در دنیایی که پیام‌ها در لحظه از میلیون‌ها کانال ارتباطی عبور می‌کنند و رسانه‌ها نقشی محوری در شکل‌دهی به افکار عمومی ایفا می‌کنند، بازنگری درالگوهای ارتباطی از منظر قرآن و سنت نبوی نه تنها برای فعالان دینی، بلکه برای همه کنشگران عرصه رسانه ضرورتی راهبردی است. 
قرآن کریم، کتاب هدایت است، امّا در عین حال، خود یک متن ارتباطی است؛ تجلی مستمر فرآیند پیام‌رسانی میان فرستنده‌ای آگاه (خداوند)، پیام (وحی)، رسانه (رسول، کلام وحی) و گیرنده‌ای با حق انتخاب (انسان).
این یادداشت با رویکردی تطبیقی میان آموزه‌های قرآنی و نظریه‌های مدرن ارتباطی، می‌کوشد الگوی ارتباطی قرآن و سیره نبوی را بازسازی و کارکردهای آن را در عرصه‌ی رسانه‌های معاصر نشان دهد.
۱. قرآن؛ رسانه‌ای با پیام روشن و ساختاری هدفمند
قرآن در چندین موضع خود را بلاغ مبین می‌خواند که نشان‌دهنده وضوح و صراحت پیام است:
«وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَ مَن بَلَغَ» (انعام: ۱۹)
«وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ» (نور: ۵۴)
مدل کلاسیک ارتباطی هارولد لاسول (Harold Lasswell با این آیات همخوانی دارد.
لاسول در دهه ۱۹۴۰ مدلی را ارائه داد که ارتباط را شامل پنج عنصر اصلی می‌دانست: چه کسی؟ چه چیزی را؟ از چه طریقی؟ به چه کسی؟ با چه اثری؟ (Who says What in Which Channel to Whom with What Effect).
با تطبیق این مدل، عناصر ارتباطی در آیات فوق چنین تفسیر می‌شوند:
• فرستنده: خداوند
• پیام: قرآن
• کانال: وحی و پیامبر
• گیرنده: انسان‌ها
• اثر: هدایت، پذیرش یا انکار
واژه بلاغ ناظر برفرآیند انتقال هدفمند پیام است و مبین تأکیدی بر وضوح و روشنی محتوا. همچنین، انتخاب زبان عربی (شعراء: ۱۹۵) نشان‌دهنده تناسب کانال با مخاطب است که اصلی کلیدی درنظریه لاسول و سایر مدل‌های اثربخشی پیام محسوب می‌شود.
۲. پیامبر (ص)؛ پیام‌رسانی با مهارت‌های ارتباطی انسانی
قرآن کریم، پیامبر اسلام (ص) را به عنوان اسوه حسنه معرفی می‌کند: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب: ۲۱). پیامبر نه تنها ناقل پیام الهی بود، بلکه تجسم عینی ارتباط انسانی مؤثر نیز به شمار می‌رفت. 
در تعاملات ایشان، عناصر زیر به وضوح دیده می‌شوند:
شنیدن فعال: گوش سپردن به سخنان دیگران
زمان‌سنجی: انتخاب زمان مناسب برای بیان پیام
تنوع لحن: استفاده از لحن متناسب با مخاطب
احترام به تفاوت‌ها: احترام به تفاوت‌های فردی، قومی و اعتقادی
رگه های از این ویژگی‌های ارتباطی را در دیدگاه ارتباطی جوزف دی‌ویتو (Joseph DeVito)صاحب نظر  در حوزه ارتباطات بین‌فردی می توان یافت.
«دی‌ویتو»سه عامل اصلی برای ارتباط مؤثر برمی‌شمارد: 
شنیدن واقعی (Active Listening)، بازخورد سنجیده و درک زمینه و بافت ارتباطی. 
این سه ویژگی به طور کامل درسیره پیامبر (ص) مشاهده می‌شود، به ویژه درگفت‌وگو با افراد با پیشینه‌های مختلف مانند تازه‌مسلمانان، یهودیان و حتی مخالفان، که با لحنی نرم و حکیمانه صورت می‌گرفت.
