زندگینامه خواجه نظام الملک
ابوعلی حسن توسی(طوسی)، یکی از دهقان زادگان سبزوار است که در سال ۴۰۸ هجری در زمان حکومت غزنویان در شهر طوس خراسان متولد شد. وی تحصیلات خود را در شهر توس ادامه داد، از این رو به خواجه نظام الملک طوسی معروف شده بود. ابوعلی حسن توسی، در سال ۴۵۵ قمری، پس از برکناری عمیدالملک کندری، به مقام وزیر آلپ ارسلان رسید.
وی علاوه بر وزارت، به عنوان آموزگار ولیعهد خردسال ملکشاه، فعالیت میکرد. خواجه نظام الملک، قریب ۲۹ سال در این جایگاه قرار داشت. خواجه نظام الملک پس از مرگ آلپ ارسلان، فرزند کوچک او را که تنها ۱۸ سال داشت به تخت پادشاهی رساند. در آن زمان که کشور دچار نابه سامانی و گرفتاریهای زیادی شده بود، توسط نظام الملک گردانده میشد. در نهایت وی توانست کشور را از این وضع خارج کرده و ملکشاه را به قدرت و چیرگی برساند.
خواجه نظام الملک توسی به دلیل همت بالا و علاقه فراوانی که به ایران داشت، همواره میکوشید تا راهی برای رشد و پیشرفت کشور پیدا کند. به همین دلیل بود که ساخت و ساز مدارس را برای تعلیم و تربیت در ایران گسترش داد. نظام الملک خدمت به آلپ ارسلان را از سنین نوجوانی شروع کرده بود. وی در آن سالها به عنوان کاتب برای ابوعلی ابن شاذان، خدمت میکرد. پدر آلپ ارسلان در زمان وفاتش به خواجه نظام الملک طوسی وصیت کرده بود تا به خدمت فرزندش در آید و نزد او خدمت نماید.

نظام الملک طوسی، حدود ۲۹ و سال ۷ ماه به عنوان وزیر آلپ ارسلان و فرزندش خدمت کرد. این وزیر با کفایت و با تدبیر در طول این سالها برای کشور گشایی و سرکوبی مخالفین تلاشهای زیادی کرد. نتیجه این زحمات و حسن تدبیر خواجه نظام الملک، رسیدن به دولت وسیعی بود آن را تحت امر پادشاه ایران در آورد و نام و نشان آن را در سراسر دنیا جاری کرد. نظام الملک، قلمرو حکومت ایران را به قدری گسترش داده بود که در تمام ۱۴۰۰ سال تاریخ اسلام، نظیر نداشت.
آثار خواجه نظام الملک
خواجه نظام الملک طوسی علاوه بر وزارت و خدمترسانی به پادشاه ایران، دست به قلم خوبی نیز داشت. یکی از مهمترین آثار وی، نثر کتاب سیاست نامه (سیر الملوک) است. سیاست نامه نظام الملک با ۳۷۲ صفحه و ویراستاری هیوبرت دارک، توسط بنگاه ترجمه شده و در سال ۱۳۴۰ انتشار یافت. در ضمن خواجه نظام الملک، با دانشمندانی از جمله خیام در تهیه و پردازش تقویم جلالی همکاری داشته و توانسته است این تقویم را در سال ۴۵۱ هجری تکمیل نماید.
دانشگاه نظامیه بغداد یکی دیگر از آثار درخشان نظام الملک است که امام محمد غزالی، به عنوان آموزگار در آن فعالیت میکرد. ناگفته نماند که نظامیههای دیگر هم در شهرهای اصفهان، نیشابور، بصره، موصل و هرات به دستور خواجه نظام الملک طوسی برپا شده است.
سیاست نامه خواجه نظام الملک

سیاست نامه نظام الملک طوسی، یکی از شاهکارهای معروف زبان فارسی به حساب میآید که در قرن ۵ هجری به چاپ رسیده است. موضوع این کتاب، در رابطه با آیین فرمانروایی، کشورداری، اخلاق و سیاست پادشاهان پیشین ایران میباشد. کتاب سیرالملوک نظام الملک، به سبک بسیار ساده و روشنی ویرایش شده و به دور از هرگونه تصنع و تکلف است.
در واقع خواجه نظام الملک توسی، نگارش نثر کتاب سیاست نامه را به دستور ملکشاه سلجوقی(۴۹۲ هجری) شروع کرده و آن را در دوره حکومت محمد بن ملکشاه(۵۱۱ هجری) به پایان رسانده است. نظام الملک، این کتاب را با گردآوری منابع مختلفی از جمله اندرزنامههای نویسنده، منقولات قران کریم، احادیث و گفتههای مشاهیر، حکایات شاهان و وزیران و... تهیه کرده است. لازم به ذکر است که برخی از حکایتهای سیاست نامه خواجه نظام الملک، از مکررات و حشو برخوردار است.
خواجه نظام الملک و حسن صباح
خواجه نظام الملک و حسن صباح، بر اساس داستان سه یار دبستانی، با یکدیگر دوست بوده و ارتباط نزدیکی داشتند. داستان سه یار دبستانی، خیام، نظام الملک و حسن صباح را به یکدیگر متصل کرده بود. اگر چه شواهد نشان میدهد که این داستان افسانهای بیش نیست چرا که در این صورت حسن و خیام میبایست بیش از ۱۲۰ سال عمر کرده باشند.
همچنین هیچ اشارهای به این موضوع توسط معاصران نشده است. داستان این کتاب از این قرار است که این سه یار، عهد بسته بودند که درصورتی که هر کدام به مقامی رسید، باید دست دو نفر دیگر را نیز بگیرد. خواجه نظام الملک طوسی اولین نفری بود که به مقام وزارت سلجوقیان رسید. در نتیجه به عهد خود وفا کرد. وی به خیام که دانشمند بود و علاقهای به سیاست نداشت، سالی ۱۰ هزار دینار اعطا میکرد که به مطالعات خود ادامه دهد. همچنین حسن صباح را وارد دستگاه حکومت کرد.
اما پس از گذشت چند سال، بین خواجه نظام الملک و حسن صباح اختلافاتی پیش آمد. خواجه با نیرنگ توانست صباح را پیش ملک شاه خوار بسازد. در پی این اتفاق، حسن صباح قسم خورد که انتقام خود را از وی بگیرد. در نهایت هم خواجه نظام الملک طوسی توسط حسن صباح کشته شد. این حکایت یکی از افسانههایی است که بین اسماعیلیان نزاری پخش شده بود.
کشورداری خواجه نظام الملک طوسی
نثر کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک، از الگوی حکومت قدرتمند و یکپارچه دوره ساسانی و دول پس از اسلام از قبیل بوییان، سامانیان و حتی غزنویان به عنوان الگوییک نظام آرمانی دفاع کرده است.
خواجه نظام الملک تهران یکی از دشمنان سرسخت جریان فئودالی زمان بود. چرا که این جریان از دید وی، موجب پراکندگی کشور میشد. همچنین نظام الملک با سران غز که قصد داشتن برای خود سرزمینی خود مختار داشته باشند، به شدت مخالف بود. وی برای جلوگیری از ایجاد سرزمینی به دور از دید دولت مرکزی، تا جایی که توانست تلاش کرد که در نهایت همین امر موجب کنار گذاشته شدن او از حکومت شد.
نظام الملک طوسی، از اهل سنت و شافعی بود. به گفته تاریخشناسان، خواجه نظام الملک کسی بود که آخرت را بر دنیا ترجیح میداد و همیشه در مجالس مذهبی شرکت میکرد. معروف است که خواجه نظام الملک با شنیدن صدای اذان کار خود را رها میکرد و به نماز میایستاد. حتی در صورتی که مشاهده میکرد که مؤذن در گفتن اذان سستی میکند، به وی تذکر میداد.

بنا به گفته مورخان، در زمان وزارت خواجه نظام الملک، کشور در اوج رفاه بوده است به طوری که نان به فراوانی در ایرانی افت میشد. این در حالی بود که در همان زمان، مردم اروپا ازگرسنگی شکم یکدیگر را پاره میکردند. از ویژگیهای دیگر خواجه نظام الملک توسی، میتوان به اهمیت وی به جهاد اشاره کرد. به طوری که حکومت سلجوقیان از سمت شرق به کاشغر و از غرب به آسیای ترکیه پیشروی کرده بود. همچنین نیروی دریایی نظام الملک، شهر امپراتوری بیزانس را تهدید میکرد.
دارایی خواجه نظام الملک
خواجه نظام الملک، به واسطه خدمت در دربار و به دستور آلپ ارسلان، مالک منطقه توس خراسان شده بود. وی برای آبادانی و پیشرفت این منطقه تلاشهای زیادی میکرد تا جایی که این سرزمین را به یکی از خوش آب و هواترین مناطق خراسان تبدیل کرد. باغهای این سرزمین یکی از گردشگاههای محبوب ملکشاه و ترکان خاتون شده بود. به گفته تاریخشناسان، باغهای توس با زیباترین و با صفاترین باغهای تاریخ جهان برابری داشته است.
خواجه نظام الملک طوسی، ۱۲ پسر داشت که هر کدام در گوشهای از ایران فرمانروایی میکردند. او و فرزندانش در طول این سالها، توانستند دارایی هنگفتی را جمعآوری نمایند.
القاب خواجه نظام الملک
خواجه نظام الملک طوسی به دلیل هوش و ذکاوت بالایی که داشت القاب زیادی بین بزرگان حکومت گرفته بود. در کتابهای تاریخی هفت لقب به وی نسبت داده شده بود که عبارتند از
- وزیر کبیر: با توجه به اینکه در حکومت سلجوقیان وزیر بزرگتر از او یافت نمیشد.
- خواجه بزرگ: چندین سال به عنوان آموزگاه ملکشاه در حکومت فعالیت کرده بود.
- تاجالحضرتین: برای دو پادشاه وزارت کرده بود.
- قوامالدین: لقبی مذهبی که توسط فقیهان زمان به او داده شده است.
- ظامالملک طوسی: معمولاً با این اسم بین عام معروف بود. سالهای بعد در ایران و هند، وزیران معتمد شاهان را با این لقب میخواندند.
- اتابک: لقبی بود که ملکشاه سلجوقی به خواجه نظام الملک نسبت داده بود.
- رضیامیرالمؤمنین: این لقب در سال ۴۷۵ توسط خلیفه المقتدی بامرالله به وی داده شده بود.
آرامگاه خواجه نظام الملک
آرامگاه خواجه نظام الملک طوسی، در شهر اصفهان، محله احمد آباد کوچه خواجه نظام الملک قرار گرفته است. این ارامگاه کوچک که دارالبطیخ نام دارد مکانی ساده و بیپیرایه است که در زمان سلجوقیان بنا شده و در آن حدود ۸ قبر وجود دارد. قبرهای داخل دارالبطیخ متعلق به شاهزادگان و بزرگان سلجوقی میباشد. قبرهای این ارامگاه از سنگ مرمر نفیس ساخته شدهاند. سنگ قبر خواجه نظام الملک تهران از مرمر مرغوب است که در اطراف آن کتیبهای قدیمی با آیه الکرسی وجود دارد.

ملک شاه سلجوقی، ترکان خاتون همسر شاه و فرزندان شاه سلجوقی نیز در این آرامگاه مدفون هستند. اگر به این مکان سفر کرده باشید حتماً تاریخهای حک شده از جمله ۸۵۹، ۹۳۷ و ۹۵۳ هجری قمری را مشاهده کردهاید که در کنار تاریخهای زمان سلجوقی نوشته شدهاند.
نقش نظام الملک در اقتصاد
خواجه نظام الملک، یکی از اندیشمندان اقتصادی زمان خود بود اما بیشتر به عنوان مدیر اجرایی حکومت معروف بود. هوش، ذکاوت و درایت مدیریتی وی، نقش مهمی در توسعه زیرساختها و توسعه اقتصاد حکومت اسلامی داشته است. در زمان وزارت نظام الملک، در ازای دریافت مالیاتهای مناسبتی از مردم، جادهها و بناهای شهر، یکی پس از دیگری ساخته میشد. به همین دلیل بود که راهنماییها و نحوه مدیریتی خواجه نظام الملک، مورد توجه آلپ ارسلان و ملکشاه سلجوقیان قرار گرفته بود.
با گذشت زمان، القائم خلیفه عباسی لقب «راضیامیرالمؤمنین» را به نظام الملک داد. این لقب تا کنون به هیچ وزیری اطلاق نشده بود. از طرفی ملک شاه سلجوقی هم خواجه نظام الملک طوسی را به دلیل کسب موفقیتهای پیاپی در مقابل مشکلات کشور، «اتابک» خطاب میکرد. این موضوع حسادت اطرافیان شاه را برانگیخت. در سالهای پایانی حکومت ملک شاه، اختلافاتی بین شاه و خواجه نظام الملک تهران پیش آمد و سرانجام همین امر موجب برکناری نظام الملک از وزارت شد.
خواجه نظامالملک از منظری دیگر
وی در روز جمعه ۲۱ ذیالقعده سال ۴۰۸ هجری در شهر نوقان طوس خراسان (بخشی از مشهد فعلی) دیده به جهان گشود.[۲]
از آنجا که دانشاندوزیاش در شهر طوس (توس) بود، طوسی خوانده میشد. [۳]
خواجه نظامالملک در کودکی بههمراه پدر قرآن را ختم نمود. وی در همان سنین و در شهرهای طوس و نیشابور به تحصیل علوم پرداخت و در این خلال، برای تحصیل دانش به مرو سفر کرد و توفیق زیارت عارف بزرگ ابوسعید ابوالخیر در میمه نیشابور نصیبش گردید. [۴]
از آنجاییکه پدرش از یاران محمود سبکتکین (غزنوی) بهشمار میآمد، بهعلت وضعیت نامناسب مالی، خواجه نظامالملک هنگامیکه ۲۱ سال داشت، به غزنه رفت و در خدمت ابوعلی ابنشاذان وزیر آلب ارسلان درآمد؛ تا بهعنوان کاتب نزد وی خدمت کند. [۵]
ابنشاذان بههنگام وفاتش، به خواجه وصیت کرد که به خدمت سلطان آلب ارسلان درآید و او نیز چنین کرد. آلب ارسلان خواجه را هنگامیکه ۳۲ سال داشت بهعنوان وزیر خویش برگزید و تمام کارهای مملکتی را به وی سپرد و سلطان هیچ امری را بدون مشورت وی انجام نمیداد. او در عهد وزارت خود، خدمات فرهنگی بسیار عظیمی را انجام داد که تا آن موقع در تاریخ سابقه نداشته است. وی علاوه بر رتق و فتق امور مملکتی و حل مشکلات عدیده اجتماعی و اخلاقی و سایر مسائل مملکتی، دست به ایجاد مدارسی زد که در تاریخ بهنام وی به مدارس نظامیه مشهور است. [۶]
مهمترین آنها عبارتند از: «نظامیه بغداد، موصل، نیشابور، بلخ، هرات، مرو، آمل، گرگان، بصره، شیراز و اصفهان» [۷]
نظامالملک بهمدت بیست سال در نظامیه نیشابور به تدریس اشتغال داشت و شاگردانی همچون امام محمد غزالی تربیت کرد. از بزرگترین دانشگاههایی که خواجه تاسیس کرد، نظامیه بغداد بود که در آن زمان بیش از ۶۰۰۰ دانشجو داشت و در طول تاریخ، اساتید برجستهای همچون امام محمد غزالی، سعدی شیرازی، ابواسحاق شیرازی و غیره در آن به امر تدریس اشتغال داشتند. وی علاوه بر ساختن دانشگاه، خدمات فراوان دیگری همچون آب انبار، گرمابه، بازار و بیمارستانها را به جهانیان عرضه کرد و قرن پنجم را مبدل به شکوفاترین قرون فرهنگی اسلام ساخت. وی سرانجام در ۱۰ رمضان ۴۸۵ هنگامی که با اردوی شاهی از اصفهان به بغداد میرفت، در نزدیکی «صحنه» در کرمانشاه بهدست کسی که رخت صوفیان را پوشیده بود با ضرب کارد بر سینه و رگش زخمی شد و یک روز پس از آن درگذشت و در بنای دارالبطیخ در محله احمدآباد اصفهان و در کوچهای بهنام خواجه نظامالملک مدفون گشت.[۸]
نظامالملک، بیشتر بهعنوان یک مدیر اجرایی موفق معروف است؛ تا یک اندیشمند اقتصادی. اما ذکاوت و دارایت مدیریتی او باعث گسترش زیرساختها و توسعه اقتصادی امپراطوری اسلامی گشت. در حالی که مالیاتهای مناسبی از مردم اخذ میکرد، جادهها نیز بهموازات آن ساخته میشد. برای همین تعجبآور نیست که هم آلپ و هم ملک سلجوقیان از راهنماییها و ذکاوت این محقق بزرگ بهرهمند میشدند. خلیفه عباسی القائم (۱۰۷۵–۱۰۳۰م) او را به لقب «راضی امیرالمومنین» ملقب کرد؛ لقبی که تا پیش از آن به هیچ وزیری اطلاق نشده بود و ملکشاه سلجوقی هم او را بهدلیل مواجهه موفقیتآمیز با مشکلات مختلف و سختیهایی که به پادشاه وارد میآمد، با لقب «اتابک» خطاب نمود؛ [۹] اما با حسادت برخی اطرافیان شاه، در واپسین سالهای پادشاهی ملکشاه میان او و خواجه اختلافاتی پیش آمد که سرانجام به کنار گذاشتن او از وزیری شد.
۴ - آثار و تالیفات
مشهورترین کتاب خواجه «سیاستنامه» است و مؤلف آن، بهعنوان نخستین نماینده بزرگ سیاستنامهنویسی در دوران اسلامی بهشمار میرود. [۱۰]
نظامالملک فیلسوف سیاسی نبوده و مانند افلاطون و ارسطو و فارابی و ابنسینا و عامری فقط اصول نظری سیاست را بیان نکرده؛ بلکه اندیشههای او در سیاستنامه، ماخوذ از تجربههای عملی خود او در سیاست و نیز برخی از اصولِ سیاست و حکومت اسلامی (بهویژه بر پایهی فقه شافعی و اصول عقاید اشعری) بوده است. [۱۱]
اهمیت کتاب سیاستنامه به اندازهای است که اصول اساسی اعلامشده در این کتاب، هنوز هم راهنمای ملتها و حکام در مسائل داخلی و ارتباطات با دیگر کشورها است. از دیگر کتابهای وی میتوان به دستورالوزراء (وصایای خواجه نظامالملک) و «سفرنامه» اشاره کرد.
خواجه نظامالملک دیدگاههای اقتصادی بهخصوصی دارد.
نظامالملک بر این عقیده است که دولت، نهادی اخلاقی است و وظیفه آن تامین خوبیها برای دولت و ملت است. او دستیابی به منافع مادی و دنیوی مانند سعادت، رفاه و برابری را بهعنوان هدف دولت اسلامی میداند. او بر همین اساس، در دستگاه حکومتی توانست به ایدههای اسلامی خود جامهی عمل بپوشاند. [۱۲]
۵.۲ - رابطه رفاه با بهرهوری و کارآیی
نظامالملک بهخوبی از به همپیوستگی سه عامل «رفاه، بهرهوری و کارآیی» آگاهی داشت. بهنظر وی، در حالت کلی مراقبت از رفاه جامعه باعث افزایش بهرهوری مورد انتظار جامعه و سطح کارآیی آن میشود. عملکرد وی در دوران وزارت، نشان داد که او با تامین منافع مادی و رفاه کارگزاران و لشکریان خویش، بهرهوری، بازدهی و کارآیی آنان را ارتقا داده است که آنها با انگیزه و تلاش بیشتری در مسیر تحقق اهداف خواجه گام بر میداشتند. [۱۳]
نظامالملک بهصراحت دخالت دولت در بازار به منظور تامین منافع مصرفکنندگان را مطرح میکند. وی مینویسد: «غذا باید به مقدار کافی در دسترس باشد و دولت نیز موظف است غذای رایگان بین افراد نیازمند و فقیر جامعه توزیع کند. تولیدات کشاورزی نیز باید به مقداری باشد که هیچ کمبودی در تامین مواد غذایی وجود نداشته باشد. انبارهای غلّه دولتی باید پر باشد تا در هنگام وقوع بلایای طبیعی و یا سالی که کشاورزی وضعیت مناسبی ندارد، بتوان از این انبارها برداشت کرد. همچنین احتکار ضروریات مردم باید متوقف و محتکر جریمه شود و بالاخره ضروری است، بازار بهگونهای کنترل شود که منافع مصرفکنندگان تامین شود»[۱۴]
خواجه، نظارت بر فعالیتهای بازار را بهعنوان یک اصل عملی برای موفقیت حکومت و دستگاههای اجرایی میداند و بیان میدارد که «به هر شهری محتسبی باید گماشت، تا ترازوها و نرخها را راست میدارد و خرید و فروختها میداند؛ تااندر آن، راستی رود و هر متاعی که از اطراف آرند و در بازارها فروشند، احتیاط تمام کنند تا غِشّی و خیانتی نکنند و سنگها راست دارند… و اگر جز این کنند درویشان در رنج افتند» [۱۵]
دیدگاه خواجه نظامالملک درباره مالکیت زمین تا حدودی با نظریه اسلامی مالکیت فاصله دارد؛ زیرا در اسلام مالکیت زمین متعلق به رئیس حکومت نیست؛ در حالیکه نظامالملک اعتقاد دارد که این مالکیت متعلق به رئیس حکومت است. بهعقیده وی، لازم بود که هم زمین و هم رعایای آن تحت حاکمیت مرکزی پادشاه یا رئیس حکومت قرار داشته باشند. بهنظر او، اگر صاحب زمین نمیتواند وظایف خود را بهدرستی انجام دهد، باید زمین را از او بازپس گرفت. همچنین بهنظر وی، صاحبان زمین هیچ حقی در تثبیت مقدار مالیات ندارند و فقط باید جمعآوریکننده مالیاتها باشند. هدف وی از این دستورات، کاهش قدرت صاحبان زمین و افزایش قدرت حاکم بوده است. [۱۶]
نظامالملک بر این عقیده است که دولت باید بهکمک افراد تنگدست بشتابد و در جهت حمایت از آنها گام بردارد. وی مینویسد: «طبقه دهقانان باید بهصورت ویژه مورد توجه قرار بگیرد و به آنها کمک شود. علاوه بر آن، لازم است که از آنان در مقابل کسانی که بهصورت ظالمانه به جمعآوری مالیات میپردازند، حمایت شود. همچنین بر حاکم لازم است که جلوی اینگونه تعدی را بگیرد» نکته قابل توجه دیگر آنکه درآمدهای حاصله را دولت باید در کالاهای عمومی هزینه کند و به این نکته عنایت داشته باشد که خزانه دولتی به عموم مردم تعلق دارد.[۱۷]
۵.۷ - اشتغال نیروی کار و امنیت ملی
اشتغال بهینه نیروی کار، مسئلهای نیست که فقط از دید متغیّرهای اقتصادی بررسی شود؛ بلکه متغیرهای غیراقتصادی اگر مهمتر نباشند بههمان اندازه اهمیت دارند. سیاستها و موازین اقتصادی باید در چارچوب جامعی بررسی شوند که یکی از آن مسائل امنیت ملی است. نظامالملک اهمیت این مسئله را به این صورت بیان میکند: «افزایش غیر ضروری پستها و مشاغل دولتی نه تنها بار خزانه دولتی را بیشتر میکند، بلکه ضد کارآیی نیز هست. اگر افراد متعددی مامور انجام یک وظیفه باشند، به یکدیگر توطئه خواهند کرد که این امر سبب بهوجود آمدن مشکلاتی برای حکومت خواهد شد. پس بهتر است که تنشها در ادارات دولتی کاهش یابد تا هیچ توطئهای علیه حاکمیت صورت نگیرد و بالتبع جلوی دیگر مشکلات نیز گرفته شود»[۱۸]
عدل در نگاه نظامالملک، در شعاع احسان و نیکی است؛ که حاکم به رعیّت دارد. گویی عدالت، لطفی است که حاکم در حق رعایا روا میدارد؛ نه یک تکلیف سیاسی-الهی که منشا آن حقوق مردم است. آنان که ملّت را دعاگوی سلطان میپرورند، در واقع بدهکار دستگاه حاکمه میکنند و هرگونه انتظاری را نامشروع تلقی کرده، راه را بر قرار گرفتن امور در جایگاه خود میبندند؛ حال آنکه عدل، مادر قانون است و بهموجب آن میتوان درستی و نادرستی را در سیاست و حکومت تشخیص داد. پیامبران الهی که برترین پیشوایان و خیرخواهان در سیاست و سرنوشت مردمان بودهاند، همواره به عدالت و ریشههای کرامت و عزّت انسانها اندیشیدهاند.[۱۹]
۵.۹ - برابری اقتصادی و اجتماعی
نظامالملک به آن دسته از اصول برابری اسلامی معتقد بود که بنابر آن، افراد در داخل حکومت اسلامی بدون توجه به شان و منزلت و قدرتشان از فرصتهای برابری با دیگران برخوردار باشند. بهعقیده او، مساوات در فرصتهای اقتصادی، شرط لازم دستیابی به برابری اجتماعی است و وظیفه حکومت این است که بار این مسئولیت را به دوش بکشد. همچنین کوششهای اقتصادی-اجتماعی انجام گرفته در این زمینه نهایتا سبب مدیریت مؤثر زکات، افزایش چشمگیر اعانات و صدقات، ساخته شدن مهمانسراها و خانههای متعدد برای افراد فقیر جامعه و اشتغال افراد با توجه به ظرفیت و منافع حکومت خواهد شد.[۲۰]
با توجه در کلمات و نوشتههای خواجه میتوان دریافت که وی به اهمیت عمران و آبادی تاکید داشته است و وظیفه این کار را بهعهده حاکم گذاشته است: «و دیگر آنچه به عمارت جهان پیوندد (آبادانی) از بیرون آوردن کاریزها و کندن جویهای معروف و پلها کردن بر گذر آبهای عظیم و آبادان کردن دیهها و مزرعهها و بر آوردن حصارها و ساختن شهرهای نو و برآوردن بناهای رفیع و نشستگاههای بدیع بهجای آرد و بر شاهراهها رباطها فرمایه کردن و مدرسهها از جهت طالبان علم تا آن نام همیشه او را بماند و ثواب آن مصالح، بدان جهان او را حاصل بود و دعای خیر پیوسته گردد. [۲۱]
نظامالملک، امنیت جامعه را در سایه حاکم میبیند که او را بیشک ایزد تعالی برگزیده است و در مورد وظایفش چنین بیان میدارد: «... و مصالح جهان و آرام بندگان را بدو باز بندد و در فساد و آشوب و فتنه را بدو بسته گرداند...» در نظامی که متکی به اراده فردی است، امنیت، قائم به شخص است نه قانون و مردم. و حاکم مظهر امنیت است. [۲۲]
وی در کتاب سیاستنامه خود اصولی را مطرح کرده است که برخی از مباحث آن که مرتبط با مدیریت در سیستم اداری است، عبارتند از:
اصل اول. به اعتقاد وی بهطور حتم نیازی نیست که حاکم زیرک و باهوش باشد؛ بلکه اگر یک فرد متوسط هم باشد، میتواند مفید باشد.
اصل دوم. بهکار گماردن افراد در مشاغل گوناگون بر حسب لیاقت و توانایی آنها و نه براساس رابطه خویشاندوی و دوستی باشد؛ زیرا لازمه خدمت خوب، اطلاع کافی حاکم از نیروهای لایق و کارآمد است.
اصل سوم. هیچگاه به یک فرد بیش از یک شغل محوّل نگردد؛ زیرا توانایی او محدود بوده و با قبول بیش از یک شغل، ضعفهای کاری خود و انجام نگرفتن وظایف خودرا به گردن گرفتاری کارهای دیگر بیاندازد.
اصل چهارم. افراد بایستی در مشاغل گوناگون وارد شوند و باقی ماندن افراد بهمدت طولانی در یک شغل سبب میشود که خود را در آن کار و شغل همیشگی دانسته و کارها را بهخوبی انجام ندهند و در رفتارهای خود هم با رعایا بهخوبی عمل نکنند.
اصل پنجم. حاکم برای ایجاد رابطه با مردم بایستی افرادی مسئول را انتخاب کند تا در صورت لزوم بتواند فرد مسئول را بازخواست نماید.[۲۳]
نظام الملک درباره اقتصاد بازار نیز مطالبی پیرامون نقش محتسب بهرشته تحریر درآورده است. با توجه به وظایف سنگین این شغل، امانتداری، معتمد بودن، پاسخگو بودن و تقوی از جمله ویژگیهای شغلی محتسب بهشمار میآید. از سوی دیگر، اطاعت از قانون و داشتن جامعه قانع از شروط اساسی و اولیه ثبات ملی و صلح بوده و باعث توسعه هرچه بیشتر جامعه میشود. علاوهبراین، او معتقد است که بخش غیر فعال جامعه نیز نیازمند توجه کافی است؛ زیرا نارضایتی این طبقه هم باعث افزایش مخالفین حکومت خواهد شد. [۲۴]
۶ - ناسیونالیست ایرانی یا برداشت غلط
برخیها تلویحا اعلام کردهاند که نظام الملک یک خدمتگزار ناسیونالیست ایرانی بوده است. البته نمیتوان انکار کرد که وی در بسیاری از مسائل، نگاهی به میراث ایرانی خود داشته است؛ ولی نباید فراموش کرد که او یک سیاستمدار مسلمان و دیندار بود که از اعتقادات اسلامی محکمی نیز برخوردار بوده است. اگر چه وی مبلّغ مسائل گوناگونی مانند سیاستهای ارضی، نظام قضایی و دیگر مسائل بود، اما از الگوهای ارزشی و اسلامی برای استخراج وجوه قابل قبول و اسلامی میراث ایرانی بهره میگرفت. بهعلاوه همانگونه که روشهای اداری مسلمانان در شرق از روشهای ایرانی قبل از اسلام استفاده زیادی کرده است، که در اندیشه نظامالملک هم مشهود است، اما نمیتوان گفت که وی طرفدار اندیشه ناسیونالیستی ایرانی بوده است. در حقیقت نظامالملک در مسائل شریعت و نظرات اداری و سیاستمداری و چارچوب فکری از عقاید فقهای مسلمان پیروی میکرد.[۲۵]
۱. ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۲۵۷۱، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷، چاپ دوم.
