سؤال: دسته‌ای از مردم شنیدن آواز را به هر رنگ و شکلی که باشد حرام می‌دانند و به این آیه قرآنی استدلال می‌نمایند که می‌فرماید:

﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾[۱]

«: بعضی از مردم حرف‌های لغو و بیهوده را انتخاب می‌کنند تا مردمان را از روی نادانی گمراه نمایند و دستورات خدا را به مسخره می‌گیرند، چنین کسانی در عذاب شدید و ذلت باری قرار دارند».

همچنین استدلال می‌کنند به این‌که عده‌ای از یاران پیامبرﷺ گفته‌اند: که «لهو الحديث: سخنان لغو و بیهوده» همان آواز خوانی است استدلال دیگر آنان ایـن آیـه است که می‌فرماید:

﴿وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ﴾

«هنگامی که سخن بیهوده را شنیدند از آن اجتناب می‌کنند». و گفته‌اند آواز خوانـدن همان سخنان لغو و بیهوده است. آیا استدلال آنان به این دو آیه صحيح است؟ نظر جنابعالی راجع به گوش دادن به آواز و ترانه چیست؟ خواهشمند است فتوای خود را در رابطه با این مسأله مهم صادر فرمایید. زیرا مردم در این باره در نزاع شدید هستند و نیازمند حکم روشن و بیان گویا و قاطع می‌باشند. از شـما متشکریم و از خـداونـد برایت درخواست پاداش داریم.

جواب: آواز خواندن با آلت (یعنی با موسیقی) و بدون آلت، مساله‌ای است که از زمان‌های اولیه تاکنون در میان فقیهان مورد جدال و منازعه بوده است به طوری که در بعضی موارد با هم متفق و در بعضی موارد با یکدیگر اختلاف داشته‌اند. همه آنان بر تحریم هر نوع آوازی مشتمل فحش، فسق و تشویق به معصیت بـاشد، اتفاق نـظر دارند. زیرا آواز خواندن جز سخن و کلام نیست. خوبِ آن خوب، و زشت آن زشت است و هر کلامی که مخالف آداب اسلام باشد، حرام است. حال باید پرسید وقتی که آن آواز با وزن، قافیه، نغمه و نیروی محرک باشد، باید چگونه باشد؟

آن فقها بر مباح بودن آواز به شرط این‌که شامل فحش، بدگویی و تشویق به گناه نباشد و به مناسبت شادی و سرور شرعی مانند عروسی، روزهای عید و بازگشت یک فرد مسافر و غربت کشیده و … خوانده شود، اتفاق نظر دارند. و در این باره نصوص صحیح و صریحی از جانب شارع بیان شده است. در غیر این دو صورت فقها با هم اختلاف نظر دارند: گروهی از آنان آواز خواندن را اعم از این‌که با آلات موسیقی باشد یا بدون ابزار موسیقی، مجاز دانسته‌اند. و حتى آن را مستحب می‌شمارند دسته دیگری از فقها آواز خواندن با آلت موسیقی را منع کرده‌اند و بدون آلت را مجاز دانسته‌انـد ولی عده‌ای دیگر، آواز خواندن را به طور کلی (با آلت و بدون آلت) منع کرده و آن را حرام دانسته‌اند.

با این حال آنچه در میان ایـن اقـوال و نظرات، قـلـبـم بـدان آرامش می‌یابد و می‌توانم بدان فتوا دهم این است که آواز خواندن در ذات خود حلال است و اصل در اشیاء اباحه است مگر این‌که نص صریحی در مورد تحریم آن وارد شده باشد و آنچه که درباره تحریم آواز خواندن وارد شده یا صریح غیر صحیح است و یا صحیح غیر صریح که از جمله این موضوع دو آیه مذکور در متن سوال می‌باشد.

راجع به آیه اول که می‌فرماید: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ….﴾[۲] و بعضی از اصحاب و تابعین نسبت به تحریم آواز خواندن بدان استدلال نموده‌انـد، بهترین جواب از تفسیر این آیه مطلبی است که از امام ابن حزم در کتاب «المحلی» است که می‌گوید: این آیه نمی‌تواند دلیل حرمت غنا «آواز» باشد. بنابه چند وجه:

۱- جز پیامبر خداﷺ قول کسی برای ما حجت نیست.

۲- جز این‌ها کسان دیگر از اصحاب و تابعین مخالف این نظریه بوده‌اند.

۳- صریح آیه استدلال آن‌ها را باطل می‌کند، زیرا آیه‌ای که بدان استدلال کرده‌اند وصف عده‌ای از مردمان است که گفتار و سخنان بیهوده وباطل می‌گویند تا خلق خدا را به جهالت، گمراه سازند و قرآن را به مسخره گیرند ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا﴾ و هر کس مصداق این آیه باشد قطعاً کافر است و اگر کسی قرآنی را بخرد (تهیه کند) تا بوسیله آن مردم را از راه خدا گمراه کند و یا آن را به استهزاء گیرد کافر خواهد شد و این همان کسی است که خداوند متعال او را مذمت کرده است.

مذمت و نکوهش خداوند نیز به خاطر این نیست که مردم گفتاری را به زبـان آرند تا با آن شاد گردند و یا آرامش یابند، بلکه مذمت به خاطر این است که بوسیله آن گفتار و یا مصحف دیگران را از راه خدا گمراه سازند و همانطور کسی بوسیله قرائت قرآن، یا مدارسه سنت پیامبر، با صحبت کردن و سخن گفتن، یا آواز خواندن و یا… عمداً موجب تضییع نماز و یا عبادتی گردد و در پیشگاه خداوند، فاسق و عاصی به شمار می‌آید، ولی اگر به وسیله موارد مذکور واجباتی ضایع نگردید، شخص بـه عنوان نیکوکار به شمار می‌آید. اهـ

استدلال آیه دوم ﴿وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ﴾ نیز برای حـرام بـودن آواز خوندان صحیح نیست، زیرا ظاهر آیه دال بر این است که «لغو» همان سخن بیهوده و از نوع فحش و ناسزا و غیره می‌باشد و بقیه آیـه گویای این مطلب است آنـجـا کـه می‌فرماید:

﴿وَاِذا سَمِعُوا اللَّغوَ اَعرَضُوا عَنهُ وَ قالُوا لَنا أَعمالُنا وَ لَكُم أَعمالُكُم سَلامٌ عَلَيكُم لا نَبتَغِی الجاهِلينَ﴾[۳]

«و چون لغوی بشنوند از آن روی بر می‌تابند و می‌گویند «کردارهـای مـا از آن مـا و کردارهای شما از آن شماست سلام بر شما جویای مصاحبت نادان نیستیم»

این آیه شبيه بـه سـخـن خـداونـد متعال است که در وصـف «عبادالرحمن» می‌فرماید:

﴿وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴾[۴]

«و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌دهند»

و اگر صحیح بدانیم که لغو در آیه شامل آواز خواندن «غنا» می‌شود، از این آیه در می‌یابیم که روگرداندن از شنیدن آن مستحب است و بیانگر وجوب اعراض در آن نمی‌باشد تا به حرمت سماع آن بینجامد. کلمه لغو مانند کلمه باطل به معنی چیزی است که در آن فایده‌ای نباشد و شنیدن چیزهای بدون فایده مادامی که حقی را تـباه نکند و یا موجب تضییع واجبی نگردد، حرام نمی‌باشد.

از ابن جریر روایت شده که بـه شـنیدن آواز رخصت داده است. یکی به او می‌گوید: آیا روز قیامت شنیدن غناء در جمله حسنات است یا سیئات و گناهان؟ در جواب می‌گوید: هیچکدام نه کار خوبی است و نه بد، زیـرا شـباهـت بـه لغـو دارد و خداوند متعال می‌فرماید:

﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ﴾[۵]

«خداوند شما را به سوگندهای لغوتان مؤاخذه نمی‌کند».

امام غزالی می‌گوید: وقتی خداوند شما را به خاطر ذکر نام او به عنوان قسـم بدون قصد و تأكيد مؤاخذه نمی‌کند، چگونه به خاطر شعر و رقص شما را مؤاخـذه خواهد کرد؟

از سوی دیگر می‌توان گفت که هر آواز و غنایی لغو نیست. حکم غنا بر حسب نیت گوینده آن است. نیت خوب و صالح لهو را به عنوان تقرب و شوخی و مزاح را به عنوان طاعت قرار می‌دهد، ولی نیت بد و فاسد اعمالی را که ظاهر آن عبادت و باطن آن ریا باشد به تباهی می‌کشاند و به فرموده پیامبرﷺ:

﴿إِنَّ اللهُ لا يَنظُرُ إِلى صُوَرِكُم ولكِن يَنظُرُ إِلى قُلُوبِكُم﴾

«خداوند به سیمای شما نگاه ندارد بلکه به دل‌های شما نگاه دارد»

در اینجا کلام نیکو و زیبایی را که امام ابن حزم در کتاب «المحلی» در پاسخ کسانی که غنا را منع کرده‌اند بیان نموده است نقل می‌کنیم: ایشان می‌گویند: «آنـان استدلال کرده‌اند به این‌که غنا یا حق است یا حق نیست و راه سومی وجـود نـدارد و خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ﴾[۶]

«بعد از حق چیزی جز گمراهی و ضلالت نیست.»

پاسخ ما – به عون خداوند – این است که رسول خدا می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا الأَعمالُ بِالنِّياتِ وَ إِنَّما لِكُلِّ امرِىءٍ مانَوى﴾

«ثواب و عقاب اعمال به نیت‌ها بستگی دارند و هر کس نتیجه نیت خود را در می‌یابد.»

بنابراین کسی در شنیدن آواز خواندن قصد معونت بر معصیت خدا را داشته باشد، فاسق و تبهکار محسوب می‌گردد و سایر اعمال دیگر غیر غنا نیز دارای چنین حکمی هستند و اگر کسی از شنیدن غنا، قصد آرامش روانی را داشته باشد تـا بـدان وسیله برای اطاعت خداوند نیرو گیرد و بر انجام اعمال نیک به خود نشاط ببخشد، مطیع و نیکوکار تلقی می‌گردد و کار او بر حق است و اگر شنیدن آن نه قصد طاعت داشته باشد و نه قصد معصیت، آن کلام لغو و بیهوده‌ای است که مورد عفو قرار گرفته است مانند رفتن انسان به باغ و بوستان به عنوان گردش و یا نشستن او بر در ایـوان خود به عنوان تفرج و یا رنگ نمودن لباس و پوشاک و یا دراز کردن دست و یا سایر اندامش.[۷]

همه احادیثی هم که تحریم کنندگان بدان استدلال نموده‌اند، دارای ایـراد و اشکال هستند و هیچ حدیثی از این احادیث در جهت ثبوت، یا دلالت و یا هر دوی آن‌ها (ثبوت و دلالت) پیرامون حرمت غنا از جرح و طـعـن خـالـی نـمی‌باشد. قاضی و ابوبکر بن عربی در کتاب «الأحكام» خود می‌گوید: در رابطه بـا تـحـريـم غـنا و آواز، حدیث صحیحی در اختیار نداریم. غزالی و ابن نحوی در العمدة آن را تأیید نموده‌اند و ابن حزم می‌گوید: هر حدیثی که درباره حرمت غنا وارد شده باشد، باطل و موضوع است.

پس وقتی که دلایل تحریم غنا باطل گردید، بر حکم اصل اباحه باقی خواهد ماند. چگونه می‌توان به حرام بودن حکم کرد در صورتی که نصوص ثابت شریعت بیانگر حلیت غنا و آواز می‌باشند؟ ما به آنچه در صحیح مسلم و بخاری وارد شـده اکتفا می‌نماییم که ابوبکر بـه خـانـه عـايشه رفت دیـد کـه دو جـاریه در نزد او آواز می‌خوانند. ابوبکر بر آنان فریاد کشید و گفت: ترانه‌های شیطانی در خـانه پیامبر؟! پیامبرﷺ شنید و فرمود:

﴿دَعهُما يا أبابَكر فَاِنَّها ايامُ عِیدٍ﴾[۸]

«ای ابوبکر! به آن‌ها کاری نداشته باش که این روزها ایام عید است». (و این بدان معنا نیست که پیامبر در غیر ایام عید غنا را منع کرده باشند، بلکه این بدان معناست که یکی از مواردی است که اظهار شاد و سرور به وسیله غنا و آواز خواندن و سایر لهوهای پاک و نزیه، مستحب می‌باشد.)

با این همه برای مباح بودن آواز خوانی، چند امر لازم است کـه بـایـد رعـایت شوند:

۱– باید اصل آواز و کلمات آن، مخالف با ادب، اخلاق و تعالیم اسلامی نباشد (مثلاً آوازی نباشد در تعریف و توصیف شراب و یا مردم را به شرابخواری دعـوت نماید و یا در توصیف اعضای زنان باشد و باعث تحریک شود مسلما چنین آوازی حرام است و گوش دادن به آن نیز حرام می‌باشد) لذا آواز خوانی که برای مثال بگوید: «دنیا سیگار و جام است» مخالف تعالیم اسلامی است کـه شـراب را پلید و از عـمل شیطان می‌داند و به نوشندگان، سازندگان، فروشندگان و حاملین آن و هر کسی که به نحوی در تهیه آن کمک کرده باشد، نفرین می‌کند همانگونه که ضرر و زیان سیگار قطعی است و بر کسی پوشیده نیست.

غنایی که صاحبان چشم‌های جسور و بیباک مرد یا زن را می‌ستاید، مخالف آداب اسلامی است که در قرآن می‌فرماید:

﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ﴾[۹]

«بگو به مردان مؤمن چشمانشان را از نگاه حرام محفوظ دارند.» ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ﴾[۱۰]

«و به زنان مسلمان بگو چشمانشان را از نگاه به نامحرم بازدارند.»

و پیامبر خداﷺ می‌فرماید:

﴿يا علىُ لا تتبِعِ النَّظرةَ النَّظرةَ فَإِنَّما لَکَ ألاوُلى وَ عِلَيکَ الثّانِيَةُ﴾

«علی! نگاه به نامحرم را تکرار نکن که نظر اول برای توست (یعنی گناهی نـدارد) ولی نظر دوم به زیان توست (یعنی گناه دارد) و هکذا…»

۲- شیوه ادا در غنا مهم است. بعضی اوقات آواز و کلمات آن با آداب و اخلاق اسلامی مغایرت ندارد، ولی به نحوی ادا و اجرا می‌گردد که از دایره حلال بـه دایـره حرام تغییر می‌یابد مانند تکسر و ناز و کرشمه در گفتار و ایجاد تحریک شهوانی و اغوای دلهای بیمار و یا مانند آنچه که امروزه زنان و مردان از آوازخوانان می‌شنوند که با الفاظ «یاه» و «یوه» و «ییه» و… آواز خود را شروع می‌کنند. (و این بدان معنی است که نباید شیوه اجرای آن نیز با آداب اسلامی مخالف باشد. یعنی به صورت نامطلوب و بدور از وقار و به حالتی که موجب تشویق و ترغیب به فساد است اجرا گردد. در اینجا فرمایش خداوند متعال را خطاب به زنان پیامبرﷺ یادآور می‌شویم که می‌فرماید:

﴿فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَيَطمَعَ الَّذي في قَلبِهِ مَرَضٌ﴾

«هنگام صحبت کردن صدا را چنان پایین نیارید و باکرشمه نگویید که مبادا بیماردلان به طمع افتند».

۳- همانگونه که اسلام با اسراف، غلو و زیاده روی در هر امری حتی در عبادت مخالف می‌باشد، تفریح، بازی و آواز خوانی نیز نباید به حد اسـراف بـرسد و نباید تمامی و یا اکثر اوقات را اگر چه مباح هم باشد در آن صرف نماید؛ چرا که این امر دال بر خالی بودن قلب و عقل از واجبات بزرگ و اهداف عالی است و باعث می‌شود که حقوق دیگری ضایع و تباه گردد که آن حقوق چه بسا در لابلای آن اوقاتی باشد که او از آن فارغ است و شکی نیست که اسراف در کارهای مباح موجب ضایع شدن وقت واجبات می‌گردد و چه خوب گفته‌اند:

﴿ما رَأَيتُ إِسرافَاً إِلاّ وَ بِجانِبِهِ حَقّ مُضَيَّع﴾

«هیچ اسرافی نیست مگر این‌که حقی در کنار آن ضایع شده است.»

