اگر زمانی دعواهای حیدری-نعمتی و یا منازعات شیخی-متشرعه دامن کشور را گرفته بود، حالا همه اسیر دعواعای کامنتی-لایکی و مشاجرات وایبری شدهایم. *سجاد سالک - عضو هیات موسس ندای ایرانیان سرمقاله: جو امروز فضای مجازی چیست؟ اعدام ریحانه جباری؟ کوبانی؟ چالش سطل یخ یا چالش بطری اسید؟ امروز باید علیه که فریاد بزنیم؟ چه را محکوم کنیم و به نفع کجا موضع بگیریم؟ با که هم پیمان شویم و علیه چه طیفی ائتلاف تشکیل دهیم؟ راستی نکند بازیگر و یا بازیکن فوتبالی لباس غیر متعارفی پوشیده باشد و ما از اعلام موضع جا مانده باشیم؟ مبادا شخصیتی حرفی زده باشد و به کاروان تخریب و یا تطهیر وی نرسیده باشیم؟ فضای مجازی این روزها چنین حکایتی دارد. ائتلافهای یک روزه، دعواهای نیم روزه، سوژههای یک هفتهای و بحثهای تند و آتشین اما زودگذر و موقت فراگیر شده و انرژی و وقتی که میتوانست صرف بحثهای عمیق و سازنده شود در فضای مجازی هرز میرود. اگر زمانی دعواهای حیدری-نعمتی و یا منازعات شیخی-متشرعه دامن کشور را گرفته بود، حالا همه اسیر دعواعای کامنتی-لایکی و مشاجرات وایبری شدهایم. در زمانهای هستیم که گروههای وایبری مخفی با حضور همفکران تشکیل میشود تا فرمان حمله به آقای ایکس و فرمان لگدمال کردن خانم Y صادر شود و در بحثها بتوانند کفه ترازو را به نفع خود سنگین کنند. آزادی بیان و طرح دیدگاهها و نظرات به جای آنکه بتواند محملی برای بحث در مورد گرههای اصلی توسعه کشور شود و به چاره جویی در باب دردها بپردازد، شکلی سطحی و نازل پیدا کرده و باعث ایجاد سوءتفاهم در بین دوستان قدیمی شده است. چه دلخوریها و ناراحتیها که در بحثهای چکشی به وجود نیامده و چه وقتهای بیحاصل که در این میان تلف نشده است. آیا ما راه را درست انتخاب کردهایم؟ آیا به فضای مجازی به چشم فرصتی نگاه کردهایم که در آن مسائل اساسی کشور را بررسی کنیم یا اینکه بحث و جدلهای مجازی خود به هدف تبدیل شده؟ به راستی چرا فکر میکنیم در هر موضوعی که مد روز میشود باید اظهار نظر کنیم و حتما موضع غیرتمندانه خود را ابراز کنیم؟ آیا معنی آزادی بیان این است که افراد بدون دانش حقوقی در مورد مسائل جرمشناسی اظهار نظر کنند و بیدانش پزشکی برای اطرافیان نسخه بپیچند؟ به نظر میرسد ما در بهرهمندی از امکانی که شبکههای مجازی در اختیارمان گذاردهاند راه افراط پیمودهایم. شبکههای مجازی فرصتی فراهم کرده برای نزدیکی افراد و کم کردن فاصلهها، نه اینکه با به هم پریدن و نگاه نداشتن حرمت افراد باعث کدورت و دور شدن فاصلهها شویم. آزادی بیانِ نهفته در شبکههای مجازی فرصتی ایجاد کرده تا هرکسی که احساس میکند در موضوعی حرف حسابی برای گفتن دارد دیدگاه خود را آزادانه مطرح سازد نه اینکه افراد در همه موضوعات ورود کرده و بیآنکه دیدگاه ارزشمند و راهگشایی داشته باشند آب را گل آلود کنند و در نهایت رقابتی پنهان برای طرح مباحث شاذ در بگیرد. ما وقتی از آزادی بیان صحبت میکنیم منظورمان این است که نهادهای حکومتی جلوی ابراز نظر آزادانه افراد را نگیرند. وقتی از خودسانسوری صحبت میکنیم یعنی ترس از بگیر و ببند نباید مانع اظهار عقیده افراد شود. اما آیا ما باید همه جا و در مورد همه چیز حرف بزنیم؟ آیا نباید یک فیلتر درونی بسنجد آیا اساسا حرف حسابی داریم یا فقط میخواهیم از جو جا نمانیم؟ کسی حق ندارد دیگران را مجبور کند در چه مورد اظهارنظر کنند و کجا سکوت اختیار کنند. اما این خیلی ارزشمند است که افراد خودشان از بحثهای نازل و سطحی اجتناب کرده و در مواردی ورود پیدا کنند که احساس میکنند برای جامعه سودمند و دیدگاهشان فایدهای در بر دارد.

نظرات