یکی از مهم‌ترین وظایف هر حکومتی حفظ امنیت ملی است و البته می‌دانیم که این امنیت و اصولاً مفهوم امنیت دارای تعریف محدود و منحصری نیست و حوزه‌های وسیعی را دربر می‌گیرد. درک ضرورتهای امنیتی و ملی نیز وظیفه مستقیم و غیرمستقیمی است که مردم برعهده دارند. به این معنا که چون در یک کشور و در درون یک حاکمیت زندگی می‌کنند، خود نیز به تحقق این امر مهم کمک کنند و ضرورتهای آن‌را دریابند و با دولت و نظام همراهی داشته باشند. اما این امنیت آیا صرفاً داشتن لشکر مسلّح قدرتمند و وجود یک توان دفاعی مناسب است؟ حتماً وجود همة اینها شرط اول و نخست حفاظت از کشور است و حتماً لازم است اما کافی نیست. امنیت اقتصادی، اجتماعی و روانی هم از جمله زیرشاخه‌هایی هستند که برای مردمان کشور لازم می‌آیند و مقوّم قدرت دفاعی و نظامی محسوب می‌شوند. همچنان‌که دیگر وجوه امنیت از جمله امنیت غذایی یا امنیت شغلی یا امنیت قضایی و موارد دیگری از این دست. اگر بخواهیم در این باره صحبت کنیم ناگزیر باید مجال موسّع و فراخی داشته باشیم که از حوصله و مجال این مقال خارج است اما بنا به ضرورت به یک بحث بسیار مهم می‌پردازیم که توجه به آن می‌تواند در همه زمینه‌های امنیت ملی به کمک و مدد دولت و نظام آید و در همه موارد امنیت مطلوب ایجاد کند و آن سرمایه اجتماعی است که بهترین مقوّم امنیت ملی است. اینکه بتوانیم از ظرفیت نیروی انسانی کشور با ایجاد دوستی و تفاهم و همدلی و بیشترین اشتراک منافع و در یک کلام به تعبیر امام‌خمینی «وحدت کلمه» «استفاده کرده و بهترین پشتوانه امنیتی را ایجاد کنیم. هرگونه بی‌توجهی به این سرمایه لایزال مخلوقات خداوندی می‌تواند به تحقق امنیت کامل ملی آسیب بزند. برای دست‌یابی به این هدف بیش از هر چیز نیازمند وحدت و همدلی، رفع تخاصم، پرهیز از تندروی و اختلاف‌افکنی و مدارا و محبت هستیم. بخصوص وقتی که ما در محاصره انواع دشمنی‌های بیرونی قرار داشته باشیم و در چند جبهه ناگزیر به دفاع در مقابله با دشمنان. در چنین شرایطی تلاش برای ایجاد همدلی و پرهیز از تفرقه و تشتت از هر زمان دیگری ضرورت‌تر می‌نماید. با تأسف فراوان و با نگاهی به سرتیترهای رسانه‌ها و اخبار ریز و درشتی که از دعواها و نزاعهای داخلی و درونی به تلخی حکایت می‌کند، درمی‌یابیم که از این ضرورت غفلت کرده‌ایم و در شناخت اولویت‌های کشور در شرایط کنونی ره به خطا می‌بریم. کشور و نظامی که در چند جبهه بیرونی درگیر است و در داخل هم با مشکلات و معضلاتی نظیر بیکاری و رکود دست و پنجه نرم می‌کند نخستین اقدامی که باید صورت دهد، حفظ وحدت درونی و یکپارچگی ملی است. از مدارا و تفاهم قوای سه‌گانه کشور گرفته تا جناح‌ها و گروههای سیاسی و بخشهای اقتصادی و اجرایی و… هرگونه تشتت و تفرقه در چنین شرایطی جدای از آنکه قوام امنیت ملی را به مخاطره می‌اندازد سرمایه اجتماعی را نیز دچار تشتت و سرگردانی می‌کند. برای استفاده از سرمایه اجتماعی البته تنها منّت گذاردن بر سر مردم و یا اطلاعیه دادن و شعارپراکنی و خود را خدمتگزار دانستن و حرفهای متواضعانه کافی نیست بلکه باید در عمل و رفتار، اعتماد ملت جلب و این سرمایه تجمیع و به خدمت گرفته شود. اما انبوه اختلاف، مشاجرات، دعواهای قدرت، ادبیات خصمانه و دشمنانه و فاصله طولانی اولویتهای جامعه با اولویتهای حاکمان و مسئولان، امکان به میدان آمدن این سرمایه را نمی‌دهد، حتی می‌تواند آنها را فراری دهد. این روزها در میانه هفته وحدت به سر می‌بریم و در آستانه میلاد بابرکت ختم‌المرسلین رسول گرامی اسلام(ص) و نواده گرانقدرش امام جعفرصادق(ع) ایستاده‌ایم. پیامبری که برجسته‌ترین صفتش را خداوند «خلق عظیم» و رحمت و شفقت بی‌منتها خوانده است، او را رحمه‌للعالمین می‌نامیم و امام ششم را که بنیانگذار فقه شیعه است آزاداندیش ترین فرد زمانه خود می‌دانیم که در محضرش کافر و زندیق آزادانه اظهارنظر می‌کردند و ترشرویی نمی‌دیدند و جذب سماحت و بلندنظری و منطق والای او می‌شدند. و عجب این است ما که پیرو رسول اسوه اخلاق و پیامبر رحمت و گذشت و مدارا و بخشش و نواده صادقش هستیم چرا با وجود تمام نیازی که به مدارا و همدلی و وحدت و برادری داریم و در شرایط کنونی برای حفظ امنیت ملی و توان مقابله مؤثر با بدخواهان و دشمنان از نان شب هم واجب‌تر است، سخن و رفتار و عمل مان در میان خودمان چنین نامهربان، پرخاشجو و دشمنانه است؟ کجای حرف و عمل ما و به ویژه مسئولان و مقامات و شخصیت‌ها و افراد صاحب‌نفوذ و رسانه‌های ما با حرف و عمل آن بزرگان همخوانی دارد؟ حتی اگر خدای ناکرده زلف دل با آنان گره نزده ایم، آیا برای حفظ منافع ملی و تقویت امنیت ملی و استفاده از سرمایه اجتماعی که مهم‌ترین نیاز امروز ما است هم که شده نباید مدارا و مهربانی و گذشت و اخلاق بهتری داشته باشیم تا بتوانیم دست در دست هم نهیم و از گردنه‌های سخت بگذریم؟ وحدت بین شیعه و سنی و جلوگیری از هر حرکت تفرقه‌انگیز که بین ما شقاق اندازد، وحدت بین مسئولان و قوای سه‌گانه کشور و کارگزاران، داشتن درد مشترک و اجماع بر سر نیاز کشور به حفظ وحدت و پرهیز از هر تندروی و افراط که دشمنی بین ما بیفکند، مدارای رحمانی با آنان که مثل ما نمی‌اندیشند اما اهل اندیشه و فکرند و دغدغه‌های خیر دارند، پرهیز از جنگهای کلامی و برخوردهای از سر سهم‌جویی و قدرت‌خواهی و انحصارطلبی، فاصله نگرفتن از دردها و دغدغه‌های اصلی مردم و اصلی نکردن دغدغه‌های فرعی، بزرگترین فریضه ملی و دینی است. و در یک کلام تندخویی و بی تحملی و تندروی و افراط‌گرایی و تنش‌زایی و… همه و همه در شرایط کنونی، هم مخالف امنیت ملی است و هم مخالف آموزه‌های دینی و هم آسیب‌رسان به سرمایه اجتماعی. از پیامبر خدا بیاموزیم که مدارا و خُلق خوب و نیکو و رحمت و گذشت چه معجزه‌ها که نمی‌کند.