إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات

  • نویسنده : محمد مجتهد شبستری

    (توضیحی بر یک گفت‌وگو)
    کلام نبوی
    از بررسی متن قرآن به مثابه شواهد تاریخی به دست می‌آید که مدعای آن انسان، که در این متن از نبوت او سخن می‌رود، این بوده که سخنی که وی به صورت آیات برای مردم می‌خواند و آنان را به قبول آن دعوت می‌کند؛ گرچه کلام خود وی است ولی یک منشأ الهی دارد. آن نبی نمی‌گفته که این متن کلام من نیست. باید به این نکته توجه کرد که «کلام انسان» تنها با «معانی» کلام نمی‌شود همانطور که تنها با «الفاظ» کلام به وجود نمی‌آید. کلام انسان عبارت است از «مجموعه معانی و الفاظ» که در داخل یک «سیستم اظهارات» که زبان نامیده می‌شود به وجود می‌آید (چنانکه بعداً‌ توضیح خواهم داد). اگر تنها معانی یا تنها الفاظ به یک انسان نسبت داده شود کلام به او نسبت داده نشده است...

  • اشاره:
    دکتر حسن حنفی، نواندیش دینی مصری و استاد فلسفه دانشگاه قاهره، از ششم تا هشتم اردیبهشت ماه برای حضور در همایش «حکمت مطهر» به ایران آمد. وی همچون شاگردش، نصر حامد ابوزید، در فضاهای فکری- دینی و در میان اندیشمندان همواره محل توجه و التفات بوده است.
    حنفی خود را یک اصلاح‌طلب، نماینده جناح چپ اسلامی و در این راستا قابل مقایسه با شریعتی معرفی می‌کند. گفت‌وگوی حاضر، حاصل ملاقات کوتاهی است که در حاشیه همایش مزبور دست داد.

  • سید اسماعیل روندی
    ترجمه : بایزید درویش پور – ارومیه

    مسئله‌ای که در آن، جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست این است که مهارت پیدا کردن در فن و هنر تعامل و ارتباطات انسانی همانا معیار و میزان همه پیروزیهاست لذا پیامبر (ص)این تعامل و ارتباط میان افراد را تمامی ماهیت و حقیقت دین مبین اسلام معرفی می‌کنند آنجا که می‌فرمایند: (الدین المعاملة ) دین یعنی حسن تعامل و ارتباط با دیگران.

  • شریعت الهی، نهاد الهی ثابتی است که خداوند سبحان آن را به پیامبران و فرستادگان، وحی می‌کند و این شریعت، طریقتی الهی است که خداوند آن را به عنوان دین، مقرر داشته و مکلفین را فرموده تا به اختیار خویش از آن پیروی نمایند تا در پرتو آن دنیا و آخرتشان اصلاح یابد.

  • اشاره

    دکتر سید حسین نصر از چهره هاى شناخته شده اى است که هم محضر حکیمان سنتى و عارفان ربانى ایران و اسلام را درک کرده و هم با علم و تمدن غربى از نزدیک انس و آشنایى داشته است. چیرگى او در فلسفه، به ویژه فلسفه اسلامى و صدرایى و نیز در عرفان و تصوف اسلامى بر اهل فن پوشیده نیست. ایشان علاوه بر این مقام و منزلت علمى از منتقدان جدى تجدد غربى، و از طلایه‌داران و نظریه‌پردازان سنت گرایى در معناى خاص آن است که البته بر آن انتقادهایى نیز وارد شده است. ملاحظه فضا و بافت فکرى و زیستى اى که این تفکر و گرایش در آن مطرح شده شاید به فهم همدلانه اى از سنت گرایى مدد برساند. سنت گرایى به واقع، پاسخى است به افراطى که در مغرب زمین در علم گروى، دنیاگرایى و قداست زدایى صورت گرفته است.فرصتى دست داد تا در تابستان گذشته همراه با برادر معزز و گرامى جناب آقاى محمد جاودان دیدارى با جناب استاد حسین نصر در دفتر کارشان در دانشگاه جرج واشنگتن داشته باشیم. این دیدار مسبوق به نشست دیگرى بود که جناب آقاى جاودان پیش از این با ایشان برگزار کرده بودند. محصول این دو دیدار کوتاه، گفتوگوى مختصرى است که اینک تقدیم مى گردد. این گفتوگو و گفتوگوى دیگرى که در پى آن مى آید از نظر جناب استاد نصر گذشته و اصلاحات موردنظر ایشان اعمال شده است.

    نویسنده:
    سید حسین نصر
  • نویسنده : حیاة الجاسم
    برگردان از عربی : فریبا قهرمانی

    اکثر بچه‏ها قبل از خوابیدن تمایل به شنیدن قصه دارند برای این کار باید در کنار مشغله‏های زیاد به این امر از جنبۀ تربوی اهتمام خاصی داشته سعی نمائیم که بهترین قصه‏ها و درسها را برای بچه‏هایمان از میان این داستانها گلچین کنیم.
    نحوۀ قصه گفتن مرحله‏ای از تربیت فکری و شخصیتی کودک بحساب می‏آید و برای این کار که زمان بیشتر از 5 تا 10 دقیقه صرف آن نمی‏کنیم، بهتر آن است که قصه‏هایی را آماده گفتن داشته باشیم که تکراری نباشند چون به اقتضای سن کودکان از 4 سالگی به بالا اغلب از شنیدن قصه‏های تکراری بیزارند و هر لحظه تمایل به شنیدن قصه‏ای نو و جدید دارند تا مطلب و پندی جدید بیاموزند.

  • مراد از تعبیر بهداشت روانى دقیقاً چیست؟ تفاوت‌هاى بهداشت روانى با بهداشت جسم و بهداشت ذهن در چیست؟ آیا این سه در یک دیگر تأثیر دارند؟ اگر آرى، تاثیرشان به چه صورت است؟
    شاید براى پاسخ به این سؤال، بهتر باشد که ابتدا به همان تفاوتى که گفتید اشاره کنیم، سپس به جمع بندى بپردازیم. شما سه قسم بهداشت، یعنى بهداشت جسم، بهداشت ذهن و بهداشت روانى را بر شمردید. دقیقاً نمى دانم منظور از بهداشت ذهن چیست؟ چون بهداشت جسمى و روانى با یکدیگر تقابل دارند. شاید مراد از بهداشت ذهن همان باشد که در زبان انگلیسى Mental Health گفته مى شود. امّا به نظر مى رسد ترجمه آن به بهداشت روانى بیشتر متعارف باشد تا به بهداشت ذهن.
    اگر منظور از ذهن تنها جنبه فکرى در انسان باشد، شاید بتوان از چیزى به عنوان بهداشت فکرى و ذهنى هم سخن به میان آورد که، مثلاً، چیزى شبیه منطق از آن درآید; یعنى بگوییم منطق براى بهداشت فکر بوده است تا به اصطلاح حرکت فکر سالم و بدون آسیب به نتیجه خود برسد. مثلاً اگر ما بخواهیم معیارهاى استدلال را رعایت نکنیم، ذهن آسیب مى خورد; یعنى یا انرژى تلف مى شود یا به هر حال به نتیجه‌هایى غلط مى انجامد، ولى اگر منطقى فکر کرده و منطقى بحث کنیم، در واقع، فکر ما سالم تر، صحیح تر و سریع تر به نتیجه مى رسد. فکر مى کنم این مطلب مقدارى از بحث بهداشت روانى، به معناى رایج کلمه خارج مى شود و احتمالاً به منطق و مانند آن مى تواند مربوط مى شود.

    البته این نکته که فرمودید، درست است، ولى منحصر به این حقیقت نمى شود. طرح این سؤال بیشتر ناظر به دیدگاه‌هایى است که از ادیان شرقى مانند بودایى و هندى امروزه در فرهنگ و جامعه ما تحت عنوان تکنولوژى فکر، مهندسى فکر، بهسازى فکر و چیزهایى که براساس آرا و ایده‌هاى دین بودایى مبنى بر این که عامل مهم بهداشت روانى، بهداشت فکر است، مطرح شده است; یعنى وقتى ذهن ما از شلوغى‌هاى ذهنى یا اختلالات ذهنى آرام شود، به بهداشت روانى هم مى رسیم.

  • نویسنده: الیزابت فریزر
    مترجم: نیاکوییان

    (گزارشی از کتاب«The problems of communitarian politics» به قلم Elizabeth Frazer )
    توجه : این گزارش توسط جناب آقای نیاکوییان، دانشجوی دوره دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران تهیه شده است.
    یکی از مباحثی که امروزه در حوزه‌های تئوریک علوم سیاسی گسترش چشمگیری یافته است. اجتماع‌گرایی یا communitarianism است که در رابطه با آن منابع مفیدی به زبان انگلیسی به رشته تحریر در آمده است. یکی از این منابع کتابی است تحت عنوان «The problems of communitarian politics» که به قلم Elizabeth Frazer نگاشته شده است این کتاب در هفت فصل گردآوری شده است.

  • • گفت‌وگو با منصور بهرامی‌روانشناس و عضو انجمن بین المللى تحلیل رفتار متقابل

    على دوستى، سمیه صیادی‌فر

    متأسفانه در جامعه ما شادى حذف و حبس شده و شاید هیچگاه روى آوردن جوانها به شادیهاى کاذب آسیب شناسى نمی‌شود؟
    اما چرا همیشه پیش از پیدا کردن علت و رفع آن، تنها به معلول و حذف موقتى آن می‌پردازیم! جو جامعه ما تحت تأثیر اتفاقاتى غم‌انگیز چون جنگ و از دست دادن هزاران عزیز، همچنان جوى غم انگیز و عبوس است. گویى شادى و شاد بودن یعنى مخالفت با روحیه تلاش، جدیت و مدیریت صحیح امور. این یکى از بزرگترین اشتباهاتى است که جامعه ما مرتکب شده است.

  • این سطور که به رشته تحریر در می‌آید خیالبافی نبوده بلکه حقیقتی است که بیش از نیم قرن پیش رخ داده است و چه بسا بارها تکرار می‌شود، که می‌داند؟

    مکان رخداد: قاهره منطقه حامیه.
    زمان رخداد: بعد از نیمه شب 12 فوریه‌ی سال 1949.