تحلیلی بر سکوت نسل نوجوان و جوان در پرتو روانشناسی رشد و منابع اسلامی
پیش از آنکه به دلایل سکوت نسل امروز بپردازیم، لازم است بدانیم منظور از نسل Z کیست. نسل Z یا «نسل زد» به جوانان و نوجوانانی گفته میشود که تقریباً بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ به دنیا آمدهاند. این نسل نخستین نسلی است که از آغاز کودکی با اینترنت، گوشی هوشمند، شبکههای اجتماعی و ارتباطات دیجیتال بزرگ شده است. آنان در جهانی پرسرعت، تصویری، رقابتی و آکنده از فشارهای اجتماعی زیستهاند؛ جهانی که ارزشهای ارتباطی آن با نسلهای پیشین تفاوتهایی بنیادین دارد. بنابراین وقتی از «نسل امروز» سخن میگوییم، منظور گروهی است که شکلگیری هویتشان در بستری کاملاً متفاوت رخ داده و همین تفاوت، شیوه حرف زدن، فهم دنیا و برقراری ارتباط آنان را دچار دگرگونی کرده است.
در سالهای اخیر سکوت این نسل در خانه، مدرسه و حتی در فضاهای دینی و فرهنگی، بسیاری از والدین و مربیان را نگران کرده است. برخی آن را نشانه بیعاطفگی یا بیاحترامی میدانند، اما روانشناسانی چون دکتر لورنس اشتاینبرگ، نویسنده کتاب Age of Opportunity، تأکید میکنند که سکوت نسل Z بیش از آنکه مشکل باشد، یک پیام است؛ پیامی که اگر درست خوانده شود، میتواند پلی برای ارتباطی عمیقتر باشد.
اشتاینبرگ توضیح میدهد که مغز نوجوان در مرحلهای قرار دارد که بخش هیجانی آن بسیار فعال است اما بخش منطق، کنترل احساسات و مدیریت گفتوگو هنوز به تکامل نرسیده است. این شکاف زیستی موجب میشود که نوجوان در تعامل با بزرگسالان احساس نابرابری یا ترس از اشتباه داشته باشد و ترجیح بدهد سکوت را انتخاب کند؛ سکوتی که گاهی دفاعی، گاهی احتیاطی و گاهی نوعی تلاش برای حفظ استقلال است. او معتقد است نوجوانان «وقتی احساس امنیت کنند، سخن میگویند؛ وقتی احساس قضاوت شوند، خاموش میشوند. »
از طرف دیگر، پژوهشگرانی مانند دبورا تانن نشان دادهاند که زبان نسل Z بیشتر بصری و لحظهای است تا گفتاری و طولانیمدت. آنان در جهان پیامهای کوتاه، استیکرها، ویدئوهای چندثانیهای و ارتباطات سریع زندگی میکنند؛ بنابراین گفتوگوی رو در رو که نیازمند نظم فکری و تداوم توجه است، برایشان دشوارتر از نسلی است که با کتاب، مکالمه حضوری و روابط چهره به چهره رشد کرده بود.
در کنار این عوامل، پژوهشهای ژان توئنجه درباره تأثیر شبکههای اجتماعی نشان میدهد که نوجوان امروز بیش از هر زمان دیگری احساس میکند زیر نگاه قضاوت دیگران قرار دارد. همین ترس از قضاوت، سبب میشود بسیاری از آنان مکالمه را کنار بگذارند و در فضای مجازی یا در دنیای ساکت درونی خود پناه بگیرند.
در فرهنگهای شرقی نیز شرایط پیچیدهتر است. احترام به بزرگتر، حفظ سکوت در برابر نصیحت و ترس از ایجاد تعارض باعث میشود نوجوان جرئت نکند پرسشها، تردیدها و احساساتش را بیان کند. این در حالی است که روانشناسانی مانند کارول گیللیگان تأکید میکنند که هویت در گفتوگو شکل میگیرد، نه در سکوت. انسان وقتی خود را میشناسد که بتواند حرف بزند، بازتاب بگیرد و فرصت شنیده شدن داشته باشد.
اما بیتردید بخشی از این سکوت محصول شیوه برخورد بزرگسالان است. وقتی هر حرف نوجوان با قضاوت، سرزنش، عجله، مقایسه یا سخنرانی روبهرو میشود، طبیعی است که او یاد بگیرد گفتوگو بیفایده است. اشتاینبرگ معتقد است مشکل اصلی این نیست که «نسل امروز حرف نمیزند»، بلکه این است که «بزرگسالان طوری حرف نمیزنند که نسل امروز بخواهد پاسخ بدهد». نوجوان نیاز دارد از موقعیت پایین و پرخطر رابطه خارج شود و در فضایی قرار گیرد که احساس برابری نسبی، احترام و امنیت کند.
