خانواده رکن اساسی جامعه است و زنان به عنوان محور خانواده در تأمین سلامت اخلاقی و سعادت آن نقش ویژه‌ای بر عهده دارند. مسئولیت‌های خطیر زنان به عنوان همسر و مادر از تأثیر عمیق این قشر در فراز و فرود جامعه‌ی انسانی حکایت می‌کند.در قرآن کریم حدود ۴۰۰ آیه در مورد زنان نازل گردیده که بیانگر اهمیت و اهتمام این کتاب الهی به نقش زنان است. اعضای جماعت با اتخاذ رویکرد نو به مسئله‌ی زنان و با اعطای مسئولیت به آنان، رویکردی جدا از سنت‌‌‌گرایی ملی و دینی درقبال زنان اختیار کرده‌اند. جریان مذهبی مزبور، با تفسیر جدید از فقه و متون دینی، به دفاع از حقوق زنان و انتقاد از وضع موجود در ایران درباب زنان پرداخته و رویکرد اسلامی را بهترین مدافع و حافظ حقوق زنان معرفی می‌‌‌کند.

بررسی عوامل دین‌گریزی جوانان از سوی زنان دعوت واصلاح را می‌توان در موارد زیر خلاصه نمود: 
- عدم راهکار مناسب جهت رسیدن جوانان به آرامش
- عدم قدرت علمی و درونی در از بین بردن شك و تردیدهای معرفتی ودینی
- گستردگی بی ضابطه شریعت
- عدم موفقیت در اجرای تربیت شایسته میان خانواده و نزدیکان.

و برخی از راه‌حل‌های دین‌گریزی از سوی بانوان جماعت را می‌توان در موارد زیر بیان نمود:
- معرفی شایسته و بایسته دین
-  طرح خردمندانه‌ی دین
-   اطمینان‌سازی دین از سوی بانوان
-  پاسخگویی، مستندسازی دوباره و بهینه سازی مستندات و بازگویی پیرایش شده باورها
-  احساس آرامش بخش بودن دین
-  عرضه دین سازگار با علم و دانش
 

