مکانیسم تحقّق دمکراسی، انتخابات است. سادهترین برداشت از دمکراسی، حضور و نقش مردم در انتخاب حاکمان و نوع حکومت است. امروزه مستبدترین کشورها نیز برای کسب مشروعیّت داخلی و بینالمللی چارهای جز پذیرش ظاهری سازو کار انتخابات ندارند.
مقبولیّت مردمی قانون نوشته و نانوشته انتخابات، در هر کشوری از درجات متفاوتی برخوردار است. قید و بندهای مبهم موجود در قوانین انتخابات و ضعف در اجرا از مشخصات بارز کشورهای جهان سوم است؛ به همین دلیل معمولاً در این کشورها پس از هر انتخاباتی مدّتها شاهد تنشهای سیاسی و اجتماعی هستیم، اما در کشورهای توسعهیافته به علّت وجود زیرساختهای لازم از جمله فعالیت آزاد احزاب، رسانههای آزاد و تفکیک قوا، انتقال قدرت به آسانی صورت میگیرد؛ اما در کشورهای جهان سوم در غیاب احزاب و رسانههای آزاد نقش نظامیان در اقتصاد و سیاست پر رنگ است و انتقال قدرت و بطور کلی روند سالم و قانونی انتخابات را تحت تأثیر قرار میدهند. شاید بتوان به مصر به عنوان نمونه اشاره کرد.
اگر بسترهای لازم فراهم نشود دمکراسی و آزادی را نمیتوان یکشبه ایجاد و یا به ملّتی هدیه داد؛ نمونهی بارز آن اتّفاق بهار عربی بود که نتایج اسفبار آن را در کشورهای لیبی، یمن و سوریه مشاهده میکنیم.
به نظر من علیرغم کم و کسریهایی که داریم، قانون اساسی و قانون انتخابات جمهوری اسلامی ایران ظرفیتهای خوبی دارد. اگر رئیس جمهور که بر اساس اصل ۱۱۳ قانون اساسی موظّف به اجرای کامل اصول قانون اساس است بخواهد و بگذارند این قانون را بهویژه اصول ۱۵, ۱۹ و۲۰ و بقیّهی اصول مترقّی و اجرا نشده و یا ناقص اجرا شده را اجرا کند، باعث توسعه، همگرایی، مشروعیّت و در نهایت مقبولیت حکومت در میان مردم و اقتدار ایران خواهد بود؛ پایههای این نوع اقتدار بسیار محکم و حوزهی نفوذ واقعی و پایدار ما را گسترش خواهد داد.
مردم ما شایسته رفاه، امنیّت و آسایش هستند. نظام باید بتواند با اجرای کامل قانون و با مهربانی بیشترین همگرایی در بین آحاد جامعه بهوجود بیاورد و به مردم و تشخیص و انتخاب آنها احترام بگذارد.
به نظر من جناب آقای دکتر حسن روحانی علیرغم انتقاداتی که به کارنامهی چهارساله ایشان وارد است، شایستهترین فرد برای این مسئولیّت است.
روحانی میتواند بستر لازم برای ایجاد دمکراسی و گسترش و تثبیت آزادیهای مشروع و قانونی و اجرای کامل قانون اساسی و در همین راستا عملیاتی کردن منشور حقوق شهروندی را در ایران بهوجود بیاورد. چنین ایرانی که از همگرایی داخلی برخوددار است، قدرتمندترین کشور غرب آسیا و خاورمیانه خواهد بود. کشورهای قدرتمند منابع قدرتشان تنها سلاحهای جنگی و ذخایر ارزی نیست؛ برای نمونه کشور کره شمالی با وجود داشتن بمب اتمی و موشکهای بالستیک و یا عربستان سعودی با صدها میلیارد دلار ثروت و سامان و صدها هواپیمای جنگی هیچگاه کشور قدرتمند نمیدانیم. چون در این کشورها نظر مردم بهایی ندارد، گردش قدرت و به عبارت دیگر دمکراسی وجود ندارد.
ما مردمان کرد بهطور عام و اهل سنّت بطور خاصّ، همواره از گفتمان اصلاحات حمایت کردهایم و این بار نیز همچون گذشته از آقای دکتر حسن روحانی حمایت خواهیم کرد.

نظرات