راهکارهای عملی برای تقویت گفتوگو با نسل امروز
بر اساس پژوهشهای علمی و آموزههای قرآن
۱. ایجاد فضای امن بدون قضاوت (مطابق نظر اشتاینبرگ)
نوجوان وقتی سخن میگوید که مطمئن باشد در معرض تمسخر، نصیحتهای بیوقفه یا مقایسه قرار نمیگیرد. گفتوگو باید از موضع همدلی و مشارکت آغاز شود، نه از موضع برتری. بهجای اصلاح فوری گفتههای نوجوان، از او بخواهیم بیشتر توضیح دهد و احساسش را شرح دهد.
۲. شنیدن فعال و مشارکتی (پشتیبانی از یافتههای تانن)
انسانها تنها وقتی حرف میزنند که احساس کنند شنیده میشوند. نگاه مستقیم، پرسیدن سؤالهای باز و خلاصهکردن حرف نوجوان به زبان خودمان، به او پیام میدهد که حرفش اهمیت دارد.
۳. تبدیل رابطه والد–فرزند به رابطه گفتوگویی
قرآن کریم در گفتوگوی لقمان با فرزندش، شیوهای عمیقاً محبتآمیز و غیرتحکمی را نشان میدهد:
«وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ…» (لقمان: ۱۳)
خداوند از واژه «یابُنَیَّ» استفاده میکند که سرشار از مهر، صمیمیت و نزدیکی است. این آیه یادآوری میکند که نصیحت مؤثر تنها زمانی شکل میگیرد که زبان محبت بر رابطه حاکم باشد.
۴. احترام گذاشتن به استقلال نوجوان
پژوهشهای اشتاینبرگ نشان میدهد که نوجوان بیشتر از آنکه دنبال آزادی نامحدود باشد، دنبال «احترام به استقلال» است. وقتی بزرگسال به او حق انتخاب محدود اما واقعی میدهد، نوجوان احساس میکند ارزش دارد و همین احساس، گفتوگو را تقویت میکند.
۵. پرهیز از گفتگوهای یکطرفه و نصیحتمحور
قرآن کریم در آیه «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ» (آلعمران: ۱۵۹) به پیامبر(ص) یادآوری میکند که ارتباط موفق با انسانها تنها در سایه نرمی و پرهیز از خشونت در کلام امکانپذیر است. این اصل، بهویژه درباره نوجوانان اهمیت بیشتری دارد.
۶. پذیرش زبان جدید ارتباطی نسل Z
نسل جدید با پیامهای کوتاه، تصاویر و ارتباطات دیجیتال راحتتر است. اگر والد یا معلم این سبک را بپذیرد، راه گفتگو بازتر میشود. میتوان بخشی از مکالمات را با پیام، تصویر یا فعالیت مشترک آغاز کرد و سپس آرامآرام به گفتگوهای عمیقتر رسید.
۷. افزایش تعاملات غیررسمی در خانه و مدرسه
پژوهشها نشان میدهد نوجوان در فضاهای غیررسمی مانند پیادهروی، آشپزی، انجام کار مشترک یا بازی گروهی، بسیار راحتتر سخن میگوید. هرچه لحظات بیفشار بیشتر باشد، مکالمات خودبهخودی افزایش مییابد.
۸. دعوت نوجوان به مشارکت در تصمیمهای خانوادگی
قرآن کریم در آیه «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ» (شوری: ۳۸) فرهنگ گفتوگوی مشورتی را تأکید میکند. وقتی نوجوان احساس کند نظرش در خانواده و مدرسه اهمیت دارد، هویت خود را ارزشمندتر میبیند و سکوتش کاهش مییابد.
سخن پایانی
نسل Z نه نسل بیاحساس و نه نسل بیادب است؛ بلکه نسلی است که در جهانی متفاوت بزرگ شده و نیازمند روشهای متفاوتی برای ارتباط است. سکوت این نسل اغلب نه نشانه سردی که نشانه جستجوی امنیت است. اگر بزرگسالان پیش از سخن گفتن، «شنیدن» را بیاموزند و اگر به جای نصیحتمحوری، محبت، مشارکت و احترام به استقلال نوجوان را پیشه کنند، سکوت نسل امروز به گفتوگویی زنده و سازنده تبدیل خواهد شد. قرآن و علم هر دو ما را به یک حقیقت مشترک دعوت میکنند: گفتوگو زمانی آغاز میشود که انسان احساس امنیت و محبت کند؛ و همین، کلید فهم نسل امروز است.


نظرات