مقدمه: 
در دین اسلام، زنان جایگاه بسیار والایی  هم در اجتماع و هم در خانواده داشته‌اند؛ زنان سازندگان کانون خانواده هستند و خانواده کوچکترین واحد اجتماعی جامعه می‌باشد لذا می‌توان گفت که زنان سازندگان جامعه هستند و قادرند جامعه را به سمت سعادت و تعالی و یا به سمت انحراف  و فساد سوق دهند.زنان در اسلام به عنوان رکن رکین خانواده و نیمی از پیکره اجتماع از جایگاه ارزشمند و والایی برخوردارند. زنان به عنوان محور خانواده در تأمین سلامت اخلاقی و سعادت آن نقش ویژه‌ای بر عهده دارند. مسئولیت‌های خطیر زنان به عنوان همسر و مادر از تأثیر عمیق این قشر در فراز و فرود جامعه‌ی انسانی حکایت می‌کند.در قرآن کریم حدود ۴۰۰ آیه در مورد زنان نازل گردیده که بیانگر اهمیت و اهتمام این کتاب الهی به نقش زنان است. هر کس سیره‌ی پیامبر بزرگوار ما را بخواند در می‌یابد که نخستین صدایی که در تایید دعوتش بلند شد صدای زن بود یعنی همسر ایشان:حضرت خدیجه رضی الله عنها. نخستین خونی که در راه دین پیامبر خدا نیز ریخته شد –خون سمیه- همسر یاسر و مادر عمار بود که نخستین شهید اسلام شد. جایگاه علمی و سیاسی عایشه پس از وفات پیامبر (ص) و تصحیح بازگویی و بازشناسی مسایلی که صحابه پیشتر، آن را به گونه‌ای دیگر دریافته بودند تا جایی که کتاب‌هایی در این باره و شرح زندگانی ایشان تالیف شده است. 
جنبش‌های اسلامی زنان زمانی پیروز می‌شود و لباس هستی بر تن خواهد کرد که رهبران زنان مسلمان هم در میدان‌های دعوت و اندیشه و دانش و ادب و پرورش پابه پای رهبران مرد پیشرفت نمایند.هدف از نزول قرآن کریم آن است تا به آدمیان چه زن، و چه مرد، ارزش والا و مناسب عطا نماید. بنابراین اسلام چگونه زن را از دخالت مستقیم در امور سیاسی و اجتماعی دور نگه می‌دارد؟! 
«زن نیز مانند مرد مسئول است.در مورد بندگی خداوند متعال و تلاش برای برپاداری و اقامه‌ی دین و ادای واجبات، اجتناب از محرمات، پایبندی به حدود، مرزهای شریعت و دعوت دیگران به سوی دینداری (امر به معروف و نهی از منکر) دارای تکلیف و مسئولیت است. امروز علمانیون و مکتب سکولاریست‌ها با بهره‌گیری از مسأله‌ی حقوق زن به ترویج بازار خود پرداخته‌اند؛ و می‌کوشند پاره‌ای اتهامات ناروا را به اسلام بچسبانند که دین اسلام از آن مبرّا است. از جمله اینکه می‌گویند: «اسلام به زنان ستم می‌کند و اجازه نمی‌دهد که استعدادها و توانایی‌های آنها شکوفا شود» امّا غافل از این که در زمان حیات مبارک حضرت رسول و خلفای راشدین زن نیز در فعالیت‌های سیاسی شرکت کرده‌اند. مشارکت در امور سیاسی از حقوق و تکالیف مسلم او به شمار می‌رود؛ و باید همچون مردان در این عرصه فعالیت نماید. 
بدون تردید در ذات دین، هیچ عنصر دین‏گریزانه وجود ندارد و تمام دستورات و اعتقادات دینی موافق فطرت و در راستای سعادت انسان‌ها می‌باشد. اگر انسان‏ها به دریافت معارف دینی نایل آیند، در هیچ رتبه‏ای از دین نمی‏گریزند، بنابراین، پدیده دین‏گریزی به عنوان یك پدیده اجتماعی، عینی و رفتاری، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست، بلكه علت و یا علل دین‏گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه‏های دینی باید جست‏‌وجو كرد.دین‌گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغه‌هایی را برای رهبران دینی، دین داران و خانواده‌های متدین به وجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان محسوب می‌شود. این پدیده در سده‌های اخیر، به ویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از جهان را فرا گرفت و حتی موجب به وجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژی‌های دین ستیز یا دین‌گریز گردید.یکی از پیامدهای ناگوار آن، طغیان علیه ارزش‌های حاکم بر جامعه، گریز از ارزش‌ها و منبع آنها است و چون معمولًا در جوامع دینی منشأ و منبع ارزش‌ها، «دین» است، این مسئله به دین‌گریزی می‌انجامد.
«درک جوان» از جمله مسائلی است که لازم است در مورد جوانان رعایت شود. به دلیل آنکه جوان خود را در این سنین غریب و تنها می‌بیند، اغلب سعی می‌کند علیه سنّت‌ها و آداب و رسوم قیام نماید، از والدین خود و جامعه کناره گیری کند و فقط با همسالان خود تماس بگیرد. در چنین حالتی، جوان به یک یا چند راهنما نیاز دارد تا او را درک کرده و محرم اسرار و همراز او گردند.حال اگر کسی نباشد که به درد دل‌های جوان گوش فرا دهد و یا احیاناً پدر و مادر در مقابل تفکرات او واکنش شدیدی از خود نشان دهند، روشن است که جوان دیگر والدین را محرم اسرار خود نمی‌داند و مسائل خصوصی را با آنان در میان نمی‌گذارد.

• عوامل دین‌گریزی از نگاه کلی:
بدون تردید عوامل متعددی در بروز دین‌گریزی نقش دارد که به دو دسته اساسی تقسیم می‌شود:
الف. عوامل محیطی؛ مانند: ناهنجاری‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی.
ب. عوامل درون‌فردی یا روان‌شناختی.

1. عوامل محیطی:
یکی از علل بحران دین‌گریزی محیط اطراف درهمه جوانب آن است که ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی که به او ارائه می‌شود را القا می‌کند. جوان به جهت توانمندی‌های ذهنی خود، دین صرفاً تقلیدی را بر نمی‌تابد. او باورهای دینی را که از دوران کودکی به صورت تقلیدی به او القا شده، کنار می‌زند و می‌خواهد دینی را بپذیرد که متناسب با سطح تفکر او باشد. اما بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می‌شود، برایش قانع‌کننده نیست.

1-1- خانواده:
در میان اعضای خانواده، پدر و مادر چون ارتباط زیادتری با فرزند دارند، نقش بیشتری در شکل گیری شخصیت فرزند ایفا می‌کنند. به همین دلیل، اولین عامل زمینه‌ساز گریز از دین، رفتار و منش پدر و مادر می‌باشد. این مطلب را با استفاده از بعضی از آیات و نیز بعضی از روایات می‌توان به دست آورد:
هنگامی که نوح علیه السلام از قوم خود ناامید شد، به درگاه خدای سبحان عرضه داشت: «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَی الاَرْضِ مِنَ الکافرین دَیَّارا.»(نوح: 26)؛ «پروردگارا، هیچ کس از کافران را بر روی زمین مگذار.»
با توجه به آیه مزبور، این احتمال در ذهن انسان تقویت می‌شود که پدر و مادر در دین‌گریزی فرزند نقشی اساسی دارند، به گونه‌ای که پایه و اساس آن، حتی به پیش از تولد نیز باز می‌گردد.

1-2-  دوستان و مربیان:
عامل دیگر دین‌گریزی، دوستان، مربیان و اجبار هستند. نظر سنجی‌ها از تأثیر شگرف دوستان بر یكدیگر، مربیان بر دانش آموزان و كاهش اعتماد فرزندان به والدین و حرف شنوی از ایشان حكایت دارد. از سویی حدود هشتاد درصد از والدین به نوعی فرزندان خویش را ناسازگار می‌خوانند. و از سویی دیگر نوجوانان به رفتارها و باورهای والدین خرده می‌گیرند و حاضر به پیروی از ایشان نیستند.

1-3- فشار و خشونت در محیط:
یكی از عوامل مهم آسیب‌های اجتماعی اجبار و اكراه بر انجام برخی رفتارها و كردارها بوده و هست. اجبار، خشونت و سخت گیری پیامدهای بسیار ناگواری دارد كه لج بازی، پنهان كاری، دروغ و انتقام، تنها بخشی از نتایج سوء این عامل هستند(1). 
خشونت‌دیدگان بیشتر از دیگران دگرآزاری می‌كنند، بیشتر انتقام می‌گیرند و با رغبت بیشتری هنجار شكنی می‌كنند(2) 

گری گوری می‌گوید: كتک‌خورده‌ها در آینده یا افرادی بی‌اراده و شل و ول بار می‌آیند و یا آدم‌های قلدری كه با نگاه به گذشته در پی انتقام‌گیری هستند.(3) جامعه‌شناسان نیز اجبار و لزوم نهفته در هنجارهای آتی را زمینه ساز ناسازگاری و هنجارشكنی عده‌ای می‌دانند.(4) دین‌گریزی نیز چونان دیگر آسیب‌های اجتماعی از این عامل بی‌بهره نمانده است. خشونت‌هایی كه به نام دین انجام می‌گیرد و الزام‌هایی كه در جهت دین آوری صورت می‌پذیرد گروهی را در صف دین‌گریزان آورده است و در نگاه ایشان تصویر دین، تصویری خشن و همراه با فشار، تهدید و ارعاب می‌گردد. بسیاری از كودكان در دوران نوجوانی وجوانی، تهدید و گاه تنبیه والدین به انجام فرائض و ترك برخی رفتارها را شاهد بوده‌اند، و در محیط تحصیلی كاستن از نمره انضباط، تحقیر و تهدید را تحمل كرده و به اجبار در نماز جماعت و دیگر مراسم دینی شركت كرده‌اند، و سپس در محیط كار و فعالیت به نام دین، بست و بندهای بسیار را تجربه می‌كنند.
در نظرگاه قرآن نیز مهربانی، خویشتن داری و آسان گیری بر مردم، عامل جذب آنان، و سخت گیری و فشار، عامل گریز از دین معرفی شده است:
«فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولك فاعف عنهم و استغفر لهم» آل عمران/159
با این نگاه، قرآن از پیامبران، نرم گویی با سردمداران كفر و فساد را می‌طلبد و ایشان را از درشت گویی باز می‌دارد:
از سوی دیگر گاه جوان می‌خواهد همه آموزه‌های دینی را با عقل خود بسنجد؛ او فکر می‌کند اگر آموزه‌های دینی، در قالب‌های فکری او بگنجد، صحیح است و الّا درست نیست و باید کنار گذاشته شود. این عوامل باعث می‌شود، هویت دینی جوان به خوبی شکل نگیرد و دچار بحران شناختی نسبت به این آموزه‌ها شود و راه نجات از این بحران را گریز از دین بداند! قرآن نیز یکی از علل عمده گرایش به کفر و بی‌ایمانی را جهل و ضعف معرفتی انسان‌ها می‌داند. 

ب) عوامل درون‌فردی یا روان‌شناختی:
انسان دارای دو بعد فردی و جمعی است. بُعد فردی انسان در علم روان‌شناسی و بُعد جمعی زندگی وی در جامعه‌شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد.بر اساس آنچه از «آیات قرآن»(5) به دست می‌آید، دین‌گریزی به اشکال گوناگون، در میان همه ملت‌ها وجود داشته و پدیده‌ای نوظهور و مختص به قرن‌های اخیر نیست. به همین دلیل، دین‌گریزی یک «پدیده اجتماعی»(6) است و مثل دیگر پدیده‌های اجتماعی، کیفیت پیدایش، تحوّل، نتایج و پیامدهای آن در جامعه‌شناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.به دلیل آن که شخصیت انسان در اجتماع شکل می‌گیرد و ارزش‌ها، گرایش‌ها، عقاید، عادات و رفتار، تشکیل دهنده شخصیت او به شمار می‌آیند، عواملی در تکوین این شخصیت تأثیرگذارند که جامعه‌شناسان از آن‌ها به «عوامل مؤثر در اجتماعی شدن انسان» ذکر کرده‌اند که عبارتند از: خانواده، مدرسه، همسالان، رسانه‌های جمعی، مسجد، تماس با دوستان و همکاران، گروه‌های مرجع، گروه‌های همدرد، صمیمی و....؛ با بررسی آیات سوره هود علیه السلام روشن می‌شود که معمولاً سه گروه در بروز پدیده دین‌گریزی در سطح جامعه، نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

• گریزی بر جماعت دعوت و اصلاح:
روش جماعت برای دستیابی به اهداف خود: دعوت، آموزش و تربیت، مشارکت مدنی و نقد و گفت‌وگو می‌باشد. جماعت دعوت و اصلاح تشکلی است مدنی که در چارچوب اندیشه‌ی اسلامی و به‌منظور ترویج معنویت، فضایل اخلاقی و تلاش برای توسعه‌ی فردی و اجتماعی در جهت نیل به زندگی متوازن و معنادار فعالیت می‌کند.
این تشکل به کرامت ذاتی انسان، آزادی و حقوق بشر، عدالت و برابری، میانه‌روی، نوگرایی، شورا، همبستگی ملی، دگرپذیری و خشونت‌پرهیزی، در اندیشه و عمل پایبند است. (7) 

• گذری بر دیدگاه جماعت دعوت واصلاح به زنان: 
اعضای جماعت با اتخاذ رویکرد نو به مسئله‌ی زنان و با اعطای مسئولیت به آنان، رویکردی جدا از سنت‌‌‌گرایی ملی و دینی درقبال زنان اختیار کرده‌اند. جریان مذهبی مزبور، با تفسیر جدید از فقه و متون دینی، به دفاع از حقوق زنان و انتقاد از وضع موجود در ایران درباب زنان پرداخته و رویکرد اسلامی را بهترین مدافع و حافظ حقوق زنان معرفی می‌‌‌کند. رویکرد جماعت دعوت و اصلاح درباب زنان و جایگاه آنها در جامعه، بازاندیشانه، اصلاحی و در پیِ حمایت از حضور و فعالیت زنان در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی در جامعه است. رویکرد اعضای جماعت به زنان ذیلِ سه سنخ تناسب‌‌‌گرایی، سنت‌‌‌گرایی، و اخلاق‌‌‌گرایی اسلامی تقسیم‌پذیر است. 
جماعت دعوت و اصلاح در بیش از ۱۴ استان که جمعیت اهل سنت را تشکیل داده‌اند، همچون کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی، تهران البرز، سیستان و بلوچستان، اردبیل، گلستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی، هرمزگان، فارس و...فعالیت دارند، که دفتر مرکزی آن در تهران است و به مثابه یک جریان اسلامی فعال در جغرافیای ایران برای زنان اهمیت خاصی قائل است و هیچ محدودیتی برای فعالیت زنان قائل نبوده و نیست، و با برجسته ساختن اهمیت نقش مادری، تربیت کنندگی، خانواده سالم، احساسات عاطفی زنان، تفاوتهای فیزیولوژیکی، تناسب بین وظایف و ساختاربدنی، حضور زنان در جامعه، تاثیر آنان بر هنجارهای جامعه که مثمرثمر بوده درصدد مهم جلوه دادن جایگاه زن در خانواده و جامعه است.

• بررسی عوامل دین‌گریزی جوانان از سوی زنان دعوت و اصلاح:
1- عدم راهکار مناسب جهت رسیدن جوانان به آرامش: 
یكی از عوامل دین‌گریزی ناكارآمدی دین است. زندگی ما توأم با آشفتگی و سرگردانی روحی است كه به گونه‌ای خطرناك به حالت دیوانگی نزدیك شده است. فشارهای روانی بر انسان معاصر به‌اندازه‌ای است كه بیماری‌های جدید از فشارهای روانی ناشی می‌شود. انسان عصر جدید از تنهایی، انزوا، اضطراب و… بسیار آزار می‌بیند.این انسان با این دغدغه‌ها و مشكلات روحی و روانی، دین را عاملی برای نجات خویش می‌بیند و به سمت دین می‌رود. 
براین اساس «یونگ» برای دین خصلتی رواندرمان گرانه قائل است و دین را معنی بخش وجود انسان و رهایی بخش او از مشكلات می‌شناساند.12 و با همین تصور مشركان بت پرستی می‌كردند و از بت‌های خود انتظار یاری داشتند: «واتّخذوا من دون الله آلهة لعلّهم ینصرون» یس/74
اما در این زمینه باید ازعان نمود که قشر وسیعی از زنان جماعت دعوت واصلاح بالاخص دعوتگران دینی، یا خود فاقد این آرامش روحی می‌باشند و یا از القاء درست آن و بهره گیری صحیح از آموختن و رسیدن جوانان به این مهم ناکارآمد هستند.

2- عدم قدرت علمی ودرونی در از بین بردن شك و تردیدهای معرفتی و دینی:
یكی از عوامل مهم دین‌گریزی به ویژه در نسل جوان شك و تردید نسبت به آموزه‌ها و سنت‌های دینی است. این عامل در عصر جدید كه دوران گرداب‌های سهمگین شك و تردید است بسیار بیشتر از گذشته جلوه می‌كند. گرداب شك و تردید چنان گسترده و فراگیر است كه هیچ آموزه‌ای از آن بی نصیب نمانده است.كارل گوستاو یونگ می‌گوید:
«من در مجموع خیال می‌كنم اغراق نیست وقتی كه می‌گویم انسان امروزین از لحاظ روان شناختی دچار شكی كم و بیش مرگبار شده و در نتیجه غریق شك و تردید گشته است».(9) 
انسان امروز به تمامی باورها و اعتقادات و مناسك پیشینیان به دیده شك و تردید می‌نگرد، او تفاوتی میان معارف مقدس و نامقدس نمی‌بیند و شك و تردید خویش را در تمام حوزه‌ها می‌گستراند.
جوانی که در جست وجوی فلسفه زندگی است، اگر احساس کند دین در معنادهی و جهت بخشی به زندگی او تأثیر مثبتی ندارد؛ به تدریج آن را کنار می‌گذارد و چه بسا آن را امری زاید و دست و پاگیر انگاشته و نسبت به آن گریزش می‌یابد.
شك و تردیدهای جوانان غالبا وقتی در قالب پرسش درآیند و جواب شایسته گیرند بسیار خجسته و ارزشمند می‌نمایند و دینداری را مستحكم می‌سازند، اما وقتی پرسشی نشوند یا پاسخ بایسته نگیرند بسیار ویرانگر می‌شوند؛ به ویژه آن گاه كه پرسشگر، دین را نابردبار در برابر پرسش‌های خود ببیند. پیامبر امّی می‌ماند؛ مبادا برخی از مسلمانان در وحیانی بودن قرآن شك و تردید كنند و دین‌گریز شوند:
« وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیمِینِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ »(عنكبوت: 48)
« و تو هیچ كتابى را پیش از این نمى‌خواندى و با دست خود [كتابى‌] نمى‌نوشتى، و گر نه باطل‌اندیشان قطعاً به شك مى‌افتادند. »
در این زمینه نیزطیف وسیعی داعیان زن جماعت دعوت و اصلاح به طور خاص وسایر زنان به طور عام به خاطر نگاه سنتی و گاه متحجرانه به مقوله دین هرگونه پرسشهای برآمده از نهاد پاک جوانان را برنتافته و با تندی با آن مقابله می‌نمودند و هرگونه سوالی در این زمینه را انحراف از باورهای دینی آنان قلمداد می‌نمودند.

3-  گستردگی بی ضابطه شریعت: 
یكی دیگر از عوامل دین ستیزی نشان دادن اسلام به عنوان دینی پرشریعت است. عده‌ای اصرار دارند دین اسلام را پرشریعت ترین دین معرفی كنند و با تنگ نظری و سخت گیری برخی از مباحات را تحریم كنند و هر روز قید و بندی جدید به نام دین بر انسان تحمیل كنند؛ در صورتی كه این گسترش نه تنها امتیازی برای مسلمانان و اسلام نیست، بلكه برخی از مسلمانان را به رودر رویی با شریعت می‌كشاند. 
در این رابطه نیز بسیاری از زنان دعوتگر جماعت دعوت و اصلاح و مادران وابسته به آن نتوانسته‌اند با نگاهی میانه‌روانه و معتدل، جذابیتهای دنیای امروز را با عصاره دین تطبیق و وفق دهند و همین سبب عدم بروز بسیاری از استعدادهای جوانان و عاملی در جهت دین‌گریزی آنان شده است.

3- عدم موفقیت در اجرای تربیت شایسته میان خانواده و نزدیکان: 
بدون شک یکی از عوامل موفقیت هر داعی مسلمان درتربیت دیگران و پیشبرد اهداف عالیه شریعت، اجرای صحیح آن در میان خانواده و نزدیکان خود و بروزجلوه زیبای آن نزد دیگران است که در اهمیت آن همین بس که در همان اوان مراحل دعوت نبوی با این ندای قرآنی  رسول اکرم این چنین را مورد خطاب قرار می‌دهد: 
«وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ »(شعراء:214) « و خویشان نزدیكت را هشدار ده.» 
بررسی میزان موفقیت پیامبران که بزرگترین دعوتگران دینی در طول تاریخ بودند گواه این مدعاست که هر گاه پیامبری چون رسول بزرگ اسلام و یا رسولانی همچون داوود و سلیمان و یوسف در تربیت خانواده خود موفق بودند توفیق آنها نیز در جامعه بیشتر بوده است اما اگر رسولانی چون نوح و لوط به نسبت از موفقیت کمتری در این زمینه برخوردار بوده‌اند در حصول موفقیت در جامعه نیز تا حد زیادی ناکام مانده‌اند. 
در این باره نیز باید اذعان نمود که طیف وسیعی از فرزندان جماعت که حاصل تعامل اشتباه والدین به ویژه مادران هستند از چنان تربیت شایسته وبایسته قرآنی وایمانی حد اقل در ظاهر و رفتار بی بهره یا کم بهره‌اند وحتی گاها سر از عناد و ضدیت با شریعت نیز سر برآورد اند که می‌طلبد مادران وبانوان ارجمندی که خود در فضای دیگر و با معنویت بیشتری سیر نموده‌اند در روش تربیتی خود تجدید نظر نمایند تا دیگران نیز با نگاه به فرزندان آنها از دین نگریزند.

راه‌حل‌های دین‌گریزی: 
دین‌گریزی مانند دیگر آسیب‌های اجتماعی قابل پیشگیری و درمان است. با راهكارهایی می‌توان از دین‌گریزی پیشگیری كرد و در صورت رخداد به درمان آن پرداخت.

1. معرفی شایسته و بایسته دین از سوی زنان جماعت: 
معرفی درست دین یكی از راه‌های مهم جلوگیری از دین‌گریزی است.اگر زنان دین باور دین را خرد گریز نشان ندهند، آموزه‌ها و باورهای دینی را با شواهد و نشانه‌های بسیار عرضه كنند و شك و تردید را از مخاطبان بگیرند، نوید بخشی دین را فریاد كنند و از سعادت آفرینی دین سخن گویند و دین را ناسازگار با علم نشان ندهند، از ناحیه اصل دین، شاهد دین‌گریزی مردم نخواهیم بود.

2-  طرح خردمندانه دین:
بخشی از دین‌گریزی‌ها از ناسازگار دیدن دین با خرد آدمی پدید می‌آید. برای پیشگیری از این تصور، باید از آیات قرآن در طرح دین الگو گرفت و دین را همان گونه كه قرآن معرفی می‌كند طرح و عرضه داشت. وقتی به آیات قرآن مراجعه می‌كنیم خردمندان و صاحبان فكر و اندیشه را بسیار مقرّب و پرمنزلت می‌بینیم:«قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون» زمر/9 در تشریع احكام نیز سازگاری میان عقل و تشریع به روشنی دیده می‌شود و احكام بر پایه مصالح و مفاسد و نیازها شكل می‌گیرد، به گونه‌ای كه اگر عقل قادر بر فهم تمام این مصالح و مفاسد باشد هیچ گونه ناسازگاری از خود بروز نمی‌دهد و تسلیم بی قید و شرط این احكام و مقررات اجتماعی اسلام خواهد شد.

3-  اطمینان‌سازی دین از سوی بانوان: 
شماری از دین‌گریزی‌ها از تردید و شك در باورها و رفتارهای دینی بر می‌خیزد. دراین موارد طرح دین همراه با نشانه‌ها و دلایل اطمینان آور، بهترین راهكار شناخته می‌شود.مخاطبان پیامبران الهی با شك و تردید در آورده‌های پیامبر می‌نگریستند: «و إنّا لفی شكّ ممّا تدعوننا إلیك مریب» ابراهیم/9 آنها خواهان معجزه بودند: «فأتوا بسلطان مبین» ابراهیم/10

4- پاسخگویی، مستندسازی دوباره و بهینه سازی مستندات و بازگویی پیرایش شده باورها:
در مرحله پاسخگویی، انتخاب وسیله مناسب بسیار تأثیرگذار است. كتاب نویسی و مقاله نویسی هر چند شیوه‌های مناسبی برای انتقال پاسخ هستند، اما در مقایسه با روش‌های اطلاع رسانی نوین مانند وبلاگ نویسی چندان سودمند نیستند. مراجعه به اینترنت بیشتر از كتاب و مطبوعات است و رساندن پاسخ به شخص پرسشگر، آسان تر؛ افزون بر این وبلاگ نویسی مشكلات و دردسرهای چاپ و انتشار كتاب و مجله را ندارد و امكان تعامل و گفت وگو را بیشتر فراهم می‌آورد.

5-  احساس آرامش بخش نبودن دین:
برای مقابله با احساس آرامش بخش نبودن دین، در مرحله نخست باید نگاه یك بعدی به دین شكسته شود و دین به عنوان یك مجموعه سازوار درآید و تمام ابعاد آن برجسته گردد. نگاه یك سویه به دین و طرح یك سویه باید و نبایدها، بكن و نكن‌ها، كیفر، تازیانه، سنگسار، تبعید و… دین را ناكارآمد و ناسازگار با امید و عشق و سعادت نشان می‌دهد. دینی كه تنها سنگسار، شلاق، و امر و نهی آن به گوش برسد و نمود یابد جز گریزاندن پیروان نتیجه‌ای نمی‌دهد. با كمك دین می‌توان عشق را در دینداران حیات بخشید، به آنها امید داد، سعادت بخشی دین را برجسته ساخت و آرامش بخشی آن را نشان داد و بایدها و نبایدها و امر و نهی‌ها را در راستای آرامش بخشی و سعادت آفرینی دین به بحث گرفت.
شروع حركت در طرح دین بسیار مهم است، آنچه اكنون گاه در عرصه طرح دین دیده می‌شود نتیجه‌ای جز گریز ندارد. در طرح دین الگوبرداری از قرآن بسیار ارزشمند و راهگشاست 
در مرحله دوم باید دین را در برابر ایسم‌ها و ادیان نوپیدا تقویت كرد، آرامش بخشی و سعادت آفرینی دین را در مقایسه با دیگر مدعیان بالا برد و روش‌های نوآمد سعادت آفرینی را مستند سازی كرد و با آن یافته‌ها نگاهی دوباره و چندباره به دین داشت، و در هر رفت و برگشت می‌توان چیزهایی از دین آموخت و بر آموزه‌ها و راهكارها افزود و هدف مهم و اساسی دین را تحقق بخشید؛
عرضه دین سازگار با علم و دانش:
بهترین درمان دین‌گریزی برخاسته از ناسازگار پنداری علم و دین، پاسخ ازموارد ناسازگار است. در موارد ناسازگار، گاه یافته علمی در سطحی نیست كه بتواند در برابر دین ایستادگی كند و ناسازگاری به وجود آورد، و گاه فهم از دین به گونه‌ای نیست كه ناسازگاری رخ نماید.

پانوشتها:
1. آیزنبرگ، نانسی، رفتارهای اجتماعی كودكان، ترجمه بهار ملكی، 111.
2.همان، 152.
3.گری گوری، روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، ترجمه مهدی تقی زاده، 263.
4. المرتضی، ابوالحسن ندوی، عبدالمجید مرادزهی خاشی.
5. كی نیا، مهدی، مبانی جرم‌شناسی، 2/243.
6. احمدی، احمد، روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، 35.
7. مرام‌نامه و اساس‌نامه ،پایگاه اطلاع‌رسانی اصلاح-islahweb.org
8. قادرزاده، بهروزی، جایگاه زن در جامعه ازمنظر اعضای جماعت دعوت و اصلاح کردستان ص 102.  
9. یونگ، انسان امروزین در جستجوی روح فرد، 182.

منابع: 
١- تفسیر نور، دکتر مصطفی خرم‌دل
2ـ خط‌مشی سیاسی در سیره‌ نبوی، منیر غضبان، مترجم: عمر قادری
3ـ زن در اندیشه‌ی اسلامی، جمال محمد فقی رسول، مترجم: دکتر محمود ابراهیمی
4ـ چالش‌های سیاسی جنبش اسلامی معاصر، استاد مصطفی طحان، مترجم: خالد عزیزی
5ـ مشارکت سیاسی زن، دکتر هبه رئوف، مترجم: محسن آرمین
6ـ جایگاه زن در جامعه اسلامی، دکتر قرضاوی، مترجم: عمر قادری
7ـ بانوان در عرصه‌ی دعوت و تبلیغ، دکتر توفیق یوسف الواعی، نرگس پروازی ایزدی
8ـ المرتضی، ابوالحسن ندوی، عبدالمجید مرادزهی خاشی
9ـ جامعه‌شناسی زنان، پاملا آبوات/ کلروالاس، مترجم: منیژه نجم عراقی
10ـ ارزیابی میراث فکری مسلمانان، محمد غزالی، داود نارویی
11ـ داستان زنان در قرآن، عبدالمنعم الهاشمی، سیدرضا اسعدی
12ـ اسلام و بزرگداشت زن، محمد بن جمیل زینو، محمدگل گمشاد زهی
13ـ روزنامه و مجلات ـ مقالات اینترنتی
14ـ فقه سیاسی، دکتر قرضاوی، عبدالعزیز سلیمی
15ـ دیدگاه‌های فقهی معاصر، دکتر قرضاوی، مترجم: احمد نعمتی
16ـ آینده حرکت اسلامی و اولویت‌های آن، دکتر قرضاوی، مترجم: محمد ملازاده
17- جایگاه زن در جامعه ازمنظر اعضای جماعت دعوت و اصلاح کردستان: قادرزاده، امید؛ محمدی، بهروز؛ مجله: مطالعات اجتماعی ایران» پاییز 1397، دوره دوازدهم - شماره 3. صفحه - از 102 تا 124.