در انتهای مسیر، تالاب خشکیدهی گاوخونی نمایان میشود؛ تالابی که اکنون به پیکری بیجان و بینشان میماند و گویی با خاموشیاش، پیامدهای تلخی را به اطراف منتقل میکند. ساکنان شهر «ورزنه» بر این باورند که از زمان خشکشدن تالاب، کبوترخانها نیز متروک ماندهاند. این تالاب پیشتر محل زمستانگذرانی پرندگان مهاجری بود که از مناطق سردسیر به این ناحیه کوچ میکردند. امروز اما این پرندگان، بیمقصد و سرگردان شدهاند. مردم معتقدند حضور این پرندگان برای «ورزنه» مایهی برکت بود و اکنون با غیبت آنها، فقر و سختی جایگزین شده است. خشکسالی به حدی رسیده که زمینهای کشاورزی تا چهل هکتار، پیش چشم مالکانشان، ترک برداشته و از باروری بازماندهاند. مردم ورزنه خود را سوگوار مرگ سرزمینشان میدانند؛ سوگواری که همچنان ادامه دارد.
روایت «اعتماد»از نیکوکارانی که روزهای چهارشنبه به کارتن خوابها غذا میدهند.
خانواده اولین كولبری كه اعضای بدنش به دلیل مرگ مغزی اهدا شد از آخرین ساعات حیاتش میگویند
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل