رسانههای ارتباط جمعی از جمله تکنولوژیهایی هستند که میتواند در هویت افراد و شکلگیری آن نقش داشته باشند. بر اساس اطلاعات بهدست آمده رابطه معناداری میان میزان استفاده از رسانههای داخلی و هویت جنسیتی افراد وجود دارد. هرچه میزان استفاده از رسانههایی همچون تلوزیون و روزنامه در میان افراد بیشتر میشود، تعارض هویت جنسیتی آنها بیشتر میشود. در پژوهشی تلاش شد مفهوم تعارضهای هویت جنسیتی سنتی و مدرن در میان زنان مورد بررسی قرار گرفته و عوامل مؤثر بر ان احصا شود. به گزارش مهرخانه، امروزه یکی از موضوعات اساسی که بخشی از مباحث اندیشمندان در حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی را به خود اختصاص داده، مقوله هویت است. پرسش از کیستی و هویت افراد و ملتها، از دغدغههای فکری بشر در طول تاریخ بوده است. مبحث هویت یعنی بحث و تلاش برای پاسخگویی برای پرسش که من که هستم، قدمتی دیرینه دارد. مفهومی که در این تحقیق به آن توجه و بررسی شده است، مفهوم تعارضات هویتی است. در فرهنگ لغت فارسی، تعارض به معنی متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، با هم مخالفت کردن و اختلاف داشتن است. گفته میشود وجود حدی از تعارض و تضاد، امری طبیعی است.یکی از صحنههای بروز این تعارضات نیز، هویت اجتماعی افراد است. در اینجا تعارض برمیگردد به تضاد دو نیرو که هریک از سویی فرد را به سمت خود میکشاند و فرد باید از میان آنها دست به انتخاب بزند. تعارضات هویتی در صحنه عینی جامعه آثار متعددی از خود برجای میگذارد، از جمله اضطراب، خشونت، افسردگی، خودکشی، ناسازگاریهای خانوادگی، انتقام از جامعه و غیره، که بسته به نوع شرایطی که فرد در آن میزید، هویت افراد، قدرت تصمیمگیری و شرایط محیطیشان هر یک از ناهنجاریهای مذکور ممکن است بروز نماید. در یک کلام تعارضات هویتی موجب برهم خوردن نظم و امنیت اجتماعی میگردد. این پژوهش سعی کرده است به سؤالات زیر پاسخ دهد: 1- آیا افراد جامعه نمونه، دچار تعارضات هویت جنسیتی هستند؟ و به چه میزان؟ 2- آیا گروههای مختلف جامعه آماری به یک اندازه تعارض را احساس میکنند یا بین گروههای اجتماعی مختلف (از لحاظ درآمدی، تحصیلات، قومیت و غیره) میزان تعارض احساس شده متفاوت است؟ 3- چه عواملی روی تعارض هویتی تأثیرگذار هستند؟ مبانی نظری و تجربی تحقیق مبانی نظری این پژوهش سه رویکرد جامعهشناختی، روانشناختی، فمینیستی و نیز پژوهشهای تجربی معطوف به مباحث هویت است. در هر کدام از رویکردهای فوق تلاش بر این است تا به جنبهای از فضای هویت، تعارضات هویتی و عوامل مؤثر بر آن پرداخته شود. روش تحقیق جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان 24 الی 34 ساله شهرستان قزوین که تعداد ایشان، با استعلام از استانداری استان قزوین برابر 33346 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در سطح اطمینان 95 درصد تعداد 380 نفر برآورد شد. متغیرهای مستقل عبارتند از: میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، پایگاه اقتصادی خانواده، وضعیت تأهل، خانواده، قومیت، میزان پایبندی مذهبی والدین، میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی( داخلی و بینالملل) و شبکه روابط افراد. ابعاد متغیر وابسته عبارتند از: تعارض هویت جنسی (تضاد نقشها) شامل ابعاد: 1- حضور زن در جامعه، 2- تقسیم وظایف بین زن و مرد، 3- تفاوتهای جنسیتی در ابعاد فردی و اجتماعی، 4- معیارها و ارزشهای ازدواج، 5- سبک زندگی مدرن و سنتی، 6- مدیریت بدن، 7- اوقات فراغت. یافتههای تحقیق فرضیه شماره یک: افراد جامعه نمونه در ابعاد هویت جنسیتی خود احساس تعارض میکنند. میانگین نمره بهدست آمده برای هویت جنسیتی برابر با 3،66 است که مطابق تقسیمبندیهای انجامگرفته در بخش تعریف عملیاتی و شاخصسازی این مقوله، حاکی از آن است که هویت جنسیتی افراد دارای تعارض متوسط در سطح 4 است، که البته تمایل بیشتر به سمت نگرش مدرن است. همانگونه که از نتایج برمیآید، در تمامی ابعاد هویت جنسیتی، افراد جامعه نمونه نمرات متمایل به هویت مدرن دریافت کردهاند. در بعد نگرش افراد به حضور زن در اجتماع، نمره بهدست آمده بیانگر هویت مدرن و عدم تعارض است؛ درحالیکه در بعد تفاوتهای جنسیتی فردی و اجتماعی، افراد دارای تعارض شدید سطح 5 بوده و در سایر ابعاد نیز افراد دارای تعارض متوسط سطح 4 و نگرش متمایل به مدرن بودهاند. همچنین در هیچ بعدی، عدم تعارض سطح یک که به معنای هویت کاملاً سنتی است، یافت نشد. تبیین نتیجه تعارضهای هویت جنسیتی که بهوجود نیروهای متعارض در رابطه با ابعاد مختلف هویت جنسیتی اشاره دارد، شامل مفاهیمی است که نگرش زنان را نسبت به حضورشان در اجتماع، تقسیم وظایف و نقشها، ملاکهای ازدواج، سبک زندگی و مدیریت بدن مورد بحث و ارزیابی قرار میدهد. اینکه نگرششان به موارد فوق نگرشی مدرن است؛ یعنی بیشتر بر دیدگاههای شخصی و اینکه استقلال را مهم میدانند یا نه، تکیه دارند؛ و یا نگرشی سنتی دارند که یعنی دیدگاههای ایشان بیشتر مبتنی است بر ارزشهای سنتی، خانوادگی و دیدگاههای دیگران. تعارض هویتی متوسط در جامعه نمونه در این پژوهش همانگونه که در تعاریف عملیاتی متغیرها آورده شد، افرادی که میانگین نمره3،4-2،61 را کسب کردهاند، کسانی هستند که شدیدترین تعارضات هویتی را دارند. بدین معنی که برای افراد سنت و مدرنیسم دو نیروی متقابل بزرگ بودهاند که فرد به راحتی قادر به انتخاب یکی از این دو نبوده است و در منطقهای میان سنت و مدرنیسم وجود دارند. با این توصیف درباره هویت جنسیتی، افراد جامعه نمونه میانگین نمره 3،66 را بهدست آوردهاند که حاکی از آن است که هویت جنسیتی افراد جامعه نمونه، تعارض هویتی متوسط دارد؛ که البته بیشتر به سمت نوع نگارش مدرن است. در نتیجه فرضیه اثبات میشود. تعارض هویت جنسیتی در زنانی با خانواده مذهبی بیشتر است ازطرفی با توجه به نتایج، فرض وجود رابطه معنادار میان پایبندی مذهبی والدین و تعارض هویت جنسیتی تأیید میشود. کمترین میزان تعارض در افرادی مشاهده شده است که میزان پایبندی والدینشان به مناسک مذهبی کم بوده است و بیشترین تعارض هم متعلق به کسانی بوده است که میزان پایبندی والدینشان به مناسک مذهبی زیاد بوده است. براساس آزمون شفه نیز میزان تعارض هویت جنسیتی در افرادی که پایبندی والدینشان در حد کمی بوده است، بهطور معناداری کمتر از دو گروه دیگر است. استفاده از رسانههای ارتباط جمعی و تعارض هویت جنسیتی رسانههای ارتباط جمعی از جمله تکنولوژیهایی هستند که میتواند در هویت افراد و شکلگیری آن نقش داشته باشند. بر اساس اطلاعات بهدست آمده رابطه معناداری میان میزان استفاده از رسانههای داخلی و هویت جنسیتی افراد وجود دارد. هرچه میزان استفاده از رسانههایی همچون تلوزیون و روزنامه در میان افراد بیشتر میشود، تعارض هویت جنسیتی آنها بیشتر میشود. استفاده از اینترنت و ماهواره و کاهش تعارضات هویت جنستی زنان رسانههای ارتباط جمعی که به صورت جهانی و بینالملل در اختیار همه افراد در سرتاسر جهان قرار دارند، از جمله تکنولوژیهای دیگری هستند که میتوانند با هویت افراد در ارتباط باشند. براساس اطلاعات بهدست آمده در این مطالعه، میتوان فرض وجود رابطه معنادار میان رسانههای بینالمللی و تعارض هویت دینی را تأکید کرد. میزان همبستگی در این رابطه برابر با 0،178- است که گویای آن است که میان استفاده از این رسانهها و تعارض هویت جنسیتی رابطه معکوس وجود دارد؛ بدین معنا که با افزایش استفاده از رسانههایی همچون اینترنت و ماهواره، از میزان تعارضات هویتی افراد کاسته میشود. درباره متغیر رابطه شبکه روابط (میزان ارتباط با همکاران)، اطلاعات بهدست آمده گویای آن است که تعارضات هویت جنسیتی در میان هر سه گروه نزدیک به هم است. با وجود این، میزان تعارض هویت جنسیتی در میان بیکاران بیشتر از سایران است و کمترین میزان تعارض هم مربوط به کسانی است که اگرچه شاغل هستند، ولی با همکارانشان ارتباطی ندارند. اما با توجه به اینکه سطح معناداری برابر با 0،7 است و بالاتر از سطح معناداری مورد پذیرش یعنی 0،05 است، لذا فرض وجود رابطه معنادار میان ارتباط با همکاران و افزایش تعارض هویت جنسیتی رد میشود. با افزایش سطح تحصیلی، از میزان تعارضات در هویت جنسیتی افراد کاسته میشود همچنین یافتهها گویای آن است که میان تحصیلات و تعارض هویت جنسیتی افراد رابطه معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که حداقل در یکی از سطوح تحصیلی میزان تعارض در هویت جنسیتی متفاوت از سایر سطوح تحصیلی است. براساس میانگینها، با افزایش سطح تحصیلی، از میزان تعارضات در هویت جنسیتی افراد کاسته میشود. بیشترین تعارض در میان کسانی مشاهده میشود که صرفاً قادر به خواندن و نوشتن هستند و کمترین میزان تعارض هویت جنسیتی هم متعلق به سطح تحصیلی دکتری است. همچنین براساس آزمون شفه، افرادی که تحصیلات دکتری دارند، به طور معناداری از سایر سطوح تحصیلی، تعارض کمتری در هویت جنسیتیشان دارند. این در حالی است که کسانی که سطح تحصیلیشان زیر دیپلم است، نسبت به افرادی که در سطح تحصیلی فوقدیپلم یا فوقلیسانس و دکتری هستند، تعارض هویتی جنسیتی بیشتری دارند. رابطه درآمد حاصله و تعارض هویت جنسیتی براساس اطلاعات بهدست آمده، میتوان گفت میان درآمد و تعارض هویت جنسیتی افراد رابطهای معنادار وجود دارد. میانگینهای بهدست آمده گویای آن است که بیشترین میزان تعارض هویت جنسیتی در میان افرادی مشاهده شده است که درآمدشان کمتر از 400 هزار تومان و کمترین میزان تعارض هم مربوط به سطح درآمدی 2 تا 5 میلیون است. همچنین براساس آزمون شفه، میزان تعارض در هویت جنسیتی افراد که درآمدی کمتر از 400 و 800 هزار تومان دارند، به طور معناداری بیشتر از سطوح درآمدی است. تعارض در هویت جنسیتی زنان خانهدار؛ بیشتر از زنان شاغل و محصل همچنین فرض وجود رابطه میان شغل افراد و تعارض هویت جنسیتی تأکید میشود. براساس میانگینها بیشترین میزان تعارض هویت جنسیتی در میان افراد غیرفعال وجود دارد و کمترین تعارض هم در میان محصلان. همچنین براساس آزمون شفه تعارض در هویت جنسیتی زنان خانهدار بهطور معناداری بیشتر از شاغلان و محصلان بوده است. بیشترین میزان تعارض هویت جنسیتی در میان قومیت کرد وجود دارد از سویی اطلاعات بهدست آمده گویای آن است که بیشترین میزان تعارض هویت جنسیتی در میان قومیت کرد وجود دارد و کمترین میزان تعارض هم در میان فارسها، اما با توجه به اینکه سطح معناداری برابر با 0،07 بوده و این سطح معناداری بیشتر از سطح معناداری مورد پذیرش یعنی 0،05 است، لذا فرض وجود رابطه معنادار میان قومیت و تعارض هویت جنسیتی رد میشود. متأهلین بیشتر در معرض تعارض هویتیاند وضعیتهای تأهل و تعارض هویت جنسیتی نیز تأکید میگردد. براساس میانگینها و آزمون شفه، بیشترین میزان تعارض هویت جنسیتی در میان متأهلان وجود دارد که میزان تعارض هویت جنسیتی در این گروه به طور معناداری از مجردها و مطلقهها بیشتر است، همچنین کمترین میزان تعارض هم در بین مطلقهها دیده میشود. نتیجهگیری همانگونه که در چارچوب نظری و در بررسی آرای جامعهشناسان و روانشناسان و فمینیستها دیدیم، یکی از پیامدهای دوران تجدد، بروز سردرگمی و تعارضهای هویتی است؛ سردرگمی ناشی از انتخاب بین سبکهای متفاوت زندگی و حتی و شیوههای اندیشیدن. تضادهایی که انسان مدرن را به بازاندیشی و تأمل مداوم وا میدارد. در مقاله پیشرو مسئله تحقیق، سنجش میزان تعارضهای هویتی بوده است. همانگونه که در قسمت یافتههای تحقیق مشاهده کردیم، یافتههای پیمایش انجامشده بیانگر این است که جامعه زنان (به طور خاص 24 تا 34 ساله) شهرستان قزوین دچار تعارضهای هویت جنسیتی هستند. لازک به ذکر است پژوهش حاضر با عنوان کامل "تعارضهای هویت جنسیتی سنتی و مدرن و عوامل مؤثر بر آن" توسط دکتر خدیجه سفیری، محسن گودرزی و سمیه میراشه انجام و سال 1392 در فصلنامه علمی- پژوهشی جامعه، فرهنگ و رسانه منتشر شده است. انتهای پیام/ 930626

نظرات