مشروح سخنان استاد عبدالرحمن پیرانی دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح در نشست اخیر شورای مرکزی به‌صورت آنلاین، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

‎السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ ٱللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ

‎پروردگار خالق هستی را خالصانه می‌ستاییم و بر آستان کبریائی‌اش سرِ تعظیم و بندگی فرود می‌آوریم و بر پیامبر رحمت و سایر پیام‌آوران و رسولان الهی و تمامی مصلحان و دلسوزان و خادمان دین و ملت درود می‌فرستیم.

برای تمامی مجاهدان، مصلحان، دلسوزان و مدافعان آزادی و عدالت، به‌ویژه مجاهدان فلسطین و رهبرانشان، آرزوی موفقیت داریم و خداوند بزرگ را شاکریم که آن‌ها را از توطئه و تجاوز ظالمانه‌ی رژیم غاصب و متجاوز صهیونیستی به دوحه، در امان داشت.

هرچند تعدادی از همراهان و فرزندانشان گرانقدرشان شهید شدند، امیدواریم خداوند بزرگ کشور و ملت عزیز ایران و سایر بلاد اسلامی را از شرّ اشرار و بلایا محفوظ فرماید. 

‎ضمن عرض خیر مقدم، از پیشگاه خداوند بزرگ موفقیت این جمع و جماعت را مسألت می‌دارم.           

‎عرایضم را با توضیحاتی درخصوص مفاهیم واژه‌ی «آیه» و یا «آیات الهی» آغاز می‌کنم: به‌عنوان مثال خداوند بزرگ خطاب به فرعون هنگام مرگ در اثر غرق شدن دردریا  می‌فرماید: «فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنک لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَک آیة  وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ عَن آیَاتِنَا لَغَافِلُون» (یونس/۹۲)

‎پس امروز پیکرت را از دریا نجات می‌دهیم تا برای کسانی که از پی تو می‌آیند مایه عبرت و نشانه‌ای باشی. بی‌گمان بسیاری از مردم از آیات و نشانه‌های ما غافل هستند. 

‎واژه‌ی «آیه» در قرآن مجید همواره با موضوع و مسئله‌ای یعنی: برهانی، اعجازی، حُکمی، حِکمتی و یا پدیده‌ى خارق‌العاده و یا الگو و دلیلی که نشان از قدرت و فرمانروایی عالم امر و خلق دارد، قرین است. 

در واقع هرآنچه در هستی است آیه و یا آیات الهی محسوب مى‌شود و برعلم و دانائى و قدرت و عظمت و حکمت، آفریدگار و ایجادکننده‌ی آن دلالت دارد و جنبه‌اى از جوانب جلال، جمال، حکمت، قدرت و عظمت و شکوه پروردگار را به تصویر می‌کشاند. 

‎مثلاً قرآن مجید درآغاز سوره‌ی مبارکه‌ی نور می‌فرماید: 

‎«سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (نور/۱)

‎این سوره‌ای است که ما آن را نازل کردیم و احکامش را بر مکلفان واجب گردانیده‌ایم و در آن آیاتی روشن فرو فرستاده‌ایم باشد که شما پند بگیرید. 

‎ملاحظه می‌فرمایید که در اینجا منظور از «آیات» صرفِ کلمات نیست، بلکه برهان، احکام و ادله‌ى شرعى است. به همین خاطر فرمود: «وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ»ما در آن قرآن، آیاتى فرو فرستادیم که گویا و رسا بوده و بر حکم و یا دلیلى شرعى دلالت دارد، یا مثلاً در سوره فصلت آمده است: 

‎«سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ  أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ» (فصلت/۵۳)

‎ما نشانه‌های خود را در آفاق (آسمان‌ها و زمین) و در درونشان به آنان می‌نمایانیم تا برایشان روشن شود که تنها "الله "خالق و معبود به حق است. آیا کافی نیست که پروردگارت بر هر چیزی گواه است؟ 

و اکنون پس از قرن‌ها و در پرتو پیشرفت علم و دانش و تکنولوژى و فناورى و هوش مصنوعى برخى از حقایق و اسرار هستى و نشانه‌هایى از حکمت وعظمت خلقت و قدرت پروردگار در آفاق و انفس بر انسان هویدا گشته و وعده‌ى الهى تحقق یافته است. 

و یا قرآن مجید در سوره‌ی عنکبوت مى‌فرماید: 

‎«بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ  وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ» (عنکبوت/۴۹)

بلکه آن قرآن آیات صریح و روشنى است در سینه‌هاى عالمان و اندیشمندانى که به آنان علم و دانش عطا کرده‌ایم و بجز ستمکاران کسى دیگر آیات و نشانه‌هاى قدرت، حکمت، عظمت ما را انکار نمى‌کند. 

‎یعنی عالمان و محققان و فرزانگانی که نسبت به دلایل اعجازی و براهین احکامی درکی درست و دانشی کافی دارند، سینه‌ها و اندیشه‌هایشان میزبان این دلایل و حکمت‌ها مى‌شود و به آن‌ها یقین  پیدا مى‌کنند. 

‎و نیز در این سیاق خداوند بزرگ در سوره عنکبوت  می‌فرماید: 

‎«أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» (عنکبوت/۵۱)

‎آیا برای شما بس نیست که ما این کتاب (قرآن) را بر تو نازل کرده‌ایم و پیوسته بر آنان خوانده می‌شود؟ به راستی در نزول این کتاب رحمتی و اندرزی برای کسانى است که ایمان می‌آورند و درهای قلوب خود را بر روی حقیقت می‌گشایند. 

‎این آیه تأکید می‌نماید که معجزه‌ی رسالت خاتم را خود قرآن مجید نمایندگى مى‌کند و این قرآن توأمان رسالت و معجزه است و این اعجاز در همین نصوص نهفته است تا هر زمان و مکان و شرایطی راهنما و هدایتگر باشد. 

بدیهی است چون قرآن مجید و آیات بیّناتش به صفات پروردگار و عالم امر تعلق دارد، لذا جز پروردگارى که «مَن بِيَدِهِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» کسان دیگرى قادر نیستند تمامى ابعاد و اعماق و مصادیقش را درک نمایند؛ زیرا ما انسان‌ها به علت این که به عالم خلق تعلق داریم از توانایى‌ها و امکانات محدودى برخوردار بوده و خاضع قوانین و سنت‌های حاکم بر زمان مکان خویش هستیم. 

‎ خداوند بزرگ جل جلاله در سوره‌ی زمردر وصف آیات قرآن مجید مى‌فرماید: 

‎«اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًامُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ» (زمر/۲۳)

‎خداوند بهترین سخن را در قامت کتابی همگون و دربردارنده آیاتى مکرر (مثانى)نازل کرده که از لحاظ کاربرد، گیرایی الفاظ، والائى، هم‌آوایی معانی در اعجاز و همگونی مطالب و قصص و مسائلی دو گانه مانند: ایمان و کفر، حق و باطل، خیر و شر، هدایت و ضلالت، حسنات و سیئات، بهشت و دوزخ بى نظیر است. ‎بدیهى است تکرار آیات مثانى و مکرر به نسبت برخى آیات قرآن مجید و این تکرار هر بار به شکلی تازه و شیوه‌ای نو صورت مى‌گیرد. 

 سپس مى‌فرماید: آیاتى که از شنیدن آن‌ها لرزه بر اندام کسانی می‌افتد که از پروردگار خود خشیت دارند، و پس از آن خوف و خشیت جان‌ها و دل‌هایشان با یاد خدا آرام مى‌گیرد و آماده ى پذیرش فرامین الهى و توصیه‌هاى قرآن می‌گردد. 

‎در این سیاق بسیار قابل توجه است که قرآن مجید تأکید مى‌کند که کلام خداوند کلاً محکم است همان گونه که مى‌فرماید: 

‎«الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ» (هود/۱ الف لام. این قرآن کتابى است که آیاتش استوار گردیده سپس از جانب خداوند حکیم آگاه به وضوح و روشنى بیان شده است بر این اساس مى‌توان گفت آیات بینات قرآن مجید کلاً محکم و استوار هستند. 

‎امّا هنگام تدبر آیات قرآن مجید به نسبت ادراک و فهم و تصور ما انسان‌ها از این آیات، یکی از دو عمق «محکم» و یا «متشابه» آن‌ها هویدا می‌شود. 

لذا عبارت قرآنی «مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ» در واقع  بعد نخست را به تصویر می‌کشاند که حامل برهان، دلیل و یا احکامى ظاهری صریح و واضح مى‌باشد. 

«هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ»یعنی این آیات محکمات، اساس و مرجع سایر آیات کتاب هستند. 

‎و «وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ»یعنی گاهی معانی، دلالت‌ها و پیام‌های آیاتى از قرآن مجید براى ما غیر واضح و متشابه مى‌نماید؛ زیرا قرآن کتابى است جاودان و براى تمامى زمان‌ها، مکان‌ها، شرایط و توان هم محدود است و تنها با پیشرفت علم و دانش و تحولات فکری، فرهنگی و تکنولوژی، برای نسل‌ها، حقیقت آن‌ها آشکار مى‌شود و این خود اقتضای جهانی و جاودان بودن دین مبین اسلام است. 

‎همان‌گونه که می‌فرماید: 

‎«وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ. هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِیلَهُ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَیَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ  قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ» (اعراف/۵۲)

و همانا ما براى آن‌ها (إنسان‌ها) کتابى آورده‌ایم که از روى علم و آگاهى نسبت به سرشت انسان و جهان احکام و معانى آن را توضیح و تبیین نموده‌ایم تا براى اهل ایمان موجب هدایت و رحمت باشد. 

«فَصَّلْنَاهُ»: معانى، مفاهیم، احکام، حکمت‌ها و مواعظ آن را مشروحاً بیان داشته‌ایم و آیا کسانى که جز این که چشم به راه تأویل و تحقق وعده‌های الهى بودند روزى که فرا مى‌رسد و این وعده تحقق مى‌یابد اذعان مى‌کنند و ابراز مى‌دارند که براستى حق با فرستادگان پروردگارمان بود و آن‌ها درست مى‌گفتند پس آیا امروز براى ما شفاعت‌کنندگانى خواهد بود که براى ما شفاعت بکنند و یا پس از مرگ بار دیگر به دنیا برگردیم تا این بار کارى جز آنچه مى‌دادیم انجام بدهیم. 

بر این اساس حقیقت تأویل آیات قرآن یعنی نهایت و سرانجام، عاقبت امور، حکمت‌ها، پیام‌ها و هدایات ربّانى براى تمامى زمان‌ها، مکان‌ها و شرایط که تنها در حوزه‌ی علم پروردگار است. «تأویل» با «تفسیر» و «تبیین» تفاوت دارد. 

 تأویل یعنی احاطه به تمامی دلالت‌ها و معانی که قرآن مجید آن‌ها را حمل می‌کند. «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ». مثلاً: در داستان سیدنا موسی با مرد صالح در نهایت می‌فرماید: «هَذَا فِرَاقُ بَیْنِی وَبَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْرًا» (کهف/۷۸) آن بنده‌ى صالح گفت: اکنون هنگام جدایى بین من و شما فرا رسیده است اینک تو را از گزارش و حکمت و اسرار آنچه که نتوانستى بر آن شکیبا باشى آگاه خواهم ساخت سپس به بیان سه داستان معروف در این قصه مى‌پردازد: 

١- دادستان معیوب ساختن کشتى؛ ٢- داستان پدر و مادر کودکى که تصمیم به قتلش مى‌گیرد. 3- و همچنین دیوارى که متعلق به دو کودک یتیم بود که بدون مزد آن را ترمیم کرد. 

برخى از مفسران بر این باورند که منظور از: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ» کلیت قرآن مجید است و نه جزئى از آن کما این که «وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا» به کلیت قرآن بر مى‌گردد.