نویسنده: صلاحالدین بهرامی
این نوشته مشتمل بر سه قسمت مستقل و در عین حال مرتبط است که کنکاشی است در آغاز. آغازی بر خدا برای انسان و در زبان برای خدا و در خدا برای زبان.
در بخش اول آن به بررسی پایههای معرفتی بحث و سخنی در حدود و صغور معرفت انسانی تحت عنوان «انسان و هستی هرمنوتیکی» میپردازم. در بخش دوم به بررسی محتوای اصلی منتها نه به اندازه کافی پخته بحث با مدخل «... و خدایی که در این نزدیکی است...» خواهم پرداخت و از آن پس پایان و تکمله بحث را با سخنی در معنای وجودی و ذهنی بودن خدا یا جدال خارجی و ذهنی بودنش با نام «یک کلمه دقیقاً چه میتواند باشد؟!» رقم خواهم زد. انسان و هستی هرمنوتیکی هر درکی، مسبوق به حضور آدمی در هستی است.
نویسنده: دکتر آرش نراقى
1. دانشوران مسلمان از نظریهی فطرت براى تحکیم مدعیات گوناگونى بهره جستهاند. به طور کلى، نظریهی فطرت در دو حوزه متفاوت طرح شده است:
1-1. حوزه امور اعتبارى، بویژه مسائل حقوقى و اخلاقى: در این عرصه، کوشش بر آن بوده است که با استناد به نظریهی فطرت براى پذیرش و مقبولیت دستگاه احکام و تکالیف حقوقى و اخلاقى دین، مبنایى خردپسند و استوار فراهم آورند. در این حوزه، «فطرى بودن» دین دستکم دو تفسیر متفاوت یافته است:
نویسنده: دکتر محمد تاری
نقد گفت وگوی «معرفتشناسی اسلامی در تطبیق با نظامهای معرفتی دیگر» فرازهای گفت وگو بحث درباره علوم انسانی و اجتماعی و چگونگی استفاده از آنها در زمینهی علوم نقلی اسلامی/ ضرورت شناخت فلسفهی دینی علوم در غرب/ ضرورت شناخت محیط پیدایی، الگوهای معرفتی و خاستگاه آنها/ شناخت میراث نقلی خود به منظور یافتن نقاط تلاقی و جدایی نظام معرفتی توحیدی و نظامهای معرفتی دیگران.
نویسنده: یاسین عبدی
امام ابن القیم -رحمه الله- در فصلی از کتاب «زاد المعاد فی هدی خیر العباد» که آن را فصلی در مراحل رفتار پیامبر با کفار و منافقین از بعثت تا وفات نامیده است سیاق جهاد در اسلام را چنین خلاصه میکند. اولین چیزی که خدای تبارک و تعالی به پیامبر (ص) وحی کرد این بود که با نام پروردگارش که خالق است به قرائت بپردازد و این ابتدای نبوت او است و خداوند به او فرمان داد برای خود به قرائت مشغول گردد و تبلیغ نکند و بعد از این مرحله بود که آیات «یاا ایها المدثر "قم فأنذر» نازل شدند به عبارت دیگر ایشان با «إقرأ» به نبوت رسیدند و با «یا ایها المدثر» رسالت یافتند. به دنبال آن او مأمور شد ابتدا به انذار خویشاوندان نزدیک خود بپردازد و آنگاه قوم خود و بعد از آن هم عربهای اطراف را انذار نمود و سرانجام نیز به انذار تمام جهانیان پرداخت.
نویسنده: حسین شقاقی
ارتباط عقل و ایمان و سؤال تقدم و تأخر هر یک نسبت به دیگری همواره برای فلاسفه و متألهان مطرح بوده است. در سلسله نوشتارهای «عقل و ایمان» پاسخهای عمده فلاسفه غربی جدید و متألهان اسلامی و غربی را به این مسأله بررسی میکنیم. در نوشتارهای قبلی عقلگرایی حداکثری، ایمانگرایی کرکگور، ایمانگرایی ویتگنشتاین، انتقادها به عقلگرایی، ریشههای ایمانگرایی در مسیحیت قرون وسطی و عقلگرایی انتقادی را بررسی کردیم. در این نوبت به بررسی ایمان عقلی کانت میپردازیم.
نویسنده: ویلیام آلستون*
ترجمه: على حقى
تعبیر «فلسفهی دین» تعبیرى است که تقریبا بتازگى به واژگان فلسفى راه یافته است؛ اما آنچه اکنون بر آن دلالت دارد، به قدمتخود فلسفه است. یکى از نخستین انگیزهها براى تامل فلسفى، در یونان باستان و هر جاى دیگر، ظهور تشکیلاتى در خصوص تعالیم دینى بود؛ چه، باورها و مفاهیم دینى همیشه مایه اصلى بحث فلسفى بودهاند.
نویسنده: محمد صدیق امیری
سپاس خدای را که پیامبرانش را به همراه کتاب و میزان مبعوث فرمودند تا زمینه برپایی قسط و داد را فراهم نمایند. پروردگار کریم بندهنواز که در پاداش بیزاری حضرت ابراهیم از بتها و معلمی یکتاپرستی آن حضرت به زبانی قومی و مادریش فرزندانش را پیامبر قرار داد. و در ابلاغ بینقص رسالت توسط آخرین رسول گرامی، شرف بشر و فخر خلقت، کوثر و نعمت بیانتها را به آن حضرت ارزانی فرمودند. ستایش سزاوار خداوندی که زبان قومی هر ملتی را در کنار بعثت قرار دادند، تا امکان بیان حقیقت و حرکت در مسیر یکتاپرستی را برای آنان فراهم نمایند.
تألیف و گردآوری: صلاحالدّین بهرامی_جوانرود
به شدت انسان بودن (جستجویی در مرزهای نابخردی)
برای درک «دیگری» نیازمندیم که مانند او فکر کنیم و این به خودی خود امکانپذیر نیست، چراکه برای اینکه کسی نوعی فکر کردن را انتخاب کند علل زیادی دست در دست هم میدهند. اما این قضیه زمانی مشکلتر میشود که ما بخواهیم کسی را درک کنیم که به «بیفکری» متهم باشد و این آغاز جدایی است؛ جدایی دو مفهوم خود ساخته «خرد» و «بیخردی».
گزینههای امام بنا که با کمک خداوند برای خوش مشخص کرده بود، در دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و پختگی، برایش روشن شده بودند. وی به این گزینههای باور یافته بود و آنها تبدیل به چنان اعتقادی شده بودند
نویسنده: محمد محق
از همین آغاز ترجیح میدهیم یادآور شویم که اندیشهی دینی غیر از خود دین است. اندیشهی دینی یعنی آنچه متدینان از تعالیم دین میفهمند. اینکه این فهم به چه پیمانه با حقیقت دین نزدیکی و همخوانی دارد موضوعی جداست که به این بحث ارتباط ندارد و باید در مبحثی جداگانه بدان پرداخته شود. ما در این جا میخواهیم صرفاً این موضوع را پی بگیریم که اندیشهی دینی متدینان در اثر چه عواملی شکل میگیرد و این روند از چه پیچ و خمهایی میگذرد؟ همچنان یادآوری این نکته را سودمند میدانیم که مطالعات دینشناسی در سرزمینهای ما – به ویژه مطالعات برون دینی - کمرنگ و بیرونق است و به همین دلیل بسیاری مقولههای دینشناختی و معرفتشناختی مرتبط با دین، ناشکافته مانده است، و این به نوبهی خود، آشفتگی اندیشههای دینی و ناسازگاری روزافزون آنها را در پی داشته است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل