ایسکانیوز – دین و اندیشه: درگیری های قومی و کشتار بی رحمانه جمعی از مسلمانان میانمار توسط گروهی افراطی از بوداییان آن کشور، واکنش های بسیاری را در جهان و خصوصا در جوامع مسلمان برانگیخت. با توجه به هزینه های بسیاری که بشریت بر سر درگیری های قومی و مذهبی پرداخته و همچنان می پردازد، گسترش گفت و گو و آشنایی صلح جویانه ی پیروان ادیان مختلف، خصوصا رهبران دینی می تواند قدمی راهگشا برای ایجاد آرامش و صلح جهانی باشد. به همین مناسبت، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، با دعوت از رهبران و اندیشمندان عالیرتبه بودایی از کشورهای سریلانکا، میانمار و تایلند و همچنین اندیشمندان مسلمان از ایران، سمیناری را با عنوان «همکاری مسلمانان و بوداییان برای مقابله با خشونت و افراط گرایی» برگزار کرد. این نشست، با خوشامدگویی دکتر علی محمد حلمی، رئیس مرکز گفت و گوی ادیان و تمدن ها و دکتر ابوذر ابراهیمی، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی آغاز شد. بوداییان1 ابراهیمی ضمن بیان این نکته که یکی از موانع دیدن حقیقت، خودبزرگ بینی است گفت: از همین روست که اسلام ما را به عبودیت فرا می خواند تا خود را وابسته به خداوند بدانیم و برای خود موجودیت مستقلی قائل نشویم. اما امروزه گروه های افراطی مانند گروه های تفریطی به جای آنکه خود را نبینند، خدا را نمی بینند و از این هم فراتر رفته و خود را به جای خدا می نشانند و از همین رو هر گونه خشونتی را روا می دارند. وی افزود: در اصل سوم از اصول چهارگانه ی حقیقت والا در بودیسم نیز به ریشه کن کردن میل و هوس به عنوان راهِ پایان دادن به تمام رنج ها توجه شده است و ریه کن کردن میل و هوس ممکن نیست، مگر آنکه فرد کردار درست را پیش گیرد و از آزار دیگریان و سلب حق حیات و سلامت و آبروی انسان ها پرهیز کند. این نقطه ی مشترک اندیشه ی اسلام و بودیسم است و راه همکاری بودیسم و اسلام برای مقابله با خشونت از این نقطه می گذرد. آشین نیانسسارا، رئیس آکادمی مطالعات بین المللی بودیسم در میانمار، سخنران بعدی این نشست بود. نیانسسارا با تاکید بر آنکه هر دینی از پیروان خود می خواهد که زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند و بردباری و عدم خشونت را رعایت کنند، گفت: اما دنیایی که در آن هستیم، عموما تحت تاثیر بی عدالتی و نزاع های فرقه ای هست و این به خاطر آن است که ما حقیقت جهانشمول و مغز و هسته ی دین را فراموش کرده ایم و به پوسته ی آن اهمیت می دهیم. او بیان داشت: دوستان، جایی که شخص نتواند برای خود صلح ایجاد کند، برای جهان نیز نخواهد توانست. تنها راه برقرار کردن صلح، تمرکز بر درون و خودسازی است. و لی وقتی در ذهنمان احساساتی مانند حسادت و جهل و ... باشد، تاثیر منفی بر روی ما می گذارد و از طرف دیگر هنگامی که افکار مثبت و بردباری و عشق و همدردی در ذهن ایجاد می شود متجر به اعمال نیک در ما می شود. پس ما از طریق تمرکز درونی می توانیم رفتار خود را جهت دهیم. ذهن مقاوم و محکم و صلح دوست می تواند از خشونت جلوگیری کند. هر دینی پیروانش را به صلح می خواند و برای برقرار کردن صلح، نیاز به تغییر دین وجود ندارد. ما باید از رهبران سیاسی و ملی و معنوی خود بخواهیم که دست به دست هم دهند و همگی خشونت را محکوم کنند. پس از او، آیت الله تسخیری، رییس شورای تقریب مذاهب در جهان اسلام به سخنرانی پرداخت: شباهت ها و تقارب های بسیاری بین اسلام و بودیسم وجود دارد. این مشترکات باید کشف شود و شناخت ما از یکدیگر گسترش یابد. من چند نکته را در آغاز این حرکت مبارک اشاره می کنم. نخست همانطور که آقای نیانسسارا گفتند، اصل تمام ادیان محبت و شناخت حقیقت و خدمت به بشریت است. ما روایات متعددی در اسلام داریم برای مثال آنکه می فرماید دین غیر از عشق چیزی نیست. عشق به کمال و کمال مطلق هدف تمام ادیان است. باید این را در رفتار و سلوک انسان نیز متجلی کنیم. ادیان باید ارزش های مشترک فطری را عرضه کنند. اما متاسفانه انحرافات و اهداف سیاسی و منافع شخصی مسیر ادیان را منحرف می کند. بوداییان3 سخنران بعدی نشست، گالاگاما دامارانسی، مشاور رییس جمهور سریلانکا در امور بودیسم، بود. او با اشاره به تاکید سخنرانان پیشین درباره تشابه و اشتراکات ادیان خصوصا اسلام و بودیسم کوشید تا به برخی از این اشتراکات اشاره کند. او اصل توحید، آدابی مانند نیایش، نماز، روزه داری، زیارت اماکن مقدس و پرداخت وجوهات و خیرات را از جمله این اصول مشترک دانست. در ادامه دکتر ابوالحسن نواب، رییس دانشگاه ادیان و مذاهب قم گفت: ابران و بودیسم از گذشته با هم مناسبات بسیار و سازنده ای داشته اند. پادشاهان ایرانی به گسترش بودیسم کمک های فراوانی کردند. مجسمه های بودایی که در مناطقی از افغانستان (که در گذشته جزئی از ایران بزرگ بود) وجود داشت، نشان از این ارتباطات گسترده است. میان اسلام و بودیسم نیز مناسباتی در جریان بوده است. برای مثال در یکی از متون بوداییان، از مسلمانان به خوبی یاد شده است. اما می توان میان این دو دین مترکاتی نیز یافت: اسلام از جهاد با نفس و خودسازی به عنوان جهاد اکبر یاد کرده است که ارزش بالاتری از جهاد اصغر دارد و می دانیم که بودا نیز بر این تزکیه ی نفس و خودسازی توجه ویژه ای داشته است. نواب ادامه داد: پس چنان که پیداست، گذشته ی رابطه ی اسلام و بودیسم روشن است و تا پیش از این، هم در کشورهایی که مسلمانان اکثریت داشته اند یا هم در کشورهایی که بوداییان جمع غالب را تشکیل می دادند، ، روابط خوبی میان دو قوم برقرار بوده است. اما آنچه که امروز مهم است، طراحی برای آینده ی روشنتر است. جمع مسلمانان و بوداییان بیش از یک سوم جمعیت جهان را تشکیل می هند. ما دو مکتب باید به گونه ای باشیم که بتوانیم برای آینده ای روشن تر و همزیستی مسالمت آمیز و زندگی کنار یکدیگر و هدایت انسان ها و نجات بشریت از منجلاب بی اعتقادی تلاش کنیم و بکوشیم وزندگی بشری در یک مسیر اخلاقی قرار بگیرد. پرا کرو ویبول پاتتاناکیت، رییس معبد بودیسم در تایلند نیز در سخنان خود بر لزوم صلح و آرامش میان پیروان ادیان گوناگون تاکید بسیار کرد. در ادامه، دکتر حسن بلخاری، مدیر گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران نیز با بیان آنکه بشر به این نکته رسیده است که تنها ادیان قادر به ایجاد صمیمیت و محبت هستند گفت: من روی دو محور عدم خشونت و رعایت اعتدال در اسلام و بودیسم صحبت می کنم. او با روایت داستانی گفت: چهارصد سال پیش مردی در اصفهان تصمیم به ساخت مسجد می گیرد. پس از آنکه پی ساختمان ریخته می شود و محورهای اصلی و دیوارهای اولیه بالا می روند، او در حین بازدید از روند کار، کارگری را می بیند که بر پیکر الاغ گرسنه اش مدام تازیانه می زند تا بارهای ساختمانی را زودتر حمل کند. مرد وقتی این صحنه را می بیند ناراحت می شود و دستور توقف مطلق کار را می دهد و می خواهد تمام آنچه تا کنون ساخته شده ویران شود و همه چیز از اول آغاز شود. زیرا به نظر او درمکانی که با ظلم بر موجودی ساخته شده است، خدا حضور نخواهد یافت. این رفتار یک مسلمان است که بنا بر آموزه های دینش خشونت را حتی بر حیوان روا نمی دارد، چه برسد به انسان که خلیفه الله است. از همین زاویه به بودیسم هم می توان نگریست. اولین اصل از اصول پنج گانه ی بودیسم، اصل عدم خشونت و آزار رساندن به جانداران است. گفته می شود که یکی از کارکردهای جاروی کوچکی که دست بودا بوده و بودا در طی 45 سال تعلیماتش به همراه داشته، این بوده که حیوانات کوچک را از اطراف خود دور کند تا ناخواسته به جانداران ظلم و تعرض نکند. قطعا ما کسانی را که در برخی از کشورها به اسم بودایی به انسان ها حمله می کنند بودایی نمی دانیم، کما اینکه داعش را هم مسلمان نمی دانیم. محور دوم اعتدال است. در تعالیم این دو دین آمده است که اسلام امت وسط است و بودیسم نیز راه اعتدال را برگزیده است. داستانی در متون بودیسم نقل می شود که می گوید بودا پس از 6 سال ریاضت، در حالی که بسیار لاغر و نحیف شده بود، زیر درختی می نشیند و از کنار خود، صدای موسیقیدان پیری را می شنود که در قایق دارد به کودکی آموزش می دهد. پیرمرد می گوید: پسرم اگر سیم یا زه تار موسیقی را بسیار سفت و سخت کنی پاره می شود و اگر آن را شل ببندی صدایی از آن خارج نمی شود. سیم باید به اعتدال بسته شود بودا این نکته را دریافت و راه عتدال و عدم افراط و تفریط را برگزید. سخنران آخر مراسم، آیت الله سید مصطفی محقق داماد بود. او بیان کرد: گذشته از رنج هایی که بشریت در طول تاریخ متحمل شده است،. دنیای کنونی ما از مسائل بسیاری رنج می برد. اما دردی که بشر از همه بیشتر از آن رنج می برد، به نظر من فقدان معنویت است. سوال این است که باید چه کرد؟ چه کسی برای درمان این درد مسئولیت دارد؟ علی القاعده پاسخ این می شود که دین است که می تواند معنویت را برای بر به ارمغان آورد. اما دین با چه تفسیری؟ مگر نه این است که در زمان حاضر اکثر جنایاتی که اتفاق افتاده است به نام دین صورت گرفته است؟ انسان هایی به نام دین انسان ها را برده می کنند. تحصیل کردن را برای دیگران ممنوع می سازند. انسان های بی گناه را می کشند و ... . پس گاهی خود دین درد بی درمان می شود. پیشنهاد من این است که ما به جای داشتن ادیان مختلف و بحث های کلامی بر سر آنان، میزان تعقل در ادیان را و تعقل و عقل گرایی در فهم دینی را اصل قرار دهیم. ما قبل از ورود به هر دینی، اعم از اسلام و بودایسم، باید بپذیریم که انسان زنده ی عاقل و مسئول هستیم. اگر دین به ما تعالیمی داد که با تعقل، عدالت، رحم و دوستی، مهربانی، آرامش و ... تطبیق نکرد، از اول نباید به آن دین وارد شد. اگر قرار باشد تقلید کوکورانه و دریافت های احساسی از ادیان داشته باشیم و در هر دین به صرف گرایش های احساسی وارد دین شویم، نتیجه اش همان بلایا و جنایاتی است که در تاریخ به نام دین صورت گرفته و می گیرد. پس ما باید پیش از هر چیز، بر تعقلمان تکیه کنیم و با بصیرت و چشم تیزبین به ادیان رو آوریم. من پیشنهاد می کنم که دوستان نگاهی به اسلام شیعی کنند که عقل را اصل قرار می دهد.