میدانم که سرآخر، دلت رضا خواهد داد که رأی بدهی. چرا که «دردمندی» در تو زنده است و سبز خواهد شد.
تو، بیغم از محنت دیگران، همپیکری بنیآدم را از یاد نخواهی بُرد. تو با خود زمزمه میکنی: «مرد را دردی اگر باشد خوش است» و بر میخیزی تا برای انتخاب کسی که به حال مردم مفیدتر میدانی، رأی بدهی. اگر دوستدار پیامبر باشی، آموزهی طلاییِ «خَیرُ الناسِ انفَعُهُم لِلنّاس» را از یاد نخواهی بُرد.
میدانم که اجازه نخواهی داد ابرهای تیرهی لجبازی، آسمان دلت را تصاحب کنند. تو، به احترام امیدی که جانهای بیشماری را شورانده است، رأی خواهی داد.
اشاره: نویسنده این یادداشت، پژوهشگر تاریخ و مطالعات فرهنگی است و در کنج کتابخانه ای کوچک در تهران مشغول تحقیق در حوزه تاریخ و فرهنگ کرد است. با توجه به این سابقه انتظار خواننده این است که حوزه فرهنگ را مقدم بر سایه حوزه ها بداند و مطالبات فرهنگی اعم از قومی و مذهبی را در اولویت قرار دهد؛ اما مدتی است که او اینگونه نمی اندیشد. او حتی وضعیت خودش را که پس از 12 سال فراغت از تحصیلات دکترا و نوشتن بیش از 75 کتاب و مقاله هنوز در دانشگاه استخدام نشده، فراموش کرده است. اکنون برای او این دغدغه مطرح شده است که وقتی اکثریت مردم کرد غم نان دارند و زندگی خود را وقف کسب لقمه ای حلال برای خود و خانواده شان کرده اند، کار فرهنگی او کدام گره را از مشکلات آنان خواهد گشود؟
اینکه چه کسی و یا چه تفکری سکاندار کشتی اجرایی کشور باشد، همیشه دغدغهی بزرگان و نخبگان اهل سنت بوده است و یا اینکه مطالبات اهل سنت در گفتمان چه جریان و یا افراد حاضر در عرصهی رقابت ریاست جمهوری انعکاسی داشته و یا نداشته برای ما مهم بوده و هست.
تجربهی حضور در انتخاباتهای متعدّد و گفتوگوهای سیاسی در سطوح متفاوت نشان داده است که انعکاس مطالبات قانونی اهل سنت بهعنوان شهروندان ایرانی در گفتمان اصلاحات و اعتدال تبلور داشته و این تفکر توانسته است در لابهلای برنامههای سیاسی خود جایی نیز برای پاسخگویی به مطالبات ما باز کرده و از قسمتی از این مطالبات قانونی رونمایی کند.
بیتفاوت از خود،
بدون کمک به خود،
به جلو نخواهی رفت! ...
حال که میتوانی قطرهای باشی، در دریای بی کرانه
حال که میتوانی نفسی باشی برای هوای تازهی سینه
این روزها که بحث انتخابات در کشور داغ است شاهد انواع تحلیلها و داوریهای در مورد جواز یا کارایی رأیدهی و کیستی کاندیدای اصلح هستیم؛ در فرهنگ سیاسی مناطق قومی- مذهبی به علت مزمن شدن انزوای تحمیلی ناشی از تداوم ناملایمات دههی نخست انقلاب، نگرشی بدبینانه به مشارکت سیاسی جا خوش کرده است در حدی که ورود جدی و فراتر از حد مهر خوردن شناسنامه به امر انتخابات، سبب ترک برداشتن اعتماد عمومی به کنشگران این میدان و کاهش مقبولیت اجتماعی میگردد که البته در نگاه روانشناسی اجتماعی- سیاسی از عوارض طبیعی موقعیتهای اقلیتی در جوامع توسعهنیافته است و جای تعجب و گلایه ندارد
خوبیها و فرصتها:
یکم. فضای پُر شور انتخابات خوب است، چرا که حساسیت ما را به سرنوشت مشترکمان افزایش میدهد. یادمان میدهد که چه سرنوشت مشترکی داریم. ناگهان با طیفها و صنفهای مختلف اجتماعی، از هنرمندان، بازیگران، کارگران و... احساس نزدیکی و همسرنوشتی میکنیم و پیدایش این احساس، مبارک است. ما را از پیلهی وهمآلود خود بیرون میکشد و به دیگران پیوند میدهد.
دوم. در کشاکش انتخابات، تمرین میکنیم که میان منافع نزدیک، کوتاهمدت و فریبا و، منافع بلندمدت و ماندگار، دست به انتخاب بزنیم.
پارلمان اتریش طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن حجاب کامل چهره در اماکن عمومی این کشور ممنوع اعلام شده و فردی که از این نوع حجاب استفاده کند باید 150 یورو جریمه پرداخت کند.
به نظر من وظیفه رئیس جمهور این است که به مردم کشور خودش خدمت کند و تنها برای آسایش و رفاه آنها بکوشد و مهمتر از همه به عهدهایش پایبند باشد.
بخشبندی رأیدهندگان میتواند با معیارهای مختلفی انجام شود. یکی از این معیارها بخشبندیهای قومی، مذهبی است. نوعی بخشبندی که کاندیداها را با جامعهای از رأیدهندگان که وجه اشتراک شان تفاوت و تمایزات مذهبی با دیگر رأیدهندگان است مواجه میکند. در ایران اهل سنّت یکی از بخشهای رأیدهندگان غیر شیعه به شمار میآیند، جامعهای که از پراکندگی جغرافیایی، تنوع قومی و فرهنگی متنوعی برخوردار است، اما حول محور «مذهب»، جامعهای واحد را در میان رأیدهندگان تشکیل میدهند.
میدانیم بشر یک موجود مدنی و دارای زندگی اجتماعی است؛ اجتماع بشری، بسته به نوع شرایط و ساماندهیاش، هم بستر گذشتناپذیر شکوفایی معنوی و هم سراشیبی تباهی است؛ از این رو اهتمام به ساماندهی اجتماع در جهت فضایل و مراقبت از سلامت ساختارهای آن، یک وظیفهی مهم و عمومی است و همچنان که توجه به سلامت و رشد شخصی و وظایف عبادی لازم است، نقشآفرینی مصلحانه برای موزون ساختن ساختار جامعه با الزامات توسعه نیز واجب است؛ اگر تربیت، ساختن افراد صالح و توانمند برای جامعه است، معنا و هدف سیاست نیز ساختن جامعهی سالم برای افراد است و تربیت و سیاست، از یک جنس و برای یک هدفاند.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل