انگیزه­های کتاب­خوانی روی آوردن به کتاب­خوانی و استفاده از آموخته­های دیگران، مانند هر کار دیگری نیاز به انگیزه و شوق درونی فرد دارد. این کار به طور ناگهانی و فوری ایجاد نمی­شود؛ بلکه کاری است که نیاز به مداومت و صبر و حوصله و تمرکز و دقت دارد. تا احساس نیاز نباشد، انعکاس و پاسخی صورت نخواهد گرفت. بزرگ­ترین عامل ایجاد علاقه به کتاب و کتاب­خوانی،‌در دسترس بودن کتاب برای خواننده است. برای کسی که پیوسته به کتاب­های خوب دسترسی داشته باشد، همواره این فرصت فراهم است که به یکی از بزرگ­ترین گذرگاه­های فکری و تفریحی راه پیدا کند. آشنایی و انس فرد با کتاب و کتاب­خوانی، از خانواده آغاز می­شود. خانواده می‌تواند اثری عمیق بر عادت­های فرد و فرهنگ­سازی مطالعه داشته باشد. باسواد بودن والدین، موقعیت شغلی و اجتماعی خانواده، مسائل اقتصادی، نوع گرایش­های والدین، مسائل روانی خانواده، کیفیت برنامه­ریزی مطالعه،‌میزان دسترس به کتاب و کتاب‌خانه در منزل از جمله عوامل ایجاد انگیزه کتاب­خوانی در فرد است. نهاد دیگر تأثیرگذار بر ترویج فرهنگ کتاب­خوانی، مدرسه است. نقش مدرسه، وجود کتاب­خانه­های مناسب، کتابداران آشنا به روش­ها و فنون مطالعه، سوق دادن دانش­آموزان به فعالیت­های گروهی کتاب­خانه­ای و مطالعه و تحقیق، و معرفی تازه­های کتاب می­تواند در گرایش به مطالعه مؤثر باشد. تبیان زنجان همچنین اجتماع و رسانه­های گروهی در ترویج فرهنگ کتاب­خوانی نقش مهمی ایفا می­کنند. این وسایل که شامل روزنامه، مجله، کتاب و همچنین رادیو و تلویزیون و سینما می­شوند، بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند و جذابیت تلویزیون و قابل حمل بودن رادیو و جنبه اجتماعی داشتن سینما از عوامل مهمی هستند که باعث جلب نظر افراد می­شوند و در الگوی مطالعه آنها تأثیر می­گذارند. آیین کتاب­خوانی برای استمرار و دوام کتاب­خوانی به عنوان یک ارزش، نخست باید فرهنگ آن را آموخت. این کار نیز مستلزم رعایت آداب و اصولی است که اگر رعایت شود، به‌نتیجه مطلوب خواهد رسید. اولین موضوع مهم در کتاب­خوانی، داشتن هدف­های روشن و مشخص و برنامه از پیش تعیین شده است. منظور از داشتن برنامه این است که بدانیم کدام کتاب پایه و اصلی را اول بخوانیم و کدام کتاب فرعی را بعد مطالعه کنیم. یکی دیگر از آیین‌های خواندن کتاب، مطالعه منظم، مستمر و پی‌گیر است؛ یعنی هر روز وقت معینی را به این کار اختصاص دهیم. از نکات مهم دیگر، یادداشتبرداری است که باعث تمرکز حواس و یادگیری و اثربخشی بیشتر می­شود. برای این منظور باید محیط اطراف، کاملاً آرام و بدون سروصدا باشد که مطالعه در یک محل خاص، به ایجاد آمادگی ذهنی کمک می­کند. نکته درخور توجه دیگر این است که ابتدا پیش­گفتار، مقدمه و فهرست کتاب موردنظر را مطالعه کنیم که می­تواند شناختی همه­جانبه و برداشتی کلی نسبت به کل کتاب را به ما بدهد. مطالعه و تفکر، لازم و ملزوم یکدیگر هستند. مطالعه، وسیله یادگیری معرفت و تفکر، عامل ملکه ساختن آن در ذهن است و مطالعه اگر همراه با تفکر نباشد ثمری ندارد. به قول نظامی گنجوی می‌کوش به هر ورق که خوانی تا معنی آن تمام دانی بنابراین بهتر است دقایقی به طرح سؤال­های گوناگون و اندیشیدن درباره موضوع مورد مطالعه اختصاص دهیم و سپس سعی کنیم جواب آن را از کتاب پیدا کنیم. خط کشیدن زیر مطالب مهم، و بازگو کردن مطالب مطالعه شده برای دیگران است که به بهتر در حافظه ماندن کمک می­کند. همچنین برای انتخاب یک کتاب می­توان از راهنمایی و کمک افراد متعهد و کتاب­شناس بهره برد. علل کتاب­گریزی بنابر آمارهای مربوط به کتاب­خوانی در کشور ما متأسفانه هر فرد در سال فقط چند دقیقه مطالعه می­کند. به عبارت دیگر، کتاب­خوانی ریشه در فرهنگ ما ندارد. حتی بسیاری از مطالعه­کنندگان نیمه­حرفه­ای ما، خواندن کتاب را پس از همه کارها شروع می­کنند. یکی از عوامل کتاب­گریزی، احساس نیاز نکردن به مطالعه است. تا کشش و احساس نیاز نسبت به موضوعی وجود نداشته باشد، اقدام در به وجود آوردن عادت مطالعه اثربخش نخواهد بود. شاید القای خودشیفتگی و خودبسندگی در فرد موجب از بین رفتن حس کنجکاوی او می­شود و در نتیجه عادت به مطالعه شکل نمی­گیرد. بنابراین