إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • پیش از پرداختن به شرح و تفصیل قضیّه ضروری می‌دانم که یک حقیقت را مورد تأکید قرار دهم و آن این که در حال حاضر هیچ‌کس بر روی این کره‌ی خاکی معصوم نیست و این ضرورتاً همه‌ی مسلمانان را در بر می‌گیرد. بر این اساس هیچ شخصیت واقعی یا مجازی یافت نمی‌شود که تصوّر حقیقی و مطلق از آخرین رسالت آسمانی را در انحصار خود داشته باشد. بنابراین توجّه  به سه نکته ضروری است:

    الف: قرآن کریم بین همه‌ی مسلمانان مشترک است و هیچ گروهی به هیچ وجه نمی‌تواند ادّعا کند

  • جنبش‌های اسلامی‌ای که در اطراف و اکناف جهان اسلام شکل گرفته‌اند، در شرایط و احوالی پا به عرصه وجود نهادند که مبارزه‌طلبی‌های خطرناکی ـ به ویژه در دهه‌های نخست قرن بیستم ـ امّت اسلامی را مورد تاخت و تاز قرار داده بود.

    موج خروشان این تهدید و مشکلات تنها بعد سیاسی و استقلال جغرافیای شرق و غرب جهان اسلام را در بر نگرفت بلکه حیات اجتماعی و دینی را نیز درنوردید.

    در زهدان این اوضاع و احوال ناگوار و نگران‌کننده بود که جنبشهای اسلامی در مناطق مختلف جهان اسلام دیده به جهان گشود و زاد و ولد کرد.

    نویسنده:
    دکتر احمد ریسونی
  • من و یک منظره

    13 تیر 1397

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

    وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ * رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ ۖ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا ۚ كَذَٰلِكَ الْخُرُوجُ": و نخل‌های قامت بلند که دارای شکوفه‌های منظم چیده شده‌اند.

  • اقبال شاعر و متفکّر مسلمان‌ شبه‌ قاره هند و پاکستان‌ بود. نیاکان او از برهمنان کشمیر بودند که حدود دویست سال پیش از تولّد  او، اسلام آورده بودند. همانند پدرش‌ به‌ سلسله‌ی قادریه‌ تعلّق‌ خاطر داشت. اوّلین شخصیت مؤثّر بر افکار او‌ سیدمیر حسن‌ بود که‌ خود از طرفداران افکار سرسید احمدخان‌، بنیان‌ گذار نهضت‌ علیگره‌ بود.

    در ۱۸۹۵م‌ به‌ لاهور رفت‌ و در دانشکده دولتی لاهور‌  به مدّت ٥ سال  زبان‌های‌ فارسی‌ و عربی‌، ادبیات‌ انگلیسی‌ و ادبیات‌ جدید اروپایی‌ و مقدّمات‌ فلسفه‌ی غرب‌ را فرا گرفت‌. تحصیلات او در رشته‌ی فلسفه در دانشگاه لاهور آغاز شد و مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را در سال ۱۸۹۹م با رتبه‌ی اوّل از دانشگاه پنجاب دریافت کرد. وی پس از آن از دانشگاه کمبریج و دانشگاه مونیخ مدرک دکترای خود را در رشته‌ی فلسفه گرفت.

  • " وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ"
    و ایّوب را (به یاد آور) هنگامی که پروردگارش را خواند( و عرضه داشت):" بدحالی و مشکلات به من روی آورده؛ و تو مهربان‌ترین مهربانانی!"

  • زمانه برای دفاع از دین زمانه‌ی سختی است؛ چرا که احترام به دین تقریباً در هر جنبه از زندگی مدرن کم شده است. نه فقط در میان خداناباوران و روشنفکران، بلکه حتّی در میان طیف وسیع‌تری از مردم. و نسل آینده به نظر بیشترین عدم وابستگی دینی را در دوران مدرن تجربه خواهد کرد.

    این ناخرسندی دلایل خوبی دارد: افشای سوء رفتارهای کشیشان و رجال دین، کارزارهای جهاد علیه کفار و دشمنی فزاینده‌ی پیروان مسیحیت با فرهنگهای متنوع و سکولار. این همگرایی رفتارهای زننده و تبلیغات رسانه‌ای بسیاری را برآن داشته تا ادعای زیست‌شناس فرگشت‌باور ویلسون را تکرار کنند که می‌گوید: «بهترین کاری که ما برای پیشرفت بشریت می‌توانیم انجام دهیم این است که ایمان مذهبی را تا سرحد نابودی کاهش دهیم.»

  • اشاره‌: در میان نواندیشان وطنی کسانی یافت می‌شوند که با تمسّک به مفاهیم «شرعه» و «منهاج»، دل در گرو ایجاد روشهایی نوین برای تدین و زیست مؤمنانه دارند. آنان معتقدند که در سایه‌ی الگوپذیری از حقیقت ادیان می‌توان سنت تکامل شرایع را ادامه داد و بر همان شریعت زمانه‌ی محمّد که اغلب آنها برخاسته و برساخته‌ی فرهنگ اعراب است متّکی نبود، نباید از رشد باز ایستاد که نهایتاً در چنبره‌ی زمان خواهیم ماند و روی فراخ مدرنیته را بر خود خواهیم بست که نتیجه‌ی بدیهی این امر، بازماندن از قافله‌سالاران فرهنگ و مدنیت خواهد بود. از سوی دیگر اندیشمندانی در اقدامی گزینشی، آیاتی از قرآن را مورد استناد قرار داده و در راستای حق پنداشتن تمامی پیروان ادیان جهدها کرده و حقانیت آنان را تلقّی به قبول کرده‌اند.

  • شاعر بزرگ، محمد اقبال لاهوری گوید: تلاش داشتم روزانه بعد از نماز صبح قرآن بخوانم، پدرم -هر روز که مرا می‌دید- از من می‌پرسید: چه کار می‌کنی؟!

    نویسنده:
    الحاق جوادی
  • این روزها چهاردهمين سالگرد غروب جسمانى بزرگمرد فرهيختەای است کە خورشید اندیشەی تابناکش در افق حقیقت‌خواهی و حق‌طلبی همچنان می‌درخشد.

    نویسنده:
    لقمان ستوده
  • آیا نخست‌وزیری هست که یوسف‌وار عمل کند؟

    در اندیشه و کردار، در عزم و همّت‌، در نیکوکاری و دلسوزی یوسف‌گونه باشد؟

    حتی اگر پشت میله‌های زندان باشد؛ یا از رهبری و فرماندهی محروم شود؛ یا بدون هیچ دلیل و حجتی محکوم شود همانند فتنه‌ی عشق‌بازی ساختگی؛ یا با حکم قضایی دروغین مظلومانه وارد زندان شود و مقدار دروغ را هم قاضیان ساحری تشخیص ‌دهند که آن را امضاء کرده‌اند.

    آیا حاکمی شجاعی هست که با چشم سر و در عالم واقعیت – نه در خواب – ببیند که نه هفت گاو چاق بلکه وزرا و رؤسای حال و گذشته‌ای که در صحنه هستند و بوده‌اند، تر و خشک را با هم می‌بلعند و میهن را از شرق و غرب و شمال و جنوب به فساد می‌کشند؟