سعید سیف: اینکه بیانیه لوزان چه اثری می‌تواند بر معادلات منطقه‌ای و جهانی داشته باشد موضوع و بحث روز رسانه‌ها است. اما تنها کسانی می‌توانند اثرات بیانیه لوزان را تحلیل کنند که سیاست را معنای تخصصی آن درک کرده باشند. دکتر الهه کولایی استاد مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران؛ از منظری تخصصی به بیانیه لوزان نگریسته است. اینکه ایران کجای معادلا ت بین المللی و منطقه‌ای قرار می‌گیرد؛ تحلیل دکتر الهه کولایی از شرایط ایران پس از لوزان است: قطعا رقبای منطقه‌ای ایران، بر هم خوردن نظم گذشته و جا به جا شدن نیروهای تاثیرگذار و نقش آفرینی ایران را در منطقه خاورمیانه، بر نخواهند تافت. مهم‌ترین مانع توافق احتمالی ایران و ۵+۱ در ماه‌های آتی می‌تواند اقدام‌های رقبای منطقه‌ای ما باشد. مشروح گفت‌و‌گوی دکتر الهه کولایی با سایت خبری و تحلیلی ندای ایرانیان در ذیل آمده است: بیانیه لوزان نامی است که این روز‌ها زیاد می‌شنویم. به عنوان استاد مطالعات منطقه‌ای بفرمایید این بیانیه چه تحولی در روابط ایران جهان پیرامون ایجاد کرد؟ در میان اظهارات خوش بینانه و بد بینانه راجع به بیانیه لوزان فکر می‌کنید، تلاش‌های لوزان چه سودی برای ایران در منطقه داشت؟ همانطور که از نام بیانیه منتشر شده در نشست لوزان بر می‌آید و آنچنان که روند اعلام این تفاهم نشان داده است، فی نفسه مبنای تغییر رفتار قطعی و مشخصی در مورد مسائل هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران قرار نمی‌گیرد. این تفاهم همانطور که از نامش پیدا است، الزام رفتاری را برای طرفین مذاکره کننده به وجود نیاورده است. اما درک این نکته ضروری می‌نماید که رسیدن به این مرحله با توجه به چالش‌های گذشته و کنونی پرونده هسته‌ای ایران و با در نظر گرفتن دشواری مسیر طی شده، فی نفسه حرکتی روبه جلو و در خور توجه است. اما اینکه تصور شود در همین مرحله ما در منطقه و فضای بین الملل شاهد تغییر عمده‌ای در شرایط ایران باشیم. به نظر می‌رسدکمتر با واقعیت تطبیق داشته باشد. پس صدور این بیانیه چه سودی برای ایران در معادلات سیاسی داشت؟ در واقع صدور این بیانیه؛ نشان دهنده تحرک مذاکرات و رسیدن به درک مشترک برای یک راه حل است. این بیانیه می‌تواند مبنای اقدام مشترکی برای رسیدن به راه حل در ماه‌های آتی باشد. تغییر معادلات قدرت در منطقه می‌تواند در ادامه روند جاری صورت بگیرد. به این ترتیب معادلات قدرت در منطقه که در چندین سال گذشته شکل گرفته، با افزایش نقش ایران در ماه‌های آینده، می‌تواند متحول شود. صدور این بیانیه امید به تغییر در معادلات منطقه‌ای و بین المللی را ایجاد کرده است. اما به تنهایی نمی‌توان به این بیانیه اکتفا کرد و امیدوار به تغییر بود. گام‌های بعدی ایران و ۵+۱ است که بیانیه لوزان را به سرانجام می‌رساند. در کنار این تلاش‌ها است که در ‌‌نهایت می‌توانیم شاهد فصل نوینی در روابط بین المللیمان باشیم. در طول مدتی که لازم است تفاهم نامه لوزان به سرانجام برسد. چه موانعی می‌تواند بر سر راه تفاهم نامه لوزان قرار بگیرد؟ قطعا رقبای منطقه‌ای ایران، بر هم خوردن نظم گذشته و جا به جا شدن نیروهای تاثیرگذار و نقش آفرینی ایران را در منطقه خاورمیانه، بر نخواهند تافت. مهم‌ترین مانع توافق احتمالی ایران و ۵+۱ در ماه‌های آتی می‌تواند اقدام‌های رقبای منطقه‌ای ما باشد. به طور خاص اگر بخواهم یک مثال منطقه‌ای بزنم. توافق ایران و ۵+۱، رفع تحریم‌ها و.... به نفع ترکیه به عنوان همسایه منطقه‌ای است یا خیر؟! واضح‌تر بگویم ترکیه ایرانی را می‌پذیرد که تحریم باشد یا در شرایط عادی با جهان بین الملل در ارتباط باشد؟ البته فضای تحریم بین‌المللی، برای هر کدام از بازیگرانی که در گذشته روابط متفاوتی را با ایران تجربه کرده‌اند، سخت و دشوار است. آن‌ها با توجه به امکانات بالقوه ایران، خواهان ارتباط بیشتری با کشورما هستند. فضای تحریم‌ها برای چین، ترکیه و روسیه مناسب بوده است. اما آن‌ها ترجیح می‌دهند با شریک تجاریشان با هزینه کمتری داد و ستد کنند. بحث بهبود روابط تجاری وسیاسی ایران و غرب بحث دیگری است. به هر روی نباید فراموش کرد که محدود شدن یک رقیب منطقه‌ای فضای مانور بیشتری را به رقبای دیگر داده است. مذاکرات لوزان تلاش برای بازگشت ایران به جامعه بین‌المللی بود. ولی مفهوم بیانیه لوزان، حل و فصل تمام مشکلات ایران و غرب نیست. در ‌‌نهایت شرایط قابل قبول برای همسایگان ایران چه رویکردی می‌تواند باشد؟ آن‌ها علاقه‌مند هستند تحریم‌ها بر داشته شود تا راحت‌تر بتواند با شریک تجاری خود دادو ستد کنند اما علاقه‌ای به عادی شدن روابط ایران و غرب ندارند. چرا که هر بدیلی که در مقابل منافع ژئوپلتیک آن‌ها قرار بگیرد، به ضرر آن‌ها خواهد. به یک معنا آن‌ها از ارتقاء و نقش آفرینی گسترده‌تر ایران، به واسطه بهبود روابط سیاسی ایران با اروپا یا امریکا در منطقه هراس دارند. بازیگران منطقه‌ای مانند چین، روسیه و ترکیه، روابط گسترده و نقش آفرینی گسترده ایران در منطقه را نمی‌پسندند. آن‌ها به حل مشکل تحریم توجه دارند و نه بهبود روابط ایران با غرب. آینده در در ‌‌نهایت چگونه ارزیابی می‌کنید؟ تلاش‌های لوزان چه تحولی در روابط بین الملل ایجاد کرد؟ بیانیه لوزان دریچه‌ای برای بهبود روابط ایران با جامعه جهانی است. این دریچه بر روابط ایران و غرب گشوده شده است. ادامه این جریان و بازترشدن این دریچه، نیازمند اقدام‌های بسیار گسترده و البته اراده سیاسی دو طرف است. ایران در موقعیت ژئوپلتیکی خاصی در منطقه قرار گرفته است. با توجه به ژئوپلتیک ایران، چنانچه توازن مثبت ایجاد شود، روابط ایران و جامعه بین‌الملل تحول در خور توجهی خواهد کرد. ژئوپلتیک ایران؛ ارتباط ایران با شرق و غرب را سودمند و می‌سر می‌سازد. هر زمان که شکاف میان ایران و غرب بیشتر شد، به طور طبیعی رقبای منطقه‌ای آن بیشتر بهره بردند.بنابراین اگر گام‌های پس لوزان موفق و موثر برداشته شود، شاهد تحول عمیق تری در روابط منطقه‌ای و اثر گذاری ایران در معادلات این منقطه از جهان خواهیم بود. اگر ایران بتواند به توازن ژئوپلتیکی‌اش توجه کند، بی‌تردید موثر‌تر در معادلات جهانی حاضر خواهد شد