از کودکی در نمازهای جمعه و جماعات شرکت میکردم و از هفت سالگی بر آن عادت کرده بودم. تا این اواخر که به علت کهولت نمیتوانم شرکت کنم. از همان دوران از خطیبان در دعاهای جمعه میشنیدم که بر ضد کافران دعا میکردند. هرگز آن دعاهای لذیذ و طولانی برای پیروزی بر کفار را فراموش نمیکنم که امام و نمازگزاران خواهان بودند بر تمام سفیدپوستان و گندمگونان پیروز شوند، سرمایههای هنگفت و زنان چشم آبی و موحنایی آنان برای مسلمانان به غنیمت گرفته شود!
خدای متعال میفرماید: «یَرْفَعِ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و بهره از علم دارند، درجات بزرگی میبخشد وخداوند بدانچه انجام میدهید آگاه است». [المجادلة: ۱۱]
علم، بهمعنای قرآنی آن، همان چیزی است که بههنگام بررسی و مداقهی آیات خدای عزّوجل آنرا بهدست میآوریم.
پیش از ورود به بحث منابع و آفاق اندیشهٔ مدنی در شریعت و فقه اسلامی، باید مقدمهی مهمی را به عرض برسانم. این مقدمه به کشمکش مربوط به واژگان تعلق دارد. گرچه قاعدهٔ معروف اصولی میگوید: «لا مشاحة فی الاصطلاح» (واژه روشن است، جای بحثی نیست) یا (بخلی در واژگان نیست)، اما واقعیت فرهنگی و فکری تاریخ معاصر اسلامی شاهد جنجالهای گستردهای پیرامون واژگان بوده و هست.
و چه بسا بسان مجدّدانی، ابراهیمآسا خود یکتنه، یک امّت هستند. اینان معتقدند آب دریای معرفت را اگر نتوان کشید هم بهقدر عافیت باید چشید و چشاند و به قدر طاقت بشری نوش کرد و نوشاند. آنان نیک آگاهند که در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اوّل قدم آن است که مجنون باشی لذا مجنونصفتان میدانند اگر هم نتوانند به نتیجهی مطلوب دست یازند در هر حال دوست دارد یار این آشفتگی و کوشش بیهوده به از خفتگی.
معرفی مذهب معتزله*
معتزله، فرقهای اسلامی است که در اواخر عصر اموی بوجود آمد و در عصر عباسیان شکوفا شد. این گروه کلامی از نظریههای فلسفههای وارداتی، برای فهم عقیدهی اسلامی تنها بر عقل تکیه میکند. نامهای مختلفی مانند: معتزله، قدریه، عدلیه، اهل عدل و توحید، مقتصده و وعیدیه بر این گروه کلامی نهادهاند.
تأسیس معتزله و شخصیتهای برجستهی آن:
-د انشمندان در مورد پیدایش اعتزال دیدگاههای متفاوتی دارند؛ اما در دو دیدگاه زیر با هم مشترک هستند:
این سه اسم از «غفر و مغفرت» گرفته شدهاند. کلمهی «غفر» در اصل به معنی «پوشانیدن، از نظر دور شده» است. چند کلمهای هستند که حرف اول آنها «غین» و حرف دوم آنها «فاء» است دارای معنای متناسب با کلمهی «غفر» هستند؛ مثلاً: کلمهی «غفلت» حالتی است که انسان به خاطر عدم توجه به امری به مرحلهای رسیده است که آن مسئله از نظرش پنهان شده است (یعنی آنقدر به او توجه نکرده است که آن مسئله از نظرش دور شده است).
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل