شواهد زیادی از کتاب و سنت نبوی و سیرهی خلفای راشدین، گویای این مطلب است که اسلام مقام والایی برای زن در نظر گرفته است و منزلتش را بالا برده است. اگر چه در قرن های اخیر بر اثر حاکم شدن عادتها و آداب و رسوم مخالف شریعت در حق زنان ستم هایی روا داشته شده ولی آن گونه که مغرضان سعی دارند شریعت را مسو ول این ستم بدانند نیست بلکه شریعت کاملا از آن مبرا است و در اینجا اکتفا می کنیم به بیان آزادی زن در سایه ی قدرت، چه سیاسی یا خانوادگی یا علمی و تأکید می کنیم بر قدرت زیرا قدرت غالبا یا از روی اجبار یا با تهدید آزادی را منع می کند.
از آنجائیکه لازم است قربانی حج را یکبار هم که شده در زندگیمان انجام دهیم. باید از خودمان بپرسیم که قربانی رمز و سمبل چه چیزی است؟ قربانی یعنی تجربه ابراهیم به عنوان انسان آزاده و مسلمان خالص و شخصیت مستقل و اسوهی کامل خصال خدائی تاریخ، ابراهیم خیلی چیزها را در زندگی خود قربانی کرد. از جمله پدر، مردم زمانه، جان خودش، خانه، زندگی، محیط خوب. اما رکورد قربانی آن قربانی فرزند بود که داستان آن در سورهی صافات آمده است.
1) انسان به یک معنا دوباره به حدّ حیوانات تنزّل مییابد، ولی نه بمعنای منفیاش. انسان در قرون وسطی واقعاً تافته جدابافتهای بود؛ با همه حیوانات فرق داشت و قدمای ما این فرق را به عقل او میدانستند. امّا اگر همین انسان طبق قول هیوم تابع غرایز باشد و بنظر نیچه تابع میل به قدرت باشد و بقول کانت خودش انگارهای داشته باشد که تصویری از جهان را به ما تحمیل میکند و بقول فروید عقایدش ناشی از لیبیدو (Libido) باشد و به قول مارکس منافع مادّی و طبقاتی اینقدر در او تأثیر داشته باشد، این انسان چیزی میشود اندکی بالاتر از غرایزی که حیوانات دارند. غرایز حیوانات هم هنرش همین بود که به صیانت ذاتشان کمک میکرد.
اتحاد جهانی علمای مسلمین دربارهی فیلم و کاریکاتورهای اهانتآمیز از رسول اکرم (ص) و تظاهراتهای خشونتبار پس از آن بیانیهای صادر نمود.
این نیروی عقل بود که اوّلینبار «دکارت»[182] (Descartes) از آن به «نور طبیعی» (Normal light) تعبیر کرد، در برابر «نور الهی» که در فلسفه توماس اکوینی به معنای وحی تلقّی میشد. دکارت خودش موحّد بود و گرایشات الحادی و کفرآمیز نداشت، امّا آنقدر به این نور طبیعی بها داد که دیگر جایی برای نور الهی باقی نماند. او نخستین کسی است که از همهی ما دعوت کرد تا از نور طبیعی فردی خود استفاده کنیم.
ما زنان همچون مرواریدیم که در صدف است و هر زمان از صدف بیرون آییم امکان آسیب دیدنمان زیاد است.
آری خواهران عزیزم، ما زنان ارزشی بیشتر از آن چیزی که گفتم داریم و برای مصون ماندن باید حجاب اسلامی را رعایت کنیم. صدفی که برای محافظت مروارید درنظر گرفتیم همان حجابی است که لازمه ی سالم ماندن است.
حال سؤال اینجاست که چرا در جامعه ی امروز حجاب اسلامی رعایت نمی شود؟
به همراه شما خوانندگان در ایامی به سر میبریم که اجر و پاداش در آن دو چندان، درهای رحمت گشوده و گناهان آمرزیده میشود؛ ایامی که خداوند توبهکاران را میآمرزد و دعای بندگان را اجابت میکند؛ این روزها دههی اول ذی الحجه است؛
روزهای بینظیری که خداوند مقامش را بالا برده و به آن ارج نهاده است و در کتاب گرانقدرش به عظمت آن سوگند یاد کرده است: «وَالْفَجْرِ وَلَیَالٍ عَشْرٍ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ».
خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» [حج: ۲۷]. (ای پیغمبر!) به مردم اعلام کن که (افراد مسلمان و مستطیع)، پیاده، یا سواره بر شتران باریک اندام (ورزیده و چابک و پرتحمّل، و مرکبها و وسائل خوب دیگری) که راههای فراخ و دور را طی کنند، به حجّ کعبه بیایند (و ندای تو را پاسخ گویند). (آنان به این سرزمین مقدّس بیایند) تا منافع خویش را با چشم خود ببینند.
خوشحالم از اینکه یکبار دیگر خدمت سروران و اساتید میرسم. بنا براین شد که ادامهی بحث «جریانشناسی فرهنگی» را که سال قبل در همین ایّام ایراد کرده بودم، ادامه دهم و بنده هم مخالف نیستم.
به فرمان پروردگار، ابرمرد توحید و یکتاپرستی حضرت ابراهیم خلیل – علیه السلام – کعبه منسوب به پروردگار را که قبله سینهها و جهت حرکت دلهاست بنا نهاد تا تمامی یکتاپرستان تاریخ از روز خلیل تا به روز دمیدن در سور – بوق – و دیدار پروردگار جلیل بدان سوی روی آورده، بیعت و صداقت خود با خالقشان را با این خانه تواضع به نمایش گذارند..
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل