درباره حوادث تروریستی اخیر سیستان و بلوچستان ابهامات و پرسش‌های متعددی وجود دارد که درصورت یافتن پاسخ مناسب، پیشگیری از آن‌ها مقدور خواهد بود.
با فاصله‌ای بسیار کوتاه پس از حادثه گروگانگیری پنج مرزبان، توسط گروه جیش‌العدل، سه اقدام تروریستی دیگر که آخرین آن‌ها، ترور محمدرضا صیادی، کارمند ثبت احوال شهرستان سرباز در پنجشنبه۱۳۹۳/۲/۴ بود. بدیهی است ادامه این روند زمینه‌ساز گسترش نا‌امنی اجتماعی- سیاسی و در صورت نبود مدیریت صحیح می‌تواند منجر به بروز برخی منازعات شود.
اما به راستی با وجود تغییرات مثبت در وضعیت مدیریتی استان و رویکردهای جدید دولت در مشارکت دادن نخبگان و شایستگان اهل سنت در مناصب مدیریتی، اقدام‌های تروریستی با چه رویکرد و برای رسیدن به کدام اهداف صورت می‌پذیرد؟ گروه تروریستی جیش‌العدل و گروه‌های قبل از آن، عموماً عمده‌ترین دلیل اقدام‌های خویش را بی توجهی به خواسته‌های مردم، علما، نخبگان و مشارکت نداشتن آن‌ها در مدیریت استان عنوان می‌کردند.
اقدام‌های تروریستی و روش‌های خشونت‌بار در هیچ دوره‌ای از منظر عقل، شرع، قانون و مبانی حقوق بشر قابل توجیه نبوده و نیست، زیرا نتیجه این اقدام‌ها محروم شدن مردم از حقوق اولیه یعنی امنیت، آرامش، رفاه و رفع محرومیت و مهیا نشدن زمینه‌های رشد و پیشرفت است. اما سؤال اینجاست، در دوره‌ای که رویکرد دولت در استان توجه جدی در به‌کارگیری مدیران لایق و شایسته اهل سنت است و تاکنون چندین معاون استاندار، فرماندار و مدیران کل از سطوح بالای مدیریت محلی منصوب شدند، به چه دلیل و با چه توجیهاتی اقدام‌های تروریستی یکی پس از دیگری رخ می‌دهد؟
 احترام به علما و بزرگان که بر اساس دستورات اسلام یکی از وظایف کارگزاران است، امروزه در حد قابل قبولی توسط مدیریت عالی استان صورت می‌پذیرد. حضور آن‌ها در اجتماعات رسمی، مشورت با آنان در امور و توجه به توصیه‌های آن‌ها در جهت رفع مشکلات مردم از نمونه‌های بارزی است که بار‌ها توسط علمای بزرگ منطقه نیز این رضایتمندی اظهار شده است. با این توصیف خواسته‌ها و منویات پشت صحنه اقدام‌های تروریستی که به نظر می‌رسد فرا‌تر از سطح مطالبات مطرح شده این گروه است، چیست؟
 آیا توجه به این خواسته‌ها می‌تواند مبنای عمل دولتمردان از یک سو و علما و نخبگان اهل سنت از سوی دیگر باشد؟ آیا اقدام‌های گروه می‌تواند منافعی برای علما، نخبگان و عموم اهل سنت داشته باشد؟ از سوی دیگر این ابهام وجود دارد که آیا صرفاً با انتصاب مدیران شایسته اهل سنت که اقدامی رواست مشکلات مردم استان رفع می‌شود؟ وظیفه دولت توجه به خواسته‌های واقعی مردم و رفع مشکلات و نیز به‌کارگیری نخبگان آنان است. این رویکرد بطور جدی در دستور کار دولت است و گام‌های مؤثری نیز تاکنون برداشته است.
اما این ابهام کماکان وجود دارد که علت ادامه اقدام‌های تروریستی و تهدید مردم به ترور چیست؟ بسیار ضروری است که همه صاحب نظران، دستگاه‌های سیاسی و امنیتی و همه کسانی که در این زمینه می‌توانند ایفای نقش کنند، باید با نگاهی به همه تجربیات گذشته، اما فارغ از اندیشه و راهکارهای کلیشه‌ای و تکراری راهی نو بیابند. مسلماً آنچه تاکنون به عنوان نقشه راه انتخاب شده یا از جامعیت لازم برخوردار نبوده یا نتوانسته است نتیجه مطلوبی به وجود آورد، لذا همه باید بیندیشند که واقعیت‌های منطقه چیست و چه راهکارهایی برای مهار فرقه‌گرایی و منازعات قومی - مذهبی وجود دارد؟ راهکارهای به انزوا بردن و اضمحلال اندیشه تکفیری و تروریستی چیست؟