عصرایران ؛ عبدالرحیم اباذری - چند روز است در رسانه های وابسته به طیف افراطی که از هر سوژه ای علیه آیت الله هاشمی رفسنجانی بهره برداری سیاسی می کنند، باز هم جنجال آفرینی ها آغاز شده است.عبدالرحیم اباذری این بار بخشی از سخنان ایشان در جلسه اختتامیه کنفرانس وحدت اسلامی مورد هجمه و بهانه قرار گرفته که آقای هاشمی، ضمن توضیحاتی اظهار داشته بود: « این که چه کسی اولین خلیفه بوده یا نه، مساله تاریخی است که هیچ سودی برای ما ندارد و نتیجه ای از آن نخواهیم داشت و...» در اینجا با قطع نظر از درستی و نادرستی این مطلب که باید در جای خودش بحث شود، به چند نکته اشاره می شود: اولا: این نخستین بار نیست که آقای هاشمی به این موضوع، آن هم به این صورت پرداخته و به آن تا کید می کند. ایشان بارها در مناسبت های گوناگون این موضوع را در ضمن خطبه های نماز جمعه وایام هفته وحدت عنوان کرده و توضیح داده است. ثانیا: این سخن تازه ای هم نیست ، شخصیت های بزرگی مانند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به همین مبنا قائل بودند و تاکید داشتند که امروز نباید به مسائل تاریحی پرداخت. لذا دست دوستی با رئیس وقت جامع الازهر مصر -آقای شیخ محمود شلتوت- دادند و مجمع دارالتقریب اسلامی را در دهه 30 بر همین اساس بنیان نهادند. ثالثا : مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی ) نیز درباره وحدت اسلامی همین نظر را دارند و اظهارات معظم له بسیار صریح تر و روشن تر از نظرات آقای هاشمی است که جهت اطلاع مردم عزیز فقط به چند موردِ نمونه از آن بسنده می گردد: 1 - «اگر کسی مخلصا لله احساس می کند که باید امروز بین برادران، برادری واقعی وعملی باشد، باید کوشش کند که گذشته را به یاد نیاورد والا او می رود کتاب «احقاق الحق »را می آورد و به رخ این می کشد واین هم می رود کتاب «تحفه اثنا عشریه» را می آورد وبه رخ آن می کشد! هر دو هم به قدر کافی کتابِ پر از طعن و دفع علیه همدیگر نوشته اند! اگر ما بخواهیم گذشته را مطرح کنیم ، نمی شود به وحدت رسید . باید نگاه کنیم ، بگوییم : گذشته گذشته است «رحم الله معشر الماضین». ما کاری به کار آن ها نداریم. اگر آنها هر کاری کرده اند ما امروز می خواهیم تکلیف خودمان را – بیننا وبین الله- نگاه کنیم.» (بیانات رهبری در جمع ائمه جمعه واساتید حوزه های علمیه اهل سنت ،5/10/1368) 2 - «سال ها پیش از انقلاب که با بعضی از برادران اهل سنت صحبت می کردم به آنها می گفتم که اگر ما بخواهیم وحدت اسلامی تحقق پیدا کند ، باید خودمان را از گذشته جدا و قیچی کنیم.» (همان) 3 - «بد نیست من خاطره ای را برای شما نقل کنم، هر چند به خیلی از دوستان هم این را گفته ام. امام یک وقت در اوایل انقلاب در سخنرانی هایشان از معاویه به صورت طعن آمیزی اسم آوردند. شما می دانید که من مدتی را در بلوچستان بودم وبا خیلی از علمای آنجا دوست نزدیک هستم. مردم وعلمای سنی آن منطقه، معاویه را مقدس می دانند. به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم می شمارند و او را خال المومنین می دانند. البته بحق یا به ناحق آن ، مربوط به جلسه ی بحث است. یعنی مسلمانان هند ، پاکستان ،؛ بنگلادش و افغانستان اغلب سنی حنفی اند، اینها معاویه را محترم می شمارند . امام گفتند : عجب! من نمی دانستم. من بعد از آن – در طول این ده سال ،یازده سال – یک جمله ی طعن آمیز از امام راجع به معاویه نشنیدم...» (وحدت و همگرایی از منظر رهبر معظم انقلاب، علیرضا برازش،نشر امیر کبیر، ص64) 4 - « این قدر ما روایات درثواب شرکت در نماز جماعت اهل سنت درزمان ائمه (علیهم السلام ) داریم که روایت دارد که در مسجد الحرام پشت سر اینها نماز بخوانید ، مثل این که پشت سر پیغمبر نماز خوانده اید.این معنایش چیست؟ معلوم است که امام صادق (علیه السلام ) نماز آن امام جماعت را با نماز پیامبر مقایسه نمی کند .مقایسه با نماز پیرو خودش هم نمی کند ، اما می گوید پشت سر او نماز بخوانید. این یعنی چه؟ این نمایش وحدت است .عملا وحدت را نشان بدهید. روی همین فکر بود که امام بزرگوار ما (که رضوان خدا بر او باد)- آن مرد بیدار،آگاه- به همه ی ما، همه ی حاجی های ایرانی، توصیه کرد که در نماز جماعت ها در مسجد الحرام ، در مسجد النبی شرکت کنید. امام بزرگوار ما که منادی اتحاد بین مسلمین بود از همه ی این هایی که مدعی اند، ولایتش و اعتقادش و ارادتش وعشقش به ائمه (علیهم السلام ) بیشتر بود. او بهتر می فهمید ولایت را یا فلان آدم عامی که حالا به اسم ولایت کارهای خلاف می کند ، حرف ای بی ربط می زند؟» (بیانات رهبری در دیدار با کارگزاران و دست اندر کاران حج ،4/8/1388) همان طوری که می بینید بیانات آیت الله هاشمی کاملا همسو با فرمایشات رهبری است و هر دو بیانات از یک مبنای فکری مشترک و دیرینه سر چشمه می گیرد. علاوه بسیاری از بزرگان حوزه ومراجع معظم تقلید در قم و نجف این تفکر را قبول دارند و به آن عمل می کنند. البته بعضی دیگر هم شاید باشند ومخالف این نظر باشند. قرار نیست که همه یک جور فکر بکنند و «هرکس هم با ما نیست ،حالش خوب نباشد.»

نظرات
با انکه از لحاظ سیاسی توافقی با جناب هاشمی ندارم اما بنظرم میاید در این قضیه رنگ سیاست بیشتر از بحث علمی است . امروز جهان اسلام در مقاصد میتواند هدفی یکسان و روشهایی بسیار نزدیک بهم بیابد . مبارزه با استکبار ، قضیه فلسطین ، تمدن اسلامی و... این جامعه اجهانی امت رسول الله است که میتواند اتحادیه بزرگ جهانی تشکیل دهد پرداختن به اختلافات در این میان نیاز به توضیح ندارد که خواسته و ارزوی کیست
با سلام البته اینکه آقای هاشمی رفسنجانی این موضوع را مطرح کرده اند به قول شما در جای خود قابل بحث است، اما اگر از اخبار کنفرانس وحدت اسلامی در ایران خبر داشته باشید و اخبار اهل سنت را نیز در پایگاه سنی آنلاین پیگیری کرده باشید در می یابید که وحدت از نظر خود مولانا عبدالحمید هم حتی به معنای کنار گذاشتن اختلافات نیست. بلکه خود مولانا نیز در همین کنفرانس بیان نمودند که بحث وحدت و تقریب بین مذاهب به معنی دست گذاشتن روی اشتراکات شیعه و سنی می باشد و نباید در زمان کنونی به مباحث اختلافی تکیه کنیم. مسئله خلافت و وصایت پیامبر اسلام نیز از امور اختلافی مسلم بین شیعه و سنی می باشد و اگرچه شیعیان وصایت پیامبر را با اجازه خداوند و منصوص از طرف ایشان می دانند (نه اینکه به قول اهل سنت باید به شوری گذاشته شود) اما این مسئله باعث عدم اتحاد سیاسی شیعه و سنی نگردیده است. هر کدام از مذاهب به مسلمات اعتقادی خود پایبندند اما در برابر دشمنان مشترک خود نیز در یک صف واحد ایستاده اند. این معنی اتحادی است که علمای شیعه و سنی در طول سالیان متمادی به آن دامن زده اند و مجمع تقریب نیز بر همین اساس استوار گردیده است.