در انیمیشن «وینی د پو» (2011) تولید شرکت والت دیزنی و اقتباسشده از آثار آلن الکساندر میلن، شخصیتهای داستان مانند پو، ببر و خرگوش، کلمات را هرطور که دلشان میخواست مینوشتند و میخواندند و مشکلی هم ایجاد نمیشد. اما روزی، اشتباه در خواندن نامهای از کریستوفر، باعث شد کلمهای غلط برایشان به شکل یک غول ترسناک جلوه کند و آرامششان را بر هم بزند...
چکیده
«فاردی نوشتن» به معنای استفاده از رسمالخط فارسی برای نوشتن زبان کردی است. این روزها بسیاری از کاربران دنیای مجازی در ایران، بهویژه در نوشتار روزمره، تغییراتی ناهنجار و ناپسند در نظام نوشتاری کردی ایجاد کردهاند که تا حدی بنیان نوشتاری این زبان را به چالش کشیده است. برای مثال، عباراتی نظیر:
«اره بو لم قلسی؟ آغا نخوشم ناتوانم بموه. خدا لی خوش به. زور جوانه دسخوش. جژنی انگوش پیروز بیه. ههر دبیه په بکنین. سلام بزیاد بی کاکه جیان.»
چنین سبکی اگر برآمده از ناآگاهی، بیدقتی یا سهلانگاری باشد، قابل اصلاح است، اما اگر آگاهانه دنبال شود، نوعی «بیگانگی فرهنگی» (الیناسیون) به شمار میآید.
دامنه این دگرگونیهای نوشتاری در چهار سطح قابل بررسی است: املا، تلفظ، واژگان و دستور زبان.
1. املا (رسمالخط)
رسمالخط یعنی هنر نوشتن صحیح کلمات و چینش درست حروف. در طول تاریخ تلاشهایی برای اصلاح رسمالخط زبانها صورت گرفته است؛ از جمله توسط نوح وبستر، تئودور روزولت و جرج برنارد شاو. اما اغلب این اصلاحات از سوی جامعه پذیرفته نشدند.
زبان کردی از دو رسمالخط عمده بهره میبرد: خط آرامی (مبتنی بر الفبای فارسی-عربی) و خط لاتین. این زبان ساختاری آوانگار دارد؛ یعنی حروف بیصدا و صدادار آن در نوشتار نمایان هستند و بهواسطه اصل «تناظر»، امکان نوشتن دقیق و تلفظپذیر واژگان فراهم است. البته پدیدههایی مانند «حرفاندازی نوشتاری» نیز در آن مشاهده میشود، مانند تفاوت میان «شلێر» و «شللێر».
2. تلفظ
در زبان کردی حروف ناخوانا، حذف هجا و حذف گفتاری (مانند آنچه در فارسی رایج است) وجود ندارد. همچنین این زبان توانایی آوانویسی صداهای فارسی را نیز دارد، بیآنکه نیاز به تغییر بنیادین در ساختار نوشتار خود داشته باشد.
3. واژگان
واژهسازی در زبان کردی با روشهایی همچون کوتاهسازی و مصغرسازی انجام میگیرد. مثلاً پسوند «ـکه» برای کوچکنمایی بهکار میرود:
قاپووچکه: ظرف کوچک
جووچکه: جوجهی کوچک
مەڕۆکە: گوسفند کوچک
ئاگرۆچکه: آتشک
باڕۆکه: جوجهی بهاری
بهفرهڵووکه: برف دانهریز
همچنین اسامی خاص نیز کوتاه میشوند، مانند:
محمد → حهمه
یوسف → وسو
4. خطاهای نوشتاری
بسیاری از کردزبانان، بهویژه در فضای مجازی، هنگام نوشتار دچار خطا میشوند. این خطاها گاه از بیدقتی، خستگی یا حتی نارضایتی از سیستم نوشتاری فعلی نشأت میگیرند. در مواردی نیز به دلیل «خطای میانزبانی» و ناآشنایی با الفبای کردی، افراد به «فاردی نوشتن» روی میآورند. این اشتباهات میتوانند سبب سوءتفاهم و دلآزردگی شوند و لازم است با آگاهی و دقت از آنها پرهیز گردد.
این مقاله در شماره ۲۳۳ مجله «مهاباد» (اسفند ۱۴۰۳)، صفحات ۵۸ تا ۶۰ منتشر شده است.
