انتخابات یکی از روشهای شناختهشده و پذیرفتهشده برای جابجایی قدرت در دوران مدرن است و در واقع یکی از پایههای مردمسالاری (دموکراسی) بهشمار میرود. انتخابات همانند بسیاری دیگر از عرصههای سیاست، دارای اخلاق مخصوص به خود است که لازم است از سوی نامزدها رعایت شود. متأسّفانه در چند انتخابات اخیر در ایران، اخلاق انتخابات چندان رعایت نشده است و برخی نامزدها با هر شیوه و روشی خواهان دستیابیبه کرسی ریاست جمهوری و یا نمایندگی مجلس و شوراها هستند که به هیچ وجه زیبندهی جامعهی ایران نیست. توسّل به دروغ، شایعهپراکنی، تهمتزنی، ارائهی آمارهای خلاف واقع، دادن وعدههای غیرواقعی، کوشش برای فریب عامّهی مردم و مواردی دیگر از این دست، گویی به شیوهنامهای برای برخی نامزدها تبدیل شده است. بنابر اهمّیّت این موضوع، در نوشتار حاضر کوشیدهام در زمینهی اخلاق انتخابات مطلبیرا تهیّه و خدمت خوانندگان ارجمند ارائه نمایم.
اخلاق انتخاباتی دارای شاخصها و معیارهای چندی است که به برخی از آنها در زیر اشاره میشود:
١. داشتن زمینههای علمی و عقلانی؛ جهان امروز بر مدار عقلانیّت و علم اداره میشود و کسی که قصد دارد بر مسند ریاستجمهوری تکیه بزند، یا باید خودش مسلّط به علوم جدید و عقلانیّت جدید باشد و یا مشاوران و همکارانی که بر میگزیند همگی از چنین ویژگیهایی برخوردار باشند. بسیار بیاخلاقی است که نامزدی وارد چنین عرصهای شود و از حدّاقلهای علمی و عقلانی برخوردار نباشد. اداره کردن جامعهی امروز با پیچیدگیهای بسیاری که دارد، بدون عقلانیّت و علوم و دانشهای جدید کاملاً دور از انتظار است و نامزدی که نسبت به چنین موضوع حسّاس و مهمّی اطّلاع کافی نداشته باشد، ورودش به عرصهی انتخابات عملی غیراخلاقی است. واضح بگویم که غیرعقلانی و غیرعلمی عمل کردن در عرصهی انتخابات، مساوی است با غیراخلاقی عمل کردن و این با اخلاق انتخاباتی سازگاری ندارد. دادن وعدههای غیرعلمی و غیرمنطقی نامزدها همگی نشان از بیاخلاقی آنان دارد. نامزدی که هر عدد و رقمی را به زبان میآورد که بلکه رأی جمع کند و از صندوق انتخابات بیرون بیاید، ضمن اینکه غیرعلمی و غیرعقلانی عمل میکند، بیاخلاقی خودش را به نمایش میگذارد. نامزدی که بر خلاف روشهای علمی و عقلانی وعدههای خلاف واقع میدهد و با روشهای غیرعلمی و غیرعقلانی خواهان ادارهی جامعه است، یقیناً اخلاق انتخاباتی را رعایت نمیکند و شایستگی رییسجمهور شدن را ندارد.
٢. داشتن برنامههای کوتاهمدّت و بلندمدّت؛ با توجّه به اینکه تجربهی چند دههی اخیر در ایران نشان داده است که معمولاً کسانی که بهعنوان رییسجمهور انتخاب میشوند، دو دورهی 4ساله و جمعاً 8 سال را بر مسند قوّهی مجریه مینشینند، لذا باید دارای برنامههای کوتاهمدّت و بلندمدّت باشند. اکنون برخی از نامزدهای ریاستجمهوری در این دوره کاملا بیبرنامه هستند و صرفاً دلشان را به دادن یارانه و ایجاد شغل و یا حدّاکثر ازدواج جوانان خوش کردهاند. چنین اقداماتی نشان از بیبرنامهگی این نامزدها دارد. باور بفرمایید کدخدای یک ده هم میتواند بگوید من یارانه میدهم و یا برای ازدواج جوانان فلان کار را میکنم. آیا این حرفها بهمعنای داشتن برنامه است؟ کسانی که با حوزهی برنامهریزی اجتماعی آشنایی اندکی دارند میدانند که هر برنامهریزیای نیازمند سیاستگذاری بنیانی در زمینههای گوناگون است و سیاستگذاری اجتماعی، امروزه یک دانش تخصّصی و میانرشتهای است که نیازمند سالها کار تخصّصی و کارشناسی میباشد. روشن است که برخی نامزدها اساساً با دانش سیاستگذاری و بهتبع آن با دانش برنامهریزی هیچگونه آشناییای ندارند و مشکلات و مسائل را بسیار دستکم گرفتهاند و با سادهسازی مسائل خواهان رفع آنها در مدّتزمان کوتاهی هستند؛ آن هم راهحلّهای کاملاً عوامفریبانه و دارای پیامدهای زیانبار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که گریبان کل جامعه را خواهد گرفت. بهراستی این چه هنری است که نامزدی بگوید من میزان یارانهها را افزایش میدهم تا مشکلات اقتصادی مردم حلّ شود؟ آیا این نشان از بیصداقتی و بیاخلاقی در عرصهی انتخابات نیست؟ نامزدها باید بدانند که دیگر دوران سیبزمینی دادن، یارانه دادن و شغل مصنوعی ایجاد کردن، گذشته است و مشکلات جامعهی ایران بسی ریشهدارتر و پیچیدهتر از آن است که با این اقدامات پوپولیستی حلّ و فصل شود. مگر اینکه نامزدهای موردنظر، یا مردم را دستکم گرفته باشند و در صدد فریب آنان باشند و یا اینکه از مدیریّت روشمند، علمی و عقلانی غافلاند که در هر دو صورت دست به اقدامی غیراخلاقی زدهاند.
٣. صادق بودن با مردم؛ نامزدهای محترم هر انتخابات و بهویژه انتخابات ریاستجمهوری لازم است صادقانه بگویند که کشور دارای چه مشکلات، مسائل و آسیبهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، زیستمحیطی و فرهنگی است و اینکه صادقانه راهحلّهای علمی و منطقی را ارائه کنند. البتّه بخش زیادی از مردم جامعهی ایران امروزه به مدد شبکههای اجتماعی و افزایش سطح سواد و آگاهی، بهصورت کلّی تا حدود زیادی از مشکلات باخبرند، امّا اوّلاً نگاه تخصّصی به مسائل و مشکلات ندارند، ثانیاً اولویّتبندی درستی در این زمینه ندارند، ثالثاً ریشههای بروز این مشکلات را بهصورت تخصّصی دنبال نمیکنند و رابعاً اینکه راهحلّ علمی و منطقی چندانی را هم سراغ نمیگیرند. لذا نامزدها باید این چند اصلی که بر شمردم را بهطور جدّی و اساسی دنبال کنند که این نشان از صداقت آنان دارد. نامزدی که مثلاً میگوید من 5 میلیون شغل ایجاد میکنم، ضمن اینکه اصلاً نگاه علمی و عقلانی به مشکل بیکاری ندارد، بدتر اینکه درصدد فریب مردم است؛ چراکه ایجاد 5 میلیون شغل در کوتاهمدّت به هیچ وجه شدنی نیست و مستلزم زیرساختها و آمادگیهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بنیانی است. کشور ایران که اکنون گرفتار مسائل اقتصادی و اجتماعی جدّیای است و زمینهی مناسبی برای ورود سرمایهگذاران خارجی را ندارد و یا در زمینهی گردشگری برنامهی مشخّصی ندارد، چگونه نامزدی ادّعا میکند که 5 میلیون شغل ایجاد میکند؟ و این موضوع نشاندهندهی عدم صداقت این نامزد است.
٤. داشتن روحیّهی نقدپذیری؛ نامزد انتخابات باید نقدهای مشفقانه و البتّه نه تخریبها و تهمتها را با جان و دل بشنود و برای رفع نواقص و عیوبی که احتمالاً بدانها متّصف است بکوشد. نامزدی که فرداروز میخواهد بر مسند ریاستجمهوری تکیه بزند، باید تمامی نقدهای کارشناسانه و فنّی را بخواهد و بخواند و بشنود تا از میان این نقدها راهحلّ مشکلات و مسائل را دریابد. متأسّفانه در جامعهی ایران بهطور کلّی نقد و نقّادی جایگاه ممتازی ندارد و هنوز تحمّل شنیدن نقد دیگران برای همه سخت و دشوار است و این موضوع در عرصههای سیاسی و انتخاباتی اساساً وضع بدتری دارد. به نظر من نامزدی موفّق است که بیاید یک کمیته یا کمیسیون نقد و نقّادی راهاندازی کند و از دل نقدهای سازنده راهحلّهای برونرفت از مشکلات را جستوجو کند. در مناظرههای انتخاباتی در ایران عموماً دیده میشود که روحیّهی نقدپذیری پایین است و بدبختانه شاهد روحیّهی پرخاشگری و تندخویی هستیم. نقّادی غیر از تهمت و افترا زدن است و باید بر اساس استدلال و مستندات محکم برنامههای نامزد دیگر را نقد نمود و نهاینکه به دروغ و تهمت متوسّل شد. اگر نامزدی خلاف چنین شیوهای که گفته شد عمل کند، رفتار غیراخلاقی از خود نشان میدهد و باید که با رأی ندادن به چنین افرادی، به ایشان یادآور شد که با هر عمل غیراخلاقیای نمیتوان بر سریر قدرت نشست.
٥. عملگرایی در برابر شعارگرایی؛ اگرچه در انتخابات معمولاً شعار دادن و وعده و وعید دادن رایج میشود، امّا این نباید به رویّهای برای نامزدها تبدیل شود و از این وضعیّت سوءاستفادهای صورت بگیرد تا آرای بیشتر جمع شود. جامعهی ایران متأسّفانه تا حدود زیادی شعار زده است و در بیشتر عرصهها چنین رویّهای معمول است، امّا میدانیم که چنین رویّهای نمیتواند مشکلات و مسائل را بهطور ریشهای و اساسی حلّ و فصل نماید. نامزدها موظّفند با درایت و تدبیر و عقلانیّت هرچه بیشتر، روند عملگرایانه را جایگزین شعار کنند. شعار دادن یعنی عوامفریبی و وعدههای خلاف عقل دادن و حقیقت این است که دیگر مردم از شعار دادن و کاری نکردن خسته شدهاند. البته عملگرایی مستلزم علمگرایی و برنامهگرایی است، چراکه عملگرایی بدون علم و عقلانیّت و برنامه، همان شعارگرایی و عوامگرایی است. منظور از عملگرایی در این نوشته، عملگرایی عالمانه و عاقلانه است و غیر از فلّهای و شعاری عمل کردن است.
٦. مردممداری و نه مردمفریبی؛ مردممداری یعنی در راستای منافع بلندمدّت تمامی افراد جامعه از هر قشر و طبقه و گروهی برنامه داشتن و اقدام کردن است و این غیر از مردمفریبی است که وعدههای توخالی و دهان پر کن دادن و از احساسات آنها سوءاستفاده کردن را تداعی میکند. نامزدی که ادّعا میکند به میان مردم میرود و از نزدیک پای درد دل آنان مینشیند و به نیازهای فوری و فوتی آنان پاسخهای غیرمعقول میدهد، نوعی مردمفریبی را در پیش گرفته است و نه مردممداری را. افزایش یارانهها، وام ازدواج، ساختن مسکن و ایجاد مشاغل مصنوعی و بیثبات دقیقاً مصداق مردمفریبی است که متأسّفانه در بین برخی نامزدهای انتخاباتی ریاستجمهوری و نمایندگی مجلس و شوراها رواج یافته است. تقویت بنیههای اقتصادی، گسترش و تقویت زیرساختهای اقتصادی، افزایش سرمایهگذاری بلندمدّت، افزایش آزادیهای مدنی و قانونی در جامعه، افزایش آگاهی و مشارکتهای سیاسی و اجتماعی مردم در امور مختلف جامعه، گسترش حقوق شهروندی، افزایش سرمایهی اجتماعی و اعتماد اجتماعی، ازجمله مصداقهای مردممداری تلقّی میشوند. تاکنون از برخی نامزدهای ریاستجمهوری فعلی (دور دوازدهم) سخنی از حقوق شهروندی، آزادیهای مدنی و قانونی، رفاه اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تقویت زیرساختهای اقتصادی و... شنیده نشده و خوب میدانیم که این نامزدها هیچ برنامهای در زمینههایی که اشارت رفت، ندارند و دست خالی و صرفاً با چند شعار عوامفریبانه وارد کارزار انتخاباتی شدهاند.

نظرات