جنگ ایران و اسراییل - صرفنظر از اینكه رژیم اشغالگر قدس شروعكننده آن بود و ایران اسلامی پایانبخش آن - پدیدهای است كه آثار آن فراتر از مرزهای جغرافیایی، سیاست داخلی و نظم منطقهای گسترش خواهد یافت. این جنگ، اگرچه به عنوان بخشی از یك تقابل دیرین رخ داد، اما ایران را در برابر پرسشهای تازهای قرار داده كه پاسخ به آنها نه تنها در سیاست خارجی، بلكه در بازتعریف مسیر توسعه ملی اهمیت اساسی دارد.
نخستین اولویت ایران پس از جنگ، ترمیم اقتصاد ملی است. درگیر شدن در یك جنگ گسترده با اسراییل، خواه مستقیم یا غیرمستقیم، به ناچار با تحمیل هزینههای سنگین زیرساختی و مالی همراه بوده است. اقتصاد كشور كه پیش از این نیز در شرایط شكنندهای قرار داشت، اكنون بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازنگری در اولویتها، جذب سرمایه، كاهش تنشهای بینالمللی و بازگشت به مسیر توسعه پایدار است. دولت باید با اتخاذ سیاستهای عقلانی و بازسازی اعتماد عمومی، راه را برای شكوفایی مجدد اقتصاد فراهم كند.
دومین اولویت، تنشزدایی در سیاست خارجی و احیای دیپلماسی منطقهای و جهانی است. تجربه این جنگ باید به روشنی به ما آموخته باشد كه امنیت ملی، نه از طریق گسترش میدانهای درگیری، بلكه از مسیر تعامل سازنده، گفتوگو با همسایگان و بازتعریف نقش ایران در نظم منطقهای تامین میشود. این جنگ، هم تهدیدات واقعی را آشكار كرد و هم ظرفیتهای ناكام مانده دیپلماسی را. ایران باید با بهرهگیری از عقلانیت راهبردی، سیاست خارجیاش را هر چه بیشتر به مردممحوری و توسعهمحوری سوق دهد.
سومین اولویت، آشتی ملی و تقویت انسجام داخلی است. در دوره پساجنگ، بیش از هر زمان دیگر نیاز به اعتماد متقابل میان مردم و حاكمیت احساس میشود. بازنگری در سیاستهای فرهنگی، گشایشهای سیاسی، توجه به خواستههای اقشار مختلف جامعه و پذیرش نقد دلسوزانه میتواند زمینهساز وحدت ملی و بازیابی سرمایه اجتماعی باشد. كشورهایی كه پس از بحران، به مسیر توسعه بازمیگردند، همگی در ایجاد وفاق ملی موفق بودهاند.
در نهایت، این جنگ باید فرصتی برای بازاندیشی در مفهومهای حاكمیتی و مدیریتی باشد. قدرت همراه با رشد و ارتقا در موشك و تجهیزات، معنا و مفهوم آموزش، سلامت، آزادی، عدالت، محیط زیست، علم و هنر را نیز در برمیگیرد. اگر ایران بخواهد در منطقه و جهان اثرگذار باقی بماند، باید این مولفهها را در سیاستگذاریهای كلان خود وارد كند.
تاریخ معاصر ایران پر از بزنگاههایی است كه یا فرصت شدند یا تهدید ماندند. جنگ با رژیم صهیونیستی، اگرچه تلخ و پرهزینه، میتواند آغازگر یك تغییر راهبردی در نگاه حاكمیت به توسعه، مردم و جهان باشد. این مسیر البته آسان نیست، اما گشودن آن ضرورتی انكارناپذیر است.
نظرات