مقدمه
پیش از هر چیز، باید اشاره کنیم که واژهی «فاردی» حاصل درهمسازی (blending) دو واژهی «فارسی» و «کردی» است. این اصطلاح به کاربرد رسمالخط زبان فارسی برای نوشتن زبان کردی اطلاق میشود. با توجه به اینکه زبان فارسی، زبان رسمی کشور ایران است و بر نظام آموزشی، رسانهها و مطبوعات سیطره دارد، طبیعیست که زبانوران کردی نیز تحت تأثیر آن قرار گیرند.
در روزگار کنونی، ارتباطات در فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی شکل سادهتری به خود گرفتهاند. کاربران با استفاده از نوشتار، استیکر، ایموجی، صدا و ویدئو، به سادگی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. در چنین فضایی، روزانه شاهد شکلگیری واژگان نو، علائم اختصاری تازه و حتی دگرگونی در معنای واژههای قدیمی هستیم.
در این میان، برخی کاربران کردزبان نیز به نوآوریهایی در نگارش کردی دست زدهاند؛ نوآوریهایی که گاه ناآگاهانه، اما زیانبار هستند و بنیان نوشتاری زبان کردی را دچار تزلزل کردهاند. اگرچه در چارچوب زبانشناسی توصیفی میتوان این دگرگونیها را نوعی خلاقیت زبانی تلقی کرد، اما از منظر زبانشناسی تجویزی، این تغییرات ناپسند و نگرانکنندهاند. هدف ما از این نوشتار، بررسی این پدیده و هشدار نسبت به پیامدهای آن، به ویژه در قالب نوشتاری «فاردی»، و نیز پیشنهاد راهکارهایی برای اصلاح آن است.
نمونههایی از نوشتار فاردی
برای روشنتر شدن موضوع، به نمونههایی از پیامهایی که این روزها در شبکههای اجتماعی و گروههای مجازی میان کاربران رد و بدل میشود، اشاره میکنیم:
«اره بو لم قلسی؟ بوچو دروی؟ امن چن کرته اوا تورت دبینم. دزانی چندم خوش دوی؟ براستی هم جنسکانان باشن هم قیمتکان. دستو چاوتان خوشبه. دیاره براستی دفکری خلکی دان بو قیمته مناصبانه. خودایش من خریدم کردو زور به انصافن. سلام بزیاد بی کاکه جیان. سلام آقا بیانه ساعت ۱۱ دم دنا اواره کلاسم بو دانه...»
«آغا نخوشم ناتوانم بموه. تاکسی وجیرم ناکوه. برک درنگ دگمه. کاکم وقت اوی نیه چاو له دفترنمره بکات. کلاسه کی زور فعاله. آغای ... تشریف تان حضوری بچن بو وی...»
«خدای لوی سارتری نکی که دشیکی. قت جستانی آوام نه دیوه ماشلا دلیی بهاره. پیشبینی مکن، سالی اوسال ناهلن بباره...»
این جملات – و صدها نمونهی مشابه دیگر – امروزه در فضای مجازی رایج شدهاند و متأسفانه به شکلی گسترده میان اقشار گوناگون جامعه گسترش یافتهاند. آنچه نگرانکننده است، نبود هیچگونه واکنش یا هشدار رسمی در برابر این سبک نوشتار است. بهراستی این تسامح تا کجا ادامه خواهد داشت؟ آیا باید منتظر تکرار ماجرای فیلم «وینی د پو» در واقعیت باشیم، آنجا که خوانش غلط یک کلمه به آفرینش یک غول خیالی و برهم خوردن نظم زندگی انجامید؟!
ما نیز مانند همه، خواهان رشد و پویایی زبان هستیم، اما نه به قیمت فروپاشی نظام نوشتاری و دور شدن از ریشهها. اگر این سبک نوشتار برآمده از ناآگاهی، بیدقتی یا تنبلی باشد، میتوان آن را با آموزش و آگاهسازی اصلاح کرد. اما اگر عمدی باشد، باید آن را نوعی ازخودبیگانگی فرهنگی یا Alienation دانست. پرسش اساسی این است: آیا شایسته است سبک نوشتاری ما از گذشتهی خود ببُرد؟ و اگر چنین است، به چه بهایی؟
در این نوشتار، فرض را بر غیرعمدی بودن این نوع نگارش میگذاریم و به دنبال راههایی برای پیشگیری و اصلاح آن خواهیم بود.
