دل‌نوشته‌ای به یاد کاک چیاکو، مردی که چون کوه ایستاد و در دل‌ها جاودانه شد

در زبان کردی، واژه‌ی «چیا» به معنای کوه یا کوهستان است، و در معنایی وسیع‌تر، به بلندی، استواری و شکوه نیز اشاره دارد.
نام «چیاکو» که از همین واژه ریشه گرفته، به معنای «کوه کوچک» است و اغلب در میان خانواده‌های کُرد به عنوان نام کوچک‌ترین پسر خانواده به کار می‌رود.

این روزها نام «چیاکو» در میان مردم کردستان بر سر زبان‌هاست. نامی که با فداکاری و ایثار گره خورده و در دل‌های بی‌شماری جا باز کرده است. دلیل این شهرت و محبوبیت، اقدام دلیرانه‌ی مردی به همین نام است؛ چیاکو، جوان فداکاری که جانِ عزیزش را، همراه با دو یار گران‌قدرش کاک حمید مرادی و کاک خبات امینی، در راه خاموش‌کردن آتش‌سوزی کوه آبیدر نثار کرد و جاودانه شد.

آشنایی من با کاک چیاکو به حدود دو سال پیش بازمی‌گردد. ایشان برای مدتی نزدیک به یک سال در باشگاه بیلیاردی واقع در همسایگی منزل‌ ما فعالیت می‌کردند. روزی نیاز فوری به سپردن امانتی بسیار باارزش به شخصی مورد اعتماد داشتم، اما شرایط اجازه نمی‌داد خودم منتظر بمانم، و اعضای خانواده نیز در خانه حضور نداشتند. نزدیک‌ترین مکان فعال تا دیروقت، همان باشگاه بیلیارد بود. با دلی مردد به باشگاه مراجعه کردم و اولین کسی که با او هم‌کلام شدم، کاک چیاکو بود. گرچه او را نمی‌شناختم، اما آرامش، صداقت و متانتش از همان ابتدا قلبم را آرام کرد. به گونه‌ای که بی‌هیچ تردیدی امانت را به او سپردم؛ احساسی داشتم انگار سال‌هاست او را می‌شناسم.

در همان لحظه حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در ذهنم نقش بست:
 «النَّاسُ مَعادِنُ كَمَعادِنِ الفِضَّةِ والذَّهَبِ، خِيارُهُمْ في الجاهِلِيَّةِ خِيارُهُمْ في الإسْلامِ إذا فَقُهُوا، والأرْواحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ، فَما تَعارَفَ مِنْها ائْتَلَفَ، وما تَناكَرَ مِنْها اخْتَلَفَ.»
(صحیح مسلم)

اشاره به این حقیقت عمیق که ارواح انسان‌ها، همچون سپاهیان هم‌جهت و هم‌دل، با یکدیگر انس می‌گیرند. آن‌ها که با یکدیگر هم‌ذات‌اند، در نخستین دیدار به یکدیگر جذب می‌شوند، و آن‌هایی که هم‌ساز نیستند، با هم بیگانه می‌مانند.

نکته‌ای که ذهنم را در روزهای پس از عروج ایشان به شدت درگیر کرده، این است که در همان دیدار نخست، وقتی پرسیدم افتخار آشنایی با چه کسی را دارم، به جای آنکه نام «چیاکو» را بگوید، تنها گفت: «من چیا هستم». گویی آگاه بود که «چیاکو»، که به معنای کوه کوچک است، در قامت بزرگ و منش استوار او نمی‌گنجد؛ و این نام «چیا»، یعنی کوه و استواری، برازنده‌ی شخصیت والایش است. امروز، همین نام در سراسر کردستان و فراتر از آن طنین‌انداز شده و در تاریخ پرشکوه این سرزمین ماندگار گشته است. بعدها من نیز ناخودآگاه او را «چیا» صدا می‌زدم، و به رسم لهجه‌ی سنندجی، واژه‌ی محبت‌آمیز «گیان» را به آن می‌افزودم: «چیا گیان».

طی آن یک سال، خوش‌رفتاری، مردم‌داری و شخصیت دوست‌داشتنی‌اش در باشگاه، محبوبیت فراوانی برایش به همراه داشت. اما دریغا که قدر این بزرگ‌مرد چنان که شایسته‌اش بود، در زمان حیاتش دانسته نشد؛ و این شاید از تلخ‌ترین واقعیت‌های روزگار باشد، که بسیاری از بزرگان، پس از پرکشیدنشان شناخته می‌شوند و بزرگی‌شان بر همگان آشکار می‌گردد.

بی‌تردید، کاک چیاکو پرورش‌یافته‌ی پدر و مادری مسئولیت‌پذیر است که چنین فرزندی را به جامعه تقدیم کرده‌اند. اما نباید از تأثیر محیط و دوستان او غافل شد. یکی از این افراد، که سال‌ها مربی و همراه كاك چیاکو بوده است، کاک رسول دنیا است؛ شخصیتی متعهد، توانمند و کمتر شناخته‌شده، که در ادامه، به اختصار به معرفی او نیز می‌پردازم.

مولانا چه نیکو می‌سراید:
«چونکه او رفت و غبارش در نشست
قدرِ او دانی که آن نعمت چه هست»

یعنی تا زمانی که عزیزی در کنار ماست، باید قدر حضورش را دانست و ارج نهاد.

کاک رسول دنیا در ۳۱ تیرماه ۱۳۷۴ در شهر سقز دیده به جهان گشود. به گفته‌ی خودشان، به دلیل مهاجرت‌های مکرر خانواده به شهرهای مختلف، تا سن ۱۰ سالگی فرصت آموزش رسمی در مدرسه را نداشته و از نعمت خواندن و نوشتن محروم بوده‌اند.
اما در همان سال، مسیر یادگیری را در مسجدی واقع در محله‌ی قشلاق سنندج آغاز کرد و نخستین کتاب‌هایی که خواند، متون مقدماتی عربی بود. سپس به یادگیری قرآن کریم پرداخت. خود ایشان تأکید می‌کند که این کتاب آسمانی، مشعل عشق به علم را در جانش روشن کرد و مسیر زندگی‌اش را دگرگون ساخت. تحصیلات خود را از طریق نهضت سوادآموزی ادامه داد.

فعالیت‌های ورزشی او از سال ۱۳۸۲ با رشته‌ی شین‌کونگ‌فو آغاز شد و در ادامه در رشته‌های مختلفی از جمله کونگ‌فو، دایدو جیتسو، MMA و کیک‌بوکسینگ فعالیت کرد و در رقابت‌های داخلی و بین‌المللی، مدال‌های متعددی کسب نمود.
در مسابقات بین‌المللی کشورهای عراق، گرجستان، ارمنستان، دبی و ترکیه حضور یافته و در سال ۲۰۱۵ موفق به کسب مقام قهرمانی در وزن ۸۵ کیلوگرم عراق در رشته‌ی کیک‌بوکسینگ شد.

بین سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ نیز در کشورهای امارات، ارمنستان، گرجستان و آذربایجان در مسابقات مختلفی شرکت کرد و کمربندهای ارزشمندی به دست آورد. همچنین در مسابقات داخلی ایران، که توسط سازمان‌های CFC و KFC برگزار می‌شود، موفق به ثبت رکورد «شیر داگ» و کسب کمربند قهرمانی این سازمان‌ها گردید.

ایشان در کنار موفقیت‌های ورزشی، زبان انگلیسی را به خوبی فراگرفته، موفق به دریافت دیپلم زبان و مدرک TTC آیلتس شده و همچنین به زبان عربی نیز تسلط دارد.

در حال حاضر، کاک رسول دنیا بنیان‌گذار و مدیر مجموعه‌ی ورزشی «کارن» است که بزرگ‌ترین و تخصصی‌ترین باشگاه رزمی در غرب کشور محسوب می‌شود و با بیش از ۳۰۰ شاگرد، قهرمانان ملی و بین‌المللی بسیاری را پرورش داده است. وی علاوه بر مربیگری، به عنوان فایتر حرفه‌ای MMA نیز فعالیت دارد و هدفش، دستیابی به مدال‌ها و کمربندهای قهرمانی در سطح جهانی است.

ایشان همچنین عضو سازمان جهانی UN در مالزی و ژاپن است و به عنوان گزارشگر رسمی مسابقات بین‌المللی، به چهار زبان زنده‌ی دنیا: انگلیسی، فارسی، کردی و عربی، فعالیت می‌نماید.

برای جناب کاک رسول دنیا، از درگاه حضرت حق، دوام عزت، کامیابی روزافزون و توفیق در تمامی عرصه‌های زندگی را مسئلت دارم. بی‌تردید، از نقش‌آفرینی‌های مؤثر و حضور پررنگ ایشان در آینده، بیش از پیش خواهیم شنید و بهره‌مند خواهیم شد

در پایان، با نهایت تأسف و تأثر، درگذشت این بزرگ‌مردان فداکار را به خانواده‌های معزز ایشان و عموم شهروندان شریف تسلیت عرض می‌نمایم. از درگاه خداوند متعال، برای آن عزیزانِ سفرکرده، غفران الهی، علوّ درجات و آرامشی ابدی در جوار رحمت واسعه‌ی پروردگار مسئلت دارم؛ همچنین شفای کامل و عاجل همراهانِ مجروح را که هم‌اکنون در بیمارستان بستری‌اند، از خداوند مهربان خواهانم.

زنده‌یاد ژاله اصفهانی چه زیبا سروده است:

زندگی صحنه‌ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه‌ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 جانِ کلام این است:
همه‌ی ما رهگذریم و ناگزیر باید روزی این صحنه را ترک کنیم و جای خود را به دیگران بسپاریم. پس شایسته است دل به دنیا نبندیم، آن را آن‌گونه که هست ببینیم، و با یقین بدانیم که این جهان، همواره در گذر است؛
چرا که این «عجوزه»، عروس هزار داماد است…