یکی از نشانههای اعتدال و نوگرایی اسلام، حقوق و جایگاه و احترامی است که به زن به عنوان یک انسان، زن، دختر، همسر، مادر و عضوی از اعضای جامعه داده است و او را از محدودیتهای دوران ضعف و عقبماندگی اسلام آزاد کرده است. در آن زمان زن از بسیاری از حقوق حقوق خود حتی نماز خواندن در مسجد و حق انتخاب همسر محروم بود. از سوی دیگر نابسامانی تهاجم فرهنگ غرب هم زن را از مسیر فطرتش خارج کرد؛ زنانگی او را مراعات نکرد و زن مسلمان را در همه چیز دنبالهروی زن غربی قرار داد. به همین خاطر ناقدان و مصلحان همواره از جنایت این تمدن بر زنانگی زن و ظلم به فطرت انسانی و جفا در حق زن و مرد شاکی هستند.
ما تفکر آن دسته از تندروان را که میخواهند زن را در چهاردیواری خانه زندانی کنند و از حق علم و عمل و مشارکت اجتماعی و سیاسی محروم کنند نمیپذیریم؛ خدای متعال میفرماید: "وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ" [توبه:71]. و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند.
همچنین با کسانی که تفاوتهای میان زن و مرد را خنثی میکنند و فطرت زن و ناموس هستی را که بر قاعدهی زوجیت استوار است نقض میکنند مخالفیم: "وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ" [ذاريات:49]. و از هر چيزى دو گونه [يعنى نر و ماده] آفريديم، اميد كه شما عبرت گيريد. جهان بر اساس دو جنس مخالف استوار است نه بر اساس قاعدهی همانندی که غرب ترویج میکند.
قوم لوط وقتی با فطرت الهی مبارزه کردند و به زشتیهایی دست زدند که پیشتر در میان جهانیان سابقه نداشت، خداوند آبادیهایشان را نابود و زیر و رو کرد و بارانی از سنگ بر آنان باراند. "مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ" [هود:83] [١] [سنگهايى] كه نزد پروردگارت نشانزده بود. و [خرابههاى] آن از ستمگران چندان دور نيست.
ما میخواهیم زن مسؤولیتش را انجام دهد، حقوقش را دریافت کند و در زندگی رسالتش را در کنار مرد ادا کند زیرا که جامعه با یک بال پرواز نمیکند و در حدیث آمده است: "إنما النساء شقائق الرجال" [٢] . زنان نیمهی دیگر مردان هستند.
صلح با صلحجویان و جهاد با متجاوزان
یکی از نشانههای اعتدال و نوگرایی اسلامی دعوت به صلح با صلحطلبان است: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً" [بقره: 208] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همگى به اطاعت [خدا] درآييد.
اسلام میخواهد بشریت را از شر جنگهای ویرانگر حفظ کند. به همین خاطر رسول گرامی اسلامی میفرماید: "لا تتمنوا لقاء العدو، وسلوا الله العافية" هیچ وقت رویارویی با دشمن را آرزو نکنید و از خدا عافیت بخواهید.[٣] تلاش برای صلح و آشتی بین کشورها از رسالتهای مسلمانان است. پیامبر اسلام پس از هجرت به مدینه با یهودیان ساکن این شهر پیمان همکاری و دفاع مشترک امضاء کرد. همچنان که از صلح حدیبیه که با جنگجویان قریش منعقد شد استقبال کرد. خداوند این صلح را فتح مبین [پیروزی آشکار] نامید.
به همین خاطر مسلمان هیچ وقت آغازگر جنگ نیستند مگر به اجبار و خدای تعالی در این باره میفرماید:
"كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ" [بقره: 216]. بر شما كارزار واجب شده است، در حالى كه براى شما ناگوار است.
هر گاه مسلمانان با دشمن خود روبرو شدند و میان آنان جنگی در نگرفت، قرآن دربارهی این صحنه همان را میگوید که پس از غزوهی احزاب گفته است:
"وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْراً وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ" [احزاب: 25]
و خداوند آنان را كه كفر ورزيدهاند، بىآنكه به مالى رسيده باشند، به غيظ [و حسرت] برگرداند، و خدا [زحمت] جنگ را از مؤمنان برداشت، و خدا همواره نيرومند شكستناپذير است.
چه صحنهی زیبایی! دربارهی مشرکین میفرماید:
"فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً" [نساء:90].