نیاز به کتاب، حسی است که باید در فرد درونی شود. یکی دیگر از عوامل کتاب­گریزی در جامعه ما، متکی بودن بر فرهنگ شفاهی بیش از فرهنگ کتبی است. به ویژه با ورود رسانه­های دیداری و شنیداری که باعث کاهش ارزش مطالعه و مانع ورود کتاب به خلوت افراد جامعه شد. عامل دیگر، ضعف نظام آموزشی است. نظام آموزشی در نهادینه کردن فرهنگ آموزشی و کتاب‌خوانی نقش کلیدی و سرنوشت­ساز دارد. بی­توجهی به محیط و وضعیت کتاب‌خانه­ها، باعث پایین آمدن سطح مطالعه در بین جوانان و نوجوانان می‌شود. کیفیت نازل برخی از کتاب­ها و جراید، کمیِ تعداد نسخ مطبوعات و کتاب­ها، محرومیت بیشتر روستاییان از دسترسی به کتاب، وجود نابسامانی در شبکه توزیع کتاب و جراید، کمبود کتاب­خانه­های عمومی، شرایط نامساعد بعضی از کتاب­خانه­های عمومی، نبود کتابداران متخصص در کتاب­خانه­ها، استقرار کتاب­خانه­ها در مکان­های نامناسب و موقعیت جغرافیایی آنها، کمبود کتاب و کتاب­خانه­های ویژه کودکان و نوجوانان و نبود نمایشگاه­های دایمی کتاب در سطح کشور، از عوامل مهم گسترش نیافتن فرهنگ مطالعه و کتاب­خوانی در جامعه محسوب می­شود. کتاب بخوانیم انسان از دو بُعد جسمی و اندیشه­ای ساخته شده است. آشکارترین تفاوت انسان با دیگر موجودات، همان وجه فکری و اندیشه­ای اوست. همان­گونه که جسم انسان برای ادامه حیات و سلامتی خود به غذای سالم و مفید نیاز دارد، اندیشه او نیز برای ساختن خود و جامعه و روان خود، احتیاج به غذای معنوی سالم دارد. یکی از مصادیق تغذیه فکری، کتاب خوب و مفید است. مطالعه کتاب­های خوب می­تواند در شخصیت ما تحول مثبت ایجاد کند. کتاب خوب چون دوست خوب است که عقل را می­افزاید، ذهن را فعال می­کند، تجربه را زیاد می­کند و پند و عبرت می­دهد. امروزه، توسعه فرهنگی جوامع و پیشرفت آن بسته به کتاب و کتاب­خوانی است؛ زیرا دانستن، موجب توانستن و مقدمه آن است. این توجیه به هیچ‌وجه پذیرفته نیست که برخی می­گویند برای مطالعه و خواندن فرصت نداریم یا قیمت کتاب گران است. باید همه با هم نهضت کتاب­خوانی را برای ارتقا و افزایش دانایی و پیشرفت اجتماعی به یک فرهنگ تبدیل کنیم؛ فرهنگی که زیربنای کارهای دیگر ماست. نقش کتاب در زندگی هیچ ملتی در جهان به ترقی و تمدن واقعی نرسیده است؛ مگر آن‌که در راه ترویج فرهنگ و دانش کوشیده است و حصول این مقصود، فقط از راه مطالعه کتب و آثار متفکران بزرگ و بهره گرفتن از آنها ممکن شده است. اهمیت کتاب، کتاب‌خانه و کتاب­خوانی تا جایی است که امروزه یکی از لوازم اولیه و ضروری زندگانی است و هیچ‌کس بی­‌مطالعه و استفاده از کتاب نمی­تواند زندگی کند و در حقیقت انسان تربیت شده و معاشرتی و جامع به حساب نمی­آید. یکی از افتخارات ویژه اسلام در بین ادیان آسمانی این است که خداوند به قلم و آنچه می­نویسند سوگند خورده است و این اشاره به ارزش والای آن در اسلام و تفکر دینی مسلمانان دارد. در تاریخ تمدن اسلامی نیز پیشرفت مسلمانان با ظاهر شدن دانشمندان بزرگ، آثار و کتاب­های بزرگ علمی و ترجمه کتاب­ها و تأسیس کتاب‌خانه­های بزرگ در شهرهای اسلامی مانند بیت­الحکمه در بغداد و دارالعلم در قاهره و ... بوده است. امروزه، کتاب و کتاب­خوانی در فرآیند توسعه فرهنگی و اجتماعی جوامع، دارای نقش مؤثری است که بدون در نظر گرفتن آن،‌امکان دست‌یابی به توسعه و پیشرفت مطلوب وجود ندارد. افزون بر این، کتاب و کتاب­خوانی در سلامت روانی و اخلاقی فرد و جامعه و تعلیم و تربیت مؤثر است. هدف مطالعه نحوه برخورد با کتاب­ها به تناسب عمق و محتوا و موضوعش فرق می­کند. برخی از نویسندگان، کتاب­ها را به سه نوع تقسیم کرده­اند: 1) چشیدنی 2) بلعیدنی 3) هضم­کردنی کتاب­های چشیدنی را باید نگاهی اجمالی و گذرا کرد و در همین حد فهمید که چیست و درباره چیست؟‌کتاب­های بلعیدنی نکات مفید دارد و باید خوانده‌شود ولی چندان نیازی به تعقل و تأمل ندارد و به صرفِ خواندن سریع هم مقصود حاصل می­شود مانند کتاب­های تاریخی، قصّه، رمان، فکاهیات و مجلات و روزنامه­ها. کتاب­های هضم­کردنی، نیاز به دقت و تأمل دارد تا مطالبش فهمیده شود و به خاطر سپرده شود مانند کتاب­های علمی و تحقیقی و فنّی. منبع : پایگاه حوزه گردآوری :گروه ادبیات تبیان زنجان