن خودشان یا به علت ضعیف بودن از لحاظ جسمی دچار خشونت زیادی میشوند. این را نیز میتوانیم بدون هیچ استثنایی در جوامعه پیشرفته و فقیر به شیوهای رسمی و خلاصه به شرح زیر بیان میکنیم:
-خشونت علیه زنان در هنگام جنگ:
چنان که معلوم شده است که در جنگهای اخیر قرن بیستم 70% بیشتر قربانیان- که از شهروندان عادی بودهاند- از میان زنان و کودکان بودهاند. و جسم زنان چون ابزاری محکم و اصلی برای جنگ شده است! طوری که مانند دیگر تهدیدها به طرف مقابل با آن رفتار میشود؛ مانند تجاوز جنسی و تن فروشی کردن! برای مثال در سال 1964 در رواندا نزدیک به نیم میلیون زن دچار تجاوز جنسی شدهاند، همچنین در بوسنی و هرزگوین 60000 زن به دست سربازان جنگ به چنین سرنوشتی دچار شدهاند. زمانی که نماینده ایالات متحده به رافور سودان رفت به پای سخنان خیلی از قربانیان وحشتزده نشست. و زنان از زبان خودشان از برخورد میلیشیهای حکومت سخن گفتند.
- مبتلا شدن به ویروس ایدز:
مبتلا شدن به ویروس ایدز ارتباط تنگاتنگی به نداشتن آب و هوای سالم و رابطه جنسی سالم دارد. خیلی از اوقات به دلیل خشونت جنسی دختران و زنان دچار خونریزی شدهاند و این نیز عاملی برای مبتلا شدن به ایدز بوده است، همچنین زنان در هنگام مبتلا شدن نمیتوانند حقایق بیماریهای خود را در نزد کسی از ترس خشونت دیگری و تبعات آن - مانند بیرون کردن از منزل و زدن آن ها- بازگو نمایند؛ و امکان دارد خیلی اوقات به همین دلیل زندگی خود را از دست بدهند.
- بازرگانی کردن با زنان و دختران شامل مجبور کردن مردم به کارهای سخت به نام شرکت های خصوصی. بیشتر این قربانیان از زنان هستند زیرا در زیر فشار و فقر مجبور به انجام کارهای سنگین شدهاند.
یا اینکه زنان اکثرا وادار به کارهایی از قبیل تن فروشی میشوند. چندین آمار سالانه نشان میدهد که هر سال 2/5 تا 4 میلیون نفر با آنها بازرگانی میشود، که بیشتر آنها را زنان تشکیل میدهند. چون معلوم است که فقر و نداری در میان زنان بیشتر است.
- کشتن زنان به علت مهریه
نوع خشونت عجیب و شگفتانگیزی در جهان وجود دارد علیالخصوص در کشورهای شرق آسیا و به خصوص هندوستان و اطراف آن، آن هم کشتن زنان به بهانه اینکه خانوادههای آنان توانایی تامین مهریههای آنان را ندارند! در این کشورها باید خانواده زنان مهریه دختران را بدهند، پس همه وظایف خریدن وسایل منزل به عهده خانواده دختر است، خیلی اوقات هزینه این مهریه برابر با پسانداز یک سال تمام خانواده میشود، و به خاطر این فقر و نداری بعضی اوقات این کشورها به از بین بردن دخترانشان قبل از ازدواج اقدام میکنند.
آمارهای رسمی نشان میدهند که قربانیان این نوع خشونت هر سال دهها هزر است. برای مثال در سال 1996 در هندوستان 6982 زن به این دلیل جان خود را از دست دادهاند! اکثرا زنان را آتش میزنند و وانمود میکنند که خودسوزی کردهند.
خشونت میان خانواده:
خشونت در خانواده شامل مجبور کردن آنها به کارهای جسمی و جنسی برای دیگران، که یادآور میشوم زنان درتمام نقاط جهان دچار این نوع خشونت هستند. هیچ جامعهای یا ملتی از این نوع خشونت به دور نیست. این نیز خیلی اوقات به دست همسر و نزدیکان خود زن انجام میشود. تاکنون هم امکان به دست آوردن آمار دقیقی در این باره نبوده است، چون مانند سازمان بهداشت جهانی در سال 2005 اعلام کرده است که 55%-95 زنان دچار این نوع خشونت شدهاند. شایان ذکر است که خانوادهها هیچ مراجعهای به انجمنهای غیر حکومتی و ادارات مسول نمیکنند؛ علاوه بر این چندین آمار وجود دارد که آشکار میکنند؛ برای مثال در ایلات متحده آمریکا 22% و در بریتانیا 30% و در چین هم 20 % زنان دچار خشونت می شوند.

نظرات