داستان ما در زمان تسلط عمالیق ستمگر بر بنیاسرائیل اتفاق افتاد، قرآن بزرگ حالت روانی بنیاسرائیل را در این زمان بیان میکند و تحلیل قرآن این است که حالت روانی به قلهی بزدلی و سرشکستگی رسیده است، به این فرمودهی خدای تعالی توجه کنید:
آيا از [حال] كسانى كه از بيم مرگ از خانههاى خود خارج شدند، و هزاران تن بودند، خبر نيافتى؟[ بقره/ 243]
قرآن عظیم برای ما تعریف میکند که آنها از سرزمینشان خارج شدند و نگفت که اخراج شدند! یعنی خودشان به دلخواه خود سرزمینشان را از روی ترس و بزدلی رها کردند و عمالیق، آنان را طرد و اموالشان را غارت کردند، فرزندانشان را به بردگی گرفتند، زنانشان را اسیر کردند و مقدساتشان را دزدیدند. چیزی برای بنیاسرائیل نماند که توسط عمالیق غارت و سرقت نشده باشد، عمالیق تمام ممتلکات و مقدسات بنیاسرائیل را دزدیدند، تا جایی که آنها تابوتشان را دزدیدند، تابوتی که قدسیت و اهمیتش نزد آنها به خاطر این است که عصای موسی و باقیماندهی میراث آل موسی و آل هارون در آن بود. یعنی بعضی از لباسهایشان و... بنیاسرائیل در تمام جنگهایشان این تابوت را جلویشان میبردند، گویی پرچمشان است که نشاط و احساساتشان را تجدید میکند.
بزدلی بنیاسرائیل باعث شد که افسانههایی در مورد سپاهیان لشکر عمالیق و پادشاهشان که جالوت نام داشت بسازند، یکی از این افسانههای ساختگی این بود که یک سرباز از لشکر جالوت به تنهایی هزار نفر از آنها را میکشد و... .
علی رغم ضعف بنیاسرائیل ولی هنوز در میانشان عدهای از افراد نیرومند بودند، طالوت یکی از آنها بود، او یکی از افراد فقیر و طبقهی پایین مردم بود، از سران و بزرگان نبود، کسانی که در واقع افرادی خودپرست بودند و با هم اختلاف داشتند، با یکدیگر درگیر بوده و دشمن بزرگ و مشترکشان جالوت را فراموش کرده بودند، تا حدی از او میترسیدند که هیچ یک از آنها جرأت نکرد که پادشاه دیگران شود، به خاطر ترس از حملهی جالوت به پادشاهی که جرأت کرده خود را در مقابلش پادشاه کند. در میان گروه صالح جوان شانزده سالهای بود که گوسفند میچراند، در این مرحلهی زمانی صداهایی که متقاضی رویارویی و مقابله با ذلت و خواری بود بالا رفت، آنهایی که متقاضی جنگ با جالوت و پیروزی امت بودند، آنها متقاضی نهضت و پیشرفت بودند، همانطور که ما اکنون متقاضی آن هستیم ولی اکنون آیا ما این چهار صفت را داریم یا نه؟
موضعگیری سران در برابر کمک و یاری امت
قرآن کریم موضعگیری بنیاسرائیل در یاری امتشان در زمان ظلم جالوت به آنها را ذکر میکند، موضعگیری سران و بزرگان را هم برای ما تعریف میکند، موضعگیری رهبران در برابر یاری مردم چه بود؟ خداوند متعال میفرماید:
آيا از[ حال] سران بنى اسرائيل پس از موسى خبر نيافتى آن گاه كه به پيامبرى از خود گفتند: پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پيكار كنيم،[ آن پيامبر] گفت: اگر جنگيدن بر شما مقرر گردد، چه بسا پيكار نكنيد. گفتند: چرا در راه خدا نجنگيم با آنكه ما از ديارمان و از[ نزد] فرزندانمان بيرون رانده شدهايم. پس هنگامى كه جنگ بر آنان مقرر شد، جز شمارى اندك از آنان، [همگى] پشت كردند، و خداوند به[ حالِ] ستمكاران داناست[ بقره/ 246]
در این آیات شریفه قرآن خفت و خواری سران بنیاسرائیل را برای ما تعریف میکند آنجا که میفرماید: پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پيكار كنيم[ بقرة/ 246]
پیامبر بنیاسرائیل در این زمان طبیعت بیانضباطشان را میدانست بنابراین به آنها گفت: اگر جنگيدن بر شما مقرر گردد، چه بسا پيكار نكنيد.[ بقرة/246]
ولی بنیاسرائیل خشمگین شدند و از کوره در رفتند، چگونه این پیامبر چنین سخنی به آنها میگوید در حالی که آنها از سرزمینشان آواره شدند، اموالشان به سرقت رفته و ذلت و خواری را چشیدند، پس شور و حماسه در سخنانشان هویدا شد و " گفتند: چرا در راه خدا نجنگيم با آنكه ما از ديارمان و از[ نزد] فرزندانمان بيرون رانده شدهايم".[ بقره/ 246]
تعداد بنیاسرائیل که عزمشان را برای جنگ جزم کرده بودند به هزاران نفر میرسید، گفته شده است که به هشتصد هزار نفر میرسید، ولی با تصفیههای چهارگانه به سیصد و سیزده نفر کاهش پیدا کرد، که در میان آنان جوانی بود که فقط شانزده سال داشت، چوپان بود. آیا میتوانی تصور کنی که این سیصد و سیزده نفر هر آن ملاحظه میکردند که هزاران نفر دیگر تصفیه شدهاند؟ آیا میتوانی قوت این نفسها را حس کنی؟ آیا میتوانی اندازهی قوت ارادهی آنان را تصور کنی؟
تصفیات چهارگانه
تصفیهی اوّل: تصفیهی بزدلان و ترسوها
هدف از تصفیهی اوّل تصفیهی بزدلان و کسانی است که کاری انجام نمیدهند. آیهی کریمه میفرماید: پس هنگامى كه جنگ بر آنان مقرر شد، جز شمارى اندك از آنان، [همگى] پشت كردند.[ بقرة: 246]
چرا که از اندیشهی جنگ با جالوت ترسیدند، فقط مجرد شنیدن اسمش و اندیشهی جنگ با او و سپاهیانش آنها را ترساند.
تصفیهی دوم: تصفیهی خودپرستان
خدای متعال میفرماید:" و پيامبرشان به آنان گفت: در حقيقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است. گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنكه ما به پادشاهى از وى سزاوارتريم و به او از حيث مال، گشايشى داده نشده است؟ پيامبرشان گفت: در حقيقت، خدا او را بر شما برترى داده، و او را در دانش و [نيروى] بدن بر شما برترى بخشيده است، و خداوند پادشاهى خود را به هر كس كه بخواهد مىدهد، و خدا گشايشگر داناست."[ بقرة/ 247]
خداوند طالوت را انتخاب کرد تا پادشاه قبایل بنیاسرائیل باشد ولی آنها گفتند:« چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنكه ما به پادشاهى از وى سزاوارتريم و به او از حيث مال، گشايشى داده نشده است؟» یعنی آنها نپذیرفتند که طالوت پادشاهشان باشد، چون او انسان ساده و فقیری بود، در حالی که آنها ثروتمند و بزرگ بودند. وقتی پیامبرشان به آنها تذکر داد که خدا طالوت را انتخاب کرده و برگزیده است به جز عدهی اندکی از آنها بقیه پشت کردند. تصفیهی دوم به تو نشان میدهد که آیا فقط خدا مد نظر تو است و آیا تو مخلص هستی یا نه؟
وقتی که سران قبایل نزد پیامبرشان به پادشاهی طالوت اعتراض کردند، پیامبرشان از معجزهای به آنها خبر داد که آن را خواهند دید تا باور کنند که انتخاب طالوت به عنوان پادشاه از طرف خدا بوده است، معجزه این بود که فرشتگان تابوتی را که جالوت از آنها دزدیده بود به آنان برگردانند و جلوی خانهی طالوت بگذارند. این معجزه باعث تقویت نفسهایشان میشود و دلیلی است بر این که خداوند طالوت را انتخاب کرده است، ولی متأسفانه معجزهها سودی برای نفسهای ضعیف ندارند، پس به جز عدهی اندکی از آنها بقیه پشت کردند.
تصفیهی سوم: تصفیهی افراد ضعیف الاراده
قرآن میفرماید: و چون طالوت با لشكريان[ خود] بيرون شد، گفت: خداوند شما را به وسيلهی رودخانهاى خواهد آزمود. پس هر كس از آن بنوشد از[ پيروان] من نيست، و هر كس از آن نخورد، قطعاً او از[ پيروان] من است، مگر كسى كه با دستش كفى برگيرد. پس [همگى] جز اندكى از آنها، از آن نوشيدند.[ بقرة: 249]
بزرگترین کاری که طالوت با بنیاسرائیل کرد بازگرداندن نظم و انضباط افراد بینظم بود. هدف از آزمایش سوم آزمایش عزم و ارادهی سربازانی بود که با جالوت خواهند جنگید، این آزمایش این گونه اتفاق افتاد که برای سپاهیان دستوری صادر شد مبنی بر این که از رودی که در منطقهی میان فلسطین و اردن عبور میکنند آب ننوشند و فقط به آنها اجازه داد که فقط یک مشت آب بنوشند تا تشنگیشان را برطرف کنند، ولی همهی آنها به جز تعداد اندکی از آن نوشیدند تا این که سیرآب شدند، پس تعدادشان کم شد، یعنی هشتصد نفر شدند، بعد از این که هشتصد هزار نفر بودند.
آیا تو فردی ضعیف الارادهای هستی؟ آیا تو در وقت دیدن چیزی که اشتها داری نمیتوانی خودت را کنترل کنی؟ به عنوان مثال آیا نمیتوانی جلوی خود را از خریدن لباسهایی که دیدی و از آنها خوشت آمد بگیری.
تصفیهي چهارم:
و هنگامى كه[ طالوت] با كسانى كه همراه وى ايمان آورده بودند، از آن[ نهر] گذشتند، گفتند: امروز ما را ياراى[ مقابله با] جالوت و سپاهيانش نيست. كسانى كه به ديدار خداوند يقين داشتند، گفتند: بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار، به اذن خدا پيروز شدند، و خداوند با شكيبايان است.[ بقرة/ 249]
میخواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که آن جوان کم سن و سال شانزده ساله که گوسفند میچراند هنوز پابرجا است، او در تصفیهی مرحلهی چهارم با ما هست، این تصفیه سختترین تصفیه است. خواهش میکنم وقتی دیدید کسانی که گمان میکردید قوی هستند در آزمایشها و تصفیههای زندگی سقوط کردند نا امید نشوید، شما نهضت و توسعهای را که برای خود و امتتان میخواهید کامل کنید و ثابت قدم بمانید. وقتی با تعدادی از دوستانت تصمیم گرفتید که زندگی را بسازید و دیدید که بعضی از آنها در میان راه سقوط کردند ناامید نشو، تو به راهت ادامه بده، نایست و توقف نکن.
بعد از عبور طالوت و سربازانش از رود خودشان را در جلوی جالوت و سربازانش دیدند برخی از آنها گفتند:
امروز ما را ياراى[ مقابله با] جالوت و سپاهيانش نيست.[ بقرة: 249]
ولی متوجه باش، این تنها سخنی که گفته شد نبود، بلکه سخنی دیگر هم در آنجا گفته شد، سخن کسانی که از این چهار تصفیه موفق بیرون آمده بودند و گفتند:
بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار، به اذن خدا پيروز شدند، و خداوند با شكيبايان است.[ بقره/ 249]
صبر کنندگان کسانی هستند که این چهار صفت را دارا بودند، چون صبر صفتی روانی است که با تمرین صفات چهارگانهای که ذکر شد به دست میآید.
نتیجه تصفیههای چهارگانه:
و هنگامى كه با جالوت و سپاهيانش روبهرو شدند، گفتند: پروردگارا، بر [دلهاى] ما شكيبايى فرو ريز، و گامهاى ما را استوار دار، و ما را بر گروه كافران پيروز فرماى. پس آنان را به اذن خدا شكست دادند، و داوود، جالوت را كشت، و خداوند به او پادشاهى و حكمت ارزانى داشت، و از آنچه مىخواست به او آموخت. "و اگر خداوند برخى از مردم را به وسيلهی برخى ديگر دفع نمىكرد، قطعاً زمين تباه مىگرديد. ولى خداوند نسبت به جهانيان تفضّل دارد." [ بقره/ 250، 251]
چنانکه گفتیم و همیشه خواهیم گفت کمیت اعتبار ندارد ولی کیفیت اعتبار دارد، صابران در نبرد سرنوشت سازشان گفتند:
«رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»[ بقرة/ 250].
پروردگارا، بر[ دلهاى] ما شكيبايى فرو ريز، و گامهاى ما را استوار دار، و ما را بر گروه كافران پيروز فرماى.
خداوند هم به آنها پاداش داد:" پس آنان را به اذن خدا شكست دادند".[ بقره/251].
به ترتیب چگونگی آماده سازی سربازان صابر که دارای این چهار صفت و شایستهی پیروزی هستند که در این آیات کریمه آمده است توجه کن، در حالی که پیروزی بر دشمن و شکست دشمن در یک کلمه آمده است: « فَهَزَموهُم: آنان را شكست دادند.» پس مشکل قدرت جالوت و سربازانش نبود، بلکه ضعف بنیاسرائیل مشکل بود، یعنی ضعف شما، آیا اکنون دریافتید که آماده سازی روانی نفسهای صابر یک چهارم از قرآن را به خود اختصاص داده است، در حالی که پیروزی در یک کلمهی مختصر آمد، چون آماده سازی نفسها محور پیروزی است. آیا میتوانیم که با نفسهای جوانانی که گوش میکنند و این داستان را میفهمند اُمتمان را زنده کنیم و شأنش را بالا برده و آن را به عزت برسانیم؟
ادامه دارد
نظرات