پس اگر از شما كنارهگيرى كردند و با شما نجنگيدند و با شما طرح صلح افكندند، [ديگر] خدا براى شما راهى [براى تجاوز] بر آنان قرار نداده است.
اگر جنگی واقع شود اسلام از هر تلاشی که به صلح بیانجامد استقبال میکند: "وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ" [انفال:61]. و اگر به صلح گراييدند، تو [نيز] بدان گراى و بر خدا توكل نما.
از سوی دیگر فریضهی جهاد در راه خدا برای دفاع از حرمت دین و مقدسات، سرزمین و امت اسلام، دفاع از درماندگان و ضعفاء و ایستادن در برابر فرعونیان و خودکامگان امری ضروری است. اسلام به فراهم کردن نیروی نظامی اعم از مادی و انسانی برای ترساندن دشمنان تشویق میکند و انواع جهاد اعم از جهاد روانی، جهاد دعوی، جهاد مدنی، جهاد بر ضد ستم و فساد داخلی و جهاد نظامی را تشریع کرده است. یکی دیگر از انواع جهاد، واجب امر به معروف و نهی از منکر و تغییر منکر با دست و زبان و قلب است.
گاهی جهاد فرض کفایه است؛ آماده کردن ارتشی نیرومند و ورزیده و مسلح در حد توان و پاسداری از مرزها با نیروهای مسلح مطلوب تا دشمن به سرزمین مسلمانان چشم طمع نداشته باشد.
گاهی جهاد بر امت فرض عین است تا سرزمین اسلامی را از تسلط حاکم خارجی آزاد کند و به همین خاطر مقاومت در برابر اشغالگران بیگانه و بیرون راندن آنان فریضهی مؤکد دینی است.
امروزه نخستین سرزمینی که باید آزاد شود فلسطین سرزمین اسراء و معراج است که اشغالگران صهیونیستی از خارج از منطقه به آنجا یورش بردهاند و با کمک غرب آن را اشغال کردهاند؛ سرزمین مسلمین را غصب و ساکنانش را آواره کردهاند. استعمارگران وحشی و نژادپرست صهیونیست با قتل عام مسلمانان بیگناه و با زور آهن و آتش و خون کشورشان را بر ویرانههای این سرزمین و در قلب کشورهای عربی و اسلامی بنیان نهادهاند.
صهیونیستها به مرزهای اشغالی بسنده نکردند زیرا هدف اصلی آنان ساخت اسرائیل بزرگ از رودخانهی فرات در عراق تا نیل در مصر و از درخت ارز در لبنان تا نخلستان مدینه است. سراسر فلسطین را اشغال کردند حتی بخشهایی از کشورها عربی را هم به تصرف خود درآوردند و همچنان با پول و سلاح آمریکا بیحساب و کتاب میکشند و ویران میکنند. صهیونیستها از سیاست آمریکا برای رسیدن به اهداف خود در منطقه استفاده میکنند و در صدد تغییرات ریشهای در منطقه از جمله تغییر نام این سرزمین تا ساختن خاورمیانهی بزرگ یا جدید در منطقه هستند.
امت اسلامی باید در برابر استعمار دوگانهی صهیونیستی آمریکایی که امت اسلام را هدف قرار داده است مقابله کنند. استعمار تحت عنوان مبارزه با تروریسم در واقع با اسلام میجنگد.
پانوشتها
[١] ر.ک: رسالهی "مرکز المرأة في الحیاة الإسلامیة" و کتاب "فقه الأسرة وقضایا المرأة" ر.ک: "تحریر المرأة في عصر الرسالة" عبد الحلیم ابو شقه.
[٢] به روایت احمد در مسند (26195) در تخریج حدیث گفتهاند: حسن لغیره است و این اسناد ضعیف است به خاطر ضعف عبد الله ابن عمر العمری. به روایت ابو داود در الطهارة (236)، ترمذی در طهارت (113)، ابو یعلی در مسند (8/149)، بیهقی در الکبری 1/268) و البانی در صحیح الجامع (1983) از عایشه.
[٣] متفق عليه: بخاری باب جهاد و سيره (3024)، مسلم باب جهاد و سيره (1742)، احمد در مسند (19114)، ابو داود باب جهاد (2631) از عبد الله بن ابی اوفى.
[٤] کتاب فقه جهاد و رسالهی قدس قصهی هر مسلمان؛ انتشارات وهبه و کتاب اسلام و خشونت انتشارات دار الشروق.
نظرات