حواستان به خداوند باشد.

بر مبنای مطرح شده در مقدمه، این، اصلی­ترین و اساسی­ترین و پُرتکرارترین خواسته قرآن از مخاطبانش است.

 حواستان به خداوند باشد؛ برای کسی که 20 سال پیش برای درآوردن همه برنامه زندگی‌اش از جمله ساعت خوابش از قرآن شروع به تحقیق کرده بود، هنوز هم یک مقدار غیر منتظره است. ظاهرا، انتظار در آوردن یک توصیه کلی مانند ساعات خواب (به عنوان طولانی‌ترین زمان اختصاص یافته برای فعالیت‌های روزمره)، برای انسان با تفاوت‌های فراوانش، انتظار نادرستی است. توصیه‌های کلی از این جنس اند: حواستان به خداوند باشد. اینکه چکار می‌کنید و چگونه، در درجه دوم اهمیت است. مهم این است که هر چه می‌کنیم، هر چه می‌گوییم و هر چه در سر می‌پرورانیم، در هر حال، حواسمان به خداوند باشد.

حواستان به خداوند باشد؛ ترجمه‌ای است که برای ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ انتخاب کرده‌ام. ممکن است با ترجمه موافق نباشید، چنانکه پروا، پرهیز، ترس، خود کنترلی یا حس شرمساری هم آمده است! مساله‌ای نیست! مراد من این است که این خواسته در قالب فعل امر "تقوا کنید" (از خداوند) در مجموع ۷۷ بار در قرآن تکرار شده است که شامل این موارد می‌شود: ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ 55 بار، ٱتَّقِ ٱللَّهَ 3 بار، وَلۡيَتَّقِ ٱللَّهَ 2 بار، فَلۡيَتَّقُواْ ٱللَّهَ 1 بار، وَٱتَّقِينَ ٱللَّهَ 1 بار، ٱتَّقُونِ 5 بار، ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡ 4 بار، وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِي 2 بار، ٱتَّقُوهُ 4 بار (فایل‌ پیوست). معیار من برای انتخاب " حواستان به خداوند باشد " در ترجمه فعل ٱتَّقُواْ این بود که معادلی را به کار ببرم که جوان ایرانی امروز در مکالمات روزمره خود به کار ببرد. اگر بخواهم با توجه به نارسایی‌های ذاتی ترجمه، توضیحی بیفزایم این است: حواستان به خداوند باشد، طوری که منجر به حفظ و نگهداشت شما از بدی‌ها بشود. 

اگر اهل خواندن متن‌های طولانی نیستید، می‌توانید خواندن را متوقف کرده و همین یک جمله را به خاطر بسپارید؛ حواستان به خداوند باشد. چرا که هیچ فعل امری با خطاب به جمع در قرآن به اندازه‌ امر به تقوا تکرار نشده است. اصولا آن 3 شرطی را که برای شمارش افعال امر قرآن در مقدمه این مباحث مطرح کردم، می­توانید در نظر نگیرید و فقط شرط خطاب به جمع را قرار دهید و آنگاه دوباره به این نتیجه می‌رسید که "حواستان به خداوند باشد" پُرتکرارترین امر قرآن است. اصولا اگر هیچ شرطی برای شمارش افعال امر در نظر نگیرید، فقط فعل امر "قُل"، بالاتر از دعوت به تقوا قرار می‌گیرد که آن هم داستانش متفاوت است و مخاطب اصلی­اش پیامبر است که قرار شد این گونه افعال در سطح بعد، معرفی شوند.

در 13 مورد دیگر با استفهام انکاری، در قالب تعبیر‌های أَلَا تَتَّقُونَ، أَفَلَا تَتَّقُونَ، أَلَا يَتَّقُونَ و ... دعوت به تقوی شده که اوج آن در سوره شوری از زبان پیامبران مختلف (صالح، نوح، هود، لوط، شعیب و ..) است. گوییا یادآور می‌شود که این دعوت، یک فصل مشترک پیامبران بوده است. و این‌ها غیر از 77 مورد گفته شده است (فایل‌ پیوست).

در 17 مورد دیگر، خود مصدر تقوی ذکر شده است که در اکثر آن موارد، "تقوی" به نیکی توصیف یا به گونه‌ای توصیه شده است. و این‌ها غیر از 77 مورد گفته شده است(فایل‌ پیوست).

.... وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰۖ.... 197 بقره

... وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ ....  2 مائده

... وَتَنَٰجَوۡاْ بِٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ ....  9 مجادله

... ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰۖ .... 8 مائده

... وَأَن تَعۡفُوٓاْ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰۚ ... 237 بقره

... وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِكَ خَيۡرٞۚ ... 26 اعراف

مفهوم تقوی در حدود 60 آیه دیگر، در قالب توصیف نیک فعل تقوی ورزیدن آمده است. و این‌ها غیر از 77 مورد گفته شده است (فایل‌ پیوست).

.... وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمۡ كَيۡدُهُمۡ شَيۡ‍ًٔاۗ... 120 آل عمران

وَأَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ 53 نمل

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّكُمۡ فُرۡقَانٗا ...29 انفال

... وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا 2 طلاق 

... وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مِنۡ أَمۡرِهِۦ يُسۡرٗا 4 طلاق

وَسِيقَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًاۖ ... 73زمر

... فَمَنِ ٱتَّقَىٰ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ 35 اعراف

لَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ... 198 آل عمران

لَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ ... 20 زمر

مفهوم تقوی در حدود 50 آیه دیگر، در قالب صفت متقین به نیکی توصیف شده است. و این‌ها غیر از 77 مورد گفته شده است. (فایل‌ پیوست)

.... ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِينَ 27 مائده 

هَٰذَا بَيَانٞ لِّلنَّاسِ وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ 138 آل عمران

وَإِنَّهُۥ لَتَذۡكِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ 48 الحاقه 

إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ 15 ذاریات

وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ 90 شعرا

... فَٱصۡبِرۡۖ إِنَّ ٱلۡعَٰقِبَةَ لِلۡمُتَّقِينَ 49هود

إِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ مَفَازًا 31 نباء

در این 77 موضع، مخاطب دعوت به تقوی طیف‌های مختلفی مانند مردم، خردمندان، بندگان و ... غیره هستند. اما اصلی‌ترین مخاطب این دعوت، يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ است. به طور مشخص در 16 آیه قرآن، که با خطاب يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ شروع شده اند؛ دستور ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ آمده است (فایل‌ پیوست). (اگر آیه‌های پیشین را نیز در نظر بگیریم به راحتی تا 30 آیه هم می‌رسد)

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ  102 آل عمران

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ 119 توبه

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا 70 احزاب

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ ٱلرِّبَوٰٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ 278 بقره

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ 18 حشر

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيِ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ 1 حجرات

اینکه بیشترین خطاب ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ متوجه کسانی می‌شود که راه پیمایی در مسیر ایمان را آغاز کرده اند، بسیار جالب توجه است. انگار بیشترین انتظار، از آنان است. راستش را بخواهید احتمال می‌دهم برای شخص من، گاهی داشتن برچسب مومن بودن به نوعی باعث جسارت بر گناه شده است! یعنی مواقعی با این توجیه که خُب این روزها همه این کار را می‌کنند، کار نادرستی را انجام داده‌ام. با این توجیه اضافی که من بر خلاف بقیه، از ایمان داران به خداوند هستم و به خاطر این امتیاز، احتمال بخشش من از دیگران بیشتر است! اگر دید امروز را داشتم شاید بیشتر مراقب بودم که انتظار خداوند از من بیشتر است و این خطاب، بیشتر متوجه من است که مبتدی این راهم و باید جوری حواسم به خداوند باشد که از بدی‌ها نگه داشته شوم و از دیگران به دوری از این کار بد سزاوارترم. 

حواسمان به خداوند باشد؛ چون او همه چیز را می‌داند و همه چیز را دقیق می‌داند. نهانی‌ترین نقشه‌های ذهن مان، معنای سخنان دو پهلو و کنایه‌امیز و هدفی که در پس آنان است، باطن و عمق کارهایی که انجام می‌دهیم. یادمان باشد در هنگام دعوت به تقوی، بیشتر از هر صفت دیگر خداوند، صفت علیم و هم خانواده‌های آن مانند خبیر، سمیع، بصیر، شهید و رقیب آمده است.

... وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱللَّهُۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ  282 بقره

... وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ 1 حجرات

... وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ 7 مائده

سخن در مورد مباحث دیگر حول محور تقوا در قرآن مانند آثار تقوا و ....  بسیار نیازمند دقت و تدبر است و آنچه که از این به بعد گفته می‌شود بر مبنای یک سری ساده سازی است که توضیح داده می‌شود. اگرچه می‌توان اشاراتی به این گونه مفاهیم را در علامات و رنگ‌بندی‌های فایل‌ پیوست با عنوان تقوی در قرآن دید. با این حال، بر مبنای یک سری ساده سازی می‌توان مباحث زیر را مطرح کرد:

الف- چه کنیم که به ما کمک کند اهل تقوی ورزیدن شویم؟

حال که تقوی ورزیدن اینقدر مهم است، آیا قرآن راهنمایی می‌کند که چه چیزی ما را در مسیر تقوی ورزیدن کمک می‌کند؟

 به نظر می‌رسد که ذکر مبتنی بر کتاب آسمانی (قرآن)، اصلی‌ترین عاملی است که باعث کمک به تقویت تقوی ورزیدن می‌شود. این موضوع بر اساس آیات این حوزه که حاوی «لَعَلَّ» هستند، استنباط شده است.

قُرۡءَانًا عَرَبِيًّا غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ 28 زمر

وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا وَصَرَّفۡنَا فِيهِ مِنَ ٱلۡوَعِيدِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ أَوۡ يُحۡدِثُ لَهُمۡ ذِكۡرٗا ١١٣ طه

أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَكُمۡ ذِكۡرٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنكُمۡ لِيُنذِرَكُمۡ وَلِتَتَّقُواْوَلَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ 63 اعراف

وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ وَرَفَعۡنَا فَوۡقَكُمُ ٱلطُّورَ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَٱذۡكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ 63 بقره

وَإِذۡ نَتَقۡنَا ٱلۡجَبَلَ فَوۡقَهُمۡ كَأَنَّهُۥ ظُلَّةٞ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُۥ وَاقِعُۢ ...خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَٱذۡكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ171اعراف

نکته قابل توجه این است که به نظر می‌رسد یک رابطه‌ دوطرفه در این زمینه برقرار است؛ یعنی نه تنها ذکر مبتنی بر قرآن به تقوا کمک می‌کند، بلکه خودِ تقوا ورزیدن نیز موجب بهره‌مندی بیشتر از تذکار قرآن و مواعظ آن می‌شود.

وَإِنَّهُۥ لَتَذۡكِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ 48 الحاقه 

وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ٱلۡفُرۡقَانَ وَضِيَآءٗ وَذِكۡرٗا لِّلۡمُتَّقِينَ 48 انبیا 

هَٰذَا بَيَانٞ لِّلنَّاسِ وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ 138 آل عمران

وَلَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ ءَايَٰتٖ مُّبَيِّنَٰتٖ وَمَثَلٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُمۡ وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ 34 نور

.... وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡإِنجِيلَ فِيهِ هُدٗى وَنُورٞ وَمُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ 46 مائده

ب- جایگاه‌هایی که تقوی ورزیدن کمک کند که به آن‌ها برسیم کدامند؟

قبل از پاسخ به این پرسش، برای فهم بیشتر اهمیت آن، توجه شما را به دو آیه قرآن جلب می‌کنم.

وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ 56 ذاریات

يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ 21 بقره

اینچنین بر می‌آید که کل داستان خلقت، برای گام برداشتن در مسیر عبادت بوده است. عبادت کنیم که چه بشود؟ که امکان تقوی ورزیدن ما را افزون می‌کند. حال تقوی بورزیم که چه شود؟ پاسخ به این پرسش، بر مبنای آیات این حوزه که حاوی «لَعَلَّ» هستند، استنباط شده و مهمترین آن‌ها در زیر آمده است:

1- شکوفا شدن (فلاح)

ظاهرا قرار بر شکوفا شدن ما بوده است. ظاهرا ما گُل‌هایی هستیم اگر چه مختلف رنگ و بو؛ اما قرار بر شکوفا شدن است. درختانی اگر چه متفاوت، اما قرار این بوده است که در مسیر شکوفا شدن و ثمر دادن باشیم. تفاوت ما با گل و گیاه و درخت این است که خود می‌توانیم سهمی در این شکوفا شدن داشته باشیم.

 ممکن است با این ترجمه از فلاح موافق نباشید و همان ترجمه رایج رستگاری را بیشتر بپسندید. در هر صورت، مقصود، همان فلاح است.

يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَهِلَّةِۖ قُلۡ ..... وَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِنۡ أَبۡوَٰبِهَاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ189 بقره

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡكُلُواْ ٱلرِّبَوٰٓاْ أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَةٗۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ130 آل عمران

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ 200 آل عمران

قُل لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡخَبِيثُ وَٱلطَّيِّبُ وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ كَثۡرَةُ ٱلۡخَبِيثِۚ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ 100 مائده

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱبۡتَغُوٓاْ إِلَيۡهِ ٱلۡوَسِيلَةَ وَجَٰهِدُواْ فِي سَبِيلِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ 35 مائده

اگر بخواهیم بحث را فلسفی تر بکنیم، می‌توان پرسید که شکوفا شویم که چه بشود؟ چون قبلا گفتیم که ظاهر قرآن بر این است که داستان خلقت، برای عبادت بوده است و عبادت کمک می‌کند که تقوی بورزیم و تقوی وزیدن به شکوفا شدن ما کمک می‌کند. قرآن ظاهرا این مسیر را ادامه نمی دهد. توصیف قرآن این است که بهتر است ما شکوفا شویم، بدون توضیح مرحله بعد! شاید مرحله نهایی است. شکوفا شوید تا فلانی، یافت نمی شود. توصیف غریبی است! همانطور که کسی از گلی نمی پرسد که چرا شکوفا شده است و شکوفا شده است که چه!

بر مبنا توضیح داده شده، هیچ عامل دیگری، به اندازه تقوی ورزیدن احتمال شکوفا شدن (فلاح) را بیشتر نمی کند. نزدیک‌ترین مفهوم مشابه که به فلاح و شکوفایی کمک می‌کند «ذکر» است که ۳ بار در این زمینه مورد اشاره قرار گرفته است (اعراف:۶۹؛ انفال:۴۵؛ جمعه:۱۰). و البته، یادمان باشد که "ایمان" لازمه‌ مقدماتی تقوا است. نکته ‌حاشیه‌ای قابل توجه در این بحث این است که هیچ چیز مانند ظلم کردن، ما را از شکوفا شدن دور نمی کند. (انعام: ۲۱ و ۱۳۵ ؛ یوسف:۲۳ ؛ قصص:۳۷).

2- بهره‌­مندی از رحمت خداوند

دومین جایگاه مهمی که تقوی ورزیدن کمک می‌کند که وارد آن شویم، کوی مهر خداوند است و به نظرم توضیحی بیشتر از آیات زیر لازم نیست.

إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَ أَخَوَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ 10 حجرات

وَهَٰذَا كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَكٞ فَٱتَّبِعُوهُ وَٱتَّقُواْ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ 155 انعام

وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّقُواْ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيكُمۡ وَمَا خَلۡفَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ 45 یس 

ج- توصیف رابطه خداوند و متقین

حال اگر تقوا ورزیدیم و آنچنان پیش رفتیم که بتوان وصف متقین را برای ما جاری کرد چه احوالی خواهیم داشت؟ در این زمینه باز تکرار می‌کنم که پاسخ درست به این سوال، نیازمند دقت و تدبر است و آنچه که از این به بعد گفته می‌شود بر مبنای یک سری ساده سازی است که توضیح داده می‌شود (اگرچه می‌توان اشاراتی در این زمینه را در فایل‌ پیوست با عنوان تقوی در قرآن دید). با این حال، بر مبنای یک سری ساده سازی می‌توان مبحث زیر را مطرح کرد:

به نظر می‌رسد بعد از رسیدن به مرحله تثبیت تقوی در فرد، روابط خاصی بین خداوند و متقین شکل می‌گیرد که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره شده است.

1- همراهی و معیت خداوند

یک نوع همراهی در قرآن ذکر می‌شود که از نوع ارزش گذاری نیست و یک نوع بودن چیزی با دیگری به صورت طبیعی است. اما در قرآن سخن از یک همراهی و معیت ارزشمند خداوند با گروه‌هایی از خوبان نیز می‌شود که بسیار دلنشین است. در قرآن با تعبیر ... ٱللَّهَ مَعَ...گروه‌های مختلفی نوازش شده اند که صدرنشین آن‌ها متقین هستند. 

... فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱعۡتَدُواْ عَلَيۡهِ بِمِثۡلِ مَا ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ 194بقره

إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ .....وَقَٰتِلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ كَآفَّةٗ كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمۡ كَآفَّةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ 36 توبه

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْقَٰتِلُواْ ٱلَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ ٱلۡكُفَّارِ وَلۡيَجِدُواْ فِيكُمۡ غِلۡظَةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ 123 توبه 

إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحۡسِنُونَ 128 نحل

این معیت خداوند، هم شامل کسانی است که شروع به گام برداشتن در مسیر تقوی ورزیدن کرده اند و هم حد اعلای آن شامل کسانی است که این صفت در آن‌ها تثبیت شده است. از این نظر و با مبنا قرار دادن این عبارت قرآنی، فقط گروه صابرین با 4 بار نوازش با این تعبیر، هم‌رتبه‌ی آن‌ها محسوب می‌شوند. در واقع، رقیب هم‌رتبه‌ی متقین در این حوزه، صابرین هستند و هیچ گروه مشخص دیگری بالاتر قرار نمی گیرد.

2- دوست داشته شدن توسط خداوند

چه دوستی بشود که دوست دار آن خداوند است. و خوشا حال دوست داشته شدگان خداوند. متقین، محبوبین خداوند هستند.

بَلَىٰۚ مَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ وَٱتَّقَىٰ فَإِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ 76 آل عمران

إِلَّا ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ثُمَّ لَمۡ يَنقُصُوكُمۡ شَيۡ‍ٔٗا ....فَأَتِمُّوٓاْ إِلَيۡهِمۡ عَهۡدَهُمۡ إِلَىٰ مُدَّتِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ 4 توبه 

.... إِلَّا ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّمۡ عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۖ فَمَا ٱسۡتَقَٰمُواْ لَكُمۡ فَٱسۡتَقِيمُواْ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ 7 توبه

لازم به ذکر است با مبنا قرار دادن تعبیر " ...ٱللَّهَ يُحِبُّ... " در این حوزه و با توجه به 5 بار تکرار آن برای محسنین، آنان در رده بالاتر از متقین قرار می‌گیرند. همچنین، مقسطین با 3 تکرار، هم‌رتبه‌ی متقین هستند.

3- توجه خداوند و آگاهی به احوال

تقوا باعث توجه و آگاهی ویژه‌ خداوند نسبت به انسان می‌شود. در قرآن، تعبیر «...ٱللَّهُ عَلِيمُ بِ...» در وجه مثبت و گروهی، تنها برای متقین به‌کار رفته است که نشان ‌دهنده‌ توجه خاص خداوند به اعمال، نیت‌ها و احوال متقیان است. این وضعیت بیانگر نوعی حمایت و مراقبت الهی از متقیان در زندگی آن‌ها است.

وَمَا يَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَلَن يُكۡفَرُوهُۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلۡمُتَّقِينَ 115 آل عمران

لَا يَسۡتَ‍ٔۡذِنُكَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ أَن يُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلۡمُتَّقِينَ 44 توبه

... إِنَّ رَبَّكَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَةِۚ هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم ... فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ 32 نجم

علاوه بر این‌ها ذکر می‌شود که خداوند ولی متقیان است (19 جاثیه). اگر چه در مراحلی با تثبیت تقوی در فرد می‌توان صفت متقی را به کار برد؛ اما باید یادمان باشد که نردبان تقوا، بی انتها است. نردبانی که گام نهادن در آن، از هر معیار دیگری برای فهم جایگاه مان در نزد خداوند گویا تر است. نزد او دیگر معیارهای معمول جنسیتی و نژادی و ... رایج در دنیا رنگ می‌بازد و هر که گام‌های بیشتری در این مسیر برداشته باشد جایگاه والاتری نزد خداوند دارد.

يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٞ  13 حجرات

د- نشانه‌های متقین

بعد از تقوی ورزیدن و راه پیمایی در مسیر تقوی، انسان می‌تواند به مقام متقی نزدیک شود. آیا نشانه‌هایی وجود دارد که بر مبنای آن بتوانیم خودمان را ارزیابی کنیم که چقدر به این مقام نزدیک شده ایم؟ موکدا تکرار می‌کنم پاسخ دقیق به این نوع سوالات نیازمند بررسی کامل همه آیات از جوانب مختلف است. اما بر مبنای یک ساده سازی پاسخ من به صورت زیر است : (در این ساده سازی از آیاتی استفاده شده است که ابتدا ذکری از متقین شده و سپس آیاتی در توصیف متقین آورده شده است. یا اینکه ابتدا توصیفاتی آورده شده است و سپس به صراحت أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ، این صفات به اهل تقوی نسبت داده شده اند.)

1- بر خلاف آنچه که ممکن است انسان از حال متقی به عنوان یک زاهد گوشه گیر و امثال آن تصور کند، بر مبنای گفته شده، قرآن، بیشترین نشانه‌های متقی را اهل عمل بودن آن توصیف می‌کند. متقی حضور فعال در عرصه عمل دارد. مشخصا تمرکز متقی بر انجام عمل نیک است. طبیعتاً حضور در عرصه عمل، همراه با اشتباهاتی می‌شود که لازمه تقوا عدم اصرار آگاهانه بر آن‌ها و بازگشت و استغفار است. اگر بخواهیم مصداقی­تر از این شاخص صحبت کنیم به نظر می‌آید که انفاق بزرگترین مصداق این اعمال نیک است.

2- اهل نماز بودن

3- اهل ایمان بودن