إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • سروش دباغ: سلام عرض می کنم خدمت خوانندگان محترم. در ابتدا باید بگویم که شخصاْ برای جناب ملکیان بسیار احترام قائلم و سالهاست توفیق آشنایی از نزدیک با ایشان را دارم. ایامی که در ایران بودم، مکرراً خدمتشان می رسیدم، ایشان نیز برای ایراد سخنرانی و شرکت در جلسات متعدد به «موسسۀ معرفت پژوهش»می آمدند.

    نویسنده:
    سروش دباغ
  • 5.پرورش روح گذشت و تسامح در قبال نگرش‌های متفاوت از متون دینی:
    در قضایایی که درِ اجتهاد به رویشان باز است، سرشتی است که فهم‌ها متفاوت از هم باشند.

  • ابوالقاسم فنایی: اگر شریعت در زمان حیات پیامبر سیال و در حال تحول بوده، و اگر خدای شارع در زمان حیات پیامبر اکرم در حکم خود نسبت به برخی موضوعات، از جمله قبله، احکام روزه یا برخی از احکام جهاد، تجدید نظر کرده، و این تجدید نظر در قرآن هم ‌آمده، در این صورت پرسش این است که چرا با رحلت پیامبر اکرم ناگهان همه احکام ثابت می‌شوند. رحلت پیامبر که تغییری در سرشت خدای شارع ایجاد نمی‌کند. خدا همان خداست. خدایی که قادر است در زمان حیات پیامبر حکمش را تغییر دهد، و حکم جدیدی را به جای حکم قبلی خود بنشاند، علی‌الاصول قادر خواهد بود که بعد از رحلت پیامبر نیز چنین کاری را بکند.

    نویسنده:
    دکتر ابوالقاسم فنایی
  • طبیعت در ذهن ما ایرانی‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد. همه به خوبی روزهایی را که به دامانش پناه بردیم را به یاد داریم و صفای آن لحظه‌ها هرگز از یاد نمی‌رود. خرداد ماه در خود یادآوری‌هایی دارد که اگرخود و آینده حیات خویش برایمان مهم باشد، لازم است قدری بیشتر به آن بها دهیم؛

  •  در قرآن از اصطلاحاتی مانند «ادیان آسمانی» یا «ادیان الهی» استفاده نشده است و «دین» همواره مفرد است. یکی از دلایل اصلی تبدیل دین واحد پیامبران به ادیان متفرق کنونی این است که هر گروه از متدینان سنتی باورها و رفتارهای دینی خود را با محوریت و مرکزیت یک پیامبر خاص تعریف می‌کنند و هویت دینی خود را تنها به آن پیامبر و کتاب اختصاصی او گره می‌زنند.

  • « مبانی پروژه‌ی تزکیه و دعوت»، برنامه مشترک میان جماعت‌های اسلامی‌:
    1. التزام کامل به ارکان« ایمان» و « اسلام»:  مسلماً شخص فاقد چنین شرطی را نمی‌توان یافت که خود را رهرو حرکتی اسلامی‌معرفی نماید. چرا که هر مسلمانی لازم است به این شرط پایبند باشد.

  • دنیا از گفتن باز نمی‌ایستد و برای سکوت ارزشی قایل نیست، همواره برای کسی که بیش‌تر حرف می‌زند، کف می‌زنند و او را به گشادگی، حضور در جمع، اجتماعی بودن و برخورداری از دید باز توصیف می‌کنند. از آن سو، درون‌گرایی و تمایل به سکوت یک بیماری قلمداد می‌شود که همگان از آن گریزان‌اند و به فرد گاهی صفات بد داده یا او را تمسخر می‌نمایند

  • «تزکیه» و «دعوت» دو کلید گشایش دروازه‌ی تغییر بر روی جوامع بشری به شمار می‌روند. همانطور که خداوند متعال در دو آیه بصورت جداگانه به این دو امر مهم اشاره کرده است. چنانچه درمورد دعوت می‌فرماید: یا أیُّها النَّبی إنّا أرسلناک شاهداً و مبشِّراً و نذیراً و داعِیاً الی اللهِ بِإذنِهِ وَ سِرَاجًا مُنِیراً

  • از نمودهای تسامح دینی در تمدن ما با دیگران آن چیزی است که مصطفی السباعی از تکرار اشکال جشن‌های دینی و شکوه آنها برای ماثبت نموده است، در دوره‌ی اموی برای مسیحیان جشن‌های عمومی در خیابان‌ها وجود داشت

  • امامیه رکن چهارم طلاق را گرفتن شاهد بر طلاق می‌دانند و به آیه زیر استناد می‌کنند و رجوع ضمیر را در گرفتن شاهد به طلاق می‌دانند و نه چیز دیگر . « فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ »( طلاق/2)

    نویسنده:
    سمیه امینی