- سلام و عرض ادب خدمت شما آقای رمضانی، خوشحالیم که در آستانه ۲۲ مردادماه، روز تشکلها و مشارکتهای اجتماعی، فرصتی برای این گفتوگو فراهم شد.
من هم سلام و احترام دارم خدمت شما و همهی خوانندگان عزیز. خوشحالم که در این روز مهم فرصتی پیش آمده تا درباره اهمیت و چالشهای پیشروی تشکلهای اجتماعی صحبت کنیم.
- بهعنوان اولین سؤال نقش تشکلهای اجتماعی را در افزایش سرمایهی اجتماعی چگونه میبینید؟
پیش از بررسی نقش تشکلهای اجتماعی، باید به جایگاه اجتماعی فعالان این حوزه توجه شود. فعالان باید شخصیتهایی موجه و مقبول باشند تا بتوانند نقش مؤثری در اعتمادسازی، اتحاد و همبستگی ایفا کنند.
این تشکلها از طریق سازماندهی منابع انسانی، مادی و معنوی و ایجاد همکاریهای اجتماعی، زمینه نهادینه شدن مشارکت اجتماعی را فراهم میآورند. نتایج این فرایند شامل موارد زیر است:
ایجاد و تقویت حس تعلق و هویت اجتماعی، افزایش مسئولیتپذیری و کاهش خودمحوری، مشارکت فعال مردم در حل مسائل اجتماعی، ایجاد اعتماد متقابل میان مردم و نهادها، جذب و هدایت منابع خرد مردمی به سمت اهداف مشترک، ایجاد کانال ارتباطی مطمئن میان مردم و دولت و افزایش امید اجتماعی و همبستگی ملی که زمینهساز توسعه پایدار است.
به هر میزان که حمایتهای قانونی، مالی و آموزشی از تشکلها بیشتر باشد، اثربخشی آنها در تقویت سرمایه اجتماعی نیز افزایش خواهد یافت.
- نقش تشکلهای اجتماعی در وفاق اجتماعی را چگونه میبینید؟
تأثیر تشکلها در ایجاد وفاق اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. این نهادها با تقویت حس مسئولیتپذیری و مشارکت عمومی، به انسجام و همدلی اجتماعی کمک میکنند. از مهمترین کارکردهای آنان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
افزایش مشارکت و همکاری اجتماعی، تقویت حس تعلق و مسئولیت جمعی، ایجاد فضای تعامل میان گروههای مختلف، حل مسائل اجتماعی به شیوه دموکراتیک، تحقق عدالت اجتماعی و توانمندسازی اقشار مختلف و تقویت امنیت اجتماعی و توسعه پایدار.
تشکلها بهعنوان تسهیلگر میان جامعه و دولت عمل کرده، ضمن ایفای نقش در تصمیمگیریهای محلی، بر عملکرد نهادها نظارت کرده و کاستیها را نقد میکنند.
- مهمترین موانع در مسیر تشکلهای اجتماعی کدامند؟
تشکلهای اجتماعی با موانع حقوقی، ساختاری، مالی و فرهنگی متعددی مانند عدم شناخت عمومی از ماهیت آنها و ابهام در رابطه دولت و بخش مردمی، نگاه ابزاری دولت و محدود کردن آزادی عمل، قوانین سختگیرانه و بوروکراسی پیچیده در صدور مجوز، کمبود آموزش و توانمندسازی فعالان، ضعف منابع مالی و وابستگی به کمکهای محدود، مشارکت نامنظم اعضا و کمبود نیروی متخصص، نابرابری و ضعف اعتماد اجتماعی و نبود جامعهی مدنی قوی، همچنین فساد، تبعیض و تعارض منافع در برخی تشکلها مواجهاند که مسیر توسعه و نقشآفرینی مطلوب آنها را بهشدت محدود میکند؛ با این حال، این نهادها میتوانند موتور محرک سرمایهی اجتماعی، وفاق ملی و توسعهی پایدار باشند، مشروط بر آنکه فعالان از اعتبار اجتماعی بالا برخوردار بوده و دولت با نگاه حمایتی و تسهیلگر از آنها پشتیبانی کند؛ چراکه تقویت این تشکلها به معنای تقویت اعتماد عمومی، انسجام اجتماعی و تابآوری جامعه است.
- با تشکر از شما که وقت ارزشمندتان را در اختیار ما قرار دادید؛ برایتان آرزوی موفقیت و توفیق روزافزون داریم.
من هم از شما و مجموعهی محترمتان سپاسگزارم و امیدوارم اینگونه گفتوگوها بتواند گامی هرچند کوچک در مسیر آگاهیبخشی و تقویت نقش تشکلهای اجتماعی در جامعه باشد.
نظرات