27 اردیبهشت 1403

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • پ: با توجّه به تعریف های متنوعی که در آثار خود از دین داشته‌اید مثل دینِ یک، دینِ دو و دینِ سه و از آن‌جا که در جایی فرموده بودید که بیشتر به جنبه کارکردی دین قائل هستید، مفهوم و پیده «دین‌گریزی» را در منظومه معرفتی خود چگونه تعریف و تحدید می‌کنید و آیا آن را یک «فرایند» می‌دانید یا یک «فرآورده»؟

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • فهم اینکه دین درست و راستین چیست متوقف است بر تعریفى که از دین داریم. دین را هم به صور و اشکال بسیار متعددى تعریف کرده‌اند، که تنها یکى از آن‌ها تعریف کارکردى است، یعنى تعریف دین بر حسب کارکردى که دارد یا باید داشته باشد. اما کارکرد یا کارکردهایى که دین دارد یا باید داشته باشد نیز مورد اجماع نیست. 

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • در ابتدا سه نکته‌ی کلّی را باید مورد اشاره قرار دهم. نکته‌ی اوّل این‌که من از نوشته‌ها و گفته‌های شما خیلی استفاده می‌کنم و در جای دیگر هم گفته‌ام که سه ویژگی بسیار مهمّ در نوشته‌های شما وجود دارد. ویژگی اوّل، دقّت نظر و باریک‌بینی و ژرف‌نگری است. ویژگی دوّم رعایت اخلاق نقد است و مهم‌ترین علامت آن هم انصافی است که در محاکمات و داوری‌های‌تان دارید.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان - ابوالقاسم فنایی
  • ضرورت تدریس دروس معارف، محورهای قابل بحث و استیصال در مورد مباحث اعتقادی، بازنگری دروس معارف و... از جمله مباحثی است که در نشستی با جناب آقای دکتر مصطفی ملکیان مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت، با عنایت به اینکه آنچه در مصاحبه با استادان ارجمند ذکر می شود الزاماً به معنای تأیید نشریه معارف نمی باشد

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • محسن رحمانی چند ماه قبل دیداری با استاد ملکیان داشتیم که در گفتگوی من با ایشان بحثهای خوبی مطرح شد که شرحش را پس از مدت‌ها در اختیار دوستان قرار می‌دهم..

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • دوره اخلاق کاربردی در هفت 7 جلسه توسط استاد ملکیان سخنرانی شده است. من سه بار به طور کامل گوش داده ام و در یادداشت های زیر تنظیم کرده ام. اگرچه سعی کرده ام برای انسجام بخشی بیشتر به مطالب قسمتهایی را پس و پیش کنم اما تمام تلاشم بر این بوده که به محتوای سخنرانی استاد پایبند باشم.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • چندی پیش در گفت‌وگویی که با «مهرنامه» انجام داده بودید صحبت از مراحل پنجگانه حیات فکری خود کرده بودید. که این مراحل به ترتیب شامل: بنیادگرایی اسلام، سنت‌گرایی اسلامی، تجددگرایی اسلامی یا همان روشن‌فکری دینی، اگزیستانسیالیسم الهی و عقلانیت و معنویت. در نظر دارم بیشتر در خصوص مرزهای میان مرحله سوم و پنجم یعنی روشنفکری دینی و مرحله‌ای که الان در آن به سر می‌برید یعنی عقلانیت و معنویت پرسش کنم. برای بسیاری از اهل نظر همچنان این گره فکری وجود دارد که این دو با توجه به برخی شباهت‌هایی که با هم دارند در طول یکدیگرند و یا در عرض هم تعریف می‌شوند؟ و یا اینکه اصلا عقلانیت و معنویت حاصل نمی‌شود مگر با عبور از روشنفکری دینی؟

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • تفکر انتقادی

    29 بهمن 1392

    دکتر مصطفی ملکیان می‌گوید: «اگر بخواهیم زیر آوار اطلاعات هر روزه دفن نشویم چاره‌ای جز این نیست که جنگل اندیشه‌ها را با تفکر انتقادی هرس کنیم.» مصطفی ملکیان در نشست نقد و بررسی کتاب «راهنمای تفکر نقادانه» که در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، درباره تعریف و ضرورت پرداختن به تفکر نقادانه سخن گفت. کتاب «راهنمای تفکر نقادانه»، نوشتهٔ «ام. نیل براون» و «استیوارت‌ام. کیلی» با توضیح تفکر انتقادی سوالاتی را در این باره مطرح کرده و تمرین‌هایی نیز ارائه داده است. این کتاب با ترجمه‌ کوروش کامیاب و ویراستاری هومن پناهنده منتشر شده است.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • مصطفی ملکیان که با پروژه «معنویت و عقلانیت» توانسته ساحتی نو را در روشنفکری دینی پس از انقلاب بگستراند، اکنون پس از فروکش کردن تب و تاب دیگر نظریات روشنفکری دینی، کانون توجه بسیاری از دین پژوهان قرار گرفته است. از همین روی، فصلنامه مهرنامه در آخرین شماره خود (۳۲)، گفت‌وگوی مشروحی داشته که وی به روایت چگونگی شکل گرفتن اندیشه‌هایش تا به امروز پرداخته است. این گفتگو نقد و اعتراض بسیاری از دوستان و منتقدان ملکیان را در پی داشته، به گونه‌ای که شنیده شده است ملکیان این مصاحبه را در قبال درخواست مصاحبه کننده برای گفتگوی خصوصی پذیرفته است، نه انتشار عمومی.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • مصطفی ملکیان: من همیشه در عجبم که چرا یک اصلاح‌گر اجتماعی به جای تکیه بر عقلانیت مشترک آدمیان و تکیه بر اخلاق مشترک آدمیان و برنامه‌ها را در این چارچوب گنجاندن، باید همیشه مردم را به شخصیت‌های تاریخی آنها برگرداند؟ و بگوید شما که این شخصیت‌های تاریخی را دارید، این‌جوری باشید. خب بگوید شما که این عقل را دارید، باید این‌جوری باشید. چرا یک مصلح اجتماعی نمی‌تواند به عقلانیت و اخلاق متوسل شود و استدلالات عقلانی و اخلاقی اقامه کند که این وضعیتی که دارید بد است؟

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان