«صبوری و شكوری» دو واژه سنگین و پرمعنا که دکتر ابراهیم یزدی به شایستگی برای وصف شش دهه کنشگری سیاسی و اجتماعی خود برگزیده و روی جلد کتابهای خاطراتش را بدانها مزیّن کرده بود. او از تبار صبوران و شکورانی چون بازرگان، سحابی و طالقانی بود.
شش و چهلوهفت دقیقه بامداد؛ یکشنبه؛ بیست و نهم مرداد نود و شش؛ خیابان انقلاب تهران؛ اینکه توهّمات مالیخولیایی کدامین جنگسالار ایدئولوژیک تو را به اینجا کشانده است، اگرچه بسیار مهم است، اما پرسش اکنون من نیست؛
انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری به خیر و خوشی! تمام شد و حسن روحانی که «برای ایران» آمده بود، با رأی خیره کننده «ایرانیان» و بهویژه رأی قاطع شهروندان اهل سنت برای یک دوره دیگر در پاستور ماندگار شد. رأیدهندگان «ایرانی» از میان دو سلیقه مدیریتی حاضر در عرصه رقابت، گفتمانی را برگزیدند که در سیاست داخلی به شهروند و حقوق شهروندی بهای بیشتری میداد.
نوار مرزی کشور ما، چه در مرزهای خاکی و چه در سواحل آبها، نوعاً محلّ سکونت شهروندان اهل سنّت است. استانهای سهگانهی کردنشین در غرب و شمال غرب، بخشهایی از استانهای بوشهر و هرمزگان در سواحل خلیج فارس، بخشهایی از استان فارس، نقاط محدودی از کرمان، بخش عمدهای از استان پهناور سیستان و بلوچستان، پارههایی از استانهای سهگانهی خراسان، بخش عمدهای از گلستان در سواحل شرقی دریای خزر و طوالش گیلان در ساحل غربی آن و نهایتاً بخشهای کوچکی از استان اردبیل سکونتگاههای اصلی اهل سنّت ایران و در عین حال خاستگاه جمعیّت میلیونی اهل سنّت پراکنده در پایتخت و دیگر کلان شهرهای کشور و نیز مهاجران مناطق صنعتی و کارگری سراسر کشور است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل