نوشته زیر حاصل گفتگوی عبدالکریم سروش با روزنامهی کارگزاران (86.11.20) در باب وحی و قرآن است
کلام محمد، اعجاز محمد
در پارهای از روزنامهها و سایتهای اینترنتی اخیرا آوردهاند که دکتر سروش رسما "نزول قرآن را از جانب خدا انکار کرده و آن را کلام بشری محمد دانسته است." آیا چنین است؟
سروش: شاید مزاح کردهاند یا خدای نکرده اغراض سیاسی و شخصی داشتهاند.حالا نظر و توضیح شما چیست؟
چگونه میتوان چیزی همچون «وحی» را در جهان مدرن و راززدایی شدهی امروز، بامعنا دید؟
سالها پیش وقتی در دروس فلسفهی اخلاق، نظریه اعتدال ارسطویی را شرح میکردم، و از رذیلت افراط و تفریط، و فضیلت "حد وسط" سخن میگفتم، در همان سالها مثنوی مولوی را نیز به جّد در مطالعه گرفتم و به لباب معارف آن عاشق عارف دل سپردم.
س: در ابتدا میخواستم روایت شما را از پیشینه و زمینهای که به شکلگیری مجله و حلقه کیان انجامید، بدانم و اینکه شما چگونه به این حلقه متصل شدید و حتی در مرکزیت آن قرار گرفتید.
اقدام نیکویی است که پیشینه روشنفکری دینی بر مبنای تولیدات آنها مورد داوری قرار بگیرد. دوستانی که پایهگذار مجله کیان بودند، کار خود را با کیهان فرهنگی آغاز کردند. «کیهانفرهنگی»، پدر و مادر مجله کیان بود و کیان از دل آن، به دنیا آمد. کیهانفرهنگی یکی از خوشعاقبتترین مجلات فکری بود که بعد از انقلاب متولد شد. آن هم در دورانی که دوران غلبه عواطف بود. در چنان شرایطی اصحاب کیهان فرهنگی راهی به سوی عقلانیت، آن هم عقلانیت دینی گشودند.
اشاره: متن زیر با عنوان، «تربیت مذهبی فرزندان» بازنوشت سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش تحت عنوان « تربیت مذهبی فرزندان» میباشد که با اندکی تلخیص، از روی نوار کاست پیاده شده است.
روشنفکری دینی پدیده فربهی است و در خصوص آن سخن بسیار رفته است اما به جهت اینکه ما همچنان با این پدیده مهم و تأثیرگذار مواجه هستیم و نیز بدان جهت که بانگهای مخالف علیه آن، از جهات مختلف برخاسته است و نیز به دلیل نقش آفرینی مستمر این جنبش مبارک، واجب است که درباره آن بازهم سخن برود و پیامدها و آثار آن بررسی شود، و طرحی برای آینده آن ریخته شود.
بحث ایدئولوژی از جهات عدیده به علم جامعهشناسی یا به علم شناسی مربوط میشود. ایدئولوژی در معنای ساده و لفظیاش، عبارت است از «علم به عقیده» یا «عقیده شناسی». این اصطلاح از بدو پیدایش، با نوعی طعن و ذمّ همراه بوده است. «ایدئولوگ»، فردی خیالپرور محسوب میگردیده است که به اندیشههای پنداری بریده از واقعیت خود دل خوش میساخته است. بعدها تقریباً همین معنا از ایدئولوژی در مکتب مارکس وارد گردید و با تحلیلی فلسفی-جامعهشناختی در هم آمیخت و مورد استفاده مارکس قرار گرفت. مارکس، «ایدئولوژی» را با «شعور یا وجدان کاذب» برابر دانست.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل