بیشک فضیلتهای امر به معروف و نهی از منکر بر اهل علم و عمل پوشیده نیست چرا که خیر بودن امت و رستگارشدن در سایه این کار عظیم حاصل میشود. فرض بودن این عمل کاملاً عیان است اما از آنجا که این عرصه به اقیانوسهای بیکران شبیه است شناکردن در آن غواصان خاص خود را میطلبد تا به اعماق اقیانوس برسند و مروارید گرانبها را صید نمایند. شاید جواب فضیل بن عیاض در جواب این سٶال که چرا امر به معروف و نهی از منکر نمیکند گویای عظمت این کار باشد. ایشان فرمودند عدهای امر به معروف و نهی ازمنکر کردند ولی بعداً کافر شدند چون نتوانستند بر مصیبت و بلایی که بدین جهت بدانان رسید صبر و شکیبایی داشته باشند. نوشتەی ذیل چکیدهای از کتاب افراط گرایی دینی نوشتەی دکتر یوسف قرضاوی ترجمەی عبدالرسول گلرانی میباشد که حاوی نکات ارزندهای در حیطەی کار دینی است که تقدیم عزیزان میگردد:
۱ـ به متخصص احترام بگذارید: زیرا هر عملی اهل و کسان خاص خود را دارد و برای هر فن و حرفه مردانی ویژه است. همانگونه که برای یک مهندس جایز نیست در امور پزشکی اظهار نظر کند. برای پزشک هم درست نیست در شئونات قانون دخالت کند در دانش دین و شریعت هم وضع به همین گونه است. قرآن و سنت به ما آموختهاند در آنچه نمیدانیم به نزد عالمانی که در دین خبره هستند مراجعه نماییم. «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» ـ کسانی هستند که اهلیت و صلاحیت ندارند اما دربارەی مهمترین قضایا فتوا میدهند این در حالی است که برخی از اصحاب پیامبر فتوا نمیدادند و این کارها را به دیگران حواله مینمودند. عطا بن صائب میگوید: کسانی را دیدهام که اگر از آنان سؤالی میشد در موقع پاسخ دادن برخود میلرزیدند. امام مالک میگوید: هر کسی میخواهد به سؤالی جواب دهد قبل از آن خود را در مواجهه با بهشت و جهنم قرار دهد. روزی از ایشان ۲۲ مسألە را پرسیدند ایشان فقط به ۲ سؤال پاسخ داد.
۲ـ از میانەروان و پارسایان قرار گیرید: گاهی در میان علما کسانی پیدا میشوند که در پارهای از فرهنگ اسلامی چون تاریخ و فلسفه مهارت دارند اما به دلیل عدم پیوند با قرآن و سنت اهلیت ندارند. در امور دینی فتوا میدهند ـ ممکن است در میان مردم کسانی باشند که در فنون سخنوری، تبلیغ و موعظه مهارت داشته باشند و مردم را تحت تأثیر قرار دهند اما از زمرەی اهل علم و تحقیق نباشند. ما باید بدانیم موعظه و تبلیغ هنری است جداگانه و فقه و تحقیق فنی است دیگر. دانش دینی از عالمی پذیرفتنی است که به علم خویش عمل نماید و میان دانش و کردار شایسته رابطه برقرار کند. در روزگار کنونی باید دانش را از کسی آموخت که معتدل و میانەرو باشد، زیرا دو گروه اهل افراط و تفریط اسلام را میان خود تباه گرداندهاند. به دنبال عالمان امین و امانتدار بروید که پردەی میان حلال و حرام را پاره نکنند. سُفیان ثوری میگوید: رخصت را از عالم مورد اطمینان فرا بگیرید و گرنه تندروی را هر کس میتواند خوب انجام دهد.
۳ـ آسانگیر باشید و سختگیری نکنید: از ورطەی سختگیری فاصله بگیرید به اعتدال رو بیاورید با عامەی مردم که توان و تحمل خواص و اهل تقوا را ندارند برخورد مناسب داشته باشید. قرآن میفرماید «خداوند سهولت و آسانی را از شما میخواهد و سختی و دشواری را نمیخواهد» (بقره: ۱۵۸) «خداوند احکام را بر شما آسان گرداند زیرا انسان ناتوان است» (نساء: ۲۸) انسان میتواند امورات دینی را نسبت به شخص خود سختگیرانه نگاه کند اما هرگز جواز ندارد آن را بر مردم تعمیم دهد. پیامبر اکرم (ص) در حالت فردی نماز را با خواندن سورەی بقره، آل عمران و نساء ختم میداد اما در مقام پیشنماز از همەی مردم نماز را کوتاهتر میخواند. به قول حضرت عایشه پیامبر همیشه در میان دو امر جز آسانترین چیزی را انتخاب نمیکرد.
پیامبر سفارش میکند: مبادا در دین زیادەروی کنید زیرا پیشینیان را فقط افراطگرایی هلاک کرد.
