إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات

  • نویسنده: صادق محمدی سردشتی
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    آموزش و پرورش به مفهومی که امروز می‌شناسیم؛ در پاسخ به نیازهای جوامع جدید پدید آمد. در جوامع گذشته آموزش و پرورش امری جدا از زندگی نبود اغلب مردم نه در مدرسه بلکه طی مراحل زندگی اجتماعی خود، آموزش می‌دیدند و پرورش پیدا می‌کردند. تحولات اجتماعی و علمی در قرون اخیر، به وی‍‍ژه پدیده تاریخی انقلاب صنعتی، دگرگونی‌های همه‌جانبه‌ای در شرایط زندگی جوامع بشری بوجود آوردند. از جمله فکر ایجاد و گسترش نهاده ویژه‌ای برای آموزش همگانی، پرورش‌های حرفه‌ای و اجتماعی کردن افراد.

  • نویسنده: مریوان وریا قانع
    ترجمه از کردی: اسعد باقری
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    اشاره‌: جامعه‌ی مدنی از شاخصهای دمکراسی به شمار می‌رود. امروز همه‌ی سازمانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای حضور در جامعه و ایفای نقش مؤثر نیازمند فهم دقیق و ضرورتهای ناشی از آن هستند. جامعه‌ی مدنی ویترین رنگی عرضه‌ و تعامل اندیشه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و مابه‌ازاهای بیرونی آن است.
    اندیشه‌ی جامعه‌ی مدنی اگر چه در ماهیت خود لیبرالی است امّا به آن محدود نبوده و همه‌ی جریانهای چپ و راست، مارکسیستی و دینی، اسلامی و غیر آن می‌توانند - و در واقع می‌باید- آن را به کار گیرند. اگر در مقام مقایسه با بازار کالا و خدمات در عرصه‌ی اقتصادی این مفهوم را با مابه ازای خارجی بخواهیم بیان کنیم، به نظر می‌رسد بازار آزاد اندیشه و عمل مفهوم دقیقی باشد. چرا که مانند بازار کالا و خدمات، در جامعه‌ی مدنی هم همه‌ی صاحبان اندیشه و تبلورهای عملی آن می‌توانند آزادانه وارد یا خارج شوند بدون اینکه اجباری برای تبعیت از یکدیگر وجود داشته باشند.در عین حال نمی‌توان منکر آن شد که مبادلاتی هم صورت می‌گیرد و همه می‌توانند از اندیشه‌ها و تجارب عملی یکدیگر استفاده کنند یا آنرا غنا بخشند.حضور سازمان‌یافته در جامعه، به صورت احزاب و جنبشهای سیاسی یا صنفی و اجتماعی، فارغ از مبنای فکری آن مستلزم درک درستی از جامعه‌ی مدنی است. در غیر این صورت به ایجاد فضای ملتهب سیاسی، بدون تسامح با یکدیگر و نهایتاً به ایدئولوژی‌های انقلابی‌گری و خشونت‌آمیز کشیده می‌شود و مانع از آن می‌شود که انسان به حکم (لا‌ إکراه فی الدّین) علیرغم (قد تّبین الرّشد من الغیّ) دست به انتخاب آگاهانه درست یا غلط، صواب یا ناصواب بزند. درک این مهمّ برای ما به عنوان بخشی از جامعه‌ی ایرانی با در نظر گرفتن همه ملاک‌های تفاوت از آن جهت لازم است که متأسفانه متغیر قدرت (اجتماعی یا سیاسی ) در ایران در صد سال گذشته که به صورت عملی این اندیشه به فضای اجتماعی و سیاسی ایران وارد شده است ،نتوانسته است به درستی آنرا درک کند و متناسب با ویژگی‌های جامعه ایرانی مابه‌ازای بیرونی آنرا ارائه دهد. سرویس سیاسی پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح، این مقاله را که به ارائه‌ی دیدگاهی تئوریک و انتقادی در این زمینه می‌پردازد در معرض دید و نظر عموم قرار می‌دهد.
    سرویس سیاسی پایگاه اطلاع رسانی اصلاح

  • «طرح بحث گفت‌وگوی تمدن‌ها از سوی جناب آقای خاتمی نوعی واکنش به طرح رویارویی تمدن‌ها بود، طرح برخورد تمدن‌ها ابتدا توسط برنارد لوئیس، یکی از اساتید دانشگاه پرینستون، مطرح شد، اما او فقط به صورت یک ایده آن را مطرح کرد و چندان به آن نپرداخت. بعدها آقای هانتینگتون استاد دانشگاه هاروارد آن را پی گرفت و جنبه‌ی سیاسی و حتی نظامی به آن بخشید

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • محمد کریمی
    ــــــــــــــــــــــــــــ
    هر کس می‌خواهد در صحنه‌ی فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی حضور داشته باشد نمی‌تواند بی‌توجه از کنار افکار عمومی جامعه گذر کند؛ زیرا افکار عمومی می‌تواند در داخل و در خارج نیز، نه تنها اشخاص و احزاب، بلکه حاکمیت‌ها را مشروعیت و مداومت بخشد، یا برعکس از اعتبار و اعتماد بیندازد.

  • نویسنده: دکتر محمود صدری
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    مدرنیته و دین از دیدگاه جامعه‌شناسی عنوان سخنرانی دکتر محمود صدری، جامعه‌شناس ایرانی مقیم امریکا در همایش دین و مدرنیته بود. آنچه در پی می‌آید متن آن سخنرانی است.

    یکم: تعریف جامعه‌شناختی مدرنیته

    در ابتدای سخن اجازه بفرمایید تعریف مختصری از مدرنیته (یا «مدرنیت» به تعبیر داریوش آشوری) ارائه کنم. اینجا کار جامعه‌شناسان نسبتاً آسان است.بر خلاف فلاسفه و متألهین که به کاوش ریشه‌های عمیق و زوایای ناشناخته ذات و ماهیت مدرنیته می‌پردازند جامعه‌شناسان به سرشاخه‌ها و ثمرات مدرنیته می‌نگرند. از نقطه نظر جامعه‌شناسی تعریف مدرنیته بسیار روشن و ساده است. مدرنیته یعنی تمایز و تفکیک کارکردی نهادها و حیطه‌های حیات بشر در جوامع پیچیده.

  • خواهران و برادران ایمانی، درود و رحمت و برکات خدا بر شما باد.
    شریف‌ترین چیز در انسان، قلب اوست. چرا که قلب وسیله‌ی دریافت و شناخت و تَعَقُل است، و دیگر اعضا و اندام‌ها خادم و تابع او هستند. انسان به منزله‌ی کشوری است که امیر و پادشاه آن قلب است و سایر اعضا و جوارح رعیت و خادم او هستند. پس اصلاح انسان منوط به اصلاح قلب اوست، هم‌چنان‌که پیامبر(ص) می‌فرمایند: «الا و انَّ فی الجسد لمصغةً اذا صلحت صلح الجسد و اذافسدت فسد الجسد کلُّهُ الا و هی القلب») رواه البخاری ( آگاه باش که در بدن قطعه گوشتی هست که اگر اصلاح شود، تمام وجود اصلاح می‌شود و اگر فاسد شود، تمام وجود فاسد می‌شود و آن‌هم قلب اوست.

  • اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، مصوّب۱۹۴۸م مجمع عمومی ملل متّحد، به واسطه‌ی مبانی جهانشمول و تأیید قریب به اتّفاق کشورهای دنیا اعتبار جهانی دارد؛ در جلسه‌ی رأی گیری درباره‌ی این اعلامیه، هیچ یک از ۵۶ نماینده‌ی حاضر، رأی منفی نداد و هشت کشور ممتنع از جمله عربستان نیز، تأکید کردند که رأیشان به معنای مخالفت با مجموعه‌ی اعلامیه نیست؛ بلکه فقط برخی مواد آن را نمی‌پذیرند. حقوق بشر به رغم ریشه و پیشینه‌ی انکارناپذیری که در تاریخ فرهنگ بشر دارد، ب

    نویسنده:
    جلیل بهرامی‌نیا
  • دکتر یوسف قرضاوی
    ترجمه‌: عبدالعزیز سلیمی
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    "و کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا علی الناس شهیدا و یکون الرسول علیکم شهیدا" البقرة:143


    "بدین صورت شما را مردمی (و جامعه‌ای) وسطی (و میانه‌رو) گردانیدیم تا الگوهایی برای بشریت شوید و پیامبر نیز اسوه و الگویتان گردد."

    براین باورم که اعتدال و میانه‌روی در بینش ، منش و روش درمان تمامی دردها و حلال تمامی نابسامانی‌های ناشی از پراکندگی، عقب‌افتادگی علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.
    برای رویایی با روند رو به رشد رویکردهای ناروا ، کج‌اندیشی‌های کسل‌کننده و برداشت‌های خانمان‌برانداز، بر ماست که جبهه و جناح معتدل ، منهج میانه‌رویی و مفاهیم و مبانی اعتدال را توضیح بدهیم و برای تبلیغ و تقویتش از تمامی تریبونها و رسانه‌ها استفاده نماییم.

  • محبت رسول (ص)

    17 خرداد 1386

    الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله- صلی‌الله‌ علیه‌ و سلم- و علی جمیع الانبیا و المرسلین و علی آله و اصحابه و اتباعه الی یوم الدین

    در سلسله بحث‌های لقاء الایمان از بیانات برادر ارجمند عمرو خالد حب خدا به بندگانش و عشق بندگان به پروردگار و نیز محبت انسان مسلمان به رهبر برگزیده‌اش خاتم الانبیاء- صلی‌الله‌ علیه‌ و سلم- به زیبایی بیان شده استحال به بخشی از بیانات او دراین رابطه نظر خواهیم نمود.

  • نوشته‌ی: H. Keuth
    ترجمه: رحمان افشاری
    نقل از واژه‌نامه تاریخی فلسفه
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    هرچند اصطلاح "عقل‌گرائی انتقادی" با عطف به فلسفه کانت در ابتدای قرن حاضر تلویحاً بکار رفته است [1]، اما امروزه این مفهوم منحصراً به نحله فلسفی کارل ریموند پوپر اطلاق می‌شود."عقل‌گرائی انتقادی" نامی است که پوپر خود بر فلسفه‌اش نهاده است. [2]. لفظ "عقل‌گرائی" در اینجا به معنای عام بکار رفته است و مقابل "عقل‌گریزی" می‌نشیند و نه "تجربه‌گرائی"، بلکه هم این معنا و هم "عقل‌گرائی" را - به معنائی که فی‌المثل در نزد دکارت مطرح است و پوپر به نام مذهب تعقلی (Intellektualismus) از آن یاد می‌کند-، دربر می‌گیرد(۱). عقل‌گرائیِ فراگیر و غیر انتقادی بنا به رأی پوپر بر این اصل استوار است که «هر فرضی را که مفید استدلال یا تجربه نباشد مردود بداند» حال آنکه این اصل حاوی تناقض است، «چراکه خود نه بر استدلال استوار است ونه بر تجربه» (۲). از این رو پوپر جانبدار «عقل‌گرائیِ فروتنانه ای که از خود انتقاد می‌کند» موسوم به "عقل‌گرائی انتقادی" است «که خود بر پایه تصمیمی غیرعقلی یا بر ایمان به عقل بنا شده است». پوپر بعدها به قوت تأکید می‌کند که خواست عقلی مبتنی بر اثبات همه فرض‌ها غیرقابل دفاع است. بنابراین مقصود از «بحث عقلی»، «بحث نقادانه‌ به منظور جستجوی خطاهاست، نخست به این قصد که آنها را حتی‌الامکان رفع کنیم تا به به حقیقت نزدیکتر شویم» [3]. «من بر این خواست که نظر نقادانه را حتی‌المقدور تا همه عرصه‌ها گسترش دهیم، نام "عقل‌گرائی انتقادی" می‌نهم» [4]. نظر به اینکه نقد، محتوای اصلی این فلسفه را تشکیل می‌دهد، آلبرت[H. Albert [5 و لنک [6] (H. Lenk) اصطلاح "نقدگرائی عقلی" را برای آن مناسب تر می‌دانند.