انسان‌ها در طول تاریخ احساسات خود را در قالب مهربانی به همدیگر ابراز داشته اند، احساسی که همواره مورد ستایش انسان‌ها و ادیان قرار گرفته است. مهربانی واژه ی بی انتهای انسانیت است که ریشه در اعماق فرهنگ و اصالت های این سرزمین بزرگ دارد. سرزمینی که به بلندای تاریخ مهربان پرور بوده است. میراثی که نسل به نسل در این سرزمین پهناور از نیاکانمان چون یادگاری گرانبها برجای مانده و با پوست و استخوان مردم عجین شده است. هر چند در سالهای اخیر بی مهری ها بر مسند« مهربانی‌ها» هم سایه انداخته‌اند. کار، مشکلات اقتصادی و گرفتاری‌های شخصی از آن دسته‌اند که زمان و فرصت حتی یک دید و بازدید ساده را از مردم گرفته‌اند، ولی با این وجود خانواده‌هایی هستند که قلب‌های مهربان پرورش می‌دهند تا جامعه لطافت مهربانی را حس کند.
دانش آموزی که بذر مهربانی در قلب‌ها می‌کارد
چندی قبل باخبر شدم که یکی از دانش آموزان مدرسه شهید عظیمی سردشت مهربانی را در دل همکلاسی‌هایش کاشته است و رایحه دل انگیز آن مدرسه را با نشاط کرده است. وقتی وارد مدرسه شدم سراغ« دانیال» را از مشاور مدرسه گرفتم. کلاس هفتم « ۵» را نشانم داد و به اتفاق وارد کلاس شدیم.« دانیال» دانش‌آموزی تپل با لباس کردی که بر روی نیمکت چوبی در انتهای کلاس نشسته بود. در همان نگاه اول می‌شد حدس زد صمیمی و مهربان است. با اجازه معلم کلاس دانیال به اتاق مشاوره آمد تا گفتگویی کوتاه با هم داشته باشم.
دانیال ۱۴ سال سن دارد باچهره‌ای خندان و دوست داشتنی. در نگاهش شرم و حیا موج می‌زند و لپ‌هایش سرخ شده‌اند. چندی پیش به همکلاسی‌هایش خودکار هدیه داده است. در این خصوص با افتادگی می‌گوید:« آنها را برای یادگاری به دوستانم داده‌ام. همکلاسی در نظر من یعنی دوست. دوست دارم همکلاسی‌هایم به همدیگر کمک کنند و به مادیات دل نبندند.» دانیال ناخودآگاه در کنار دروس معمول مدرسه، درس زندگی را تمرین می‌کند و آن را به دیگران هم می‌آموزد. دوست در نظر دانیال واژه‌ای مقدس و نایاب است که دردش را درد خود می‌داند و برای التیام آن با قلب بزرگش تلاش می‌کند.« ادیب» و« آرین» با دانیال همکلاسی هستند اما نظر آنان در مورد یادگاری چیز دیگری است. آرین می‌گوید:« دانیال همیشه به دانش آموزانی که مشکل مالی دارند کمک می‌کند. یکی از همکلاسی هایمان مشکل مادی داشت و خودکار نداشت. او برای همه خودکار خرید و به این دوستمان پنج عدد داد تا استفاده کند. او با اینکار طوری به او کمک کرد که احساس بدی پیدا نکند. بیشتر هزینه کرد تا دل همکلاسی فقیرمان نشکند.» شاید باورش کمی سخت باشد دانش آموزی تنها با ۱۴ سال سن با این همت بلند و با این ظرافت در پی کمک به همنوع خود باشد که نیازمند یاری است. ادیب در تایید حرف‌های آرین می‌گوید:« دانیال مثل ما نیست، روح بزرگی دارد. همیشه برای کمک به دیگران از روش‌های جالبی استفاده می‌کند. یکی از این روش‌ها این است به بهانه تشویق به دانش آموزان کم بضاعت با اهدای نوشت افزار کمک می‌کند.» دانیال برای کنترل کلاس در زمانی که به عنوان مبصر فعالیت می‌کند از روش خودش استفاده می‌کند. بر خلاف افراد قبلی کسی را که بی انضباطی می‌کند به دفتر مدیر مدرسه معرفی نمی‌کند. آرین می‌گوید:« دانیال مشاور خوبی است. سعی می‌کند رفتار دانش آموزان بی انضباط را با حرف زدن اصلاح کند. به من هم مانند برادر بزرگتر مشاوره داد.» ادیب در این مورد می‌گوید:« گاهی هم به این دانش آموزان هدیه می‌دهد تا به نظم عادت کنند. دانیال معتقد است هدیه دادن محبت را زیاد می‌کند و نقش مهمی هم در اصلاح رفتارهای دانش آموزان دارد.» ابوبکر دیگر همکلاسی دانیال است که پایش را جراحی کرده است و پلاتین را برای اتصال استخوان‌هایش کارگذاشته‌اند. او به این دلیل نمی‌تواند زیاد به ورزش بپردازد. آرین می‌گوید:« با وجود این مشکل می‌خواست همراه ما فوتبال بازی کند. همه به دلیل وضعیت پایش مخالفت کردند جز دانیال. با توجه به محبوبیت دانیال با بازی کردن وی موافقت کردیم. هروقت توپ در مقابل ابوبکر قرار می‌گرفت دانیال جلو او می‌ایستاد تا توپ به بدنش برخورد نکند.» دانیال تمام هزینه هدایا را از جیب خودش پرداخت می‌کند، هدایایی که با عرق جبین تهیه شده اند. دانیال می‌گوید:« تابستان را با فروش میوه و بلال سپری می‌کنم و درآمدش را پس انداز می‌کنم. با همین پس انداز سعی می‌کنم برای دوستانم هدیه بگیرم. دوست دارم کسی باشم که برای جامعه مفید است. از این که دیگران را خوشحال ببینم لذت می‌برم.»
دانیال مهربان خارج از مدرسه
مدرسه که تعطیل می‌شود دانیال راه مغازه پدر را در پیش می‌گیرد، مغازه میوه فروشی در یکی از مناطق پر رفت و آمد شهر. پدرش به تنهایی از عهده کار بر نمی‌آید و دانیال به او کمک می‌کند تا پدرش کمی استراحت کند. دانیال می‌گوید:« روزهای تعطیل به پدرم کمک می‌کنم تا او هم بتواند کمی استراحت کند. رنج و تلاش برای لقمه ای نان بسیار خسته اش می‌کند.» ادیب که پارسال هم با وی همکلاسی بوده است در مورد مهربانی‌های دانیال در محل کارش می‌گوید:« خانمی با بجه‌اش برای خرید موز به مغازه آمد. وقتی قیمت یک کیلو موز را پرسید منصرف شد. ظاهراً پول کافی همراهش نبود. در حالی که می‌خواست مغازه را ترک کند دانیال یک عدد موز برداشت و به دست بچه داد.» با اینکه مدام در حال تلاش و کمک به دیگران است به درسش هم اهمیت می‌دهد و یکی از دانش آموزان ممتاز مدرسه است. دانیال در این مورد می‌گوید:« شب‌ها درس می‌خوانم. برای موفقیت تلاش می‌کنم. می‌خواهم الگوی خوبی برای دوستان دانش آموزم باشم.»
دانیال فرزند دوم خانواده است .دو تا خواهر دارد، یکی بزرگتر و دیگری کوچکتر. می‌گوید:« در درس به خواهر کوچکترم کمک می‌کنم.» امیر ابراهیمی پدر دانیال می‌گوید:« البته این بخشی از کارهای دانیال است چرا که اغلب اوقات دوستانش را به خانه دعوت می‌کند. به یکی کامپیوتر یاد می‌دهد و به دیگری در درس کمک می‌کند. وقتی دانیال خونه باشد خونه هم پر از مهربانی است.» دانیال خصوصیات اخلاقی خوبی دارد. تقریباً در راسته مغازه میوه فروشی پدرش همه او را می‌شناسند. کاک امیر این چنین ادامه می‌دهد:« همه دانیال ار دوست دارند چون هم خوش اخلاق است و هم خوش برخورد. وقتی دانیال به مغازه می‌آید مغازه داران این راسته صدایش می‌زنند. گاهی برای صرف چای دعوتش می‌کنند گاهی هم برای هم‌صحبتی.» با این حال کار و تلاش دانیال با خصوصیات اخلاقی خوبش راهی فراروی او قرار داده است که جز به مهرورزی به دیگران نمی‌اندیشد. دانیال کوچک مردی است با قلبی بزرگ و ذهنی سرشار از مهرورزی. پدرش می‌گوید:« وقتی دیدم دانیال با جمع کردن پول توجیبی‌هایش به همکلاسی هایش کمک می‌کند خوشحال شدم. دورادور کارهایش را پیگیری می‌کنم. مقدار بیشتری به او پول می‌دهم تا بتواند در کنار نیازهایش به دیگران هم کمک کند. به دانیال گفته‌ام اگر برای کمک به دیگران پول نیاز دارد حتماً به من بگوید هرچند هیچ وقت در این مورد چیزی به من نمی‌گوید و از درآمد و پول توجیبی خودش هزینه می‌کند.».
 ارتباط پدر دانیال با مدیر و معلمان مدرسه هم خوب است و هرچند وقت تلفنی یا حضوری جویای وضعیت تحصیلی و اخلاقی فرزندش می‌شود. وی هم چنین اظهار می‌کند:« اوقات فراغت دانیال با کار درمغازه، ورزش، کلاس‌های آموزش زبان و کار پُر می‌شود. این برای من خوشایند است.» پدر دانیال با اینکه با وسواس مثل سایر والدین کارهای تنها پسرش را زیر نظر دارد اما یک نگرانی بزرگ هم دارد، نگران وضعیت تندرستی فرزندش و این موضوع را پنهان نمی‌کند. می‌گوید:« هرچند ورزش می‌کند ولی اضافه وزن دارد و همین مرا نگران می‌کند. »
دانیال از زبان مشاور مدرسه
مشاوران همواره ناظر بر رفتار دانش آموزان مدرسه هستند و هرگونه تغییرات در اوضاع مدرسه را رصد می‌کنند. رئوف آذری مشاور مدرسه شهید عظیمی سردشت است. خصوصیات دانیال از زبان این مشاور شنیدنی است.
« روزی که برای اولین بار به کلاس‌شان رفتم وی را با قیافه‌ای متفاوت اما بسیار شیرین در بین بچه‌ها مشاهده کردم که به توزیع خودکار می‌پرداخت!
تعجبم برانگیخته شد و از ماوقع موضوع سئوال کردم…
دانش‌آموزی از ردیف اولی کلاس برخاست و گفت:« آقا، این خصلت همیشگی دانیال است. پارسال هم همکلاسی ما بود و انتطامات مدرسه… او هیچ وقت دانش آموزان را برای تنبیه به دفتر نفرستاد… چند دقیقه‌ای خود برای شان صحبت می‌کرد و تمام»
سوژه را یافته بودم …
در ابتدای سال جاری« دانیال» را اولین سوژه قرار دادم برای تغییر زوایه‌ی نگاه بچه‌ها به مدرسه و همان جلسه‌ی اول‌مان، رفتار« دانیال» را مصداقی از« مهربانی‌های کوچک» دوره‌ی نوجوانی معرفی کردم و ضمن دعوت ایشان به پای تابلو و تحریر جمله‌ی« مهربان دانیال سرآمد مهربانی در کلاس هفتم ۵» نسبت به تهیه عکسی از ایشان اقدام کردم… همان شب بعد از کلاس، مطلبی در مورد" دانیال" و مهربانی‌هایش نوشتم و در فضای مجازی و به ویژه در گروه‌های کشوری پخش کردم… و این گزارش سرآغازی شد برای تشویق" دانیال" و نیز رغبت دانش آموزان برای " مهربانی کردن" و " مورد توجه قرار گرفتن" و…
در ضمن روزی در همان کلاس دانیال نظرسنجی صورت دادم که طی آن ۱۰۰ درصد دانش آموزان به انجام کاری عام‌المنفعه و خدمات عمومی علاقه نشان داده و آن را جزو اهداف زندگی خود قرار داده بودند!
امروز نیز با حضور شما، شور ونشاط مضاعفی را در مدرسه تجربه خواهیم کرد که امیدوارم با انتشار گزارش شما و نیز وصول جایزه‌ی" دانیال" از طرف یکی از اساتید دانشگاه‌های تهران که وعده داده‌اند، فضای" روحی دانش‌آموزان" تلنگری دیگر بخورد و مطمئنا موجبات تغییر فضا خواهد که پیشاپیش این توجه" مهربانانه" و" تعهدمدار" شما را نیز می‌ستایم…»
دانیال با سن کمش درس بزرگی به جامعه می‌دهد درسی که هم نسلی‌های دانیال و حتی چند نسل قبل از او هم آن را به فراموشی سپرده‌اند. درسی که برخاسته از نیاز جامعه و بطن دین است و خداوند هم بر آن تاکید فراوان کرده است.
« انّ اللَّه یأمر بالعدل و الاحسان و بناء ذى القربى‏» یعنی خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیكان فرمان مى‏دهد[ نحل/ ۹۰].