تغییرات زبانی
دامنهی تغییرات نوین زبانی، سطوحی چون املا، تلفظ، واژگان و دستور زبان را دربرمیگیرد. بنابراین، شایسته است با نگاهی بازتر به دلایل اصولی این تغییرات توجه داشته باشیم و از خطاهای احتمالی پرهیز کنیم. در ادامه، به چند مورد از تغییرات بنیادین زبانی اشاره میشود.
1. تغییرات املا
املا (Spelling) یا هَجی به معنای نوشتن کلمه بهصورت حرفبهحرف و به ترتیب درست است.
رسمالخط (Orthography) نظام نگارشیِ استاندارد یک زبان است و به معنای مطالعه و هنر درستنویسی واژهها و ترکیب حروف.
خطشناسی (Graphology) به بررسی دستخط و تحلیل شکل علائم نوشتاری زبانها میپردازد.
دستخط (Handwriting) نیز به نوشتار دستی با قلم یا مداد گفته میشود و گاه بیانگر سبک شخصی نوشتار یک فرد است (کریستال، ص 161؛ فرامکین، ص 192).
نکته ۱: رسمالخط، هنری است برای درستنویسی. آیا شایسته است با غلطنویسی، رسمالخط کردی را خدشهدار کنیم؟
نکته ۲: زبان کردی از دو رسمالخط آرامی و لاتین بهره میگیرد و به هر دو صورت نوشته میشود؛ برای نمونه:
«نان و كهوهر» ← nan u kewer
1-1. تغییر دهندگان حرفهای املا
در سال ۱۸۲۸، نوح وبستر (Noah Webster)، فرهنگنویس امریکایی، که در بطن جامعه زندگی میکرد، املای برخی واژهها را تغییر داد؛ مانند color بهجای colour (هادسن، ص 365). اما پیشنهادهای دیگری از او، مانند giv بهجای give، با مخالفت عمومی مواجه شد.
در دهه ۱۹۴۰، حتی پیشنهادات رئیسجمهور آمریکا، فرانکلین روزولت (Roosevelt)، مانند lite بهجای light نیز مورد پذیرش قرار نگرفت. در همین راستا، جرج برنارد شاو (George Bernard Shaw) منتقد بریتانیایی، با مثالهای طنزآمیزی همچون ghoti برای fish و seagh برای chef، تناقض میان املا و تلفظ انگلیسی را به چالش کشید (یورکی، ص 13).
بنابراین، گرچه جامعه و نهادهای فرهنگی باید تغییرات مثبت را بپذیرند، لازم است با تغییراتی که ساختار اصلی رسمالخط را مخدوش میکنند ـ حتی اگر از سوی چهرههای مهم سیاسی پیشنهاد شوند ـ مخالفت شود.
2-1. تناظر (Isomorphism)
«تناظر» به معنای رابطهی یکبهیک میان هر نشانه و یک آواست. بسیاری از زبانها این ویژگی را ندارند و از اینرو، املا و تلفظ آنها یکسان نیست. بهدلیل همین نبودِ تناظر، املا در بسیاری از زبانها نمیتواند تلفظ دقیق واژهها را ثبت کند (مهری باقری، ص 80).
خطوط الفبایی از نظر تناظر به چند دسته تقسیم میشوند:
خطوط با تناظر کامل: تمام اصوات ـ حتی واکهها ـ دارای نشانههای مکتوب مشخص هستند؛ مانند الفبای لاتین، یونانی و کردی.
خطوط با تناظر ناقص: برخی واکهها، بهویژه واکههای کوتاه، فاقد نشانه هستند؛ مانند فارسی و عربی، که حروف خاصی برای واکههای کوتاه ندارند (باقری، ص 87).
نکته: زبان کردی، زبانی آوانگار است و هم صامتها (حروف بیصدا) و هم مصوتها (حروف صدادار) را به صورت مستقل در الفبا دارد. به همین دلیل، با رعایت تناظر، میتوان تمام واژگان را بهدرستی نوشت. الفبای کردی ۲۹ حرف صامت (ئ، ب، پ، ت، ج، چ، ح، خ، د، ر، ڕ، ز، ژ، س، ش، ع، غ، ف، ڤ، ق، ک، گ، ل، ڵ، م، ن، و، ه، ی) و ۸ حرف مصوت (ا، ه، ۆ، و، وو، ێ، ی، بزرۆکه) دارد (سلطانی، ص 3). برخی منابع این تعداد را ۳۶ حرف ذکر کردهاند (ایلخانیزاده، ص 7).
3-1. حرفنویسی (Transliteration)
حرفنویسی یا نویسهگردانی به معنای بازنویسی واژههای یک زبان با الفبای زبان دیگر است؛ بهگونهای که میان حروف زبان مبدأ و زبان مقصد تناظر برقرار باشد (کریستال، ص 395). این فرآیند بیشتر برای نام افراد، مکانها و اصطلاحات فنی استفاده میشود.
در حرفنویسی، تلفظ واژه ملاک نیست؛ بلکه ساختار املایی حفظ میشود. مثلاً واژهی «خواهر» را میتوان xvahr نویسهگردانی کرد، گرچه در فارسی امروز «و» تلفظ نمیشود. این روش با «آوانویسی» که تلفظ دقیق را منعکس میکند، تفاوت دارد.
نکته: الفبای کردی، بهدلیل ویژگی آوانگاری، توانایی بالایی برای نویسهگردانی واژگان بیگانه دارد؛ حتی میتوان شکل ملفوظ کلمه را نیز با آن دقیق بازنویسی کرد. نمونه: ژاپۆن ← ژاپن.
4-1. حرفاندازی نوشتاری (Haplography)
حرفاندازی به معنای حذف ناخواستهی یکی از حروف تکرارشونده در یک واژه است؛ یعنی وقتی حرف یا بخش تکراری باید دو بار نوشته شود، اما تنها یکبار نوشته میشود. این پدیده یکی از اشتباهات املایی رایج است؛ مانند:
occurence یا ocurrence بهجای occurrence
philogy بهجای philology (کریستال، ص 167)
نکته: در زبان کردی، وجود حروف تکراری (مانند «تشدید» در فارسی) مجاز است. نوشتن هر دو حرف یا یکی از آنها اختیاری است؛ برای نمونه:
شللێر یا شلێر
در مجموع، آگاهی از مبانی تغییرات زبانی به ما کمک میکند که در اصلاح رسمالخط کردی، مسیر علمی، دقیق و فرهنگی را پیش بگیریم و از سادهانگاریهای مخل ساختار زبان پرهیز کنیم.
۲. تغییرات تلفظ
در سطح تلفظ، با چندین نوع تغییر و دگرگونی در شیوهی خواندن کلمات مواجه هستیم؛ از جمله حروف ناخوانا، حذف هجا و حرفاندازی گفتاری. همچنین برای ثبت تلفظ کلمات، دو مقولهی مهم وجود دارد: آوانویسی و واجنویسی.
۱-۲. حروف ناخوانا (Silent Letters)
در زبانهای فارسی و عربی، چندین حرف وجود دارند که نوشته میشوند اما خوانده نمیشوند؛ مانند «و»، «ا»، «ل» و «ی».
در زبان انگلیسی نیز این پدیده وجود دارد. برای مثال، حرف e در پایان واژگانی چون bite، wide و lose نوشته میشود اما تلفظ نمیگردد. به این حرف، final (silent) e گفته میشود (ریچاردز، ص ۲۲۰).
همچنین حروفی مانند gh در night، w در write و k در know نیز نوشته میشوند ولی در تلفظ حضور ندارند (فرامکین، ص ۱۹۳).
نکته: زبان کردی به دلیل برخورداری از الفبایی آوانگار، فاقد حروف ناخواناست. یعنی در این زبان، آنچه نوشته میشود دقیقاً همان است که تلفظ میگردد و هیچ حرف اضافی یا تلفظنشدهای در آن وجود ندارد.
۲-۲. حذف هجا (Elision)
حذف هجا یا هجااندازی به معنای حذف یک صدای گفتاری در جریان تلفظ است. بهعنوان نمونه، در واژهی factory /fӕktri/ صدای /o/ حذف میشود، یا در suppose /spəʊz/ حرف u و در friendship صدای d تلفظ نمیشود (یول، ص ۵۹).
این پدیده یکی از فرایندهای واجی در فونولوژی (Phonemic Processes) است و بر پایهی قاعدهی «اصل کمکوشی» (Principle of Least Effort) رخ میدهد؛ یعنی گوینده با صرف حداقل انرژی، گفتار را سادهسازی میکند (باقری، ص ۱۳۰).
در فارسی نیز حذف هجا رایج است؛ مانند:
میرم (بهجای «میروم»)
میگم (بهجای «میگویم»)
چهقد (بهجای «چقدر»)
صبکن (بهجای «صبر کن»)
وخداری (بهجای «وقت داری»)
بشین (بهجای «بنشین»)
(خانلری، ص ۱۲۱)
۳-۲. حرفاندازی گفتاری (Haplology)
حرفاندازی در گفتار به حذف یک یا چند صدای مشابه در کلمه گفته میشود؛ بهویژه زمانی که محل تولید آواها نزدیک به هم باشد. برای نمونه:
probably → /prɒbli/
library → /laɪbrɪ/
February → /febri/
۴-۲. آوانویسی (Phonetic Transcription)
آوانویسی در حوزهی آواشناسی (Phonetics) قرار دارد و به بازنمایی دقیق آواهای گفتار با نشانههای نوشتاری میپردازد. در آوانویسی، برای هر آوا یک نویسهی مشخص اختصاص داده میشود و میان هر نشانه و صدای آن، رابطهای یکبهیک وجود دارد.
زبان انگلیسی برخلاف زبان کردی، املای آوانگار ندارد و میان نشانههای نوشتاری و تلفظ آنها، تفاوتهایی وجود دارد. برای حل این مسئله، نظامهایی چون الفبای آوانگاری بینالمللی (IPA) طراحی شدهاند.
IPA سیستمی جهانی برای ثبت دقیق آواهای زبانهای مختلف است. این الفبا، بر پایهی حروف لاتین و یونانی طراحی شده و امروزه شامل ۱۰۷ همخوان (consonants)، ۳۱ واکه (vowels) و ۱۹ نشانهی مکمل برای ویژگیهایی چون کشیدگی، تکیه و آهنگ گفتار است. آوانویسهها معمولاً در کروشه [...] قرار میگیرند، مانند:
تاب → [tʰɑːb]
دین → [d̪ĩn]
(لدفوگد، ص ۳۵)
نکته: از آنجا که زبان کردی از الفبای آوانگار استفاده میکند، دارای تناظر یکبهیک میان نوشتار و تلفظ است و هیچگونه حرف ناخوانا ندارد.
۵-۲. واجنویسی (Phonemic Transcription)
واجنویسی در حوزهی فونولوژی قرار دارد و به بررسی نقش آواها در ساختار واژگان میپردازد. واجها کوچکترین واحدهای آوایی معناساز هستند که از ترکیب آنها تکواژ (morpheme) و در ادامه واژه ساخته میشود.
برای نمونه، واژهی «ما» از دو واج /m/ و /ɒ/ تشکیل شده است. در واجنویسی، از دو خط مورب /.../ برای مشخصکردن واجها استفاده میشود، مانند:
تاب → /tɑːb/
دین → /dɪn/
۳. تغییرات لغت
در حوزهی واژهسازی (Word Formation)، زبانها با بهرهگیری از قواعد موجود، واژگان تازهای تولید میکنند. در اینجا به دو شیوهی رایج اشاره میکنیم: کوتاهسازی و مصغرسازی.
۱-۳. کوتاهسازی (Shortening)
کوتاهسازی به معنای حذف بخشی از واژه یا عبارت برای سادهتر کردن آن است. برخی نمونهها:
Goodbye ← God be with you
Flu ← Influenza
Bike ← Bicycle
Plane ← Airplane
2-3. مصغر سازی (Hypocorism)
برای ساختن اسمهای کوچک (مصغر) میتوان واژههای عام یا خاص را به روشهای مختلف کوتاه یا دگرگون کرد:
تبدیل کلمههای عام به شکل کوچکتر
در فارسی، این فرایند با استفاده از پسوندهایی مانند «ـچه»، «ـک»، «ـو»، «ـه»، «ـژه»، «ـوله» صورت میگیرد، مانند:
حوضچه
مردک
پسرو
دختره
نایژه
زنگوله
در زبان انگلیسی نیز با افزودن پسوندهایی همچون -let و -ling انجام میشود، مانند:
duckling (جوجه اردک)
booklet (کتابچه)
droplet (ریز قطره)
kinglet (پادشاه کوچک)
piglet (خوکچه)
نکته: در زبان کردی، پسوند «ـکه» برای ساخت اسم مصغر بهکار میرود، مانند:
قاپووچکه: ظرف کوچک
جووچکه: جوجه کوچک
مەڕۆکە: گوسفند کوچک
ئاگرۆچکه: ئاگر چکۆڵە
باڕۆکه: جوجهی بهاری
بهفرهڵووکه: برف دانهریز
کوتاهسازی اسمهای خاص به دلیل صمیمیت یا محبت
در انگلیسی، بسیاری از نامهای خاص به شکل دوستانه و کوتاهتری بیان میشوند، مانند:
Tom ← Thomas
Sue ← Susan
Pat ← Patrick
Beth ← Elizabeth
Charlie ← Charles
Bill ← William
Ed ← Edward
Ted ← Theodore
نکته: در کردی نیز همین روند وجود دارد. برای مثال:
محمد ← حهمه
محمدامین ← مینه
یوسف ← وسو
قادر ← قاله
کمال ← کامی
گلاله ← گوڵی
هلاله ← ههڵوو
حنیف ← حهنه
فاطمه ← فاتێ
زینب ← زێنێ
4. تغییرات دستوری
در سطح جمله و دستور زبان نیز تغییراتی مانند «مخففسازی» و «حذف به قرینه» دیده میشود. این تغییرات اغلب بر اساس اصولی همچون «اصل اقتصادی» و «کمینهگرایی» صورت میگیرند.
1-4. مخفف (Contraction)
مخففسازی به معنای کوتاهکردن ترکیب دو واژه به یک شکل فشردهتر است. مانند:
I am → I'm
I shall → I'll
did not → didn't
2-4. حذف به قرینه (Ellipsis)
در این فرایند، بخشی از جمله که از طریق قرینههای قبلی قابل فهم است، حذف میشود. برای نمونه، حذف فاعل در جملهی دومِ جملهی همپایه:
The man went to the door and (he) opened it.
3-4. اصل اقتصادی (Economy Principle)
بر اساس این اصل، ساختارهای زبانی باید با کمترین سازهها و عملیات ممکن شکل گیرند. هدف این اصل، بیان مفاهیم با صرف کمترین تلاش زبانی و حافظهای است (ریچاردز، 198).
4-4. رویکرد کمینهگرایی (Minimalist Approach)
چامسکی (1995) در نظریهی خود بیان میکند که دستور زبان باید از حداقل ابزارهای نظری لازم برای توضیح پدیدههای زبانی بهره گیرد تا یادگیری زبان برای کودک سادهتر شود (ریچاردز، 366).
5. خطاها
در فرایند بهکارگیری زبان، بهویژه در یادگیری زبان دوم، خطاها و اشتباههایی در گفتار و نوشتار پدید میآیند. این خطاها قابل تحلیلاند و مطالعهی آنها میتواند به ارتقاء مهارت زبانی زبانآموز کمک کند.
1-5. تفاوت خطا (Error) و اشتباه (Mistake)
خطا به کاربرد نادرست زبان ناشی از نقص در یادگیری زبان دوم گفته میشود؛ چیزی که برای گویشور بومی نیز نادرست است.
اشتباه نتیجهی عوامل روانی یا عملکردی مانند خستگی، هیجان یا بیدقتی است (ریچاردز، 201).
2-5. خطای بینزبانی و میانزبانی
خطای بینزبانی (Interlingual Error): ناشی از انتقال الگوهای زبان مادری به زبان دوم، مانند ترتیب واژهها در جمله.
خطای میانزبانی (Intralingual Error): حاصل یادگیری ناقص یا نادرست زبان هدف، مانند صرف اشتباه افعال در زمانهای مختلف (ریچاردز، 294).
2-3. مُصَغّرسازی (Hypocorism)
برای ساختن اسم کوچک یا مصغّر، میتوان اسامی عام یا خاص را به شیوههای مختلفی تغییر داد:
1. تبدیل اسم عام به شکل کوچک
در زبان فارسی، این تبدیل با افزودن پسوندهایی مانند «ـچه»، «ـک»، «ـو»، «ـه»، «ـژه»، «ـوُله» صورت میگیرد، مانند:
حوضچه، مردک، پسرو، دختره، نایژه، زنگوله
در زبان انگلیسی، این نقش را پسوندهایی مانند –let و –ling ایفا میکنند:
duckling (جوجهاردک)، booklet (کتابچه)، droplet (ریزقطره)، kinglet (پادشاه کوچک)، piglet (خوکچه)
نکته: در زبان کردی، پسوند «ـکه» برای مصغر به کار میرود:
قاپووچکه، جوچکه، ئاگرۆچکه، باڕۆکه، بهفرهڵووکه، مهڕۆکه
2. کوتاهسازی اسم خاص بهسبب علاقه یا صمیمیت
در انگلیسی، بسیاری از نامها در گفتار روزمره به شکل کوتاه و محبتآمیز درمیآیند:
Tom ← Thomas
Dick ← Richard
Sue ← Susan
Beth ← Elizabeth
Benny ← Benjamin
در کردی نیز چنین است:
حهمه ← محمد
مینه ← محمد امین
وسو ← یوسف
قاله ← قادر
كامى ← كمال
گوڵی ← گلاله
ههڵوو ← هلاله
حهنه ← حنیف
زێنێ ← زینب
4. تغییرات دستوری (Grammatical Variation)
تغییرات در سطح جمله و فعل به روشهای مختلفی صورت میگیرد. مهمترین آنها مخففسازی (Contraction) و حذف به قرینه (Ellipsis) است که مبتنی بر اصولی مانند «اصل اقتصادی» و «رویکرد کمینهگرایی» هستند.
1-4. مخفف (Contraction)
مخففسازی به کوتاه کردن یک صورت زبانی در ترکیب با دیگری اشاره دارد:
I am → I'm
I shall → I'll
did not → didn't
2-4. حذف به قرینه (Ellipsis)
در این حالت، برخی عناصر جمله به دلیل تکرار در جمله قبل حذف میشوند:
The man went to the door and (he) opened it.
3-4. اصل اقتصادی (Economy Principle)
اصل اقتصاد در زبان به معنای استفاده از کمترین عناصر دستوری ممکن است؛ یعنی استفاده بهینه از ساختهای نحوی و صرفهجویی در بیان.
4-4. رویکرد کمینهگرایی (Minimalist Approach)
چامسکی (1995) معتقد است که دستور زبان باید از حداقل ابزارهای نظری بهره گیرد تا بار یادگیری بر کودکان سبک شود و زبان سادهتر آموزش داده شود.
5. خطاهای زبانی (Errors)
در فرآیند یادگیری و استفاده از زبان، بهویژه زبان دوم، ممکن است کاربران دچار خطا یا اشتباه شوند. این خطاها تاکنون تحلیل و دستهبندی شدهاند.
1-5. خطا و اشتباه (Error vs Mistake)
خطا (Error): ناشی از دانش ناقص زبانآموز در زبان دوم است و بیانگر ناآگاهی یا یادگیری ناقص است.
اشتباه (Mistake): حاصل عواملی چون خستگی، بیتوجهی، عصبانیت یا هیجان است، نه ناآگاهی زبانی.
2-5. خطای بینزبانی و میانزبانی
بینزبانی (Interlingual): ناشی از تأثیر زبان مادری بر زبان دوم است.
میانزبانی (Intralingual): ناشی از یادگیری ناقص یا درونیسازی نادرست قواعد زبان مقصد است.
3-5. سنگینی خطا (Error Gravity)
میزان تأثیرگذاری خطاهای زبانآموزان زبان دوم یا خارجی بر ارتباط، «سنگینی خطا» نام دارد. این خطاها ممکن است:
کماهمیت باشند،
باعث ناراحتی شنونده شوند،
یا منجر به سوءتفاهم و اختلال ارتباط شوند.
انواع آن:
خطای نحوی (Syntactic Error)
خطای واژگانی (Lexical Error)
خطای واجی (Phonological Error)
خطای تفسیری (Interpretative Error)
خطای کاربردی (Pragmatic Error)
4-5. خطای سادهسازی (Simplification Error)
در این نوع خطا، زبانآموز با سادهسازی قوانین زبان مقصد، ساختار نادرستی تولید میکند. دلیل رایج این خطا، تعمیم افراطی (Overgeneralization) است:
breaked بهجای broke
standed بهجای stood
نکته نهایی:
بسیاری از افراد کردزبان در نوشتار کردی بهطور ناخودآگاه دچار اشتباه (Mistake) میشوند. دلیل آن ممکن است بیتوجهی، خستگی یا سادهسازی باشد. اما برخی نیز به دلیل خطای میانزبانی و عدم یادگیری صحیح الفبای کردی، نوشتار نادرست تولید میکنند (معروف به «فاردینووسی»). این گونه خطاها میتوانند منجر به ناراحتی، سوءبرداشت و دشواری در درک مطلب شوند.