۴– بنابراین شنونده آواز و ترانه پس از آن حدود و مرزهایی که بـیـان شـد باید وجدان و نفس خود را قاضی قرار دهد و هرگاه دید که آواز خوانی یا یک نوع آواز بخصوص باعث تحریک غریزه جنسی او می‌گردد و او را بـه سـوى فـتنه و فساد می‌کشاند و جنبه حیوانی او را بر جنبه عقلی و معنوی او مسلط می‌سازد، باید از آن دوری جوید و دریچه‌ای را که باد فتنه از آن می‌وزد مسدود سازد تـا قـلب، دیـن و اخلاقش محفوظ ماند و خود ودیگران از شر آن در امان باشند.

بدون شک همه این قید و بندها خیلی کم در آواز خوانان این عصر با آن کمیت، و کیفیت، موضوع، روش ادای آن، جمع و فراهم می‌گردد بویژه نسبت به کسانی که کاملا از دین و اخلاقیات دینی دور هستند. بنابراین فرد مسلمان نباید آنان را تشویق کند، بلکه باید از مشارکت در انتشار نام آن‌ها و گسترش دادن زمینه آنان اجتناب ورزد تا مبادا در تشویق و تبلیغ آنان دچار گناه شود و به خاطر یاری به معصیت، شریک جرم آنان گردد چرا که چنین امری شایسته یک فرد مسلمان نیست، بر عکس یک مسلمان متعهد و عاشق دین باید عزمش را جزم نماید و از وارد شدن در شبهات جداً پرهیز نماید و خود را از این مسیر دور دارد، زیرا ورود بدان و افتادن در این دام و دانه کمتر از شائبه حرام نخواهد بود.

کسی هم که راجع به آواز بـه رخـصـت عـمـل نـماید، لازم است در انتخاب موضوع و نوع آواز غنا بسیار مواظب شاد و در حد توان از مظان و شبهه گناه بـدور باشد. وقتی که این همه قید و بند و شرایط راجع به سماع غنا (شنیدن آواز) وجود دارد كاملا واضح است که خطر این گونه موارد راجع به کسانی که به حرفه آواز خوانی اشتغال دارند، و به عنوان هنر بدان می‌پردازند بیشتر است. زیرا وارد شدن به محیط «هنری» برای دین و و اخلاق فرد مسلمان بصورت بسیار شدید خطرناک است و به ندرت هنرمند و آواز خوانی می‌تواند سالم از آن خارج شود.

آنچه تاکنون بیان شد راجع به حکم غنا برای مردان بود، ولی باید دانست که خطرات آواز خواندن زن و یا گوش دادن او به آواز، به مراتب شدیدتر از مرد است. به همین دلیل خداوند متعال بر زنان واجب گردانیده که در لباس، راه رفتن و سخنانشان خود را مصون و محفوظ دارند تا زنان از فتنه مردان و مردان از فتنه زنـان بـر حـذر بمانند. زن باید از زخـم زبـان‌ها، چشمها و طـمـع بیماردلان قطعاً اجتناب ورزد. همانطور که خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ﴾[۱۱]

«این برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند (به احتیاط) نزدیکتر است.»

و باز می‌فرماید:

﴿ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ ﴾[۱۲]

«پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد.»

زن مسلمانی که آواز خواندن را به حرفه و شغل خود قرار دهد بیشتر و بیشتر در معرض فتنه و فساد نسبت بـه خـود و دیگران قرار می‌گیرد و بیشتر در ورطه محرمات قرار خواهد گرفت و کمتر می‌توانند هنگام آواز خواندن‌، یا ضبط صوت یا تصویر برداری و یا… از اختلاط با مردان بیگانه و نامحرم محفوظ ماند خواه اختلاط آنان با مردان باشد که مورد تأیید شریعت نمی‌باشد و یا اختلاط بـا زنـان بـرهنه و بی‌حجاب از زنان مسلمان ارثی و شناسنامه‌ای و یا اختلاط با زنان غیر مسلمان که تمام این‌گونه موارد قطعاً حرام می‌باشد.

 

ارجاعات:

[۱] لقمان/۶.

[۲] لقمان/۶

[۳] قصص/۵۵.

[۴] فرقان/۶۳

[۵] بقره/۲۲۵.

[۶] فرقان/۶۳

[۷] المحلی، ابن حزم.

[۸] متفق عليه.

[۹] نور/۳۰.

[۱۰] همان.

[۱۱] احزاب/۵۹

[۱۲] احزاب/۳۲.