۳. سوره حجرات؛ منشور قرآنی اخلاق رسانه‌ای
سوره حجرات مجموعه‌ای از اصول ارتباط اجتماعی را ارائه می‌دهد که می‌توان به نوعی آن را منشور اخلاق رسانه‌ای در اسلام نامید:
الف) راستی‌آزمایی پیام (Fact-Checking)
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» (حجرات: ۶).
این آیه مبنای قرآنی برای راستی‌آزمایی اخبار و صحت‌سنجی منابع است که هم‌راستا با اصول روزنامه‌نگاری تحقیقی و مسئولیت حرفه‌ای در رسانه است.
ب) پرهیز از تمسخر و خشونت نمادین
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ» (حجرات: ۱۱).
اصل کرامت انسانی زیربنای محتوای اخلاقی در رسانه است. تمسخر و طعنه‌زنی در رسانه، شکلی از خشونت نمادین محسوب می‌شود که با این اصل قرآنی در تضاد است.
پ) اجتناب از گمان و تجسس
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ... وَلَا تَجَسَّسُوا» (حجرات: ۱۲).
رسانه مسئول حتی به نام شفاف‌سازی، نمی‌تواند از حریم خصوصی افراد عبور کند. این اصل در نظریه مسئولیت اجتماعی رسانه (Social Responsibility Theory) نیز تأکید شده است.
۴. سکوت هدفمند؛ پیامی در دل خاموشی
حدیث نبوی «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْرًا أَوْ لِيَصْمُتْ» (صحیح بخاری) و آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا» (احزاب: ۷۰) ارزش سکوت آگاهانه را نشان می‌دهند.
در نظریه مارپیچ سکوت (Spiral of Silence)، سکوت گاهی یک استراتژی برای حفظ امنیت در فضای رسانه‌ای پرفشار است.
در سنت اسلامی نیز سکوت به جای انفعال، نشانه بلوغ ارتباطی است؛ یا سخنی نیکو بگو، یا آگاهانه سکوت کن.
۵. زمینه‌گرایی در ارتباط؛ فهم موقعیت مخاطب
بسیاری از آیات قرآن با در نظر گرفتن زمینه فرهنگی، روانی و اجتماعی مخاطبان نازل شده‌اند، مانند تدریج در بیان احکام (شراب، حجاب)، تفاوت لحن در آیات مکی و مدنی، و تفاوت پیام برای گروه‌های مختلف.
نظریه‌های زمینه‌گرا مانند دیدگاه‌های جان گودمن (John Goodman) و جانت گرین (Janet Green) نیز تأکید دارند که پیام بدون فهم زمینه، یا بی‌اثر است یا خطرناک.
در رسانه‌های امروز، درک زمینه فکری، زبانی و روانی مخاطب، شرط اصلی اثربخشی است.
جمع‌بندی: از بلاغ مبین تا رسانه مؤمنانه
الگوی ارتباطی قرآن و سنت پیامبر (ص)، مدلی جامع از اخلاق، شفافیت، مهارت انسانی و درک زمینه‌ای است که می تواند در نظریه‌های مدرن ارتباطی امروزی کارکرد ویژه داشته باشد. این الگو بر موارد زیر تأکید می‌کند:

• وضوح پیام (Message Clarity)
• احترام به مخاطب
• راستی‌آزمایی اطلاعات
• سکوت در برابر فتنه‌ها
• زمینه‌گرایی در انتقال پیام
اگر این الگوها با دانش روز رسانه‌ای ترکیب شوند، می‌توانند زمینه‌ساز رسانه‌ای مؤمنانه، خردورز و کرامت‌محور در جهان امروز باشند.
منابع؛
• قرآن کریم
• صحیح بخاری، صحیح مسلم
• مک‌کویل، دنیس (۱۳۹۲). نظریه‌های ارتباط جمعی. ترجمه: پرویز اجلالی. تهران: مرکز بازشناسی فرهنگی.
• عباس‌زاده، روح‌الله؛ رضایی، احمد (۱۴۰۰). شیوه‌های ارتباط مؤثر با مخاطب از دیدگاه قرآن و سنت. 
• علمی ابرستان، غلامرضا (۱۳۹۷). اخلاق حرفه‌ای در رسانه از منظر قرآن کریم. تهران: انتشارات نظری.
• ساروخانی، باقر (۱۳۸۵). جامعه‌شناسی ارتباطات. تهران: نشر اطلاعات.