آخرین کلام
«فاردینوشتن»، یعنی نوشتن زبان کردی با سبک و ساختار زبان فارسی. اگر این سبک نوشتار، ناآگاهانه، از روی جهل علمی، بیدقتی، تنبلی یا بیتوجهی باشد، قابل اصلاح است. اما اگر این کار آگاهانه و عامدانه انجام گیرد، نوعی «بیگانگی فرهنگی» یا الیناسیون به شمار میرود.
زبان کردی در چهار سطح املایی، تلفظی، واژگانی و دستوری از قواعد خاص خود پیروی میکند و حوزه تغییرات در آن مشخص و قابل پیشبینی است.
در سطح تلفظ، زبان کردی حرف ناخوانا ندارد و حذف صداها یا هجاها بسیار به ندرت اتفاق میافتد.
در سطح واژگان، کوتاهسازی یا تقطیع واژهها وجود ندارد، هرچند مصغرسازی آزادانه انجام میشود.
در سطح دستور زبان و ساخت جمله نیز تغییرات و حذفهای چشمگیری وجود ندارد و ساختار نسبتاً ثابتی دارد.
در سطح املاء نیز زبان کردی از رسمالخط مناسبی برخوردار است و قواعد مشخصی برای درستنویسی دارد. با بهرهگیری از این الفبای آوانگار، میتوان تمامی واژگان را بهسادگی و بدون حذف حروف نوشت. در نتیجه، حذف حروف در نگارش جایی ندارد.
علاوه بر این، تاکنون نهادی رسمی مانند فرهنگستان یا اصلاحگران حرفهای در زمینه املای زبان کردی شکل نگرفته است. بنابراین، هنوز تغییرات رسمی و تازهای در رسمالخط این زبان اعمال نشده است.
چند توصیه به همزبانان عزیز:
اگر بهدلیل تنبلی، شتابزدگی یا بیدقتی نمیتوانیم درست کردی بنویسیم، بهتر است بهجای تحریف زبان کردی، همان فارسی بنویسیم.
اگر در نوشتن با الفبای کردی مشکل داریم، بهتر است هر چه سریعتر به یادگیری و تمرین بپردازیم تا از نوشتن نادرست پرهیز کنیم. برای شروع، میتوانید از کتابهایی مانند ڕێنووسی کوردی اثر رحیم سلطانی و مصطفی ایلخانیزاده استفاده کنید.
با احترام و خواهش، از همه مردم، سخنوران و کاربران زبان کردی تقاضا دارم از تغییرات بیمبنا و غیرعلمی، و از ساخت واژگان ناهنجار و ناپسند خودداری کنند. نادانی و بیتوجهی به زبان، بهسان تیشهایست که بر ریشه این زبان زده میشود.
منابع:
۱. ایلخانیزاده، مصطفی (۱۳۸۸). ڕێنووسی کوردی به ئهلف و بێی لاتینی. تهران: آنا
۲. باقری، مهری (۱۳۸۵). مقدمات زبانشناسی (چاپ نهم). تهران: قطره
۳. خانلری، پرویز (۱۳۴۸). تاریخ زبان فارسی، در سه جلد
۴. سلطانی، رحیم (۱۳۸۲). ڕێنووسی کوردی: آموزش خواندن و نوشتن زبان کردی با الفبای عربی. مهاباد: سوما (تألیف)
۵. Crystal, David. (2008). A Dictionary of Linguistics and Phonetics (6th ed). Oxford: Blackwell
۶. Fromkin, Victoria, Rodman, Robert, Hyams, Nina. (2014). An Introduction to Language (10th ed). Boston: Wadsworth Cengage Learning, p.193
۷. Hudson, Grover. (2000). Essential Introductory Linguistics. Massachusetts: Blackwell, p.379
۸. Ladefoged, Peter & Johnson, Keith. (2015). A Course in Phonetics (7th ed). USA: Cengage Learning, p.35
۹. Richards, Jack C. & Schmidt, Richard. (2010). Longman Dictionary of Language Teaching and Applied Linguistics (4th ed). Harlow: Pearson Education
۱۰. Yorkey, Richard C. (1998). Study Skills: for Students of English as a Second Language. New York: McGraw-Hill, p.13
۱۱. Yule, George. (1996). The Study of Language (2nd ed). Cambridge: Cambridge University Press, p.59
۱۲. https://fa.wikipedia.org/wiki/حرف_نویسی

نظرات