۲. ↑ دمشقی، ابن کثیر، ابوالفداء، البدایه و النهایه، ج۸، ص۳۴۹، بیروت، المکتبه العصریه، ۱۴۲۶ه. ق/۲۰۰۵م، (۱۱جلدی.
۳. ↑ حسن بن علی، (نظامالملک) ابوعلی، سیاستنامه، ص۱۶، بهکوشش جعفر شعار، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۵، چاپ سیزدهم.
۴. ↑ آزاد ارمکی، تقی، اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان، ص۳۶، تهران، نشر جهاد، ۱۳۷۷، چاپ اول.
۵. ↑ . حسن بن علی، (نظامالملک) ابوعلی، سیاستنامه، ص۱۶.
۶. ↑ . آزاد ارمکی، تقی، اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان، ص۳۶.
۷. ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۲۵۷۲.
۸. ↑ دمشقی، ابن کثیر ابوالفداء، البدایه و النهایه، ج۸، ص۳۵۰.
۹. ↑ غزالی، عیدیت، اندیشههای اقتصادی نظامالملک طوسی، ص۱۴۳- ۱۴۴، از کتاب عقاید اقتصادیاندیشمندان مسلمان، ترجمه احمد شیبانی، تهران، دانشگاه امام صادق، ۱۳۸۵، چاپ اول.
۱۰. ↑ طباطبایی، سیدجواد، درآمدی فلسفی براندیشه سیاسی ایران، ص۱۹، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، ۱۳۶۷.
۱۱. ↑ حَلَبی، علیاصغر، تاریخ تمدن اسلام، ص۴۶۹، تهران، اساطیر، ۱۳۷۲.
۱۲. ↑ غزالی، عیدیت، اندیشههای اقتصادی نظامالملک طوسی، ص۱۴۶.
۱۳. ↑ غزالی، عیدیت، اندیشههای اقتصادی نظامالملک طوسی، ص۱۴۷.
۱۴. ↑ غزالی، عیدیت، اندیشههای اقتصادی نظامالملک طوسی، ص۱۴۷.
۱۵. ↑ هدایتی، ابوالفضل، سلوک سیاسی نظام الملک، ش۱۳، ص۲۳۱، مجله حکومت اسلامی، پاییز ۱۳۷۸.
۱۶. ↑ صدیقی، نجاتالله، بررسی کوششهای اخیر پیرامون مطالعه تاریخ تفکر اقتصادی در اسلام، ص۸۸، از کتاب عقاید اقتصادی اندیشمندان مسلمان، ترجمه احمد شیبانی، تهران، دانشگاه امام صادق، ۱۳۸۵، چاپ اول.
۱۷. ↑ غزالی، عیدیت، اندیشههای اقتصادی نظامالملک طوسی، ص۱۵۸.
۱۸. ↑ غفاری، هادی، ابوالحسنی، اصغر، تاریخ اندیشههای اقتصادی متفکران مسلمان، ص۶۶، تهران، انتشارات پیام نور، ۱۳۸۹، چاپ اول.
۱۹. ↑ هدایتی، ابوالفضل، سلوک سیاسی نظام الملک، ش۱۳، ص۲۲۵.
۲۰. ↑ غفاری، هادی، ابوالحسنی، اصغر، تاریخ اندیشههای اقتصادی متفکران مسلمان، ص۶۷.
۲۱. ↑ هدایتی، ابوالفضل، سلوک سیاسی نظام الملک، ش۱۳، ص۲۲۶.
۲۲. ↑ هدایتی، ابوالفضل، سلوک سیاسی نظامالملک، ش۱۳، ص۲۲۵.
۲۳. ↑ آزاد ارمکی، تقی، اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان، ص۴۹- ۵۰.
۲۴. ↑ غزالی، عیدیت، اندیشههای اقتصادی نظامالملک طوسی، ص۱۵۸.
۲۵. ↑ غزالی، عیدیت، اندیشههای اقتصادی نظامالملک طوسی، ص۱۵۹.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نظامالملک طوسی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۲۲.
نظرات