يوسف مولايي* بعضيها بيجهت به همه كس و همه چيز بدبين هستند، گويي هميشه در پشت گرد و خاك و مه و دود به زندگي نگاه ميكنند، معلوم نيست در فضاي خالي ليوان چه يافتهاند كه چشم از آن بر نميدارند. در كنار دريا هم كه ميايستند فقط در قسمتهاي خشكشده آن غرق ميشوند، شعر «چشمها را بايد شست» زمزمه ميكنند باز هم از فضاي خالي آن عبور ميكنند. روزگاري كه در آن «هيچ» بر هر كلامي مينازد و به خود ميبالد كار به جايي رسيده است كه سازمان ملل با آن همه شكوه و هيبتش با هيچ تعريف ميشود. آقا بيانصافي هم حدي دارد. اين سازمان ملل متحد از غم و غصه جهانيان از سوريه گرفته تا فلسطين تا مالي و سودان و افغانستان و يمن و بحرين و ... آرام و قرار ندارد. براي اينكه از دماغ كسي خون بيرون نزند مديران بزرگترين سازمان جهاني حاضر به انجام هر فداكاري هستند و چقدر هم متواضعانه و با چراغ خاموش وظايف انساني خود را انجام ميدهند، چه كسي حاضر است براي نجات ملت و كشور سوريه، فرسنگها دور از آبادي خود رنج سفر ژنو را و هزاران خطر ديگر را به جان خريده و عمر عزيزش را در گرانترين شهر جهان حراج كند. مسافران هميشگي قطار سياست يك بار ديگر در ژنو گردهم آمدند و به لبخند دم گرفتند كه همه چيز آرام است، با حسن نيت و اميدواري تمام آرزو كردند كه اين آرامش نصيب مردم سوريه نيز بشود. نمايشي از مجموعه نمايشهاي بينالمللي در ژنو روي صحنه رفت. بازيگراني ريز و درشت از اينجا و آنجا به زيبايي هر چه تمامتر به هنرنمايي پرداختند. در اوج خلاقيت هنري خود، نسخهاي براي سوريه پيچيدند. «دولت انتقالي ملي» دولت فراگيري كه طيفها و جريانهاي مختلف فكري و فرهنگي را براي گذار از بحران چند ماهه دور يك ميز مينشاند. در اين ابتكار از طرفهاي منازعه دعوت ميشود كه براي نجات سوريه از جنگ و ناامني دست يكديگر را به مهر و صفا بفشارند و آينده جديدي را براي سوريه تدارك ببينند. حرفهاي كلي، انتزاعي، آرماني و خيالي، خريدار زياد دارد چون با علايق ذهن تنبل بيشتر سازگار است. همه چيز آرام است. اگر وسوسه نصف خالي ليوان دست از سر عادت بردارد روي كاغذ فضا آرام، كلام شيرين و افقها روشن است. جامعه جهاني به مسووليت بينالمللي خود عمل كرده است. فقط چند مطلب جزيي باقي است كه بيشتر شكل قسمت خالي ليوان است. از حق نبايد گذشت كه آقاي عنان هم گفت كه: 1- مخاطب طرح دولت انتقالي ملي چه كساني هستند. بدون ترديد دولت سوريه بخشي از اين فرآيند است. اگر دولت سوريه بهعنوان يك دولت مستقل داراي حاكميت از عناصر اصلي اجراي طرح محسوب ميشود، چرا دركنفرانس حضور نداشت تا درخصوص كم و كيف آن اظهارنظر كند. اگر رضايت دولت سوريه براي اجراي طرح ضرورت ندارد چرا اين امر به صراحت گفته نميشود و اگر دولت سوريه بازيگر اصلي براي اجراي طرح محسوب ميگردد، آيا كليت اين دولت داراي حاكميت مدنظر است يا بخشي از آن، آيا تصميمگيري نسبت به سرنوشت يك حاكميت زنده توسط تعدادي از اعضاي جامعه جهاني مغاير با اصول منشور سازمان ملل متحد و قواعد حقوق بينالمللي نميباشد؟ واقعيت امر اين است كه سازمان ملل متحد نميتواند با وجود اختلاف عميق بين اعضاي دايم آن از مكانيسمهاي حقوقي براي حل بحران استفاده كند. صفآرايي چين و روسيه در مقابل سه عضو «دائم» ديگر شوراي امنيت فضايي را ايجاد ميكند كه در آن هر طرحي مسووليت شكست ابتكارات صلح را به حساب ديگري منظور كند. 2- در كنار شفاف نبودن جايگاه دولت سوريه و بهخصوص آقاي بشار اسد در طرح ژنو جايگاه طرف ديگر يا طرفهاي ديگر نيز روشن و شفاف نيست به عبارت ديگر اشخاص حقيقي و حقوقي كه بايد دولت انتقالي را تشكيل دهند مشخص نيستند. ابهام در مجريان طرح، ابهام خود طرح را دو چندان كرده و دستيابي به هر گونه سازوكار اجرايي را با مشكل جدي مواجه ميسازد. 3- مساله بعدي اعتبار حقوقي اين طرح است. اين طرح نه در قالب يك قطعنامه شوراي امنيت، و نه يك معاهده بينالمللي و نه يك تصميم قضايي است. يك طرح آشفته نامنسجم و سياسي است جهتگيري طرح شفاف نيست، طرفين آن مشخص نيست، زمانبندي ندارد مجري مشخص ندارد و به طور كلي از ديد پيروان قسمت خالي ليوان يك «هيچ» بزرگ است. اما اين «هيچ» بزرگ يك نقطه عطفي در تحولات سوريه محسوب ميگردد جامعه بينالمللي در قالب طرح عنان اين پيغام را ميفرستد كه قادر به ارايه راهحل سياسي براي حل بحران نيست. نتيجه اينكه توازن نيروها در صحنه نبرد سرنوشت طرفين درگير را رقم خواهد زد. آقاي عنان دست به قمار بزرگي زده است. او بايد با خوابهاي آشفتهاش كنار بيايد.

نظرات