۴ـ با حکمت و شیوەی پسندیدهتر دعوت کنید: در عرصەی دعوت به سوی خدا و پیامبر از شیوهای که خود خدا ترسیم کرد پیروی نمایید: شیوهای که در سورەی نحل آمد: ادْعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿النحل: ١٢۵﴾: این خطاب خدا به پیامبر عزیزش میباشد تا امت بعد از وی به شیوەی او برگردند. هرگاه برای بحث و مناقشه دو شیوه «پسندیده و پسندیدهتر» وجود داشته باشد بر مسلمان لازم است به خاطر جذب دلهای رمیده به شیوەی دوم گرایش یابد. هرگاه شیوه جدال با غیر مسلمان اینگونه است پس جدال مسلمان با مسلمان که هر دو در سایەی «وحدت عقیده و اخوت» بسر میبرند باید چگونه باشد. امام غزالی در احیاء میگوید نباید فریضەی امر به معروف و نهی از منکر را جز دانشمند آسانگیر، نرمخو، بردبار و فقیه انجام دهد. همانند موسی که به سوی فرعون رفت و خدا به او فرمود: هر دو به سوی فرعون بروید که او سرکش شده است اما با او سخن نرم بگویید که شاید پند پذیرد و بترسد. (طه: ۲۴ـ۲۳)
و پیامبر در دو حدیث زیر اهمیت مطلب را بیان میکند: الف: خداوند نرمی و مدارا را در همەی کارها دوست دارد. ب: کسی که از نرمخویی و مهربانی محروم شد از تمام خیر و خوبیها محروم میشود.
۵ـ با عامەی مردم زندگی کنید: برای از میان بردن بیسوادی، جمعآوری صدقات، رفع اختلافات مردم و علاج انواع دخانیات با هم تشکیل کمیته دهید. مانند صدف دریایی به خود نپیچید. ملت را به حال خود رها نکنید. اشک یتیمان را پاک کنید. لبخندی به چهرەی تهیدستان هدیه نمایید. سنگینی بار را از دوش خستهشدگان بردارید. پرداختن به خدمات اجتماعی از عبادتهای بلند مرتبه است که متأسفانه مسلمانان به وجه شایسته انجام نمیدهند. هر عملی که بتواند آلام فرد گرفتار را تخفیف دهد، زخم مصیبتزده را مرهم نماید، وام بدهکاری را بپردازد، آبروی عائلهمندی را برگرداند و یا شری را از مخلوقی دور نماید، به شرط نیت صحیح عبادت است. مسلمان باید در جامعەی خویش منبع و سرچشمەی زندگی باشد «خوبی و مهربانی» از وی بجوشد، نفع و برکت از وی ببارد، گشایندەی امور پسندیده و بازدارنده شر باشد. خدمات اجتماعی نمونەی خوبی از دعوت اسلامی است دعوت به اسلام تنها گفتار و نوشتار محض نیست بلکه دعوت واقعی اهتمام عملی به امور مسلمانان و حل مشکلات آنان است.
۶ـ به مسلمانان گمان نیک داشته باشید: از پشت عینک بدبینی به مردم نگاه نکنید. با دید مثبت بندگان خدا را بنگرید فرض را بر نیک بودنشان قرار دهید. اصل بر «برائت ذمه» است و باید نگاه خیرخواهانه داشت، به مردم به عنوان بشر خاکی بنگرید نه فرشتەی بالدار آنان آفریدههایی از نور نیستند، بلکه سرشت خاکی دارند اگر خطایی هم کردند دور از سرشت آنان نیست زیرا پدر نخستینشان از لغزش مصون نبود. آدمیان را نه از مکر خدا ایمن سازید و نه از رحمت او ناامید کنید همیشه به ظاهر اعمال قضاوت نمایید امور باطنی مردم را به خدا واگذار نمایید. ما داعی هستیم و نه قاضی؛ هر که به لا إله إلا الله و محمد رسول الله گواهی داد مسلمانش بخوانید و درونش را به علام الغیوب بسپارید. نهاد هیچکس از خیر و نیکی خالی نیست، هرچند غرق گناه هم باشد ـ گناه از کمال ایمان میکاهد ولی او را از دایرەی ایمان خارج نمیکند. پیامبر نسبت به گناهکار دیدگاه طبیبانه داشت نه مانند پلیس مجرمانه نگریستن.
۷ـ ابعاد ادب دعوت و گفتمان را فراموش نکنید: در زمینەی دعوت چند نکته اهمیت ویژه دارند حتماً به آنها توجه کنید:
الف: در زمینەی دعوت: رعایت حق پدری، مادری و خویشاوندی واجب است نباید با اولیاء با خشونت رفتار کرد و در قبال برادر و خواهر گناهکار با تندخویی عمل کرد زیرا هیچگاه گناهکاری آنان باعث ساقط شدن حقوق آنان نمیشود. برای این مثال داستان حضرت ابراهیم و پدر بت تراشش نمونەی خوبی است که خدا به او فرمود با پدرت با رفتار خوب عمل کن.
ب: در ادب دعوت حق سن و سال را رعایت کنید: برای یک دعوتگر شایسته نیست تفاوت سنی را در نظر نگیرد بزرگسال و خردسال، جوان و نوجوان، عالم و عوام را با یک نگاه بنگرد. چنانکه پیامبر فرمود کسی که با کوچکترها مهربان نباشد، بزرگترها را احترام نگذارد و منزلت دانشمندان را نشناسد از ما نیست.
ج: در دعوت باید حق تقدم و سابقه افراد رعایت شود: اگر کسی دارای سوابق برتر در دعوت بود مناسب نیست امتیاز او نادیده گرفته شود و سابقهاش فراموش گردد. هرگز نباید به خاطر وقفهای که در فعالیتش ایجاد شده و یا سستی که روی داده یا از جادەی استقامت به تفریط گراییده مورد طعن و تشنیع قرار گیرد. زیرا ذخیرەی نیکیها و سابقەی جهادش او را شفاعت میکند و پیامبر این کارها را در حق حاطب بن ابی بلتعه انجام داد زمانی که حاطب اسرار محرمانەی پیامبر و یارانش را برای کافران فرستاد، حضرت عمر خواست تا گردنش را بزند ولی پیامبر به او فرمود: خدا مجاهدان جنگ بدر را به نظر رحمت نگریسته و گفته است من شما را آمرزیدم هرچه میخواهید انجام دهید.
نظرات