٤،٤، احساساتگرایی و احساس همبستگی
برخی از فلاسفه معتقدند كه در رویكردهای نوعدوستی مورد بحث تاکنون، یك عامل مهم و شاید مهمترین عامل انگیزهی اخلاقی مفقود است، شاید بتوان گفت این رویکردها، نوعدوستی را مسألهای اساسی میدانند، اما این مسئله بسیار بیشتر از مطلب اصلی است، فرد خوشروان میتواند بگوید که ما باید مقداری احساس همبستگی داشته باشیم، اما این پاسخ عاطفی را با بیان دلیل علاقهی شخصی برای انگیزه توجیه میکند، به نظر میرسد نتیجهگرایان در مورد تفکر اخلاقی ما برای احساسات دوستانه و عشقی که نسبت به افراد خاص داریم
٢،٦ نوعدوستی ناب و ایثار
از سه نوع خودگرایی روانشناختی فوقالذکر، نوع تا حدی مورد مخالفت نوع ضعیفی است که معتقد است نوعدوستی هرگز ناب نیست، این رویکرد ادعا میکند که هنگام هر عملی، یکی از انگیزههای ما نفع شخصی ما است، هیچ استدلال قیاسی مناسبی برای این تز وجود ندارد یا در هر صورت، استدلال قیاسی که برای قویترین شکل خودگرایی روانشناختی در نظر گرفتیم، از آن پشتیبانی نمیکند، زیرا دو قضیه مورد استفاده در آن استدلال بسیار غیرمحتمل است، اما با این وجود ممکن است مطرح شود که در واقع، ما همیشه انگیزههای شخصی را پیدا میکنیم که با رفتارهای نوعدوستانه همراه باشد
معمولاً وقتی رفتاری نوعدوستانه توصیف میشود که انگیزهی آن میلی برای سودرساندن به دیگری است بیش از آنکه در جهت منافع شخصی باشد، این اصطلاح بر خلاف عبارات «منافع شخصی» یا «خودخواهانه» یا «خودگرایانه» است که برای توصیف رفتار با انگیزه منحصر به منافع شخصی بکار میروند، «بدخواه» به یک تفاوت بزرگتر اشاره میکند و در مورد رفتارهای بکار میرود که میل به آسیبرسانی به دیگران را تنها با این هدف بیان میکند،
با این وجود، برخی اوقات اصطلاح نوعدوستی به طور گستردهتر مورد استفاده قرار میگیرد تا صرف نظر از انگیزهی آن، به رفتاری که به نفع دیگران است،
نوشته کلود ب. ژ چندی پیش که مصاحبه دکتر بهرام الهی دربارۀ نوعدوستی را خواندم، جملۀ زیر به خصوص توجهم را جلب کرد: «کسی که خواهان سیرکمال معنوی است باید نوعدوستی را عملاً در برنامۀ معنوی خود قرار دهد». از سالها پیش که به پیشرفت معنوی خود علاقهمند شده بودم احساس میکردم که سعی در کمک به دیگران عملی مطابق با رضایت مبدأ و اخلاقیات است. اما تازه متوجه شدهام که اهمیت این کار را در حد «باید» و «برنامه معنوي» درک نکردهام. بنابراین تصمیم گرفتم با دقت بیشتری روی این موضوع تمرکز کنم و به همین دلیل دو سؤال برایم پیش آمد: چرا؟ و چگونه؟
این مقاله دربارهی اسلام که اساساً عبارت است از ایمان به خدا و انجام عمل صالح و آراستن به اخلاق زیبای نبوی نیست؛ از اسلام در حوزهی دعوت و امور خیریه هم نمیگوید. بلکه روی سخنش با اسلام سیاسی است یعنی حرکات سیاسی که اسلام را به عنوان مرجع فکری خود برای رسیدن به قدرت و حفظ سلطه قرار میدهند.
جوانان آیندهسازان هر جامعهای به شمار میآیند که اگر خوب تربیت شوند و باورهای دینی را در قلب پاک خویش بپرورانند، هادیان جامعه و مشعل به دستان راه طریقت خواهند شد و شور و نشاط جوانی وقتی با فرهنگ پاک و پویای اسلام عجین شود، آنگاه به بار خواهد نشست و همگان از ثمرات آن بهرهمند خواهند شد. از نگاه جامعهشناسان، جامعهای سالم است که جوانانی سالم و متعهّد داشته باشد.
راههای مهمّ تربیت سالم، آشنایی جوانان با آموزههای دینی و مفاهیم والای آن است، این شناخت دینی به مثابهی نسخهی پزشک است که انسان را از بیماریها نجات میدهد
هنوز در شوک فقدان نخبهی فقید، مرحوم مهندس مهراب امرا بودیم، که خبر تلخ دیگری واصل شد. مولوی ملک محمد ملازهی، از علما و معتمدین خوشنام و سرشناس بلوچستان درگذشت. إن القلب لیحزن وإن العین لتدمع وإنا علی فراقهما لمحزونون ... ولا نقول الا ما یرضي ربنا .. إنا لله وإنا إلیه راجعون.
روانشاد مهندس امرا از کنشگران پیشرو فرهنگی اجتماعی بلوچستان بود. او در کنار خدمت به ادبیات زبان مادری، در قالب سرودن شعر و مشاركت در انتشار ترجمهی قرآن مجید به زبان بلوچی، در بزنگاه سوانح و مصایب مردمش، در قامت یک امدادگر خستگیناپذیر در کارزارهای خیریه و امدادی ایفای نقش میکرد.
در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده است که میفرماید:
«ما يُصِيبُ المُسْلِمَ، مِن نَصَبٍ ولَا وصَبٍ، ولَا هَمٍّ ولَا حُزْنٍ ولَا أذًى ولَا غَمٍّ، حتَّى الشَّوْكَةِ يُشَاكُهَا، إلَّا كَفَّرَ اللَّهُ بهَا مِن خَطَايَاهُ» [رواه البخاري]
ترجمه:
هیچ اندوه و نگرانی و زحمت و ناراحتی برای انسان مسلمان پیش نمیآید حتی خاری که در بدنش فرو رود مگر آن که خدا به واسطه آن بخشی از خطاهایش را میزداید.
طبیعت زندگی دنیا و طبیعت حضور بشر در صحنه زندگی، اقتضای این است که محال است انسان در گیر و دار زندگی دچار سختیها و گرفتاریهای نشود. و دشواریهایی به سراغش نیاید. بسیار می شود که کاری به سامان نمیرسد، آرزوی جامعه عمل نمیپوشد، دوستی میمیرد، بیماری بدنی عارض میشود، ثروتی از دست میرود، اینها همه چیزهایی است که در جویبار زندگی یافت میشود.
نگرش و بینشی که خداوند به انسان از نظام زندگی به بندگانش میدهد این است
از مهمترین مواردی که قرضاوی را متمایز و برجسته میگرداند این است که او محققی معتدل است که نه گرایشی به غلو دارد و نه سهلانگاری وتسامح بیجا، در کارش نه افراط است و نه تفریط، نه اهل خشونت و سختگیریست و نه سستی و بیثباتی، اندیشه و منهج فقهیش میانهروی و اعتدال است، از همین روست که عناوین برخی کتب وی همین نگاه و رویه را نشان میدهد، مانند: «بیداری اسلامی بین جمود و افراطگرایی» و «اجتهاد معاصر بین انضباط و زیادهخواهی» و همه این شواهد موجود در کتب وی نمایانگر موقف ما بین حداکثر به راست و حداکثر به چپ وی میباشد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل