در روزگار پرشتاب و پر از دغدغههای امروز، یکی از بزرگترین نیازهای انسانها، دستیابی به «حال خوب» یا آرامش درونی است. حال خوبی که نه به ثروت و مقام بستگی دارد، نه به شرایط مادی، بلکه ریشه در قلب و روح انسان دارد؛ نیاز اساسی و حقیقی که همه به دنبال آناند، اما بسیاری در یافتنش ناکام میمانند.
این گمشدهای است که هر انسانی، از هر قشر و جایگاهی، با آن روبروست. از ثروتمندترین افراد گرفته تا کسانی که هیچ ندارند، همگی دچار کمبود «حال خوب» میشوند. چنانکه سعدی بزرگ در وصف این آشوب درونی میگوید:
«اگر دنیا نباشد دردمندیم و اگر باشد به مهرش پایبندیم؛ حجاب زین درون آشوبتر نیست که رنج خاطر است ارهست و گر نیست.»
این جمله بیانگر حقیقتی است که رنج انسان، چه در فقر و چه در رفاه، از آشفتگی و پریشانی دل ناشی میشود.
چرا حتی برخورداران از امکانات هم حال خوبی ندارند؟
این سوال اساسی است که چرا کسانی که زندگی مادی خوب و امکانات فراوان دارند، باز هم از نداشتن حال خوب مینالند؟ پاسخ در عمق وجود و روان انسان نهفته است. فقدان آرامش و رضایت درونی میتواند زندگی را بیمعنی کند و فرد را به سوی پوچی و افسردگی سوق دهد.
متاسفانه پیامد این فقدان، در بسیاری موارد، به ناامیدی و حتی خودکشی میرسد. آمارهای سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر سالانه در جهان خودکشی میکنند و برخی منابع این عدد را تا ۱۶ برابر بیشتر تخمین زدهاند. این آمار تکاندهنده، نشاندهنده عمق بحران «حال بد» و نیاز حیاتی انسان به آرامش و رضایت درونی است.
فرمول الهی برای دستیابی به حال خوب
اما خداوند، در کتاب آسمانیاش، فرمولی کوتاه و در عین حال کامل برای رسیدن به حال خوب و «حیات طیبه» ارائه داده است. فرمولی که نه پیچیده است، نه نیازمند امکانات ویژه، بلکه تنها خواست و اراده فرد را میطلبد. در آیهای زیبا میفرماید:
«مَن عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَو أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً.»
به عبارت دیگر، هر کسی، مرد یا زن، اگر ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، زندگیای خوش و آرام خواهد داشت.
بر اساس این آیه، دو شرط اصلی و ضروری برای رسیدن به حال خوب وجود دارد:
شرط اول: ایمان و باور راستین
پایه و اساس حال خوب، ایمان است؛ ایمانی که ریشه در باور به دو حقیقت بنیادی دارد:
باور به خدا: یاد و توجه به خداوند، آرامشبخش دلهاست. قرآن مجید میفرماید: «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.» یعنی دلها تنها با یاد خدا آرام میشوند. این یاد، تنها ذکر لفظی نیست، بلکه حضور فکری، قلبی و زبانی در برابر خداست. ابنقیم رحمهالله، درباره نیازهای ذاتی قلب انسان به خدا چنین میگوید:
• در قلب انسان پریشانی است که جز با روی آوردن به خدا سامان نمییابد.
• وحشتی هست که تنها با انس گرفتن با خدا رفع میشود.
• اندوهی وجود دارد که جز با روراستی و صداقت با خدا از میان نمیرود.
• اضطرابی حکمفرماست که تنها همنشینی و پناه بردن به سوی خدا آرامش میبخشد.
باور به آخرت: ایمان به روز قیامت و زندگی پس از مرگ، تضمین عدالت و پاسخگویی است. کسانی که به آخرت ایمان ندارند، ممکن است با مشاهده ناعدالتیها در دنیا، دچار تردید شوند و آرامش درونی خود را از دست بدهند. قرآن درباره چنین افرادی هشدار میدهد که «فِی الْعَذَابِ» هستند؛ یعنی گرفتار عذابند، چه در قیامت و چه گاهی در همین دنیا. ایمان به قیامت باعث میشود که انسان مطمئن باشد هر ستمگری در نهایت حساب پس خواهد داد و این اطمینان، آرامشبخش روح اوست.
شرط دوم: عمل صالح؛ کارهای نیک و مفید
شرط دوم برای دستیابی به حال خوب، عمل صالح است؛ یعنی انجام کارهای نیک و مفید که بر زندگی فرد و دیگران تاثیر مثبت میگذارند. در این زمینه، دو نمونه مهم قابل ذکر است:
انفاق و خیرخواهی: خداوند مؤمنان را به انفاق و کمک به دیگران دعوت کرده است. انجام کار خیر، علاوه بر آثار دنیوی و اخروی، خود منبعی برای شادی و حال خوب است. بسیاری از کسانی که به نیازمندان کمک میکنند، دلیل اصلی آن را تجربه حس خوشایندی میدانند که از کمکرسانی به دیگران نصیبشان میشود.
داشتن روابط اجتماعی سالم: پژوهشهای علمی نشان دادهاند که کیفیت روابط اجتماعی نقش حیاتی در احساس خوشبختی و رضایت انسان دارد. تحقیقی که از سال ۱۹۳۸ آغاز و در سال ۲۰۱۲ به نتیجه رسید، بر روی ۲۶۸ دانشجو انجام شد و نشان داد که «زندگی خوب بر اساس روابط خوب بنا میشود». افراد با روابط انسانی مثبت، احساس بهتری نسبت به زندگی خود دارند.
در مقابل، موانعی چون حسادت، کینه و بغض، حال انسان را تیره و تلخ میکنند. کسی که از موفقیت دیگران ناراحت شود یا از شکستشان خوشحال گردد، مانند کسی است که سم مینوشد و انتظار دارد دیگری بمیرد. شادی واقعی در دلهای سرشار از محبت و همدلی زنده میشود.
جان کلام : درمان درد در خود ماست
رسیدن به حال خوب و آرامش درونی کار دشواری نیست؛ بلکه نیازمند باور راستین و عمل نیک است. علی بن ابیطالب (علیهالسلام) در این باره میفرماید:
«الدَّاءُ فِيكَ وَمَا تَبْصُرُ وَالدَّوَاءُ مِنْكَ وَمَا تَشْعُرُ.»
درد در توست اما آن را نمیبینی، درمان نیز در دست خود توست اما آن را حس نمیکنی.
تنها کافی است که از جای خود برخیزیم و گامهای کوچکی به سوی خداوند و انجام عمل صالح برداریم.

نظرات