در هیاهوی پرشتاب دنیای امروز، صدایی باید باشد که در میان امواج پرهیجان اطلاعات، راه را از بیراهه، و حقیقت را از دروغ بازشناسد؛ و این صدا، صدای خبرنگار است. خبرنگار نه تنها ناقل رویدادهاست، بلکه وجدان بیدار جامعه، صدای بیصدایان و حافظ عدالت و شفافیت است.
در جهان مدرن، خبرنگاری تنها یک حرفه نیست، بلکه رسالتی مقدس و انسانی است که با روح حقیقتجویی، عدالتطلبی و تعهد به مردم گره خورده است. خبرنگار، نهتنها از لابهلای خطوط خبر عبور میکند، بلکه به عمق واقعیتها مینگرد، آن را تحلیل میکند و صدای مردم را به مسئولان و صدای مظلومان را به جهان میرساند.
رسالت خبرنگاری اصلی ترین وظیفه تهیه و انتقال درست و دقیق اخبار و اطلاعات به مخاطبان است، که بر پایه صداقت، اخلاق حرفه ای و تعهد به حقیقت استوار است. خبرنگاران در نقش دیده بان جامعه، با جمع آوری، تحلیل و ارائه واقعیت ها، زمینه ساز آگاهی، شفافیت و پاسخگویی در جامعه می شوند و به عنوان زبان گویای مردم در برابر مدیران و مسئولان عمل میکنند.
در روزگاری که حقیقت زیر آوار روایتهای سفارشی، تیترهای مهندسیشده و سلیقههای سیاسی دفن میشود، «خبرنگار بودن» دیگر نه یک شغل ساده، که یک انتخاب پرمخاطره است. روز خبرنگار، تنها یک مناسبت تقویمی برای گرامیداشت نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازخوانی وضعیت رسانه، مسئولیت خبرنگار و چالشهای روزافزون حقیقتطلبی در جامعهای که اغلب ترجیح میدهد چشم بر واقعیت ببندد تا هزینهاش را نپردازد.
خبرنگار در تعریف کلاسیک، چشم و گوش جامعه و زبان مردم در برابر قدرت است. کار خبرنگار، اطلاعرسانی دقیق، شفاف و بیطرفانه از رویدادها، بازتاب دغدغههای جامعه و نقد ساختارهای معیوب قدرت است. با این حال، در عصر رسانههای انبوه، سانسور، منافع سیاسی، و سلطه سرمایه بر رسانهها، این تعریف آرمانگرایانه اغلب با واقعیتهای پیچیده و گاه تلخ روبهروست.
در بسیاری از رسانهها، بهویژه آنها که وابسته به نهادهای قدرت یا سرمایهاند، خبرنگار ناچار است میان وفاداری به حقیقت و ماندگاری شغلی، یکی را انتخاب کند. خودسانسوری جای وجدان حرفهای را میگیرد و خبر، پیش از آنکه به اطلاع مخاطب برسد، از فیلتر منافع، خط قرمزها و مصالح بالادستی عبور میکند. در چنین فضایی، خبرنگاری از یک کنش اجتماعی به یک «کار اداری» تقلیل مییابد.
از سوی دیگر، در عصر شبکههای اجتماعی، که هر کاربر میتواند تولیدکننده محتوا باشد، مرز میان خبرنگاری حرفهای و شایعهسازی آماتور، روزبهروز محوتر میشود. این پدیده، ضمن افزایش دسترسی عمومی به اطلاعات، گاه به ابتذال در انتشار اخبار، جعل واقعیت و سقوط اعتماد عمومی به رسانهها دامن زده است. اکنون، خبرنگار باید نهفقط با سانسور دولتی، که با هجمه اخبار جعلی، پوپولیسم رسانهای و هیجانزدگی کاربران نیز مقابله کند.
در چنین شرایطی، اگر خبرنگاری هنوز هم بر اخلاق حرفهای پای میفشارد، از اصول مطبوعاتی دفاع میکند و قلمش را وامدار هیچکس جز حقیقت نمیداند، شایسته تقدیر نیست؛ بلکه سزاوار حمایت، تضمین و حفاظت قانونی است. در روزگار غلبه رسانههای تجاری و فضای مجازی بیهویت، خبرنگاران حرفهای باید بیش از پیش از امنیت شغلی، مصونیت حرفهای، آموزش مستمر و حفظ استقلال رسانهها، برخوردارباشند. که شرط بقای خبرنگاری آزاد و مؤثر است. جامعهای که خبرنگارانش را تکریم نکند، بهزودی گرفتار خفقان اطلاعاتی و تسلط دروغ خواهد شد.تقدیر از خبرنگار، نه در مراسمها و لوحهای تقدیر، که در ایجاد فضای آزاد رسانهای، رفع محدودیتهای قانونی و افزایش شفافیت نهادهای قدرت معنا پیدا میکند.
بیخبرنگار، تاریخ گم میشود. این خبرنگاران هستند که از لحظههای بزرگ و کوچک، تصویری میسازند که حافظه یک ملت را شکل میدهد. از جنگها تا انتخابات، از فجایع طبیعی تا دستاوردهای علمی، خبرنگاران نگارنده تاریخ معاصر هر جامعهاند.
روز خبرنگار یادآور این حقیقت است که قلم و دوربین، تنها ابزار کار یک خبرنگار نیستند، بلکه وجدان بیدار، شجاعت بیان و تعهد به حقیقت، مهمترین سرمایه اوست. در جهانی که سرعت انتشار خبر گاهی بر دقت و اخلاق غلبه میکند، خبرنگار مسئولیت دارد همچون دیدهبان آگاهی، در برابر تحریف واقعیت بایستد و صدای بیصداها باشد.
روز خبرنگار، فرصتی برای بازنگری در ارزشها و هویت رسانهای جامعه است. رسالتی اخلاق محور،که با مسئولیت در خدمت آگاهی عمومی قرار دارد. خبرنگاری حرفه ای است که با تعهد به حقیقت، صداقت، بی طرفی و اخلاق حرفه ای، نقش مهمی در هدایت و توسعه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایفا می کند.
روز خبرنگار، روز بازگشت به وجدان رسانهای و بازنگری در نقش خبرنگار در جامعه است. پرسش کلیدی این است: آیا ما، بهعنوان مردم، رسانه، مسئولان و مخاطبان، خواهان خبرنگاری مسئول، مستقل و حقیقتجو هستیم؟ یا ترجیح میدهیم در آرامش دروغ، آرام بگیریم؟
گرامیداشت این روز، نه صرفاً برای تقدیر از یک حرفه، بلکه برای پاسداشت مقام خبرنگار، پاسداشت رسالتی است که حقیقت، آگاهی، امنیت، شفافیت و امید را برای جامعه به ارمغان میآورد. باشد که قدر این قشر فهیم، آگاه، متعهد و مظلوم را بدانیم، و در ساختن جامعهای آگاه و عدالتمحور، در کنار آنان باشیم.
نظرات